ترجمه تخصصی حسابداری IFRS
3.3.هزینه های توسعه سرمایه ای، فساد و عملکرد آتی (H2 و H4)
نظیری و پروشا (1996) و لو و سوگیانیس (1996) پیشنهاد می کنند که مزایای تحقیق و توسعه عمر مفید پنج تا نه ساله دارند و عواید معیار مستقیم تری از مزایای مربوط به تحقیق و توسعه به حساب می آیند. با آگاهی از این موضوع، انطباقی از مدل های رگرسیونی بکار گرفته شده توسط کوقری، لاگور، و لئون (2002)، امیر و همکاران (2007) و احمد و فالک (2009) به صورت زیر را استفاده می کنیم:
که در آن NI معیار عواید آتی است، که مجموع عواید آتی اندازه گیری شده از سال t+1 تا t+5 (مثلاً برای سرمایه گذاری در 2010 مجموع عواید آتی به دوره 2015-2011 مربوط می شود) مقیاس شده به واسطه ارزش بازار دارایی است. عواید به صورت درآمد عملیاتی به علاوه هزینه تحقیق و توسعه و استهلاک و استهلاک سرمایه تعریف می شود. به عنوان جایگزین از NI2 استفاده می کنیم که مجموع عواید آتی است که به صورت سود خالص قبل از اقلام غیرمترقبه تعریف می شود. هزینه تحقیق و توسعه، استهلاک و استهلاک سرمایه از t+1 تا t+5 با مقیاس ارزش بازاری دارایی اندازه گیری می شود. برای NI و NI2، هزینه تحقیق و توسعه، استهلاک و استهلاک سرمایه را برای اجتناب از تجمیع مکانیکی در عوایدی که می توانند بر استنباط های ما تاثیر بگذارند، اضافه می کنیم. (امیر و همکاران، 2007؛ لو و سوگیانیس، 1996). فاصله زمانی 5 ساله برای عواید آتی در نشریات قبل معمول بوده است (احمد و فالک، 2009؛ امیر و همکاران، 2007؛ کوثری و همکاران، 2002 را ببینید).
RDCap مقدار سرمایه گذاری تحقیق و توسعه در طول سال و RDExp مقدار هزینه تحقیق و توسعه در طول سال است که هر دو بر مقیاس ارزش بازاری دارایی هستند. برای آزمایش H2 (احتمالاً فرضیه 2) و سپس H4 (احتمالاً فرضیه 4) معیار فساد خود را به صورت عامل تعیین کننده و یک عبارت تعاملی با دارایی تحقیق و توسعه (RDCap) و هزینه تحقیق و توسعه (RDExp) معرفی می کنیم. همچنین یک متغیر شاخص را وارد می کنیم که در صورتی که شرکت هزینه های توسعه را در طول سال سرمایه گذاری کند، برابر 1 است (CAP). این شاخص برای کنترل تاثیر تصمیم سرمایه گذاری بر عواید انباشته آتی گنجانده می شود و در این روش می توانیم استنباط ها در مورد سودآوری آتی سرمایه گذاری ها در مقایسه با هزینهای ها (یعنی تفاوت در ثابت) را جدا کنیم. در ادامه کار کوثری و همکاران (2002) و امیر و همکاران (2007)، کنترل ها شامل هزینه سرمایه (Capex)، نسبت بدهی به دارایی خالص و اندازه می شود که هرد و در مدل رگرسیون قبلی تعریف شدند. به علاوه نسبت فروش های خارجی به کل فروش (IntSalesRerc) را برای کنترل این که بین المللی شدن از طریق ارزیابی بازار بزرگتر به سودآوری آتی شرکت ها مربوط می شود یا نه، می گنجانیم. به علاوه همان کنترل های کشوری مدل رگرسیون قبلی را بکار می گیریم.
یک ضریب مثبت b1 نشان خواهد داد که مقدار سرمایه گذاری شده هزینه های توسعه در یک سال مشخص با سودهای اقتصادی آتی ارتباط دارد که این همراستا با معیار شناخت دارایی در IAS 38 است. ضریب b2 تاثیر اضافی فساد در این مورد را نشان می دهد. انتظار داریم ضریب b2 هم همانند H2 منفی باشد و b1 مثبت باشد که نشان می دهد مقدار سرمایه گذاری شده تحقیق و توسعه با سودهای اقتصادی آتی پایین تر در کشورهای دارای سطح بالای فساد همراه باشد. در عین در نظر گرفتن جداگانه مقدارهای سرمایه گذاری شده و هزینه شده، پیش بینی برای ضریب هزینه تحقیق و توسعه یعنی b3 و b4 نداریم.
همانند اسوالد و زارووین (2007) و کازاوان-جنی و همکاران (2011)، تصمیم داخلی برای سرمایه گذاری تحقیق و توسعه را با استفاده از روش دو مرحلهای هکمن (1979) و نسبت معکوس میلز (IMR) بازیابی شده از ارزیابی یک مدل سود بررسی می کنیم. نتایج این ارزیابی ها در ضمیمه 1 ارائه می شود.
در ارزیابی همه رگرسیون ها (معادله های 1 و 2)، متغیرهای ساختگی (dummy) صنعت را بر پایه دسته بندی صنعتی ICB سطح 1 می افزاییم. به علاوه ارتباط سطح مقطعی و سری های زمانی را با فزودن تاثیرات ثابت سال و جمع بندی بر حسب کشور بررسی می کنیم (بارث و اسرائیلی 2013؛ کریستنسن، هال و لوئز، 2013). همه متغیرهای پیوسته در سطح یک درصد را در هر دو سمت توزیع جایگزین می کنیم. همه متغیرهای استفاده شده در مدل خود را به همراه تعریف ها و منابع آنها در ضمیمه 2 گزارش می کنیم.
در نهایت برای آزمایش H4، مدل 2 را در سول مثال های فرعی بین المللی سازی بالا و پایین به صورتی که قبلاً تشریح شده ارزیابی می کنیم و اندازه ضریب ها و اهمیت هر تفاوت در متغیر فساد RDCap را مقایسه می کنیم. این کار استنباط ها در مورد تاثیر افتراقی (دیفرانسیلی) فساد داخلی بر ارتباط میان هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده و سودآوری آتی در دو نمونه فرعی را امکانپذیر می کند.
4. نتایج
1.4. آمار توصیفی
جدول 2 آمار توصیفی مشخصه های سازمانی مانند رشوه خواری، توسعه بازار (MrktDev) و کیفیت کار ممیزی و میزان اجرای حسابداری برای کشورهای گنجانده شده در نمونه ما را نشان می دهد. این نشان دهنده گسترهای از مقدارها برای رشوه خواری و دیگر متغیرهای مرتبط با سطح کشور است. برای نمونه استرالیا، سوئد، دانمارک و فنلاند کمترین میزان فساد را دارند که گستره آن 1.323-0.639 است. در سمت دیگر ایتالیا، آفریقای جنوبی، یونان، پرتغال و اسپانیا بیشترین میزان فساد را دارند (5.925-3.554). به علاوه برای همان کشورها، مقدار اجبار برای کشورهای دارای سطح پایین فساد 52-32 و برای کشورهای دارای سطح بالای فساد بین 26 و 46 است که نشان دهنده همپوشانی بزرگی در سطح اجبار کشورهاست. همپوشانی ها در اجبار و تفاوت ها در فساد می تواند نشان دهنده این باشد که اجبار را نباید به عنوان جایگزین فساد استفاده کرد. در نهایت، خاطرنشان می شود که در بیشتر کشورهای نمونه ما، یک گزینه یا الزام برای سرمایه گذاری هزینه های توسعه و/یا حتی برخی هزینه های تحقیقاتی تحت استانداردهای حسابداری قبل از بکارگیری IFRS ارائه شد (یعنی برای بیشتر کشورها، RDdivergence برابر 1 است). این نشان می دهد که بیشتر شرکت ها یک تجربه قبلی در مورد سرمایه گذاری هزینه های توسعه داشتهاند.
