ترجمه تخصصی مقالات انگلیسی

ترجمه تخصصی مقالات رشته های فنی مهندسی، علوم انسانی، علوم پایه، پزشکی، حقوق

ترجمه تخصصی مقالات انگلیسی

ترجمه تخصصی مقالات رشته های فنی مهندسی، علوم انسانی، علوم پایه، پزشکی، حقوق

در این وبلاگ، مطالب و مقالات علمی برای رشته های مختلف دانشگاهی، منتشر خواهد شد

ترجمه تخصصی با موضوع آموزش و پرورش و مدیریت آموزشی

چهارشنبه, ۱۰ اسفند ۱۴۰۱، ۰۴:۰۷ ب.ظ

 

 

۳ - ۱ معارف آموزش و پرورش: (تعریف اصطلاحات) من قبل از مرور مجموعه‌ای از متون که به بررسی رابطه بین آموزش و پروش در یک سو و الهیات از سوی دیگر دیگر می‌پردازد، قصد دارم منظور خود از این اصطلاحات را به صورت دقیق تشریح تعریف کنم. اولا، منظورم از "آموزش و پرورش مسیحی" آموزشی است که در محیط مدارس ابتدایی کلیسایی در انگلستان اتفاق می‌افتد. با این حال، همانطور که در کتاب کلیسای انگلستان چشم اندازی برای آموزش (کلیسای انگلستان، دفتر آموزش و پرورش، سال ۲۰۱۶، ص. ۳) عنوان شد، قصد من حذف تمام مدارسی که می توانند در نتایج تحقیق سهیم باشند نیست، و بنابراین عبارت "آموزش و پرورش" نیز برای روش جامعی برای همه افراد درگیر در روش آموزشی کاربرد دارد. علاوه بر این، در خصوص آموزش و پرورش مسیحی، منظور من از موضوع آموزش مذهبی نیست، زیرا معارف آموزش و پرورش همه جنبه‌های زندگی تحصیلی و نه صرفا کسانی که به مذهب علاقه‌مند هستند را در بر می‌گیرد.

وب سایت ترجمه تخصصی مقالات انگلیسی

 

من در استفاده از عبارت " معارف آموزش و پرورش " بر اهمیت زمینه تحصیلی تاکید خواهم کرد. روش‌های اعتقادی مختلفی می‌توانند برای توسعه معارف آموزش و پرورش مورد استفاده قرار گیرند. برای اهداف این پژوهش ، استفاده من از اصطلاح "الهیات" بر اهمیت زمینه در جستجوی درک پیامدهای معاد برای الهام بخشیدن به معارف آموزش و پرورش با محوریت امید متمرکز است. 17

فرانسیس اهمیت زمینه آموزشی را در معارف آموزش و پرورش نشان می دهد, " الهیات تعلیم و تربیت باید با توجه به محتوای آموزشی آن آغاز شود. ". در حالی که الهیات کلاسیک شامل مطالعه طبیعت خداوند از طریق ارجاع به دو منبع دینی، یعنی کتاب مقدس و سنت می شود، الاهیات بافت محور، منبع سوم بیان معارف را که شامل فرهنگ، تاریخ و اندیشه معاصر است، به رسمیت می‌شناسد. بدین منظور، تجربه ایمانی گذشته و حال حاضر در نظر گرفته می شوند.

علاوه بر این, من مدل پراکسیس الاهیات بافت محور را به عنوان وسیله‌ای برای توسعه الهیات انتخاب کرده‌ام که مربوط به بافت خاص مدارس ابتدایی کلیسای انگلستان است. این شامل اقدام بازتابنده در مورد عملکرد جامعه مدرسه و آموزش و پرورش است که به دنبال ارائه می شود. با توجه به ماهیت این تحقیق, احساس می‌کنم که داشتن بازتاب انتقادی در خصوص پراکسیس به شدت مهم است. من الهیات بافتی و خصوصاً مدل پراکسیس را به صورت دقیق در پیشینه تحقیقاتی و روش‌شناسی تحقیق بررسی خواهم کرد.

۲.۲.۲ استراتژی کودکان  کلیسای انگلستان (شورای اسقفان ، 2003)

کلیسای انگلستان در استراتژی کودکان خود (شورای اسقف‌های اعظم) درباره تغییرات اساسی در زندگی کودکان در طول پنجاه سال گذشته اظهار نظر کرد. این امر نشان داد که شاید نتیجه اجتناب‌ناپذیر کاهش حضور کلیسا به این معنا باشد که فرصتی برای کودکان برای تجربه حضور در یک جامعه ایمانی است, چه این که آیا آن‌ها به خود ایمان دارند یا خیر. این بدین معنی بود که رابطه بین کلیسا و مدرسه از نظر دانش تجربی کودکان در عمل بسیار مهم‌تر شده‌است. این استراتژی تا حدی متناقض با پیام انجیل عیسی‌مسیح بود: " من آمده ام تا آنها زندگی کنند و زندگی آنها پر برکت باشد", این استراتژی همچنین خاطرنشان می کند که کلیسا می تواند از اهداف چالش برانگیز دانشگاهی و افزایش انتظارات مدرسه ها از کودکان یاد بگیرد، که بنا بر گزارش ها منجر به پیشرفت های چشمگیر در وضعیت آنها شده است. این گزارش نشان می‌دهد که دامنه انتظارات بیش از حد محدود است, اما پیشنهاد می‌کند که کلیسا باید انتظارات بالایی از آنچه که کودکان می‌توانند به آن دست یابند داشته باشند: " اگر کلیسا انتظارات پایینی از پتانسیل کودکان داشته باشد, کودکان خود انتظارات پایینی از پتانسیل کلیسا برای آن‌ها دارند. ". در حالی که مربیان, چه مسیحی باشند و چه غیر غیر مسیحی, همیشه به دنبال آن هستند که دانش آموزان بتوانند به پتانسیل کامل خود برسند, اما در حال حاضر به نظر می‌رسد که در این زمینه کاستی هایی وجود دارد و کلیسا در خطر همسو کردن خود با منافع بسیار سودمند, اقتصادی و محوری قرار دارد که با اعتقاد مسیحیان به یکتا بودن و ارزش هر فرد در تضاد است. بنابراین با توجه به تأثیر عیسی مسیح بر جهان و ارزش هر کودک برای خدایی که آنها را آفریده است، بسیار حائز اهمیت است که که تحقیقات بیشتری انجام شود (که این پایان نامه می تواند یکی از این تحقیقات به شمار رود) تا زمینه برای بررسی آموزش بافت محور مسیحی فراهم شود.

برای عیسی‌مسیح، هر کودک نشانه پادشاهی خدا بود. هر کسی که بخواهد در ارزش‌های آموخته‌شده از مسیح سهیم شود باید به همان اندازه به افراد کوچک و ضعیف احترام بگذارد و محبت کند که به افراد نیرومند و بزرگ.

در درون هر کودک کوچک و آسیب پذیر عیسی مسیح قرار دارد و پشت سر او - کسی است که مرا فرستاده است (مارک 9: 36-37) (شورای مأموریت و روابط عمومی ، 2005 ، ص 6).

