"[...] بیشتر مدلهای شبیه سازی با بسیاری از پارامترها، متغیرهای حالت و روابط غیر خطی پیچیده خواهند بود. در بهترین شرایط، چنین مدل هایی دارای درجه آزادی زیادی هستند و با استفاده از روش های معقول و منطقی تقریبا می توان هر رفتار مورد نظر را اغلب با هر دو ساختار قابل قبول و مقادیر پارامتر ایجاد کرد". در دفاع از مدل سازان، ویژگی های مدل های ساده تا حد غیرواقعی توسط اقتصاددان میلتون فریدمن تعریف شد که خاطرنشان کرد، مهمترین نظریه ها – نظریه هایی که برای مدل سازی با ارزش تر هستند - مبتنی بر غیر واقعی ترین فرضیات هستند (فریدمن ، 1953 ؛ راینرت ، اندرسن ، ایانوس ، و سالتلی ، 2016). اگرچه این رویکرد دارای مزایایی است، ممکن است این سوال مطرح شود که در مورد آنچه که به عنوان یک نظریه مهم در نظر گرفته می شود چه کسی و برای چه هدفی تصمیم گیری می کند؟ جوزف استیگلیتز ، اقتصاددان در همین راستا ، اظهار داشت که کاربرد مدلها دقیقاً به عملکرد آنها به عنوان "بلایندر" بستگی دارد که با نادیده گرفتن دیدگاه ، سردرگمی واقعی ، اقتصاددانان را قادر می سازد تا جزئیات عملکرد مولفه های باقی مانده را به صورت دقیق تری بررسی کنند. "کنار گذاشته شدن" نیز مملو از پیامدهای هنجاری است، به عنوان مثال هنگامیکه آنچه که کنار گذاشته شده است یک دیدگاه مربوط به ماهیت مسئله است. اینها همان موضوعاتی هستند که صرفا در رابطه با کار (زیپحر و پیریدس، 2017) بحث شده است؛ همچنین بررسی حساسیت که در زیر مورد بحث قرار گرفته است را مشاهده کنید (سلتلی، گیمارائس پریرا، و در سلویجس و فونتوویکز 2013).
- ۰ نظر
- ۰۲ آذر ۰۲ ، ۱۹:۵۱