جدول 3 آمار توصیفی همه متغیرهای استفاده شده در مدل ما برای نمونه کامل را نشان می دهد. این آمار بیان می کند که 46.8% مشاهدات شرکت-سال در نمونه ما برخی هزینه های توسعه را سرمایه گذاری می کنند، در حالی که بقیه همه هزینه های تحقیق و توسعه را در صورت سود و زیان هزینه می کنند. در حالی که هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده (RDCap) به طور میانگین بالغ بر 1.3% ارزش بازار می شود، تحقیق و توسعه هزینه شده (RDExp) حدود 5.6% از MV است. مشاهده متوسط شرکت-سال در نمونه ما نیز ارزش دفتری به ارزش بازار (BM) برابر 0.68 دارد که نشان دهنده شدت تحقیق و توسعه (RDInt) 6..2% و نسبت بدهی به دارایی 64.3% است.
به علاوه تحلیل های جدول بندی نشده در مورد ویژگی های سری های زمانی تحقیق و توسعه و فساد نشان می دهد که فساد یک متغیر زمانی است، البته این متغیر از سالی تا سال دیگر به طور حاشیهای تغییر می کند. به علاوه هیچ زوند سیستمی یا تغییر در تحقیق و توسعه و/یا فساد شناسایی نکردیم.
برای درک بهتر داده های موجود در کشورهای دارای سطوح فساد بالا و پایین، مقدار فساد میانه نمونه را در هر سال ارزیابی می کنیم و سپس نمونه را بر اساس این مقدارهای میانی تقسیم می کنیم. آمار توصیفی در نمونه های فرعی حاصل را در جدول 4 ارائه می کنیم.
ابتدا توجه شما را به روابط میان شدت تحقیق و توسعه (RDInt) و هزینه های تحقیق و توسعه سرمایه گذاری شده (RDCap) و هزینه شده (RDExp) جلب می کنیم. نتایج نشان می دهد که شرکت های فعال در کشورهای دارای سطح بالای فساد شدت تحقیق و توسعه و هزینه تحقیق و توسعه بسیار کمتری نسبت به دارایی کل خود در مقایسه با همتایان خود در کشورهای دارای سطح فساد پایین تر دارند (RDInt میانگین 0.057 در برابر 0.067، مقدار p کمتر از 0.01، RDExp_TA میانگین 0.053 در برابر 0.056، با مقدار p اختلاف کمتر از 0.05). این آمار توصیفی نشاندهنده تفاوت قابل توجهی در نمونه های فرعی در خصوص مقدار سرمایه گذاری شده نیست (RDCap_TA معادل 0.009 در برابر 0.01، مقدار p اختلاف کمتر از 0.10). این یافته ها تایید کننده فرضیه ما هستند که شرکت ها در کشورهای دارای سطح بالاتر فساد تمایل به سرمایه گذاری مقدارهای بیشتری از هزینه های کل تحقیق و توسعه خود دارند.
دوم، خاطر نشان می کنیم که شرمت ها در کشورهای دارای سطح بالاتر فساد به احتمال کمتری از ممیز 4 شرکت بزرگ حسابرسی استفاده می کنند (Big4AR میانگین 0.778 در برابر 0.855، مقدار p اختلاف کمتر از 0.01). جالب است که اجبار، حفاظت از سرمایه گذار و ضد ساخت و پاخت در کشورهای دارای فساد بیشتر، بالاتر است (Enforcement میانگین 46.588 در برابر 43.326؛ InvProtection میانگین 0.476 در برابر 0.440؛ AntiselfDeal 0.597 در برابر 0.513، همه مقدار p اختلاف کمتر از 0.01) . این نشان می دهد که لزوماً فساد معادل نبود نظارت رسمی نیست. بنابراین به نظر می رسد فساد یک مشخصه سازمانی متمایز باشد.
2.4. تحلیل یک متغیره
ضریب های همبستگی پیرسون بین همه متغیرها را در جدول 5 ارائه می کنیم. ارتباط میان متغیرهای مهم مورد نظر (یعنی RDCAP, Corruption, NI و NI2) و دیگر متغیرها نتایج زیر را نشان می دهد. همان طور که فرض شد، مقدار سرمایه گذاری شده ارتباط مثبت و معنی داری با فساد دارد (0.074، p<0.01). به علاوه همانطور که انتظار می رود، مقدار سرمایه گذاری شده ارتباط مثبت و معنی داری با عواید آتی دارد (NI و NI2 به ترتیب ارتباط مثبت 0.301 و 0.31 را در سطح 1% نشان می دهند) و همراستا با نشریات قبلی، معیار عواید (PastBeat, Zero Beat و BenchBeat. همه به ترتیب ارتباط مثبت 0.184، 0.336 و 0.259 نشان می دهند)، BM (یعنی رشد) (0.243، p < 0.01)، RDInt (0.254، p < 0.05)، Leverage (0.042؛ p < 0.01) و Enforcement (0.94؛ p < 0.05) است.
از این تحلیل یک متغیری می توان استنباط کرد که شرکت ها در محیط هایی با سطح فساد بالاتر بیشتر روی هزینه های توسعه سرمایه گذاری می کنند و هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده در یک سال مشخص با عواید آتی ارتباط دارد.
با این حال این آمار نمی تواند سه فرضیه دیگر که بر مبنای ارتباط تک متغیری هستند را روشن کند و تاثیر تعدیل کننده فساد و بین المللی شدن را روشن سازد. بنابراین نتایج بعدها با تحلیل چند متغیره در بخش بعد بررسی می شوند.
3.4. تحلیل چند متغیره و مباحث
جدول 6 نتایج تحلیل چند متغیره که تاثیر فساد بر بزرگی هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده را گزارش می کند. تفاوت مدل های 1، 3 و 5 به ترتیب با مدل های 2، 4 و 6 تنها معیارهای استفاده شده برای نمایش محک تغییرات عواید است.
با تمرکز بر نمونه کامل، نتایج HI را تایید می کند: شرکت ها در کشورهای دارای سطح بالای فساد مقدار بیشتری از هزینه های توسعه را سرمایه گذاری می کنند. همانطور که انتظار می رود ضریب فساد (Corruption) مثبت است (0.004) و به لحاظ آماری در هر دو مدل 1 و 2 معنی دار است (همیشه در سطح 1%). هنگام بازگشت به داده های زمینه، این امر نشان می دهد که با فرض ثابت بودن عوامل دیگر، یک نقطه افزایش فساد (10% مقیاس) موجب افزایش RDCap به اندازه 0.004 می شود. این تقریباً معادل 75383 یورو هزینه توسعه بیشتر سرمایه گذاری شده است. نتایج ما با تایید تحلیل یک متغیره، نشان می دهد که مقدار هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده ارتباط مثبتی با شدت تحقیق و توسعه (RDInt ضریب های 0.082 و 0.098 را گزارش می دهد، p < 0.01)، رشد (BM ضریب های 0.016 و 0.018 را گزارش می دهد؛ p<0.01) و نسبت بدهی به دارای خالص (Leverage ضریب های 0.009 را گزارش می دهد؛ p<0.01) دارد. بین المللی سازی (IntSalesPerc) هم بار قابل توجهی در 1% دارد. البته ضریب اقتصادی آن با فرض این که ضریب ها نزدیک صفر هستند، حاشیهای است. به علاوه گزارش می کنیم که اندازه ارتباط منفی با مقدار هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده دارد (Size ضریب های 0.002 و 0.003 را گزارش می دهد؛ به ترتیب p<0.05 و p<0.01). به علاوه تحلیل چندمتغیره ما تایید می کند که مقدار هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده به طور معنی داری تحت تاثیر مشوق های مدیریتی قرار دارد، چراکه ضریب معیارهای بر گرفته از مطالعه دین و همکاران (2016) همیشه در سطح 1% مثبت و به لحاظ آماری معنی دار است (PastBeat، ZeroBeat و BenchBeat به ترتیب ضریب های 0.018، 0.035 و 0.026 را گزارش می دهند).