, با توجه به اینکه بسیاری از خانواده‌ها دیگر با کلیسا در زمینه حضور در مراسم عبادت یکشنبه ارتباط ندارند، این گزارش بخش مهم مدارس در زندگی کودکان را نشان می‌دهد. برای بسیاری از دانش آموزان و خانواده‌های آن‌ها, مدرسه کلیسایی خود یک کلیسا است و یک مدرسه کلیسا تنها تجربه آنها از یک جامعه مسیحی است. رساله من بر مفهوم مدرسه کلیسا به عنوان یک جامعه مسیحی پر از امید استوار است که با درک کلامی از ارتباط رستاخیز در یک آموزش و پرورش بافت محور شکل‌گرفته است.

 

 

2.2.3 حرکت به سمت رشد (شورای اسقف ها ، 2010)

این گزارش از کلیسا درخواست نمود تا بازه گسترده تری از ماموریت جهانی خود را مد نظر قرار دهد. این امر با ارائه اصول مهم راهنمایی برای درک نقش کلیسا در آموزش مسیحیان مطرح می شود. اگرچه در درجه اول این تحقیق نوشته شده است تا بینش کلیسا را در میان کودکان در بافت کلیسا ترسیم کنیم، اما گزارش حرکت به سمت رشد (شورای اسقف ها، 2010) بینش مهمی را ارائه می دهد که می تواند برای مجموعه های آموزشی مسیحی نیز کاربرد داشته باشد. یک مدرسه کلیسا با درگیر شدن با کودکان و جوانان، می‌تواند الزام مشارکت با ماموریت ادامه‌دار خدا بر روی زمین را برآورده کند. در ادامه فهرستی از سه اصل مهم الهیات و راهنمای ارائه‌شده در این گزارش به عنوان دروغ گویی در قلب آموزش مسیحیت چه در یک کلیسا و چه در یک مدرسه کلیسایی وجود دارد:

  • اصل شمار ۱: ارزش مطلق هر کودک و فرد جوان: این تشخیص که هر کودک در تصویر خدا ساخته و خلق شده‌است، فراخوانده می شود تا به تشبیه خداوند رشد یابند. این بیشن منجر به تایید این مساله می‌شود که هر کودکی در چشم خدا ارزشمند است. از مسیحیان خواسته می‌شود تا فرزندان همه ادیان و اعتقادات (و حتی فرزندان افراد بی دین) را در جستجوی هویت خود همراهی کنند، که این امر ممکن است همیشه منجر به مسیحی شدن آنها نشود. این باید در همه زمینه ها منعکس شود ، از جمله مکتب کلیسا و نباید محدود به افراد درون کلیسا باشد (ص 8).

وب سایت ترجمه تخصصی مقالات انگلیسی

23

  • اصل 2: اهمیت رابطه با خدا, دیگر انسان‌ها و مخلوقات: خداوند افراد و جوامع را به رابطه با او و یکدیگر فرا می‌خواند. این رابطه در معمای تثلیث یعنی یک خدا در سه شخص مصداق دارد. اغلب روابط شکسته می‌شود, اما از طریق قدرت رهایی‌بخش آن صلیب " امید بخشش, رحمت, بازگشت و آغاز جدید " وجود دارد. این پایان‌نامه به وضوح امید را به عنوان یک نتیجه مثبت از معاد را مشخص می‌کند و درک کلامی از ماهیت آموزش و پرورش به عنوان یک فعالیت امیدوارانه را فراهم می‌کند. این درک کلامی, پتانسیل دیگران را برای تجربه برخورد با خدا فراهم می‌کند, هر چند همیشه هر فرد آزاد است که انتخاب کند یا خیر (صفحات 8 و 9).
  • اصل شماره 3: استقرار پادشاهی خدا بر روی زمین:

ما برای استقرار پادشاهی خدا در اینجا بر روی زمین و تعامل با کودکان و جوانان باید ارزش‌های الهی را منعکس کنیم. ما باید میزان تمایل به نقد ارزش‌ها و اعتماد به تغییرات را داشته باشیم " (صفحه 9). در به کار بردن این "الهیات ظریف که در اعلامیه انجیل ریشه در واقعیت هستی شناختی خدای تثلیث" دارد. رایت پیشنهاد می‌کند که وظیفه تبلیغی کلیسا خارج از بافت خود به صورت زیر است:

اول, برای آوردن افراد به یک برخورد با خدا - به شیوه‌ای که آزادی, صداقت و احترام به آزادی آن‌ها - و آموزش دادن به مردمان مسیحی; دوم برای پاسخگویی به نیازهای انسان, مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی و مراقبت از محیط‌زیست ( رایت، ۲۰۱۳ ب،صفحات. ۱۹۷ - ۱۹۸)

 

۲.۲.۴ بررسی وضعیت مدرسه کلیسا در آینده (شورای اسقف ها، 2012

24

در زمان انتشار آن ، کلیسای مدرسه نقد و بررسی آینده (شورای اسقف ها ، 2012) که همچنین با عنوان گزارش چادویک شناخته می شود ، تصور می شد که این پتانسیل را دارد که برای دهه آینده تأثیر مثبتی در آموزش مدرسه کلیسا داشته باشد. در درجه اول, این تحقیق توسط انجمن ملی و هیئت رییسه بخش آموزش کلیسای انگلستان برای بررسی چهار حوزه گسترده صورت گرفت: چالش‌هایی که نظام آموزشی کلیسا در آینده با آنها رو به رو خواهد شد. این راهکار ها برای ارائه استراتژی‌هایی به مدارس کلیسا طراحی شدند تا آن‌ها را قادر سازند تا در برابر تغییرات اخیر در حوزه آموزش و پرورش جوابگو باشند.

برنامه‌درسی جدید ملی و معرفی رشته کارشناسی انگلیسی که آموزش های مذهبی از آن حذف شد. بسیاری از متخصصان آموزشی نسبت به طبیعت پراکنده این تغییرات، سرعتی که آن‌ها در آن رخ داده‌اند و فقدان یک فلسفه آموزشی زیربنایی برای همگام شدن با این تغییرات ابراز نگرانی کرده‌اند. اسقف آکسفورد در نطقی که در ژوئیه ۲۰۱۲ به شورای عمومی کلیسای انگلستان ایراد شد، از نیاز کلیسا برای تحقق این موضوع سخن گفت:

در عصر بدبینی و شک در مورد مذهب، ما می‌دانیم که بزرگ‌ترین داستان زنده زنده دنیا را در اختیار داریم، داستانی که ارتباط بی‌پایان با هر زندگی انسانی دارد. بنابراین ما باید اطمینان حاصل کنیم که مدارس ما در این داستان بزرگ ریشه دارند، دارای اعتقادات و باورها، ارزش‌ها و رفتارهای مسیحی عمیق هستند، به طوریکه که مردم از آنچه که می بینند و می شنوند به هیجان می‌آیند و به چالش کشیده می شوند ((اسقف آکسفورد، ژوئیه ۲۰۱۲،ص. ۵).

بنابراین هدف از این پایان‌نامه بررسی این موضوع است که آیا در میان این آشفتگی در آموزش بخش دولتی، ممکن است یک دیدگاه مذهبی متحد برای آموزش مسیحیت وجود داشته باشد که بتواند وضعیت آکادمیک و اجتماعی یک مدرسه کلیسایی را ارتقا دهد.

