ترجمه مقاله مدیریت زنجیره تامین ناب و سبز: یک بررسی جامع
مدیریت زنجیره تامین ناب و سبز: یک بررسی جامع
باتوهان ارن انگین، مارن مارتنز و توران پاکسوی
1. مقدمه
در بین شرکت ها از نظر هزینه، قیمت، کیفیت، کارایی و حتی در مورد مسئولیت اجتماعی درک برند، رقابت چالش برانگیزی وجود دارد. یکی از راه های دستیابی به سود، کاهش هزینه های ایجاد شده در تولید و زنجیره تامین (SC) بدون آسیب رساندن به کیفیت محصول است. با ادغام تفکر ناب و سبز در مدیریت SC (SCM)، شرکت ها می توانند با شناسایی، کاهش و حذف استفاده غیرضروری از منابع یا فرایندهای تولید زباله، از صرفه جویی قابل توجه در هزینه، کیفیت بهتر، کاهش هزینه ها و ریسک و بهبود خدمات در سراسر SC سود ببرند (مولنکوف و همکاران 2010؛ ویسه و همکاران 2015).
از سوی دیگر، شرکت ها موظفند ضمن حذف و به حداقل رساندن زباله ها در سطحSC ، اثرات زیست محیطی خود را کنترل کرده و مقررات مربوط به محیط زیست را رعایت کنند. این ناراحت کننده است که اقدامات سبز SC به شرکت ها کمک می کند تا کارایی زیست محیطی را افزایش دهند. گزارشی از سوی آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده (2000) به بررسی شرکت هایی پرداخت که در آنها اصول ناب و سبز در حال اجرا بودند و گزارش نمود که در این شرکت ها صرفه جویی قابل توجهی مشاهده شده است. علاوه بر این مزایا، سبز شدن (یعنی، تفکر سبز) می تواند اعتبار یک تجارت را هم بهبود بخشد، زیرا افراد هر چه بیشتر و بیشتر از محیط زیست آگاه شوند، آنگاه ترجیح می دهند از شرکت های با تفکر سبز خرید کنند.
اهمیت روزافزون ناب و سبز SC عمدتاً بواسطه افزایش تخریب محیط، به عنوان مثال با افزایش سطوح آلودگی و ضایعات و کاهش منابع مواد خام ایجاد می شود (سریواستاوا، 2007). علاقه به فعالیت های ناب و سبز در بین محققان و متخصان عملیات و زنجیره های تأمین در حال افزایش است. بر اساس این توجه روزافزون، لازم است تا یک بررسی جامع از وضعیت فعلی تحقیقات در این زمینه در حال ظهور صورت گیرد تا به محققان و متخصصین در جهت گیری های آینده کمک کند. اخیراً، هیچ مقاله مروری در این زمینه یافت نشده است که یک تحلیل طبقه بندی شده سیستماتیک از مقالات پژوهشی انجام داده باشد. به منظور پر کردن این شکاف، هدف این مقاله جمع آوری (بررسی) و تجزیه و تحلیل سیستماتیک کارهای موجود است و روش های ناب و سبز را به مدیریت زنجیره تأمین (SCM) اضافه کرده است. با توجه به این، اصلی ترین سوالات تحقیقاتی که در این بررسی به آن پرداخته شده است، عبارت است از:
- بیشترین مواردی که در مطالعات مربوط به پارادایم های سبز و ناب در زمینه زنجیره تأمین به آن ها پرداخته شده، کدامند؟
- رهنمودهای آینده برای محققان و متخصصین در حوزه SCM ناب و سبز چطور می تواند باشد؟
مابقی ساختار مقاله به شرح زیر می باشد: بخش 2 به جزئیات پارادایم های سبز و ناب می پردازد. بخش 3 دربردارنده برخی از مقالات می باشد که به بررسی های اولیه /بررسی جزئی این امر می پردازند و تفاوت مقاله ما و روش تحقیق ما را توضیح می دهد. بخش 4 شامل تجزیه و تحلیل دقیق و طبقه بندی مقالات بررسی شده است. نتایج تجزیه و تحلیل شکاف های فعلی، دستورالعمل های تحقیقاتی آینده و نتیجه گیری در بخش 5 ارائه شده و مورد بحث قرار گرفته است.