هنگام تمرکز بر عوامل کنترل RDdivergence ارتباط مثبتی با هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده دارد. این نشان می دهد شرکت های دارای تجربه قبلی در سرمایه گذاری ایت دارایی های ناملموس تمایل بیشتری برای سرمایه گذاری دارند (RDdivergence ضریب 0.021 را گزارش می کند؛ به ترتیب p < 0.01 و p < 0.05). بعلاوه هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده ارتباز مثبتی با اجبار دارند (Enforcement یک ضریب 0.001 به دست می دهد؛ p < 0.01). این یافته را به عنوان نشانه این تعبیر می کنیم که وقتی کیفیت کار ممیزی و مطلوبیت حسابداری بالاست، شرکت ها استاندارد را دنبال می کنند و هزینه های توسعه را سرمایه گذاری می کنند. در نهایت دریافتیم که شرکت ها در کشورهایی که قواعد سختگیرانه تری برای حمایت از سهامداران در برابر سلب مالکیت از طرف داخلی ها اعمال می کنند، کمتر هزینه های توسعه را سرمایه گذاری می کنند (AntiselfDeal ضریب 0.044- دارد؛ p < 0.01). این یافته نشان می دهد که شرکت ها تمایل کمتری برای سرمایه گذاری هزینه های توسعه برای اهداف خدمت به خود دارند.
مدل های 3 تا 6 تحلیل های چندمتغیره آزمایش کننده H3 را گزارش می دهند. این آزمون ها گزارش می دهند که تنها نمونه های فرعی شرکت های دارای ارتباط بین المللی کمتر، ضریب فساد ارتباط مثبت و معنی داری با میزان هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده دارند (0.005؛ p<0.01). به علاوه اندازه ضریب های متغیر Corruption در همه مدل ها نشان می دهد که این ها برای نمونه فرعی شرکت ها با ارتباط بین المللی کمتر بسیار بیشتر است (برای مئل 3 در مقابل مدل 5 داریم Wald = 3.99,, p < 0.05؛ برای مدل 4 در برابر مدل 6 داریم Wald = 3.97, p < 0.05). این امر تایید کننده H3 است. این یافته هنگام اعمال روی داده های زمینه نمونه فرعی، نشان می دهد که با فرض ثابت بودن شرایط دیگر، افزایش یک نقطهای در فساد (10% مقیاس) موجب افزایش 0.005 در RDCap می شود. این تقریباً معادل 41200 یورو هزینه توسعه سرمایه گذاری شده برای شرکت ها در این نمونه فرعی در یک سال مشخص است.
جدول 7 نتایج تحلیل چند متغیره بررسی کننده رابطه میان هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده در یک سال و عواید تجمیعی 5 سال پیش رو را گزارش می کند. به علاوه این آزمون ها دیدگاهی در مورد نقش محدود کننده فساد در این ارتباط برای نمونه کامل و در نمونه های فرعی شرکت های دارای سطوح بالاتر و پایین تر بین المللی شدن فراهم می کند. این تحلیل ها فرض H2 و H4 را تایید می کنند. مانند قبل، مدل های 7، 9 و 11 تنها در مورد معیارهای مورد استفاده برای نمایش مشوق های مدیریتی عواید به ترتیب با مدل های 8، 10 و 12 متفاوت هستند.
ابتدا این نتایج تایید کننده این پیش بینی است که هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده در منافع اقتصادی آینده بازتاب می یابد. ضریب RDCap در همه مشخصه های مدل و برای هر دو نمونه فرعی مثبت و به لحاظ آماری معنی دار است. برای نمایش اهمیت اقتصادی این سهم به عنوان نمونه، ضریب RDCap برای نمونه کامل برای مدل 7 برابر 9.958 است (p < 0.01). این نشان می دهد که با ثابت نگه داشتن MV برای مقیاس کردن هر دو متغیر، افزایش یک نقطهای در RDCap در یک سال منجر به افزایش 9.96 نقطهای در عواید تجمیعی پنج سال پیش رو می شود.
به علاوه این تحلیل نشان دهنده نقش محدود کننده فساد در رابطه میان تحقیق و توسعه و عواید آتی است که تایید کننده H2 است. در مدل های 7 . 8، ضریب بر همکنش میان RDCap و Corruption منفی است (ضریب های 2.275 و 1.913-؛ به ترتیب p<0.01 و p<0.10). با فرض ضریب مثبت RDCap، این نشان می دهد که منافع حاصل از هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده و عواید آتی در کشورهای دارای فساد بیشتر، به مراتب کمتر است (سود در این کشورها هشت برابر بالاتر است، نه ده برابر). به علاوه تحقیق و توسعه هزینه شده (RDExp) نیز ارتباط مثبتی با عواید آتی دارد (ضریب های 2.696 و 2.820، در هر دو مورد p < 0.05). دومی نشان می دهد که هنوز یک جزء در مقدارهای هزینه شده وجود دارد که در عواید آتی سهم دارد. به علاوه خاطر نشان می شود که تاثیر فساد بر ارتباط میان تحقیق و توسعه هزینه شده و عواید آتی همیشه کم اهمیت است. این نتیجه نشان می دهد که فساد تاثیر معکوس بر منافع اقتصادی آتی ناشی از تحقیق و توسعه سرمایه گذاری شده دارد. این یافته این بحث را در توسع هفرضیات تایید می کند که فساد در نظر اول توجیه رسیدن به معیار سرمایه گذاری را تسهیل می کند و یک توضیح جایگزین احتمالی را رفع می کند که شرکت ها در کشورهای دارای سطوح بالاتر فساد در تحقیق و توسعهای سرمایه گذاری می کنند که ارزش کمتری ایجاد می کند.
به علاوه نتایج نمونه های فرعی شرکت های دارای سطوح بالاتر و پایین تر بین المللی شدن تصویر روشن تری از نقش فساد داخلی ارائه می کند. آزمون ها در مدل های 9 و 12 نشان می دهد که سهم هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده در عواید آتی برابر سطح فساد تنها برای نمونه فرعی شرکت های دارای سطوح پایین تر بین المللی شدن متفاوت است. برای این نمونه فرعی، ضریب برهمکنش بین RDCap و Corruption منفی است (ضریب ها: 3.134 و 2.373؛ به ترتیب p<0.01 و p<0.05). به علاوه اندازه ضریب های متغیر بر همکنش RDCap و Corruption در همه مدل های نشان می دهد که این ها برای نمونه فرعی شرکت های دارای سطح پایین تر ارتباط بین المللی به طور قابل توجهی بالاتر است (برای مدل 9 در برابر مدل 11 داریم Wald — 4.83، p < 0.05؛ برای مدل 10 در برابر مدل 12 داریم Wald — 2.80، p < 0.10). این نتایج تایید کننده H4 است.