25

در کتاب The Church Church of Future Review  (شورای اسقف ها ، 2012) این عقیده وجود دارد که مکاتب کلیسایی یک اعتقاد متمایز را ارائه می دهند که به دلیل تغییر سیستم آموزش در این کشور نباید به خطر بیفتد یا کم رنگ شود. این تمایز نیازمند تعهد به گسترش ایمان، توسعه معنوی و شخصیت مسیحی در هر جنبه از آموزش در مدارس است. از جمله این موارد ، ارائه آموزش عالی مذهبی با کیفیت بالا ، همراه با انگیزه برای تعالی و استانداردهای بالا است. مطابق با خواسته والدین، مدارس کلیسایی نیز باید به گسترش خود ادامه دهند (شورای اسقف ها، ۲۰۱۲،ص. ۳).

فصل سوم این نقد و بررسی روی اینکه معنای مکتب کلیسایی و بسیاری از عناصر اصلی که هویت متمایز مسیحیان را تشکیل می دهد، تمرکز دارد. سه جنبه مشخص شده برای توسعه بیشتر برای این پایان نامه به شرح زیر هستد:

۳.۱۱ پاسخ دهندگان نظرسنجی خواستند که بنیاد مسیحی تأثیرگذاری جامعی بر کل برنامه درسی داشته باشد. آنها بارها و بارها ابراز داشتند که سیستم کلیسای انگلیس فلسفه جایگزینی از آموزش را در شرایطی فراهم می کند که به نظر می رسد نگرانی های اقتصادی منجر به اولویت های آموزشی شده است (شورای اسقف ها ، 2012 ، ص 17)

۳.۱۲ اهمیت ارزشهای مسیحی که به وضوح نسبت داده می شوند و عملکرد آنها در زندگی مدارس بسیار قابل قبول است. بسیاری از پاسخ دهندگان در این نظرسنجی به عنوان یک ویژگی اصلی به شخصیت متمایز مدارس کلیسا اشاره کردند (شورای اسقف ها ، 2012 ، ص 17).

26

۳.۱۳ انجمن ملی با اندیشیدن در مورد چگونگی شکل گیری کل برنامه درسی توسط بنیاد مسیحی شروع به کار کرد. این موضوع بحث را فراتر از ارزش ها و اخلاق قرار می داد تا درمورد ماهیت و هدف تعلیم و تربیت سؤال کند. فرضیات اساسی در مورد محتوا و اجرای برنامه درسی باید با توجه به الهیات مسیحی بررسی شود. بسیاری از پاسخ دهندگان شور و اشتیاق داشتند که نسبت به آنچه در نظرشان به عنوان یک سیستم سودمند و اقتصادی آزمایش شده است ، متعهد به یک دیدگاه جسورانه و گسترده در آموزش و پرورش باشند (مکتب ایتالیک).

این حوزه سوم, برای توسعه آینده در گزارش چادویک (شورای اسقف ها, 2012) مورد تاکید قرار گرفته است که این تحقیق به آن می‌پردازد. یک جمله کلیدی در این زمینه, این پیشنهاد است که: " مفروضات زیربنایی در مورد محتوای برنامه‌درسی و تحویل باید در پرتو الهیات مسیحیت مورد بررسی قرار گیرد. " اگرچه امکان تغییر برنامه آموزشی که آموزش داده می‌شود وجود ندارد, چون این مساله یک الزام قانونی است (دپارتمان آموزش, 2014), پتانسیل الاهیات برای تاثیر مثبت بر هدف فراگیر آموزش وجود دارد. این پایان‌نامه ایده مکتب کلیسایی موجود به عنوان یک جامعه امیدبخش را مطرح می‌کند. این امر به هدف آموزش و پرورش اشاره می‌کند تا جامعه مدرسه به عنوان یک کل برای تجربه زندگی در تمامی کامل بودن آن مجهز باشد. در حالی که پاسخ‌ها ممکن است صریح یا صریح نباشند, امکان ایجاد ارتباط بین اصول آموزشی براساس منطق الهی یک آرزوی واقع‌بینانه است. با این حال, توصیه‌های پی‌گیری که از این حوزه برای توسعه بیشتر ارائه شد صراحتاً نیاز به فرضیات در مورد بررسی الهیات مسیحی را ذکر نکردند. بنابراین, من پیش‌بینی می‌کنم تحقیقات من از طریق بررسی رابطه بین الهیات و آموزش مسیحیت در این زمینه ثمربخش خواهد بود.

وب سایت ترجمه تخصصی مقالات انگلیسی

27

در ژوئیه 2013 ، انجمن ملی یک گزارش پیاده سازی (شورای اسقف ها ، 2013) را منتشر کرد تا پیشرفت های انجام گرفته پیرامون توصیه های مکتب کلیسایی در خصوص نقد و بررسی آینده (شورای کلیسای جامع ، 2012) را ترسیم کرده و برخی از چالش های پیشرو را آشکار کند. در این توصیه ها آمده است: "جامعه ملی باید با مربیان و مدارس همکاری کند تا برنامه درسی جامعی را بسازد که شامل پیامدهای مربوط به آموزش ، محتوای برنامه درسی و سازماندهی مدارس باشد" (شورای اسقف ها ، 2013 ، ص.4). اقداماتی که در این مرحله انجام شده شامل موارد زیر است: برگزاری کارگاههای آموزشی و پژوهشی در دانشگاههای کلیسا که هدف آنها کشف و کمک به توسعه ماهیت متمایز برنامه درسی در مدارس کلیسایی انگلستان بود. تجزیه و تحلیل موضوعات مختلف از جمله سوابق ، فراگیری و یادگیری ، روح و اخلاق ، تدریس ، معلمان ، حاکمیت و مشارکت و تعالی برای همه (شورای اسقف ها ، 2013 ، ص 5). با این حال ، به نظر می رسد هیچ مرجع خاصی در این سند وجود ندارد که هر یک از موارد فوق به طور خاص با توجه به الهیات مسیحی مورد بررسی قرار گرفته یا مورد حمایت قرار گرفته باشد. به نظر می رسد که این اعتراض شنیده نشده در خصوص الهیات مسیحی زیربنای آموزش و پرورش، پدیده جدیدی نیست. در یک مقاله سبز در آینده که توسط انجمن ملی در سال 1984 منتشر شد این نکته مطرح گردید که:

عجیب به نظر می رسد که تا کنون تحقیقات گسترده ای در خصوص آموزش ، فرایندی که به شکل گیری چشم انداز انسان می تواند از یک فرهنگ فرهنگی خاص داشته باشد و نشان دهنده چگونگی دستیابی به موفقیت شخصی و اجتماعی با یک جامعه خاص باشد، توسط متخصصین علم الهیات انجام نشده است. علیرغم تحقیقات گسترده ای که از سال 1870 برای تأیید نقش کلیسای انگلیس در خدمات آموزشی کشوری از طریق مدارس آن صورت گرفته است، تحقیقات کمی در زمینه چشم انداز ایمان وجود دارد که در متون علمی الهیات مورد بررسی قرار گرفته باشد. استدلال های موافق غالباً به عنوان پاسخ به کسانی که شبهه ایجاد می کنند، تنظیم می شوند (انجمن ملی ، 1984، ص 60).