2. پارادایم ناب و سبز در زمینه زنجیره تأمین
2.1. پارادایم ناب
مفهوم ناب به حذف ضایعات اشاره دارد و فلسفه اصلی آن از بخشی از سیستم های تولید تویوتا نشات گرفته است(گارزا-ریس). نکته کلیدی در تولید ناب، شناسایی فعالیت هایی می باشد که مستقیماً هیچ ارزشی به سیستم یا محصول اضافه نمی کنند و حذف این فعالیت های غیرضروری به منظور کاهش هزینه می باشد (ثانکی و همکاران، 2016). این فعالیت های بی ارزش، فعالیت هایی هستند که مشتری تمایلی به پرداخت هزینه برای آن ها ندارد. اوهنو (1988) هفت عامل تعیین کننده که باعث ایجاد ضایعات می شوند، یعنی تولید بیش از حد، انتظار، حمل و نقل، پردازش نامناسب، موجودی غیر ضروری، حرکت غیر ضروری و نقص در تولید را تعریف کرد. تعاریف این پارامترها یا اتلاف هایی که در فلسفه ناب در زمینه تولید و فعالیت های معادل آنها در زمینه تدارکات به آن اشاره شده است، در جدول 1 ارائه شده است.
زنجیره تامین ناب (LSC) توسط رایخارت و هولگ به عنوان «به حداقل رساندن ضایعات در جریان پایین دستSC ، تعریف شده است که در عین حال، محصول مناسب را در زمان و مکان مناسب در دسترس مشتری نهایی قرار می دهد» (2007). LSC استراتژی مبتنی بر کاهش هزینه و انعطاف پذیری را ارائه می دهد و از طریق کاهش یا حذف عملیات ارزش نیفزای مربوط به زمان اضافی، نیروی کار، تجهیزات، فضا و موجودی در سراسرSC ، بر بهبود فرآیند متمرکز می باشد(اچ کاروالیو و همکاران، 2010؛ کوربت و کلاسن 2006).
جدول 1. تعریف اتلاف در زمینه SC
اتلاف 1 |
تعریف در زمینه تولید 2 |
فعالیت معادل برای اتلاف مربوطه، در زمینه SCM |
تولید بیش از حد |
تولید آیتم قبل از اینکه در واقع به آن نیاز واقع باشد |
حمل آیتم قبل از اینکه در واقع به آن نیاز واقع باشد |
مدت معطلی |
کالاها در حال جابجایی نیستند یا منتظر پردازش هستند |
مدت معطلی قبل یا در حین بارگیری/ تخلیه، مدت معطلی برای رانندگان/ اپراتورها |
حمل و نقل |
حمل و نقل محصولات بین مکان ها / فرایندها |
حمل و نقل محصولات بین مکان ها / فرایندها |
پردازش نامناسب |
استفاده از تجهیزات با دقت بالا درصورت کافی بودن ابزارهای ساده تر |
بازگشت خالی پس از تحویل بار، حمل کامیون های نیمه خالی با اندازه بزرگ به جای کامیون های کوچکتر |
موجودی غیرضروری |
نگه داشتن موجودی بیش از حد مورد نیاز
|
نگه داشتن موجودی بیش از حد مورد نیاز
|
حرکت غیرضروری |
هر حرکتی مربوط به ارگونومی، خم شدن، کشش، راه رفتن، بلند کردن، رسیدن، چرخاندن یک قطعه |
بارگیری مجدد، بسته بندی مجدد/ بازکردن بسته بندی، مسیرهای غیربهینه کامیون ها
|
نقایص |
آیتمی که به دلیل کیفیت پایین موجب کنترل، دوباره کاری یا اوراق کردن که هزینه بسیار بالایی برای سازمان ها دارد |
خراب شدن کالا، ارتباط نادرست/عدم ارتباط با تأمین کنندگان و مشتریان و در نتیجه حمل کالا به یک مکان اشتباه |
منابع: 1 اونو (1988)، 2 راشد و همکاران (2017)
شرکت ها با استفاده از LSC که عاری از ضایعات و فعالیت های ارزش نیفزا می باشد، می توانند مقدار قابل توجهی از سرمایه خود را برای سرمایه گذاری های ارزشمند نگه دارند و از این طریق کارایی و رقابتپذیری خود را افزایش دهند. چندین روش ناب در مطالعات انجام شده در جدول 6 ارائه شده است.