جدول 7 هم نشان می دهد که شرکت های بزرگ تر تمایل دارند که سودآورتر باشند (ضریب های اندازه 0.046 و 0.047، برای هر دو p < 0.01). این نتیجه توسط شرکت های دارای ارتباط بیشتر بین المللی به دست می آید (ضریب های 0.055 و 0.065، p<0.05). هزینه های سرمایهای ارتباط مثبتی با عواید آتی دارند که نشان می دهد که سرمایه گذاری در دارایی های ثابت سهم مثبتی در عواید آتی دارد (ضریب های 4.317 و 3.104، p < 0.01). این نتیجه در همه نمونه های فرعی شرکت های دارای سطوح بالاتر و پایین تر بین المللی شدن برقرار است.
در بازتاب فرضیات توسط نشریات قبلی، استنباط های زیر را می توان از نتایج ترکیبی این آزمون ها و آزمون های ارائه شده در جدول 6 به دست آورد. در حالی که سطح سرمایه گذاری هزینه توسعه ارتباط مثبتی با تعداد مشخصه های سطح شرکت مانند شدت تحقیق و توسعه، رشد، نسبت هزینه به دارایی خالص و مشوق ها برای رسیدن به معیارهای عواید دارد، با فساد به عنوان یک مشخصه کشوری نیز ارتباط دارد. فساد ارتباط مثبتی با مقدار هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده توسط شرکت ها در یک سال دارد. این امر موجب سهم کمتر هزینه های توسع هسرمایه گذاری شده در عواید آتی می شود. این یافته به طور مشخص با نمونه فرعی شرکت ها دارای سطح پایین بین المللی شدن ارتباط دارد. برای شرکت های دارای ارتباط بین المللی بالاتر، فساد داخلی آسیبی به منافع حاصل از مقدار سرمایه گذاری شده نمی رساند، که نشان می دهد که این مقدارها به طور موثق نشان دعنده منافع اقتصادی آتی هستند که در سودآوری آتی شرکت ها بازتاب می یابند.
بررسی فساد به عنوان یک عامل موثر بر یک نتیجه بسیار مهم حسابداری و یافته ای ما دیدگاه جدیدی در نشریات حسابداری ارائه می کند. به علاوه این یافته ها با نمایش این که یک مشخصه فراگیر کشوری به یک تصمیم مدیریتی در خصوص شناخت دارایی های مهم مادی نشان دهنده ارزش شرکت ها تبدیل می شود، شواهد نشریات گسترده تر مدیریتی و کسب و کار را به هم مرتبط می کنند. حتی اگر مکانیزم های سازمانی رسمی مانند اجبار و قدرت های نظارتی بر قرار باشند، باز هم فساد گزینه های حسابداری و قابلیت اطمینان اطلاعات در صورت حساب مالی شرکت ها را نشت می دهد.
4.4. عملکرد بازار سرمایه گذارها و هزینه کننده ها
فرض کریدم که یک محیط با فساد بالاتر به مدیران امکان می دهد سرمایه گذاری هزینه های توسع هرا توجیه کنند. در مقابل این هزینه های توسعه به اندازه مورد انتظار عواید آتی فراهم نمی کنند و یافته های ما این فرضیه را تایید می کند. با این حال این همچنان یک سوال بی پاسخ است که آیا شرکت کننده ها در بازار برابر می توانند از طریق سیگنال های منحرف شده مربوط به سطوح بالاتر هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده در کشورهای دارای سطح فساد بالا ببینند یا نه. برای مطالعه این مسئله، بررسی می کنیم که آیا سرمایه گذارها در کشورهای دارای فسار بالاتر، درآمد سهام کمتر یا برابر با شرکت ها در کشورهای دارای فساد کمتر را نشان می دهند یا نه. از دو پنجره برای اندازه گیری درآمدهای غیرعادی استفاده کردیم: پنجره یک ساله و پنج ساله در پی شناخت یک دارایی تحقیق و توسعه. اگر بازار نتواند از طریق این سیگنال های منحرف شده ببیند، درآمدهای غیرعادی برای هر دو نمونه فرعی نباید تفاوت قابل توجهی داشته باشد. در مقابل با فرض شواهد در نشریات قبلی که به طور میانگین 5 سال طول می کشد تا منافع هزینه کردهای تحقیق و توسعه انباشته شود (مانند مقالات لو و یوگسانیس 1996، نظیری و پروشا 1996) و یافته های ما در مورد این که هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده سهم مثبتی در عواید انباشته 5 سال پیش رو دارند، در کشورهای دارای سطوح بالاتر فساد باید انتظار داشته باشیم درآمدهای غیر عادی شرکت ها در طولانی مدت کمتر باشد. یافته های این تحلیل ها را در جدول 8 ارائه می کنیم. پانل A (پانل B) جدول 8 نتایج را با استفاده از پنجره کوتاه مدت نشان می دهد.
نتایج گزارش شده در جدول 8 (پانل A) نشان می دهد که درآمدهای اضافی یک ساله سرمایه گذاران در کشورهای دارای سطوح بالا و پایین فساد به لحاظ آماری متفاوت نیستند (t-stat: 0.981). به علاوه درآمدهای غیر عادی قابل توجهی برای هر یک از نمونه های فرعی یافتیم که ناشی از ابهام در خصوص ارائه منافع مقدارهای سرمایه گذاری شده است. در مقابل نتایح در پانل B نشان می دهد که هر دو نمونه فرعی درآمدهای غیرعادی پنج ساله مثبت قابل توجهی گزارش می کنند. با این حال این برای نمونه فرعی سرمایه گذاران در کشورهای دارای سطوح بالاتر فساد بسیار کمتر است (f-stat: 4.368). به علاوه دریافتیم که سرمایه گذاران درآمد اضافی کمتری نسبت به هزینه ها در بلند مدت و در شرکت های موجود در کشورهای دارای سطح فاسد پایین تر به دست می آورند (t-stat: 4.293). این یافته ها نشان می دهد که سرمایه گذاران در کشورهای دارای فساد بیشتر نه تنها در بلند مدت شبیه به هزینه کننده ها در این کشورها عمل می کنند (f-stat:1.229)، بلکه از درآمد غیرعادی کمتری نسبت به سرمایه گذاران در کشورهای دارای سطوح فساد کمتر بهره مند می شوند.
این شواهد در کنار هم نشان دهنده سیگنال منحرف کننده سرمایه گذاری در کشورهای دارای فساد بیشتر است. در کوتاه مدت، سرمایه گذاران نمی توانند الزامات درآمدی آتی تحقیق و توسعه سرمایه گذاری شده را بشناسند، چراکه درآمدهای غیرعادی بین سرمایه گذاران در در نمونه فرعی تفاوتی ندارد. با این حال، این امر در بلند مدت اصلاح می شود، چراکه اطلاعات بیشتری در دسترس قرار می گیرد و سرمایه گذاران در کشورهای دارای فساد کمتر بهتر از هزینه کننده ها در این کشورها و همچنین سرمایه گذاران در کشورهای دارای فساد بیشتر عمل می کنند. تعجبی ندارد که زمان زیاد طول می کشد تا سرمایه گذاری های تحقیق و توسعه شکوفا شود. این یافته ها از دیدگاه بازار نشان دهنده یافته ها در خصوص H2 هستند که در طولانی مدت، منافع اقتصادی از هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده در کشورهای دارای سطوح بالاتر فساد سهم کمتری در عواید آتی نسبت به کشورهای دارای فساد کمتر دارد.