28

یک همکاری در آینده (جامعه ملی ، 1984) پایه ای برای آموزش در مدارس کلیسای انگلیس را ترسیم می کند. در پاسخ ، متخصص الهیات ، آموزگار و نویسنده جان هال که به عنوان استاد برجسته آموزش دینی در دانشگاه بیرمنگام شناخته می شود، اظهار داشت که این الگوی تثلیثی که او آن را "مأموریت سه گانه آموزش مسیحیان" توصیف کرده است ، از تحویل یک آموزش و پرورش که می تواند نیازهای اجتماعی و آموزشی همه کودکان را برآورده سازد (هال ، 1994 ، صص 21-22). براون در مورد سخنرانی هال ، اظهار داشت:

سخنان هال یک چالش مستمر برای شورای آموزش و پرورش کلیسای انگلستان و انجمن ملی برای بیان مأموریت آموزشی خود به صورت واضح کلامی و ارائه به نمیاندگان معلمان به شیوه ای واضح و در دسترس است (براون ، 2015 ، ص 155).

یک همکاری در آینده (جامعه ملی، 1984) بیشتر بر این نکته تاکید کرد که مشکل یک مدرسه کلیسایی, که در بخش آموزش و پرورش قرار دارد, در ترجمه دیدگاه کلامی زمانی که به روش آموزشی رابطه بندی شد, قرار دارد. با این حال, تفکر دینی به عنوان یک فعالیت اجتماعی خاص, می‌تواند منجر به اصلاح اهداف, جهت, روش‌ها و محتوای آن شود. در صورت افزایش عمل‌گرایی سیاسی و سود گرایی, مشارکت آینده (جامعه ملی) نسبت به نسبیت گرایی حاکم بر جامعه کثرت گرا هشدار داد. شاید برای آموزش مسیحی در آموزش ، چالش خاصی وجود داشته باشد تا فرایند یادگیری را به عنوان تحقق تدریجی پتانسیل های انسانی بیان کند و بنابراین آمادگی انتقاد از معنی ، باریک یا محدود کردن سودمند را داشته باشد. این مساله مشخص می کند که چالش اصلی در پاسخ به این سؤال است که چگونه مدل های دینی که مکاشفه خدا را به عنوان پدر ، پسر و روح القدس تفسیر می کنند می توانند با فعالیت های یک مدرسه در ارتباط باشند (جامعه ملی ، 1984 ، ص.66). اگرچه این یک سؤال مهم است، تمرکز دینی نگارنده تحقیق پیشرو بیشتر بر مساله معاد است تا ماهیت تثلیثی خدا. مفهوم دیدن فرایند یادگیری به عنوان تحقق تدریجی پتانسیل انسانی با این دیدگاه که آموزش در مورد تجهیز فراگیران به تجربه زندگی تمام کمال است ، طنین انداز است. این پایان نامه نشان می دهد که امید مسیحیت نتیجه معاد است. در یک زمینه آموزشی ، این می تواند روایتگر شیوه مشارکت جامعه مدرسه باشد. در مورد جزئیات بیشتر در فصل 4 بحث شده است.

29

2.2.5 ایجاد تفاوت؟ مروری بر آموزش دینی در مدارس کلیسای انگلیس (شورای اسقف ها ، 2014) این بررسی جامع در نتیجه یافته های مکتب کلیسایی بررسی آینده (شورای اسقف ها ، 2012) انجام شد که در مورد کیفیت آموزش و یادگیری در آموزش دینی ابراز نگرانی نمود. من اظهار کردم که در پی ایجاد ارتباط بین الهیات و چشم انداز آموزش مسیحیان، این فرضیه به مفروضاتی که بر اساس تجربه آموزشی در یک مکتب کلیسایی و نه فقط آموزش مذهبی می پردازد اضافه می شود.

همچنین، ایجاد یک بررسی قیاسی (شورای اسقف ها، ۲۰۱۴) زمینه تحقیق دیگری را در رابطه با تحقیقات من به لحاظ توصیه هایی که از یافته ها به دست آمده است فراهم می کند.

از آنجا که تجربه من در آموزش در سطح ابتدایی است ، جالب است بدانید که در حالی که مدارس متوسطه تصویر بسیار مثبتی را ارائه می دهند ، اوضاع ابتدایی بسیار متغیر بود. اگرچه تعهد شدیدی به آموزش معارف دینی در مدارس ابتدایی وجود داشت ، اما این امر به مثالی به خصوص در آموزش مسیحیت تبدیل نشده است. جالب است که، یافته ها با گزارش سال 2013 آفستد[1] مطابقت داشت: آموزش دینی: تحقق پتانسیل ، اگرچه اندازه نمونه ها به طور قابل توجهی متفاوت بود و باعث می شود که انجام یک مقایسه دقیق با مشکل مواجه شود. گزارش افستد خاطرنشان کرد: "آموزش معارف دینی غالباً قادر به چالش کشیدن و گسترش توانایی دانش آموزان در کشف سؤالات اساسی در مورد زندگی ، دین و عقاید انسان نیست" (آفستد ، 2013، ص.4)). به طور مشابه ، یکی از چهار زمینه اصلی مشخص شده برای بهبود در کلیسای انگلستان در ایجاد گزارش تفاوت مجمع اسقفان (2014 ، ص.7) اقتضا می کند که: "باید بیشتر به تفکر کلامی و هنر تحقیق کلامی به عنوان وجه تمایز کلیسای انگلستان، توجه ویژه ای برای بهبود آموزش مذهبی در سطح ملی داشته باشیم."

در پاسخ به الزام گزارش چادویک[2] (شورای اسقفان ، 2012) که باید معیارهای تدریس و یادگیری در مسیحیت مطرح شود ، انجمن ملی با هدف فهم مسیحیت (دفتر آموزش کلیسای انگلیس ، 2016 د)  راه اندازی کرد که به دنبال آن خواهد بود که بسیاری از افراد نیز از موضوعات مطرح شده در بررسی معارف دینی به آن بپردازند. این منبع در اطراف مفاهیم کلیدی کلامی در قلب مسیحیت ساختار یافته است ، و برای پشتیبانی از تحقیق کلامی طراحی شده است (دفتر آموزش و پرورش کلیسای انگلیس ، 2016d ، ص 3). خیلی زود قضاوت می شود که آیا این منبع در پیشرفت مهارت های تحقیق کلامی در کودکان و معلمین ارائه دهنده برنامه به مرور زمان می تواند پیشرفت پایداری داشته باشد.

30

2.2. میوه‌های روح: یکی از کلیساهای انگلستان مقاله‌ای درباره تربیت اخلاقی (کلیسای انگلستان)با هدف مدرسه و رهبران کلیسا این بحث راه‌هایی را پیشنهاد می‌کند که در آن کلیسا می‌تواند صدای خود را به گفتگوهای ملی در مورد جایگاه آموزش شخصیت در مدارس برساند. به عنوان بخشی از استراتژی دولت برای مبارزه با افراط‌گرایی، مدارس در حال حاضر دارای یک وظیفه قانونی برای ترویج "ارزش‌های بنیادی بریتانیایی" هستند. راهنمایی دولتی نشان می‌دهد که این امر از طریق توسعه معنوی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی (دپارتمان آموزش و پرورش، ۲۰۱۴) به بهترین شکل بدست می‌آید. این بحث، با اظهاراتی که در پیش رو (شورای اسقف ها، ۲۰۰۱) و "مدرسه بازنگری آینده" (شورای کلیسا، ۲۰۱۲) با تقویت التزام کلیسا به ارائه آموزش با پتانسیل توسعه تمامیت بشر، ارتباط دارد، به دنبال آن است که تمام جوانان را با این فرصت برای ایجاد یک رویارویی با زندگی ایمان مسیحی و اعتقاد به شخص شخص عیسی‌مسیح در اختیار همه جوانان قرار دهد (کلیسای انگلستان آموزش و پرورش انگلستان، سال ۲۰۱۵، ص. ۵).