2.2. پارادایم سبز
در مورد تخریب محیط زیست که نگرانی ها را در بین دولت ها مطرح می کند، قوانین و مقررات محافظتی برای کاهش ردپای محیط زیست توسط شرکت ها اعمال شده است. این همان جایی است که پارادایم سبز به عنوان یک فلسفه پدیدار شد. از آن زمان، اقدامات سبز در زنجیره های تأمین از سوی متخصصین و دانشگاهیان به دلیل فشار سهامداران مختلف، یعنی مشتریان، نهادهای انتظامی و دولتی به منظور کاهش تأثیرات زیست محیطی زنجیره های تأمین بسیار مورد توجه قرار گرفت. زنجیره تأمین سبز (GSC) به طور رسمی توسط ماچادو و داویم (2017) بعنوان «هماهنگی زنجیره تأمین به شکلی که نگرانی های زیست محیطی را با هم ادغام می کند و فعالیت های بین سازمانی را در نظر می گیرد» و توسط سریواستاوا (2007) به عنوان «ادغام تفکر زیست محیطی در مدیریت زنجیره تامین، از جمله طراحی محصول، تهیه و تامین منبع مواد، فرایندهای تولید، تحویل محصول نهایی به مصرف کنندگان و همچنین مدیریت عمر نهایی محصول پس از عمر مفید آن» تعریف شده است. برنامه ریزی مقرون به صرفه مسیرهای توزیع با هماهنگی تامین کنندگان و مشتریان، به حداکثر رساندن ظرفیت و کارایی در سراسر زنجیره، حذف هزینه های حمل و نقل سریع و اضافی و طرح های ابتکاری پایدار، همراه با کاهش تأثیر فرآیندهای تدارکات بر محیط زیست، از مولفه های یک زنجیره تامین سبز هستند(ماچادو و داویم 2017). شیوه های مدیریت زنجیره تامین سبز را می توان به عنوان بهره وری انرژی، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، صرفه جویی یا پردازش آب، کاهش ضایعات، کاهش بسته بندی/ افزایش استفاده از بسته بندی های زیست تخریب پذیر، بازیافت/استفاده مجدد محصولات و بسته بندی و سایر روش های خرید سبز فهرست کرد (هروانی و همکاران 2005؛ ماچادو و داویم 2017). علاوه بر این شیوه ها، عملیات سبز شامل جنبه های عملیاتی مربوط به طراحی شبکه (جمع آوری؛ بازرسی/مرتب سازی، پیش پردازش)، تولید و بازتولید سبز (برنامه ریزی و زمان بندی تولید؛ مدیریت موجودی، بازیابی محصول و مواد) و مدیریت پسماند می باشد(منبع کاهش؛ جلوگیری و دفع آلودگی) (سریواستاوا، 2007). برخی از این مباحث نیز مربوط به پارادایم های ناب می باشند و بنابراین ما بخش های فرعی را به شرح این موضوع و بررسی مطالعات مربوط به رابطه پارادایم های ناب و سبز اختصاص می دهیم.
2.3. زنجیره تامین ناب و سبز
در حالی که تحقیقات جداگانه ای در مورد SC ناب و سبز وجود دارد، نویسندگان به اشتراک این اقدامات استراتژیک در زمینه زنجیره تأمین کرد پرداخته اند. شرکت ها متوجه شده اند که اجرای شیوه های ناب، سبز و اجتماعی، تأثیرات مثبتی بر عملکرد سه گانه خط تولید دارند (اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی) و حتی ادغام این روش ها تأثیرات شدیدتری نیز دارند (وو و همکاران، 2015). این امر مطمئناً شرکت ها را بر آن می دارد تا ترکیبی از استراتژی های ناب و سبز را در SC به کار گیرند. تویوتا نمونه ای از شرکتی است که استراتژی های سبز و ناب را با موفقیت در SC خود ادغام کرده است و بسیاری از شرکت های دیگر مانند وال مارت، جنرال موتورز، شرکت آندرسن، اینتل و غیره با اتخاذ SCهای ناب و سبز، از مزیت های اقتصادی و زیست محیطی آن بهره برده اند (آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده، 2000). علاوه بر این مزایا، مشخص شده است که وال مارت در بازار اعتبار یافته است (فریدمن، 2008). هدف اولیه از اتخاذ طرح های ابتکاری ناب و سبز در سراسرSC ، افزایش اثربخشی SC با کاهش انواع مختلف ضایعات، استفاده از تکنیک های ناب و کاهش تأثیرات زیست محیطی از طریق استفاده از روش های سبز است. چنین شیوه هایی فراتر از سازمان هستند و شامل تدارکات ورودی و خروجی همراه با تدارکات معکوس می باشند (کلیندورفر،2005).