5. تحلیل حساسیت
برای بررسی محکم بودن تحلیل چند متغیره ما، چند تحلیل حساسیت اجرا کردیم. این تحلیل ها به طور خلاصه در زیر آمده است.
یافته های قبلاً ارائه شده نشان می دهند که در کشورهایی که سطح فساد بالاست، شرکت ها با تکاپوری بیشتر درگیر سرمایه گذاری هزینه های توسعه می شوند. با این حال طراحی پژوهش ما به ما امکان نمی دهد بررسی کنیم شرکت ها بیش از آنچه قبلاً انتظار می رفت سرمایه گذاری می کنند یا نه. برای بررسی این مسئله و روشن سازی یافته های اصلی، کار را به صورت زیر ادامه دادیم. مدیریت درآمدها را از طریق نشریات ثبت شدنی احتیاطی (؟) و در جوهره مقالات جونز (1991)، بوینتون، دابینز و پلسکو (1992) و رفوند و جیامبالوو (1994) ترسیم کردیم و با هدف ارزیابی مقدار غیر منتظره هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده، تحلیل های بیشتری انجام دادیم. به تازگی چنگ و همکاران (2016) روش مشابهی در پیش گرفتند و بر هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده به عنوان عامل تعیین کننده ممیزی دستمزدها در چین تمرکز کردند. سپس ارتباط میان مقدار غیر منتظره با سطح فساد در کشور را بررسی کردیم، در عین این که همه عوامل دیگر کشور را نیز کنترل می کردیم.
به طور خاص خوشه های سنعت-سال را ایجاد کردیم و مدل (1) خود را برای آزمایش HI با تاثیر ثابت، یا مستثنی کردن همه کنترل های بین بخشی کشور برای هر خوشه ارزیابی کردیم. سپس به ترتیب با ارزیابی مقدارهای متناسب و باقیمانده ها، RDCAPexpecred و RDCAPunexpected را تولید می کنیم. در نتیجه با فرض این که تنها به تقسیم کردن RDCap علاقمند هستیم و نه به شناسایی معیار سرمایه گذاری احتمالی برای هزینه کننده ها، برای هزینه کننده ها RDCAPexpected و RDCAPunexpected را برابر صفر قرار می دهیم. سپس با تجزیه RDCap به RDCAPExpected و RDCAPunexpected تحلیل اصلی خود را برای HI و H3 تکرار می کنیم. همراستا با پیش بینی های ما، نتایج نشان می دهد که فساد محرک RDCAPUnexpected استو تفاوت میان دو نمونه فرعی برای این ضریب قابل توجه است. در واقع، ضریب های فساد در این رگرسیون ها به طور قابل توجهی برای موارد گزارش شده در آزمایش اصلی ما بسیار بالاتر است (یعنی برای نمونه فرعی شرکت های دارای ارتباط بین المللی کمتر 0.008 است). به علاوه می بینیم که فساد با RDCAPExpected ارتباط دارد. با این حال ضریب برابر 0.001 است و تفاوتی میان دو نمونه فرعی ارتباط بین المللی (بالا و پایین) وجود ندارد. در کل این یافته ها این رویه را تایید می کنند که در تحلیل خود شناسایی می کنیم که هر چه فساد بالاتر، مقدار سرمایه گذاری شده بیشتر.
در قدم بعد، تحلیل اصلی خود را با معرفی RDCAPExpected و RDCAPUnexpected در مدل درآمدهای آینده برای H2 و H4 تکرار می کنیم و تاثیر متقابل این متغیرها را با فساد بررسی می کنیم. نتایح این آزمون ها نشان می دهد که RDCAPExpected و RDCAPUnexpected سهم مثبتی در عواید آتی دارند. به علاوه این جزء غیرمنتظره سهم بسیار کمتری در مقایسه با جزء مورد انتظار در عواید آتی دارد. با توجه به متغیر کانونی مورد توجه ما، فساد در مقایسه با جزء مورد انتظار، موجب کاهش بسیار بیشتر ارتباط میان RDCAPUnexpected و عواید آتی می شود. به علاوه تفاوت میان دو نمونه فرعی سطوح ارتباط بین المللی برای این ضریب قابل توجه است.
جدای از این آزمون ها، مسئله احتمالی در مورد نتایج خود را بررسی می کنیم که ممکن است معیار فساد نتواند سهم فساد کشور را به شکل موثری منعکس کند. برای رفع این مسئله، همه آزمون های خود را با استفاده از یک معیار جایگزین فساد تکرار می کنیم. به طور خاص بررسی می کنیم که آیا این نتایج ما وقتی فساد را بر مبنای معیار «رشوه گیری و فساد» ارائه شده توسط سالنامه موسسه بین المللی توسعه مدیریت (IMD) اندازه گیری می کنیم، برقرار است یا نه. نتایج ما در جایگزینی این معیار فساد هم محکم است.
به علاوه تغییرات هر چند کم در امتیازهای سطح فساد کشورها در طول زمان را تصدیق کردهایم (بحث در نمونه فرعی 1.4 را ببینید). در نمایش این، رگرسیون های یک ساله را به عنوان جایگزینی برای نتایج رگرسیون ترکیبی اجرا کردهایم. نتایج این آزمون ها نشان می دهد که یافته های ما به طور کیفی شبیه یافته های قبلاً ارائه شده است.
مشخص است که مدیران تمایل دارند هزینه های احتیاطی (مانند تحقیق و توسعه) را کاهش دهند تا عملکرد کوتاه مدت را بهبود بخشند. در پی این استدلال، فساد می تواند با مقدارهای کمتر هزینه توسعه سرمایه گذاری شده ناشی از سطح پایین تر هزینه های تحقیق و توسعه همراه شود. برای اطمینان از این که عدم حذف در سرمایه گذاری های تحقیق و توسعه از آزمون ها ما روابطی که در تحلیل اصلی به دست آوردهایم را به دست نمی دهد، RDcut را به صورت یک متغیر ساختگی محاسبه می کنیم که در صورتی که هزینه تحقیق و توسعه در زمان t کمتر از هزینه تحقیق و توسعه در زمان t-1 باشد مقدار 1 می گیرد و در غیر این صورت برابر صفر است. سپس آن را به عنوان متغیر کنترلی در معادلات 1 و 3 معرفی می کنیم. نتایج به دست آمده به لحاظ کمی مشابه نتایج قبلاً ارائه شده در مقاله است.
برای آزمایش HI و H3، هزینه های توسعه سرمایه گذاری شدهپ مقیاس شده به واسطه ارزش برابری بازار را برای هماهنگی با طراجی پژوهش برای آزمون H2 و H4 بکار می گیریم. بکارگیری مقدار هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده به هزینه کلی تحقیق و توسعه به عنوان متغیر وابسته برای این آزمون ها مناسب تر خواهد بود. این طراجی می تواند اطمینان دهد که آزمون های ما یک تاثیر محکم به دست آورد و خروجی یک تاثیر ناشی از این واقعیت نباشد که شرکت ها در کشورها فاسدتر احتمالاً شدت تحقیق و توسعه بیشتری دارند و به طور مکانیکی سرمایه گذاری بیشتری می کنند. حتی اگر آمار توصیفی در جدول 4 نشان دهد که این مسئله برقرار نیست، ما این روش را به عنوان آزمون حساسیت پیاده کردهایم و نتایج هر دو فرضیه به همان صورتی بود که قبلاً گزارش شده بود. با این حال در هر دو آزمون، و در آزمون اصلی ما برای آزمایش HI و H3، شدت تحقیق و توسعه را به عنوان متغیر کنترل معرفی می کنیم که به طور موثری مسائل قبلی مورد بحث را کنترل می کند. خاطر نشان می کنیم که این طراحی می تواند موجب ارتباط مکانیکی میان متغیر وابسته و این متغیر مستقل شود. برای رفع این مسئله، این آزمون های حساسیت را با کاهش شدت تحقیق و توسعه تکرار می کنیم و نتایج یکسان باقی می ماند.