در هر جامعه‌ای، آموزش شخصیت اجتماعی در آموزش رسمی صریح و روشن ارایه می‌شود که به طور ضمنی از طریق فرهنگ، عمل‌ها و روابط درون بافتی مدرسه صورت می‌گیرد. مقاله بحث حاکی از آن است که شخصیت و فضایل در سه مقوله مختلف مربوط به فضایل اجتماعی، اخلاقی و عملکرد قرار می‌گیرند. جالب است که توجه داشته باشیم که امید در هیچ یک از نمونه‌های مشخصه یا فضایل ارائه نمی‌شود. این تعجب‌آور نیست زیرا امید در میوه‌های روح فهرست‌شده در گالاتیان[3] ۵: ۲۲ - ۳ (وابسته به کلیسای انگلستان) وجود ندارد.

با این حال ، آموزش شخصیت بیش از لیست ساده است. متن ، اجتماع و فرهنگ بر رشد شخصیت تأثیر می گذارد. البرن[4] خاطرنشان می کند:

مدارسی وجود دارند که در آن فضایل مدنی کشف و اجرا می‌شوند؛ در یک مدرسه کلیسا، آن‌ها ریشه در ایده‌آل مسیحی عشق و پادشاهی خداوند و بازشناسی زندگی ارائه می شود (البرن، ۲۰۱۳، ص. ۲۵۱).

31

اگر شخصیت و فضایل از طریق بخشی از یک جامعه رشد کند، بیان و تجربه اخلاق و فرهنگ آن جامعه در توسعه رفتارهای خاص بسیار تاثیرگذار خواهد بود. این ارتباط با تحقیقات من در تشخیص اینکه ویژگی‌های شخصیتی مشخصی از طریق مدرسه کلیسا ایجاد می‌شود که زندگی روزانه‌اش را به عنوان یک جامعه امید توصیف می‌کند. تحقیق من همچنین یک دیدگاه جدید در زمینه آموزش شخصیت از طریق حمایت از امید به عنوان یک ویژگی شخصیتی ارائه می‌دهد که ارزش پی‌گیری را دارد چون منافع و مزایای اخلاقی و عملکرد را حمایت می‌کند.

2.2.7 کلیسای انگلستان چشم انداز برای آموزش (دفتر آموزش و پرورش کلیسای انگلیس ، 2016 ب)

نیاز به پاسخ کلامی توسط کلیسای انگلستان به وضعیت کنونی در آموزش به تازگی توسط انتشار چشم اندازی از دیدگاه کلیسای انگلستان برای تحصیل پاسخ داده شده‌است. این طرح برای بهبود آمادگی رهبران مدارس کلیسا در ارائه رویکردی جامع و آرمانی برای آموزش حکمت, امید, اجتماع و منزلت طراحی شده‌است.

باید به بیش از سی سال قبل به زمان انتشار مشارکت آینده (جامعه ملی ، 1984) نگاهی بیاندازیم تا به یک چشم انداز جامع از دیدگاه کلیسای انگلستان برای مدارس کلیسایی دست پیدا کنیم. این سند نشان می‌دهد که بینشی وجود دارد که ریشه در کتاب مقدس، سنت ایمان مسیحی و عمل دارد و به دنبال برآورده کردن درخواست کلیسا برای خدمت به همه اعضای جامعه است. چهار عنصر اساسی زیر بنای این دیدگاه هستند که در ادامه بیان شده‌است: "اعتقاد عمیق مسیحی، خدمت در جهت گسترش خوبی ها". این‌ها عبارتند از: عقل، امید، جامعه و کرامت (کلیسای انگلستان، ۲۰۱۶ ب، ص. ۳). آن‌ها با هم به عنوان یک اکولوژی "کامل بودن زندگی" که عیسی‌مسیح به آن اشاره می‌کند، توصیف می‌شوند. انجیل سنت جان: " من آمده ام تا آنها زندگی داشته باشند و آن را کامل داشته باشند (10:10) "

32

این نه تنها موفقیت تحصیلی و شغلی را شامل می‌شود بلکه اهمیت توسعه فیزیکی و نیز رشد معنوی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی برای هر فرد را درک می‌کند. این چهار موضوع شامل عناصر و المان های دیگری است، که به ایجاد یک دیدگاه مسیحی جامع برای تحصیل کمک می‌کنند که با هدف دستیابی به کامل بودن زندگی از دیدگاه آموزشی الهام گرفته از سنت مسیحیت، ایمان و عمل است. این‌ها عبارتند از:

33

  • آموزش برای خرد, دانش و مهارت: رجوع به ادبیات خرد کتاب مقدس به عنوان مثالی از آموزش عاقلانه به جای محدود کردن آن به بستر کاملاً مذهبی است. " پیشنهاد عیسی مسیح برای " زندگی کامل " که قبلاً ذکر شد, پیشنهاد جهانی برای همه مردم است و تنها به دوستداران یا مریدان ایشان محدود نمی شود. در محیط‌های آموزشی این امر از طریق توسعه نگرش مثبت به یادگیری و اکتساب مهارت‌ها در یک برنامه آموزشی گسترده و متعادل نشان‌داده شده‌است. این در مورد ساختن نوعی شخصیت است که قادر به "محبت متقابل" و پذیرفتن تفاوت و گوناگونی مردم بدون تضاد و بیگانگی می‌شود (کلیسای انگلستان، ۲۰۱۶ ب، ص. ۱۳).
  • آموزش امیدوارانه و با اشتیاق: رجوع به امید مسیحی در آینده خدا و همچنین عشق و شفقت او برای همه مردم بیان‌شده در کتاب مقدس و در نهایت از طریق زندگی عیسی‌مسیح. در مدارس این امر از طریق پتانسیل تحصیلی برای گسترش افق‌های امید و اشتیاق نشان‌داده شده‌است, در حالی که در عین حال از کودکان در زمانی که اوضاع در زندگی آنها یا زندگی خانواده شان بر وفق مراد نیست حمایت می کند.
  • آموزش برای جامعه و زندگی خوب در کنار با هم: مراجعه به کیفیت روابط عیسی و جامعه شکل می‌گیرد. علاوه بر آن, آموزش عشق به خدا و همسایه, تصویری از زندگی را به عنوان بخشی از یک خانواده فراگیر و دوست‌داشتنی با خدا در قلب شکل می‌دهد. هر مدرسه یک جامعه است اما در جامعه بزرگ‌تری قرار دارد. بنابراین هر کسی مسئولیت مشارکت در رفاه همه اعضای آن جامعه را دارد. ۱.
  • آموزش برای کرامت و احترام: بینشی که هر انسانی در تصویر خدا ایجاد می‌شود و مورد علاقه اوست، پشتیبان این عنصر از دیدگاه است. این درک کلامی در زندگی، تدریس و سرمشق مسیح، عمیقاً ابراز شده‌است. مراقبت ویژه او برای فقرا، مستضعفین، افراد محروم و مطرود، ارزش هر فرد را در چشم خدا نشان می‌دهد و این شامل بسیاری از عناصر دیگر جدا از عزت و احترام است که حق هر فرد است. این موارد عبارتند از: نعمت، خلاقیت، شادی، آشتی و افتخار. بنابراین، امکانات آموزشی باید در مکان‌هایی متمرکز شود که در آن‌ها افراد آسیب‌پذیر و محروم به تمام منابع و پشتیبانی که نیاز دارند به خوبی دست پیدا کنند، پتانسیل های خود را درک کنند و به عنوان یک انسان پویا رشد کنند. صیانت از ایمن‌سازی در تضمین عزت و احترام به هر فرد (کلیسای انگلستان، ۲۰۱۶ b، ص) به شدت حائز اهمیت است. ۱۸ - ۱۸).