اگرچه اغلب روش های ناب و سبز، به دلیل هدف ذاتی شان برای کاهش ضایعات، به عنوان روش های سازگار مشاهده می شوند، اما برخی از استراتژی های ناب از قبیل تحویل به موقع می تواند نیاز به افزایش حمل و نقل، بسته بندی و جابجایی را افزایش دهد و این امر با رویکرد سبز مغایرت دارد. بعلاوه، ممکن است هزینه اولیه بالا در اتخاذ طرح های ابتکاری سبز مانع از اخاذ آن ها توسط شرکت ها شود، اما با صرفه جویی بدست آمده از طریق حذف فعالیت های ارزش نیفزا از طریق طرح های ابتکاری ناب در سراسرSC ، توجیه و جبران می شود. همچنین، منافع بلند مدت اجرای شیوه های سبز در نهایت از نظر صرفه جویی حاصل از کاهش مصرف انرژی، بازیافت و بازیابی مواد، بهبود تصویر شرکت و سهم بازار و کاهش هزینه های پالایش/ تخلیه ضایعات تحقق می یابد. بنابراین، شرکت ها مزایای هم افزایی را از اجرای طرح های ابتکاری ناب و سبز در سراسر SC تشخیص خواهند داد.
2.4. پیشینه پژوهش
ابتدا، برخی از مطالعات مروری که در حوزه GSC یا نابSC ، یا هر دو منتشر شده اند، بررسی شدند تا نیاز به این مطالعه را بیان کنند. مطالعات و بررسی های قبلی تمرکز محدود و دیدگاه محدودی دارند. جدول 2 این مطالعات مروری، حوزه، دامنه، سال و تعداد مقالات بررسی شده را نشان می دهد.
جدول 2 شامل مقالات مروری است که دربردارنده عبارت «زنجیره تامین سبز» یا «زنجیره تامین ناب» یا هر دو در عنوان، چکیده یا کلمات کلیدی می باشند. در دامنه سبزSC ، الزمان (2014) متون موجود در دامنه مدل سازیGSC ، مضامین و رویکردها و ویژگی های مدل سازی را برمی شمارد. لوترا و همکاران (2014) مطالعات موجود را از چندین منظر ، یعنی مضامین کلیدیGSCM ، روش شناسی/ تکنیک های مورد استفاده در تحقیقات، نوع مدل های توسعه یافته، روش های تحقیقاتی مورد استفاده، نوع صنعت مورد بررسی در تحقیق، فعال کننده ها/ موانع اجرای GSCM و اندازه گیری عملکرد در GSCM بررسی کرده اند. سریواستاوا (2007)، متون مربوط به GSCM را بر اساس زمینه مسئله در حوزه های تأثیرگذار مهم در زنجیره های تأمین طبقه بندی و همچنین از روش و رویکردها به عنوان سایر دسته های طبقه بندی استفاده کرده اند. آنها از ابزارها/ تکنیک های مختلف ریاضی در متون، در مقابل زمینه های GSCM استفاده کرده اند.
با این حال، تعداد مقالات مروری در متون مربوط به SCM ناب-سبز کافی نیست. پنج مقاله مروری در متون مربوط به SC ناب-سبز یافت شده است، با این وجود، هیچ یک از آنها تمرکزی یکسان با این مقاله نداشتند. لی و فوند (2006) تحقیقات پیشرفته در مورد سیستم خدمات محصول،SCM ناب و سبز و ارتباطات بین آنها را خلاصه می کنند. هدف گارزا-ریس (2015) جمع آوری و تجزیه و تحلیل سیستماتیک مطالعات موجود در مورد موضوع ناب، کاربرد آن و ارتباط آن با جنبه های سازمانی محیطی می باشد(به عبارت دیگر، پارادایم های سبز). گارزا-ریس (2015) شش جریان تحقیقاتی اصلی را از طریق یک نقشه مفهومی شناسایی و ایجاد می نمایندکه شامل تحقیقات مفهومی و تجربی انجام شده در زمینه های مختلف سازمانی می باشد.