به علاوه در آزمون های اصلی، تاثیر نظارت شرکت را کنترل نمی کنیم. در تحلیل های بیشتر درصد سهام نگهداری شده (WC08021) را به عنوان نمایش نظارت دخیل می کنیم و تحلیل خود را دوباره اجرا می کنیم. اگرچه اندازه نمونه بخاطر عدم دسترسی به داده کاهش می یابد، نتیجه گیری ها ما به طور کیفی مشابه باقی می ماند.
برای آزمودن HI و H3، می توان استدلال کرد که فساد تاثیر احتمالی کیفیت پایین ممیزی را به دست می دهد. در این خصوص دستمزدهای ممیزی (Worldscope item: WC01801) برای شرکت های نمونه را به دست می آوریم و تحلیل را با گنجاندن معادله 1 یعنی لگاریتم دستمزدهای ممیزی به عنوان متغیر کنترل اضافی تکرار می کنیم. اگرچه اندازه نمونه بخاطر عدم دسترسی به داده کاهش می یابد، نتایج این تحلیل بسیار شبیه نتایج ارائه شده در مقاله است.
برای تحلیل های ارائه شده در جدول 7، با توجه به H2 و H4، می توان استدلال کرد که رشد اقتصادی در کشورهای دارای فساد بالاتر نسبت به کشورهای دارای فساد کمتر می تواند پایین تر باشد. بنابراین می توان گفت که تعجبی ندارد که هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده جریان های سود آتی پایین تری تولید می کند. برای گزارش این، رشد GDP کشور برای دوره های پنج ساله که برای اندازه گیری عواید انباشته آتی استفاده می کنیم، را ارزیابی می کنیم. این آزمون ها نشان می دهد که تغییر پنج ساله در GDP ارتباط مثبت اما حشابهای با سودآوری آتی سطح شرکت دارد. نتایج با توجه به فرضیات آزمایش شده به طور کیفی مشابه نتایج قبلاً ارائه شده است.
به علاوه در آزمون های اصلی، تفاوت سطح در اجبار در کشورها را کنترل می کنیم، اگرچه تغییرات مقرراتی که روابط مشاهده شده را تعدیل می کنند را کنترل نمی کنیم. برای نمونه داسک، لوزی، کریستین، و وردی (2013) اشاره کردند که تغییر در اجبار یک محرک مهم سودهای گزارش دهی اجباری IFRS است. در نظر می گیریم که ممکن است تغییر در اجبار با معیار فساد ما همبسته باشد که موجب یافته های یکسو گرایانه می شود. بنابراین تلاش می کنیم که تغییر در اجبار را نیز کنترل کنیم. برای این کار مطالعه کریستینسن و همکاران (2013) را در نظر می گیریم که گزارش دهی اجباری IFRS و تغییرات در اجبار را بررسی کرد. برابر جدول 1 در مقاله کریستینسن و همکاران (2013) تنها کشورهای در دوره نمونه (2010-2006) که تغییر قابل توجه در اجبار را تجربه کردهاند عبارتند از ایرلند (2007)، سوئد (2007) و هنگ کنگ (2008). در نتیجه این سه کشور را حذف کرده و تحلیل اصلی را دوباره تکرار کردیم. نتیجه گیری ها ما بر مبنای این آزمون ها همانند نتایج قبلاً ارائه شده در این مقاله بود.
به علاوه خاطر نشان می شود که استنباط ها ما شبیه زمانی است که نسبت معکوس میلز را از مدل سودی که تاثیرات ثابت کشور را به جای متغیرهای کشور در نظر می گرفت، ارزیابی می کردیم. به علاوه برای رفع هر مسئله که به واسطه دخیل کردن شرکت های مالی یکسوگرایی در تحلیل ما به وجود می آورد، همه آزمون ها را با حذف شرکت های بخش مالی (یعنی 37 مشاهده) تکرار می کنیم. نتایج اصلی ما در این آزمون هم محکم بود و نشان می دهد که گنجاندن شرکت های مالی تاثیری بر استنباط ما ندارد.
همه تحلیل ها را با مستثنی کردن شکورهایی با کمتر از 20 مشاهده شرکت-سال تکرار کردیم. در ادامه شرکت های فیلیپین، پرتغال، و سنگاپور را حذف کردیم. نتایج ما در برابر این آزمون های اضافی محکم هستند که نشان می دهد کشورهای کمتر نمایش داده شده تاثیری بر استنباط ما ندارد.
به علاوه آزمون های اصلی ما با دنبال کردن روش بارث و اسرائیلی (2013) و کریستینسن و همکاران (2013)، ارتباط سطح مقطعی و سری های زمانی را با افزودن تاثیرات ثابت سال و خوشه بندی بر اساس کشور را کنترل می کنند. در حالی که خوشه بندی در سطح کشور می تواند استنباط های مطمئن تری به دست دهد، آزمون های خود را با خوشه بندی خطاهای استاندارد در سطح شرکت تکرار کردیم و نتایج مشابهی به لحاظ کیفی به دست آوردیم.
به علاوه خاطر نشان می کنیم که برای آزمودن H3 و H4، نمونه را بر پایه میانگین نسبت فروش های خارجی به کل فروش تقسیم می کنیم. به عنوان آزمون حساسیت، میانگین های صنعت را بر اساس نسبت فروش های خارجی به کل فروش ارزیابی می کنیم و به همین ترتیب آزمون های خود را دوباره تکرار می کنیم. با فرض این که هزینه کرد تحقیق و توسعه بین صنایع مختلف تفاوت قابل توجهی دارد، خوشه بندی بر اساس صنعت را انتخاب می کنیم. نتیاج به لحاظ کیفی بدون تغییر باقی می ماند.
در نهایت اشاره می کنیم که همه مقدارهای هر جفت متغیر مستقل باید زیر برد حیانی 0.8 باشد که بالاتر از آن هم خطی بین متغیرهای مستقل می تواند موجب تهدیدی برای نتایج رگرسیون شود. از ماتریس همبستگی پیرسون به نظر می رسد که تنها روابط میان شاخص ضد ساخت و پاخت و دو متغیر کنترلی دیگر (یعنی حقوق مدنی و حفاظت از سرمایه گذار) می تواند مشکل آفرین باشد. با در نظر گرفتن این که شاخص ضد ساخت و پاخت ویژگی های یکسانی با شاخص حقوق ضد هدایت کننده و شاخص های حمایت از سهامدار در قوانین ارائه شده در مقالات لا پورتا، لوپز د سیلانس و اشلیفر (2006) نشان می دهد، همه آزمون ها را مستثنی کردن ضد ساخت و پاخت تکرار می کنیم. نتیجه گیری ها ما همانند نتایج تحلیل قبلی باقی ماند.
6. نتیجه گیری ها
در حالی که بکارگیری شرایط در IAS 38 مستلزم این است که مدیران قضاوت کنند، هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده تحت IAS 38 همچنان موضوع متمایز سازی مدیریتی است. این قضیه در پژوهش های دانشگاهی تایید شد که گزارش می کند تمایز موجود در هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده را می توان برای مدیریت فرصت طلبانه عواید استفاده کرد. به همین علت است که قابلیت اطمینان و قابلیت مقایسه این اطلاعات را می توان با این بحث مورد سوال قرار داد که تصمیم FASB برای لزوم هزینه کرد همه هزینه تحقیق و توسعه را اثبات می کند. این بحث، این پژوهش را ارتقا می دهد.