اگرچه یکی از موضوعات مربوط به وظیفه کلیسا برای خدمت به رفاه کل جامعه از طریق کیفیت روابط آن است، هیچ مرجع آشکاری برای ماهیت تثلیثی خداوند به عنوان اطلاع‌رسانی به "الهامات مسیحی" در پشت این دیدگاه وجود ندارد. در حالی که این یک حوزه دشوار از الاهیات مسیحی است، این یک جنبه از الهیات است که می‌تواند بینش بیشتری را در تجربه جامعه ارایه دهد. تثلیث به عنوان یک مجموع سه فرد الهی متحد در عشق متقابل و متجلی در یکدیگر، الگویی برای کیفیت روابط موجود میان اعضای یک جامعه انسانی است که می‌تواند به روشی که جامعه به عنوان جسم مردم عمل می‌کند، اطلاع دهد.

دیدگاه فراگیر برای آموزش و پرورش توسط کلیسای انگلستان به عنوان " عمیقاً مسیحی و خدمت به خوبی ها" و "محبت متقابل" توصیف شده‌است.

کلیسا، این دیدگاه رسالت کلیسای انگلیس را برای کار در جهت "منافع مشترک" در کل جامعه مجدداً بیان می کند. بدون مبانی "کاملاً مسیحی" ، این الگوی آموزش را می توان به سادگی تفسیر کرد که به دنبال ایجاد هماهنگی برای جامعه به طور فزاینده متنوع و بالقوه ناپایدار است. این یکی از کانونهای اصلی آموزش لیبرال است که توسط A. Wright مشخص شده است:

34

در قلب آموزش لیبرال نگرانی برای رفاه هماهنگ جامعه وجود دارد. اگر یک جامعه باز و کثرت شکوفا شود ، آموزش باید نسل بعدی از شهروندان را پرورش دهد که قادر به کمک نوع دیگری در "منافع مشترک" باشند. این امر نیاز به یک آموزش اساسی دارد که به سمت پرورش شخصیتی با فضیلت و با تعهد ویژه برای انتقال دانش و مهارت های حرفه ای حرکت کند. بنابراین ، ایده آل روشنگری افرادی که تنها به خودشان فکر می کنند ، به عنوان آرمان لیبرال افرادی که تنها به خودشان فکر می کنند در محدوده ها و محدودیت های یک نظم لیبرال غیر قابل مذاکره قرار می گیرند ، تجدید نظر می شوند. از این رو ، علی رغم بلاغت آزادی و اصرار بر اینکه باید به دانش آموزان آموزش داده شود تا مسئولیت زندگی خود را به عهده بگیرند ، عدم تجهیز کودکان به تعامل فکری در جستجوی دانش محور به سوالات بنیادی حقیقت نهایی ، نشان می دهد که آموزش لیبرال با محوریت وظیفه القاء دانش آموزان به هنجارهای غالب فرهنگ لیبرال یک رویکرئ ذاتاً محافظه کارتنه است  (A. Wright، 2004، ص. 13).

 

اعضای گروه مرجع کلامی در توسعه کلیسای جامع موسسه آموزش و پرورش انگلستان (۲۰۱۶ b، ص. (۳) درک می‌کنند که هدف آن‌ها آخرین حرف در مورد دیدگاه کلیسا برای تحصیل نیست. با این حال، این یک نقطه شروع مهم برای بررسی این است که چگونه مدارس کلیسایی ممکن است هدف خود یعنی "قادر ساختن هر کودک برای شکوفایی در پتانسیل خود به عنوان کودک خدا" انجام دهند. این پایان نامه به بحث پیرامون اصول اساسی فعلی مسیحیان و آگاهی از چشم انداز آموزشی برای مدارس ابتدایی کلیسای انگلیس کمک می کند. نتایج آگاهانه از نظر کتابشناختی در تحقیقات من ، "امید" و "جامعه" را به عنوان مضامین اصلی و آرزوها برای یک دید کلیسای کلیسایی شبیه به کلیسای انگلستان ویژن برای آموزش است. این همگرایی بین دو دیدگاه جالب است، زیرا به ثبات تفسیر انجیل دلالت دارد. با اهمیت یکسان، تفاوت در نتیجه نشانگر باز بودن الهیات متنی و به ویژه الگوی عملی که باید در زمینه های مختلف آموزشی استفاده شود. چشم انداز تحقیقات من شامل تأکید جدی بر "عشق در عمل" و "صلح" است که بر خلاف کلیسای انگلستان چشم انداز برای آموزش به نفع خرد و عزت است. یک دیدگاه مسیحی آگاهانه از نظر مسیحی برای آموزش و پرورش نتیجه ای از پیش تعیین شده ندارد و این همان است که آن را برای هدف مناسب می کند.

وب سایت ترجمه تخصصی مقالات انگلیسی

35

2.2.8 ریشه در گزارش خلاصه کلیسا (دفتر آموزش و پرورش کلیسای انگلیس ، 2016، ج)

این گزارش خلاصه‌ای از تحقیقات انجام‌شده برای بررسی رابطه بین کلیسای انگلستان و جوانان است. هدف از آن کشف دیدگاه‌های آنان درباره عضویت در کلیسا و آنچه باعث می‌شود که آن‌ها از عضویت در کلیسا خودداری کنند. از دیدگاه مکتب کلیسا, یکی از نتیجه‌گیری‌های مهم در این گزارش این است که: " کلیساها باید تشویق شوند تا امکان پذیرش کودکان غسل تعمید داده‌شده را قبل از تایید " (کلیسای اداره آموزش انگلستان) بررسی کنند. در حالی که این امر ممکن است برای برخی از سنت گرایان در بخش انگلیسی کلیسای کاتولیک به دلیل موضع خاص آن‌ها و تمرکز مذهبی قوی در نظر گرفته نشود, برای برخی دیگر ممکن است این امکان را به وجود بیاورد که شامل کودکان سال اول در آیین عشای ربانی باشد. از دیدگاه دینی, این امر می‌تواند تجربه و درک مفهوم و ارتباط آیین عشای ربانی را در زندگی خود از سنین پایین گسترش دهد. همچنین می‌تواند به ایجاد یک پیوند معنی‌دار و ملموس بین مدرسه و کلیسا از طریق بچه‌های کوچک‌تر در مراسم مذهبی مذهبی بیانجامد. اهمیت یک مبنای کلامی برای حضور در کلیسا در مورد حضور کلیسای جوان, با محوریت این پژوهش در زمینه نگاه کردن به کلام, به عنوان دلیل " بودن " برای آموزش مسیحی در محل یک مدرسه کلیسا صحبت می‌کند. زندگی اشتراکی در یک مدرسه کلیسایی پتانسیل آن را دارد که به طور مشابه توسط اصولی دینی تقویت شود که به صراحت از زندگی و هویت سازمانی آن پشتیبانی می‌کند.

این گزارش ارتباط نزدیکی با یافته‌های تحقیق من در راه حمایت از مفهوم جامعه مدرسه در ارتباط با یکدیگر و با خدا دارد. جشن مقدس آیین عشای ربانی, زمان و مکان را برای کشف عمیق‌تر در یک حس الهی و روحانی خلق می‌کند, که با یکدیگر و به عنوان بخشی از وجود مشترک و اشتراکی با یکدیگر ارتباط داشته باشند.

36

۲.۳ ۲.۳ آموزش و پرورش و الهیات مسیحی

زمینه آموزشی این پایان نامه بطور مشخص مدارس ابتدایی کلیسای انگلیس است. در این مرحله ، قبل از بیان دلیل من برای تعلیم و تربیت مسیحی ، طیف وسیعی از پیشینه تحقیقاتی که نظرات مختلفی را در مورد آموزش مسیحیان بیان می کنند، در نظر خواهم گرفت.

۲.۳.۱ آموزش و پرورش مسیحی

متخصصان الهیات و آموزش و پرورش به طور یک‌سان واژه "آموزش مسیحی" را از گستره‌ای از نقطه‌نظر بافتی تعبیر می‌کنند. برخی از آن‌ها برای نوشتن در مورد آموزش و پرورش مسیحی در بافت یک کلیسا استفاده می‌کنند: (روز، ۱۹۹۲؛ مارتین، ۱۹۹۴؛ استپ، انتونی و آلیسون، ۲۰۰۸). گروم (۱۹۸۰) از واژه "مترادف" در ارتباط با آموزش و پرورش مذهبی استفاده می‌کند. در زمان‌های دیگر هم برای هر دو کلیسا و هم برای مدرسه به کار می‌رود: (هال، ۱۹۸۴؛ استلی، ۱۹۹۴؛ اسمیت و شورت، ۲۰۰۲؛ سیمور، ۲۰۱۰). در نهایت، نویسندگانی وجود دارند که "آموزش و پرورش مسیحی" را به طور کلی در چارچوب آموزش مدرسه کلیسا تعبیر می کنند: (اسمیت و اسمیت ، 2011 ؛ کولینگ ، 2013 ؛ A. رایت ، 2013a و 2013 ب.) این مساله که از این زمینه های متفاوت که این اصطلاح در آن استفاده می شود آگاهی داشته باشید، به شدت حائز اهمیت است. با این حال ، جالب است که توجه داشته باشید که هنگامی که روون ویلیامز اسقف اعظم کانتربوری بود ، او یک مدرسه کلیسایی را نوعی کلیسا توصیف کرد (استلی ، 2002). این یک تفسیر به شدت مورد توجه است، زیرا این پیشنهاد وجود دارد که دو مفهوم کلیسا و مدرسه دارای جنبه‌های مشترکی هستند و این امکان تبادل نظر از یک بافت به یک بافت را فراهم می‌کند. با توجه به تجربه من در دانشکده مسیحی و ریاست مدرسه ابتدایی، من نقش خود را بعنوان یک مربی مسیحی در ترجمه روش مسیحیت به آموزش مسیحی دیدم (نورتینگ، ۲۰۱۵، p. ۱۷۴). تحقیق من "آموزش مسیحیت" را به عنوان یک تجربه آموزشی که در زمینه مدرسه کلیسا به عنوان یک کل در نظر گرفته می‌شود، تفسیر می‌کند. با این حال، من می‌دانم که حتی این درک از آموزش مسیحی می‌تواند در یک سری از روش‌ها بیان شود، هر چند که در هر یک از آن‌ها توجه مشابهی بر شکل‌گیری شخصیت به عنوان هدف در نظر گرفته می‌شود.

تحقیقات من "آموزش مسیحی" را به عنوان تجربه آموزشی که در چارچوب یک مکتب کلیسا به طور کلی اتفاق می افتد تفسیر می کند. با این حال ، من می دانم که حتی این درک از آموزش مسیحی می تواند به طیف های مختلفی بیان شود ، اگرچه در هر یک به نظر می رسد که تمرکز مشابهی در شکل گیری شخصیت ها به عنوان نتیجه در نظر گرفته شده در مثالهای بعدی وجود دارد. انجمن ملی، این پتانسیل را برای اخلاق متمایز مسیحی که در مدارس کلیسایی انگلیس یافت می شود تا کل برنامه درسی را شامل شود و محدود به آموزش مذهبی و عبادت جمعی نشود ، برجسته می کند. "برای آموزش مسیحیان هم در مورد ارزشهایی که پایه و اساس آن است و هم اعتقاداتی که به این ارزشها می بخشد صریح است. یعنی زندگی ، تعلیم ، مرگ و رستاخیز عیسی مسیح "(شورای مجمع اسقفان ، 2008 ، ص 3). اسقف اعظم کانتربوری عنوان می کند که:

یک نهاد مسیحی لزوماً جایی نیست که همه به همان الگوهای زندگی اخلاقی یا نظم و انضباط کشیده شوند ، بلکه جایی است که مردم دائماً در معرض چالش زندگی قرار می گیرند به گونه ای که عدالت و رحمت و متقابل قابل مشاهده باشد ( شورای مجمع اسقفان ، 1388 ، ص 2).

به همین ترتیب ، اسمیت مفهوم شکل گیری را در تفسیر خود از هدف "تعلیم و تربیت مسیحی" بیان می کند: تعلیم و تربیت مسیحی فقط مربوط به ارتباط و انتشار مطالب مسیحی نیست بلکه شکل گیری مردمی است که توسط مجموعه خاصی از خواسته ها تعریف می شود. احساساتی که خودشان با یک مفهوم خاص تعریف می شوند [یعنی] شکل پادشاهی آینده (اسمیت ، 2011 ، ص.140).

بیان دیگر " آموزش مسیحی " عبارت است از استفاده از عباراتی مانند: به طور متمایز مسیحی; شخصیت برجسته مسیحی و به طور خاص ارزش‌های مسیحی که در بررسی قانونی برنامه ارزیابی مدارس وابسته به کلیسای انگلستان و متدیست فعالیت دارند. در توضیح مفهوم تمایز قایل می‌شویم. نشان می‌دهد که این موضوع اغلب به معنای " متفاوت " تعبیر می‌شود, بنابراین امکان تفکر عمیق و توجه به آنچه باید در قلب هویت مسیحی مدرسه باشد را محدود می‌کند.

روش یادگیری What-If به دنبال ارائه یک رویکرد آموزشی در کلاس است که بر توسعه شخصیت متمرکز باشد به گونه ای که مشخصاً و به صورت واضح مسیحی باشد (کولینگ ، 2013). برای مدرسه هایی که ادعا می کنند کاملاً مسیحی هستند ، منطقی است که آینده ای را تصور کنند که در آن دانش آموزانشان از ویژگی های شخصیتی مسیحی برخوردارند و مدرسه می کوشد تا در هر آنچه که به آن متعهد هستند، بویژه آموزش و یادگیری که هسته اصلی آموزش و پرورش است ، پیشرفت کنند (کولینگ ، 2013 ، صص 83-13).