نمونه بزرگی از شرکت های فهرست شده را بکار می گیری که در سراسر جهان تحت IFRS گزارش می دهند و نشریات قبلی کسب و کار و مدیریت را برای بررسی تاثیر احتمالی فساد بر هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده بکار می گیریم. به طور خاص در نشر می گیریم که در محیط های با سطح بالای فساد، مدیران می توانند ویژگی های محیط و هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده را در نظر بگیریم که به طور معمول باید هزینه شده باشد. اگر این مسئله برقرار باشد، مدیران یک سیگنال متورم در مورد منافع اقتصادی آتی مورد انتظار از مقدارهای سرمایه گذاری شده در یک سال مشخص ارائه می کنند. شاخص این سیگنال متورم شواهدی از آن خواهد بود که هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده در یک سال مشخص تاثیر کمتری بر سودآوری آتی دارد. یافته های تجربی ما هر دو فرضیه را تایید می کند. نتایج دیگر ما نشان می دهد که تاثیر فساد به واسطه سطح ارتباط بین المللی شرکت ها تعدیل می شود. نتایج ما در تعدادی از آزمون های حساسیت محکم باقی ماند. در نهایت آزمون های بیشتری اجرا می کنیم که نشان می دهد که شرکت ها در کوتاه مدت در کشورهای دارای سطح فاسد بالاتر درآمد سهم مشابه شرکت ها در کشورهای دارای فساد کمتر به دست می آورند. در مقابل دریافتیم که سرمایه گذاری ها در کشورهای دارای فساد بیشتر، در طولانی مدت درآمد غیر عادی مثبت کمتری نشان می دهند. این نشان می دهد که سرمایه گذاران نمی توانند منافع اقتصادی آتی مربوط به هزینه تحقیق و توسعه سرمایه گذاری شده در کوتاه مدت را تشخیص دهند، اما این مسئله در بلند مدت اصلاح می شود، چراکه اطلاعات بیشتری در دسترس قرار می گیرد.
ورای نقش آکادمیک این پژوهش، یافته ها ما الزامات سیاست گذاری گسترده تری دارند. در تلاش برای کمینه سازی فساد پولی، ابتکار عمل های ضد فاسد بر سطوح بخش عمومی تمرکز می کنند. با این حال فساد می تواند شکل سازمانی داشته باشد (یعنی به لحاظ فنی غیر قانونی نباشد، اما به طور سیستمی خراب کردن قواعد جامعه به واسطه استفاده از ابزارهایی که به لحاظ فنی قانونی هستند، یونگ دال 2017). در این پژوهش نشان می دهیم که ترکیب اشکال پولی و سازمانی فساد می تواند به طور موثری به گزینه حسابداری مورد انتخاب شرکت های فهرست شده تبدیل شود. این رفتار موجب ارائه سیگنال های انحرافی توسط شرکت در مورد سود آوری آتی و ارزش کنونی دارایی برای سهامداران می شود. این مشخصه نفوذ پذیر، زیرکانه و غیررسمی کشور با گزینه های حسابداری همراه است، حتی پس از کنترل مشخصه های رسمی سازمانی مانند حفاظت از سرمایه گذار، شاخص ضد ساخت و پاخت، اجبار حسابرسی و نوع قانون.
همانند هر مطالعه دیگر، این مقاله هم موضوع پیش بینی های احتیاطی است. اول آزمون های اصلی ما برای فرصیه های دوم و چهارم بر مبنای یک افق پنج ساله است. در حالی که انتخاب به انگیزه شواهد در نشریات قبلی است، ممکن است به اندازه کافی برای کسب همه مزایای ناشی از هزینه کرد تحقیق و توسعه کفاف ندهد. به علاوه معیار فساد در سطح کشور که بکار می گیری (یعنی شاخص درک فساد) با ارزیابی های کارشناسی و پیمایش های نظری تعیین می وشد. در حالی که تلاش می کنیم این را با استفاده از شاخص «رشوه گیری و فساد» موسسه بین المللی توسعه مدیریت به عنوان آزمون حساسیت به کار گیریم، این محدودیت که معیار فساد بر پایه پیمایش است، باقی می مان. به علاوه آزمون های بازار پایه ما سطح برابری از بازدهی بازار را در شرکت های دارای فساد کم و زیاد فرض می کند که ممکن است واقعی نباشد. پژوهش بعدی باید این که این مسئله وجود دارد یا نه را به طور عمیق بررسی کند. به علاوه در حالی که نشان می دهیم که فساد انتخاب های حسابرسی را نشت می دهد، به این معنی نیست که دیگر شکل های تاثیرات کشوری غیر رسمی سازمانی مانند اعتماد اجتماعی را در نظر نگیریم. پژوهش گران آینده می توانند با نمایش شواهدی که اعتماد اجتماعی در سطح کشور بر قابلیت اطمینان درک شده سرمایه گذاران در مورد اعداد حسابداری تاثیر می گذارد (پاپاناستاسوپولوس و سیریتاکیس، 2015)، تاثیر مشترک احتمالی اطمینان اجتماعی و فساد بر عملکرد بازار سرمایه گذاران و هزینه کننده ها را بررسی کنند. در نهایت پژوهش مصاحبه محور می تواند دیدگاه های تهیه کننده ها و کاربران صورت حساب های مالی را به تفکیک در مورد هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده تحت IAS 38 و نحوه نمایش متفاوت آن در کشورهای مختلف را بررسی کند.
CAP یک متغیر شاخص است که اگر شرکت هزینه تحقیق و توسعه را در طول سال سرمایه گذاری کند برابر 1 است
*، **، . *** نشان دهنده اهمیت به ترتیب در 10%، 5% و 1% هستند.
آمار t در سندها.
خطاهای استاندارد خوشه بندی شده بر اساس کشور
متغیرهای نمایش داده شده بر اساس سال در 1% و 99%
ضمیمه2
متغیر |
تعریف |
کد جریان داده یا کد دیگر |
CAP |
متغیر شاخصی است که اگر شرکت در طول سال هزینه تحقیق و توسعه را سرمایه گذاری کند برابر 1 است |
هزینه های خالص توسعه: WC02504 |
NI |
مجموع عواید آتی اندازه گیری شده از سال t+1 تا t+5 است که با ارزش بازاری دارایی مقیاس می شود. عواید به صورت درآمد عملیاتی به علاوه هزینه تحقیق و توسعه و استهلاک و استهلاک سرمایه تعریف می شود |
درآمد عملیاتی: WC01250 هزینه تحقیق و توسعه: WC01201 استهلاک و فرسایش و استهلاک سرمایه: WC01151 |
NI2 |
مجموع عواید آتی اندازه گیری شده از سال t+1 تا t+5 است که با ارزش بازاری دارایی مقیاس می شود. عواید به صورت درآمد قبل از مورد خارق العاده به علاوه هزینه تحقیق و توسعه و استهلاک و استهلاک سرمایه تعریف می شود |
درآمد قبل از مورد خارق العاده: WC01551 هزینه تحقیق و توسعه: WC01201 استهلاک و فرسایش و استهلاک سرمایه: WC01151 |
RDF.xp |
هزینه تحقیق و توسعه مقیاس شده با ارزش بازاری دارایی است |
هزینه های تحقیق و توسعه: WC01201 سرمایه گذاری بازار: WC08001 |
RDCap |
مقدار سرمایه گذاری شده تحقیق و توسعه است که به صورت تغییر در دارایی های خاصل تحقیق و توسعه به علاوه استهلاک تحقیق و توسعه که با ارزش بازاری دارایی مقیاس می شود |
هزینه های خالص توسعه: WC02504 استهلاک تحقیق و توسعه: WC01153 سرمایه گذاری بازار: WC08001 |
BM |
نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار است |
دارایی مشترک: WC03501 سرمایه گذاری بازار: WC08001 |
RDValue |
ارزش اندازه گیری شده به صورت تفاوت بین ارزش ارزش بازاری و دفتری دارایی کمتر از هزینه تحقیق و توسعه سرمایه گذاری شده در بازار تقسیم بر هزینه کنونیو سالانه تحقیق و توسعه |
دارایی مشترک: WC03501 سرمایه گذاری بازار: WC08001 هزینه تحقیق و توسعه: RDExpi+ RDCap |
RDInt |
شدت تحقیق و توسعه اندازه گیری شده به واسطه تقسیم هزینه تحقیق و توسعه بر دارایی کل منهای تحقیق و توسعه سرمایه گذاری شده در طول سال |
هزینه تحقیق و توسعه: RDExpi+ RDCap دارایی کل: WC02999 |
Size |
لگاریتم طبیعی ارزش بازاری شرکت اندازه گیری شده در پایان سال مالیاتی |
سرمایه گذاری بازار: WC08001 |
Beta |
بتای شرکت ارزیابی شده با استفاده از درآمدهای 12 ماهه نسبت به شاخص محلی هر شرکت |
فرمول رگرسیون جریان داده |
Leverage |
بدهی کل به ارزش دفتری دارایی است |
بدهی کل: WC03255 دارایی مشترک: WC03501 |
IntSalesterc |
درصد فروش های بین المللی است |
IntSalesPerc: WC07101 |
متغیر |
تعریف |
منبع |
PastBeat |
برابر 1 اگر درآمد سالانه بیش از درآمدها باشد با فرض این که هزینه کرد کل و درآمد سال قبل کمتر از درآمد است بافرض این که سرمایه گذاری کامل است و در غیر این صورت برابر صفر است (مقاله دین و همکاران 2016 را ببینید). درآمدها به درآمد خالص قبل از موارد اضافی اشاره دارد. |
درآمد قبل از موارد خارق العاده: WC01551 |
ZeroBeat |
برابر 1 است اگر درآمد با فرض هزینه کرد کل منفی باشد و درآمد با فرض سرمایه گذاری کل منفی باشد و در غیر این صورت برابر صفر است (مقاله دین و همکاران 2016 را ببینید) |
درآمد قبل از موارد خارق العاده: WC01551 |
BenchBeat |
اگر PastBeat یا ZeroBeat برابر 1 باشند، برابر 1 و در غیر این صورت برابر صفر است |
|
Big4AR |
برابر 1 اگر گزارش سالانه توسط چهار شرکت بزرگ حسابدرای ممیزی شده باشد و در غیر این صورت برابر صفر |
کد ممیز ترازنامه: BSAuditorCode |
RepFreq
|
نشان می دهد که چند وقت یکبار درآمدهای موقتی توسط شرکت در طول سال مالی گزارش می شود. |
تناوب گزارش درآمد: WC05200 |
Capex |
هزینه سرمایه برای سال t مقیاس شده به واسطه ارزش بازاری دارایی |
هزینه سرمایه: WC04601 سرمایه گذاری بازار: WC08001 |
IMR |
نسبت وارون میلز است. این نسبت از مدل سود برای مقدار تحقیق و توسعه سرمایه گذاری شده محاسبه می شود که در آن CAP متغیر وابسته است |
|
Corruption |
وارون شاخص درک فساد است. هر جه فساد بالاتر، آن کشور به عنوان کشوری فاسدتر درک می شود |
شفافیت بین المللی |
MrktDev |
سرمایه گذاری بازار شرکت های فهرست شده به عنوان درصدی از تولید ناخالص ملی |
بانک جهانی |
Enforcement |
شاخصی است که کیفیت کار ممیزی و درجه اجبار حسابرسی در هر کشور را به دست می دهد و در سال 2008 اندازه گیری شده است |
بروان و همکاران، 2014 |
RDdivergence |
یک متغیر ساختگی است که در صورتی که هزینه های توسعه سرمایه گذاری شده یا هزینه های پژوهش مجاز باشد یا قبل از سال 2005 مورد نیاز باشد برابر 1 است؛ اگر سرمایه گذاری مجاز نباشد برابر صفر است |
خودساخته بر مبنای پیمایش نوبز (2001) و ارتباط با متخصصات از هر کشور |
InvProtection |
معیار حفاظت از سرمایه گذار است که به صورت تحلیل جزء اصلی افشای اطلاعا، استانداردهای قابلیت اطمینان، و حقوق ضد هدایت کننده (؟) محاسبه می شود |
لا پورتا، لوپز د سیلانز و اشلیفر، 2006 |
AnliselfDeal |
معیار حفاظت قانونی از سهامداران اقلیت در برابر سلب مالکیت داخلی های شرکت (شاخص ضد ساخت و پاخت) |
لا پورتا و همکاران 2008 |
CivCom |
یک متغیر ساختگی است که اگر قانون عمومی باشد مقدار صفر و اگر قانون مدنی باشد مقدار 1 می گیرد |
لاپورتا و همکاران 1998 |
جدول1. فرآیند انتخاب نمونه و توزیع نمونه در میان صنایع در هر سال
پانل A: فرآیند انتخاب نمونه | |
47999 |
روش کشورهایی تمرکز می کنیم که IFRS را به عنوان مبنای دلخواه در سال 2005 انتخاب کردهاند و در مقاله داسن، لوزی، کریستین و وردی (2008) گزارش شدهاند بجز سوئیس و ونزوئلا. در این مورد داده های 2010-2006 را به دست می آوریم. |
(12752) |
مشاهدات شرکت-سال که برای آنها مورد داده نشان دهنده استانداردهای حسابداری حذف شده یا استانداردهای گزارش دهی برابر استانداردهای IFRS نیست |
(3555) |
اولین پذیرندگان IFRS |
(1618) |
شرکت هایی از صنعت نفت و گاز |
(19195) |
مشاهدات شرکت سال که نه هزینه تحقیق و توسعه و نه دارایی تحقیق و توسعه را گزارش نمی کنند |
(1880) |
مشاهدات شرکت-سال که در آن دارایی و هزینه تحقیق و توسعه برابر صفر است |
(965) |
مشاهدات شرکت-سال که در آن دارایی یا هزینه تحقیق و توسعه منفی است |
(3110) |
مشاهدات شرکت-سال با داده های گمشده برای ارزیابی عواید آتی یا جریان های آتی پول نقد |
(109) |
مشاهدات شرکت-سال که پایان سال مالی را تغییر دادهاند |
(1577) |
مشاهدات شرکت-سال که داده های خاص شرکت گم شده است |
(51) |
مشاهدات شرکت-سال که داده های خاص کشور گم شده است |
3186 |
نمونه نهایی [t = 2006. 2010] [1077 شرکت] |
1695 |
تنها گزارش دهنده هزینه های تحقیق و توسعه (هزینه کننده ها) |
1491 |
گزارش دهنده مقدار سرمایه گذاری شده تحقیق و توسعه (سرمایه گذارها) |
347 |
تنها گزارش دهنده تحقیق و توسعه سرمایه گذاری شده (سرمایه گذارهای کامل) |
1144 |
گزارش دهنده تحقیق و توسعه سرمایه گذاری شده و هزینه شده (غیر از سرمایه گذاران کامل) |