38

یکی از مخالفان برجسته " آموزش مسیحیت ",   متخصص آموزش و پرورش "پل هرست" (1972) بود که معتقد بود که آموزش با هدف و در نتیجه اصول عقلانی که کاملاً مستقل از آرمان‌های مسیحیت یا الهیات است, وجود ندارد; ثانیا, این که کلیسا هیچ جایی در آموزش سکولار ندارد, باید در مورد تفاوت بین آموزش و پرورش و تعلیمات دینی روشن باشد. تا آنجا که به هرست مربوط است, وقتی که کلیسا در تعلیمات دینی دخالت می کند, نباید در زمینه آموزش و پرورش هم دخل و تصرف داشته باشد (1981). در واقع, هرست به دنبال محدود کردن تاثیر الهیات در فعالیت‌های آموزشی بود. یک نکته توسط فرانسیس (1983,ص. 150) در خصوص دیدگاه هرست: " در حالی که عالمان دین ممکن است در تعلیمات دینی نظری و عملی نقش داشته باشند, آن‌ها به شدت از دخالت در نظریه و فعالیت آموزش و پرورش محروم هستند ". در خصوص نظریات هرست، کولینگ عنوان داشت که:

خوب است که در آموزش های پیچیده ، آموزش در مورد دین به دلیل آموزش دانش آموزان ، اعتقادات و اعمال دینی مردم را بدانید و درک کنید. بنابراین ، آموزش [مذهبی] موضوعی شایسته است و به دانش آموزان کمک می کند تا باورها و اعتقادات دینی را درک کنند و انتخاب های خود مختار خود را انجام دهند. با این وجود ، آنچه مشروعیت ندارد این است که اعتقاد مذهبی را به عنوان یک اخلاق تربیتی و یا فراهم کردن زمینه برای تأثیرگذاری دین در برنامه درسی تبدیل کنیم. این امر به این معنی است که اجازه می دهد تا دین فراتر از اختیارات خود باشد (کولینگ، 2010، ص.17).

39

انسان گرایان ، با اتخاذ یک دیدگاه مشابه مستقل و عینی از آموزش و پرورش نسبت به آموزش هرست ، استدلال می کنند که برای یک سیستم فراگیر مدرسه ای انگیزه نگرانی خود ، "انسجام خوب و اجتماعی مشترک" ، ایجاد می شود. از دیدگاه یک انسان گرایانه ، مدارس ایمان از نظر ماهیت خود قادر به ارائه آموزش کاملاً غیرمذهبی ، عینی و در نتیجه خنثی نیستند که به اعتقاد اومانیست ها برای تهیه فرزندان برای زندگی در جامعه کثرت گرا لازم است. کولینگ این نکته را بیان می کند که:

ایمان مذهبی در زندگی انسان بسیار مهم است و نمی تواند در آموزش و پرورش نادیده گرفته شود. برای بحث در خصوص آن به عنوان مساله‌ای که تنها در [آموزش مذهبی] مورد مطالعه قرار می‌گیرد این است که فرض کنیم سکولاریسم تنها جهان‌بینی است که پتانسیل ایجاد همبستگی اجتماعی در جامعه متفاوتی را دارد. اگر برای جامعه و مذهبی و در حال شکوفایی انگلستان، این مساله نه یک رویکرد جامع یا منصفانه بوده و نه عاقلانه است.

همیشه منتقدان مکتب ایمان وجود دارند که عقیده دارند یک موضع مستقل, بی‌طرف و غیر مذهبی دیدگاه عینی‌تری نسبت به زندگی ارائه می‌دهد. با این حال, آموزش در قلب خود مملو از باورها و ارزش‌ها است و مهم است که اذعان کنیم که فرآیند تحصیل‌ و یادگیری هرگز نمی تواند در محیطی که کاملاً فاقد ارزشگذاری است انجام شود, زیرا یادگیری در خلا رخ نمی‌دهد. امین و حسن (2010) این ادراک را کشف می‌کنند که مدارس مذهبی به جای ترویج خودمختاری, پتانسیل آموزش و آموختن دارند. آن‌ها پیشنهاد می‌کنند که جستجوی لیبرال برای حقیقت، به جای درک فرد از حقیقت, با تردید مداوم هدایت می‌شود. آنها به پیترز (1965) استناد می کنند که استدلال می کند که ملاک آموزشی باید این باشد که "چیزی ارزشمند به فرد منتقل شود." بنابراین آنها این سؤال را می پرسند:

40

"چگونه یک شخص اهمیت می یابد و خود را به حقیقت متعهد می کند که یک احساس شک و تردید بیش از حد مانع از آن می شود که حقیقت را بپذیرد ، حتی اگر برای او اتفاق بیفتد و آن را درک کند؟" (امین و حسن ، 2013 ، ص 14). کسانی که وظیفه آنها آموزش است به طور ضمنی چیزی از نگرش ها و ارزش های خودشان را به یادگیرنده منتقل می کنند. می توان ادعا کرد که کودکانی که در یک مکتب غیر دینی می روند به یک روش تفکر غیرمذهبی تلقیح می شوند.

کوپلی نکته مشابهی را بیان می کند که: کودک از خانه ای که هرگز در آن از دین و خدا ذکر نشده و با برنامه درسی که در آن یاد خدا اتفاق نمی افتد مواجه می شود ، مگر اینکه شاید نام خدا در درس های تاریخ حضور داشته باشد، ممکن است نه تنها اعتقادی به خدا نداشته باشد ، اما ممکن است کل سؤال خدا را غیر ضروری و نامربوط و حتی غیرقابل درک تلقی کند. چقدر چنین انتخابی در شکل گیری این دیدگاه در آینده کودک نقش خواهد داشت؟ (کوپلی ، 2005 ، ص 5)

 

موضع من در مورد آموزش مسیحیت در این رساله این است که ارزش‌های زیربنایی تجربه آموزشی در یک مدرسه کلیسا باید تا حد امکان شفاف باشد. اگر چه ممکن است این امر دشوار باشد, اما مدرسه کلیسایی باید دیدگاه واضح و روشنی در مورد دیدگاه مسیحیت, اخلاق و ارزش‌هایی داشته باشد که اساس زندگی فرد را تشکیل می‌دهند. به عنوان مثال من به بیانیه ماموریت وب سایت All Saints Voluntary Aided Church of England Primary School in Wellingborough اشاره می کنم: " با عیسی‌مسیح به عنوان راهنمای ما, اشتیاق به یادگیری, محبت و احترام به همه را القا می‌کنیم. این بیانیه روشن و روشن درباره ماموریت مدرسه و اصول زیربنایی آن است. لازم به ذکر است که مدرسه کلیسایی مکانی است که در آن کل برنامه‌درسی و تجربه آموزشی تحت‌تاثیر دیدگاه مسیحیان قرار دارد زیرا اکثریت کودکانی که در این مدرسه حضور دارند بعید است که در روزهای یکشنبه به کلیسا بروند. بنابراین مدرسه کلیسا تنها تجربه‌ای است که بیشتر کودکان از مسیحیت در زندگی خود تجربه می‌کنند. من به طور منطقی پیشنهاد می‌کنم که دور از محدود کردن درک کودکان از انتخاب‌های زندگی با ارائه یک شکل دولتی " خنثی " از آموزش که عاری از دین نیست, تحصیلات دبیرستانی به کودکان تجربه‌ای وسیع‌تر از زندگی ارائه می‌دهد که منجر به توجه بیشتر به گزینه‌های زندگی می‌شود.

وب سایت ترجمه تخصصی مقالات انگلیسی

41

 

 

[1] Ofsted

[2] Chadwick

[3] Galatians

[4] Elbourne

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی