ترجمه تخصصی مقالات انگلیسی

ترجمه تخصصی مقالات رشته های فنی مهندسی، علوم انسانی، علوم پایه، پزشکی، حقوق

ترجمه تخصصی مقالات انگلیسی

ترجمه تخصصی مقالات رشته های فنی مهندسی، علوم انسانی، علوم پایه، پزشکی، حقوق

در این وبلاگ، مطالب و مقالات علمی برای رشته های مختلف دانشگاهی، منتشر خواهد شد

هدف: هدف این مقاله بررسی میزان اینکه اجرای گزارشگری یکپارچه (IR) در سازمان ها بتواند یک وسیله برای ارتقا و حفظ اجرای حسابداری برای سرمایه فکری (IC)، باشد، است. در اینجا، هشت مقاله معرفی می شود که این شماره ویژه مجله در مورد «گسترش سرمایه فکری از طریق گزارشگری یکپارچه» را تشکیل می دهد و این نشان می دهد که چگونه سازمان ها، شیوه هایی را براساس IC و IR، توسعه می دهند.

روش تحقیق- این مقاله، شکل یک مرور هشت مقاله را به خود می گیرد و پیامدها از این مقالات را در تعدادی جهت پژوهشی آتی براساس یک رویکرد تفسیری و تخصص نویسندگان در مورد IC و IR، به هم متصل می کند.

یافته ها: این مقاله منتشر شده در این شماره ویزه، مبنای مفیدی برای تعمیم پروژه پژوهشی در مورد حسابداری IC هدایت شده با IR را فراهم می کند. اما، در این شماره ویژه کمبودهای پژوهشی وجود دارد که بسیارفراتر از پژوهش IC سه مرحله ای، که هدفش تقویت شیوه های IC درون مرزهای سازمانی است.

اصالت/ارزش: این گزارش، هشت مقاله منتشر شده در شماره ویژه مجله در مورد «تعمیم سرمایه فکری از طریق گزارشگری یکپارچه» را در زمینه حسابداری IC قرار می دهد تا مسیر پژوهشی را که IC و IR را متصل می کند، تبیین کند و شکاف ها در این زمینه پژوهشی را آشکار می سازد.

دلالت های پژوهشی: درحالی که درک اینکه IR در شیوه ای که فراتر از مرزهای سازمانی است، چگونه کار می کند، اما حتی بسیار مهمتر است که آیا شرکت ها در یک محیط اجرایی تجاری بیش از پیش متلاطم، بتوانند بقا پیدا کنند یا خیر. بنابراین، این گزارش استدلال هایی در مورد اینکه چگونه پژوهش های IC و IR می توانند گسترش یابند و به الگوهای پژوهشی مرحله چهارم و پنجم برسند، بیان می کند.

مقالات ترجمه شده جدید حسابداری

کلمات کلیدی: سرمایه فکری؛ گزارشگری یکپارچه، گزارشگری یکپارچه بین المللی، شورای گزارشگری

نوع مقاله: مقاله پژوهشی

گزارشگری یکپارچه (IR) درسطح جهان بین سازمان ها اهمیت و محبوبیت زیادی را به خود جلب کرده است. در حالی که فقط شش سال از زمان ارائه اولیه دستورالعمل بین المللی برای IR با عنوان «به سمت گزارشگری یکپارچه- ارزش ارتباطات در قرن 21» درسال 2011 می گذرد، اما تعداد گزارشگران یکپارچه از گزارش های سرمایه فکری (IC) منتشر شده، فراتر رفته است. «شورای گزارشگری یکپارچه بین المللی»(IIRC)، ادعا می کند که بیش از 1000 کسب و کار در سراسر جهان یک شکل از گزارش یکپارچه را تهیه کرده اند (IIRC، 2016). در مارس 2017، IIRC، 477 سازمان را فهرست می کند که گزارش هایشان مرتبط با IIRC یا چارچوب گزارشگری یکپارچه بین المللی (که از الان به آن چارچوب IR بین المللی گفته می شود)، اشاره دارند. IIRC و حامیانش پیش بینی می کنند که IR، آینده گزارشگری شرکتی را نشان می دهند و به «هنجار گزارشگری شرکتی» تبدیل خواهد شد (IIRC، 2013، صفحه 2).

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری

با همزمانی با پیدایش IR، ، افت گزارشگری IC به شکل اظهارات IC، وجود خواهد داشت. Skandia AFS، اولین اعلامیه IC جهان را در سال 1995، منتشر کرد. از آن وقت به بعد، سازمان های چندین کشور، با بیانه های IC تجربه اندوزی کرده اند که این بوسیله ابتکار عمل دولت ها در یک تعداد کشور و همچنین سازمان فرا ملی، پشتیبانی شده است. یکی از تاثیرگذار ترین پروژه ها که از سازمان ها برای سنجش، مدیریت و گزارش IC حمایت کرده است، «پروژه دستورالعمل دانمارکی» برای گزارشگری IC است. این پروژه منجر به انتشار دستورالعمل هایی برای تهیه و تحلیل صورت های IC شده است (آژانس تجارت و صنعت دانمارک، 2000؛ وزارت فنآوری دانش و نوآوری دانمارک، 2003؛ مورتیسن و همکاران، 2003) و در نتیجه، حدود 100 سازمان، صورت های IC را تهیه کردند. اما، بعد از کمتر از یک دهه از زمان اختتام پروژه دستورالعمل دانمارکی، هیچکدام از آن سازمان ها، صورت های IC را منتشر نکردند (نیلسن و همکاران، 2017). اکنون یافتن یک شرکت پذیرفته شده منفرد در هر جای جهان که هنوز یک صورت IC بیرونی را تهیه می کنند، دشوار است(دومای، 2016).

با اینکه گزارشگری IC به شکل صورت های IC، اساساً دیگر نایاب شده اند، اما قدری به شکل جنبش IR نوظهور، تغییر چهره داده است. هدف یک گزارش یکپارچه، تبیین داستان خلق ارزش بالقوه یک شرکت است و در انجام این کار، خودش را در یک سیستم چند سرمایه ای (یا چند پایتختی) زمینه سازی می کند که در آن سیستم IC قابل توجه است (IIRC، 2013). طبق چارچوب IR بین المللی صادر شده توسط IIRC (2013)، سرمایه های انسانی، رابطه ای و ساختاری، که به عنوان مولفه های اصلی IC در نظر گرفته می شوند (گوتری و همکاران، 2006)، سه مورد از شش سرمایه را بیان می کنند که یک سازمان در گزارش یکپارچه خود باید دیدگاه ها و بینش های خود را در مورد آنها ارائه دهد. این سرمایه ها، در چارچوب IR بین المللی هستند که مفاهیم برجسته و بارزی در مورد IR تشکیل می دهند (IIRC، 2013). بنابراین، در عصر IR، حسابداری IC، دوباره زنده می شود.

 ممکن است یک سوال در مورد انگیزه برای بررسی IR از جنبه IC پرسیده شود و از داروینیسم استفاده کند تا بحث کند که تمایز اجرای صورت های IC مشهود است که حسابداری IC برای هدف و مقصود، مناسب نیست. اما، ممکن است با استدلال مخالف مواجه شود که برزخ حسابداری IC در چارچوب IR بین المللی، گواهی دهنده توانایی آن برای تطبیق و وفق یافتن با شرایط متغیر و لجستیک های موسساتی متغیر می باشد. بنابراین، پرسش مرتبط این نیست که آیا حسابداری IC ، مهم است یا خیر، بلکه این است که آیا جدیدترین اجرا و مجسم سازی آن می تواند دستور کار برای حسابداری IC را گسترش دهد یا خیر. چنین چیزی انگیزه این گزارش و مجله سرمایه فکری (JIC) در مورد «تعمیم و گسترش سرمایه فکری از طریق گزارشگری یکپارچه است».

مقالات ترجمه شده جدید حسابداری
 

تعدادی از محققان بحث می کنند که IR محکوم به شکست است(برای مثال، به دومای، 2016؛ فلوور، 2015) مراجعه نمایید. بحث در مورد موفقیت یا شکست IR به پرسش های بررسی شده در این شماره ویژه JIC مرتبط است، اما هدف نویسندگان این نیست که در این بحث درگیر شوند و در آن وارد شود ، زیرا این شماره ویژه به دنبال درک نقشی است که IC در IR ایفا می کند، صرفنظر از آینده آن. برای درک بحث اساسی در مورد پتانسیل IR و احتمالاً موفقیت یا شکست آن، خواندگان را به تحلیل انتقادی و هنجاری از IR ، ماند مقاله نقل شده در بالا و مقالات براون و دیلارد (2014) ارجاع می دهیم. تویدی و مارتینوف-بنی (2015)، آدامز (2015) و دومای و همکاران (2017) که پوشش جامعی از این بحث را ارائه می دهند، را می توان نام برد. همچنین لازم به ذکر است که استدلال های در برگیرنده انتقادها از IR عمدتاً به حسابداری IC گنجانده شده در IR ارتباط ندارند. بلکه تاکید این گزارش،  بر این است که چگونه حسابداری IC را می توان از طریق IR پیشرفت داد اگر به جریان اصلی گزارشگری شرکتی قرار است باقی بماند. حتی اگر IR موفق نشود، اما نگرش ها و اطلاعات ارائه شده در این گزارش می توانند برای درک و ارزیابی تکرارهای بعدی حسابداری IC، متناسب و مرتبط باشد ، که به هر شکلی که باشد می تواند متناسب با مشارکت های تعداد هنگفت مطالعاتی که صورت های IC را بررسی می کنند، علیرغم کاهش آنها، نهادینه و اجرایی شوند.

باقی این گزارش به این صورت است. بخش 2، یک توضیح کلی در مورد حسابداری IC و دو گرایش اصلی آن ارائه می دهد: گرایش های گزارشگری بیرونی IC و سنجش و ترسیم IC برای تصمیم گیری مدیریت. بخش 3، یک توضیح کلی از گرایش اول ارائه می دهد و مقالات منتشر شده در این شماره ویژه که دانش این گرایش را گسترش می دهند، را معرفی می کند. بخش 4، همان کار را برای گرایش دوم انجام می دهد. بخش 5، این گزارش را با فراهم کردن جهت هایی برای تعمیم بیشتر پروژه پژوهشی در مورد دودمان و خانواده IC-IR، نتیجه گیری می کند.

 

حسابداری IC

فینچهام و روسلندر (2003، صفحه 781)، حسابداری IC را به این صورت تعریف می کنند : «اندازه گیری و گزارش دهی دامنه ای از عوامل انسانی و برپایه دانش که ارزش اقتصادی پایدار ایجاد می کند». حال که ادبیات IC به اتفاق نظر در درک خود از IC به عنوان تشکیل یافته از سرمایه انسانی، رابطه ای و ساختاری رسیده است، مفید و راحت است که حسابداری IC را به صورت سنجش و گزارشگری این سه سرمایه، تعریف کنیم. هرگونه فنآوری که IC یا یک یا چند مورد از سه مولفه آنرا ممکن می سازد، باید اندازه گیری شود و گزارشگری شود، موردی است که حسابداری IC را حفظ می کند.

مقالات ترجمه شده جدید حسابداری
 

در همین راستا، حسابداری IC حتی قبل از اینکه Skandia ، اولین صورت IC خود را در سال 1995 تهیه کند، وجود داشته است. مثالهای اولیه حسابداری IC در مورد کاربردهای عملی، شامل  «ترازنامه نامرئی» (سویبی، 1989)، کارت امتیازی متوازن (کاپلان و نورتون، 1992) و سیستم های حسابداری معیار انسانی می باشند، بگونه ای که در شرکت آر جی بری در سال 1968، توسعه یافته است (برومت و همکاران، 1968). بسیاری از سیستم های اولیه حسابداری IC بر سنجش IC از جنبه پولی تاکید دارد (به سویبی، 2010 مراجعه نمایید). برای نمونه، برومت و همکاران (1968، صفحه 220)، در رابطه با حسابداری منابع انسانی استدلال کرد که تاکید بر «جابجا کردن «عامل انسانی» از یک عامل کیفی که معمولاً ثابت نگه داشته می شود یا نادیده گرفته می شود، به یک عامل کمیتی است که می تواند قسمت یکپارچه ای از مدل های تصمیم باشد». انتظار می رود نسبت دادن ارزش برای سرمایه انسانی، به مدیران در تصمیم گیری، مانند موارد مرتبط با بودجه بندی سرمایه، کاهش نرخ خروج پرسنل، سرمایه گذاری در سرمایه سفارش ترجمه تخصصی حسابداری انسانی و آموزش و توسعه، و ممکن سازی ذینفعان (عمدتاً سرمایه گذاران) برای پیش بینی عملکرد آتی و ارزیابی اثربخشی مدیریتی در بهره گیری از سرمایه انسانی، کمک کند. ابتکار عمل های بعدی در حسابداری IC از ارزش یابی IC به ارائه یا نمایندگی IC،  تغییر عملکرد داشته است. این ها شامل نمایش ها (ارائه های) غیرپولی، روایتی و نموداری IC می باشند (برای مثال، Skandia Navigator، چارچوب IC rating® ، پروژه MERITUM).

تاکید و تمرکز حسابداری IC در عمل از دو جنبه است: گزارشگری بیرونی IC و اندازه گیری و ترسیم IC برای تصمیم گیری مدیریتی. تاکید یک فنآوری حسابداری IC خاص یا هدفی که حسابداری IC در یک سازمان خاص برای آن بکار گرفته شد، می توانند غالباً با یک یا گاهی هر دو زمینه پژوهشی همراستایی داشته باشد (چامیناد و رابرتز، 2003). بخش های زیر بحث می کنند که چگونه این دو حیطه و زمینه حسابداری IC در IR خود را نشان می دهد و مشارکت های مقاله هایی که این شماره ویژه JIC را تشکیل می دهند، را خاطر نشان می کند.

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری
 

گزارشگری بیرونی IC

انگیزه گزارشگری بیرونی سهام و جریان های IC شرکت های پذیرفته شده، در این فرض نهفته است که شفافیت محرک های ارزش سازمانی باعث ارزیابی بهتر شرکت ها توسط بازار سرمایه می شود. دومای (2016)، نظریه هزینه اختصاصی را برای استدلال علیه اینکه اطلاعات مرتبط با IC یک سازمان، اختصاصی و خصوصی هستند و بنابراین افشای آن به نفع شرکت و مدیرانش نیست، مطرح می کند. ورچیا (1983، صفحه 181)، هزینه اختصاصی را به این صورت تعریف می کند «هزینه های مرتبط با افشای اطلاعاتی که ممکن است ماهیت اختصاصی داشته باشند و بنابراین بالقوه مشکل ساز و آسیب رسان می باشند». هزینه های اختصاصی ممکن است با اطلاعات مطلوب برای یک شرکت که رقیبانش ممکن است از آن اطلاعات به ضرر آن شرکت استفاده کنند، ارتباط داشته باشد یا برای یک شرکت نامطلوب باشد زیرا باعث افزایش ریسک اعتباری می شود، وقتی سرمایه گذاران از این اطلاعات آگاه شوند. دومای (2016، صفحه 169) استدلال می کند که مبنای اشتباهی که برراساس آن گزارشگری ساخته شده (یعنی، اهمیت و ارتباط گزارشگری IC، به افشای اطلاعات خصوصی و اختصاصی بستگی دارد) باعث تنزل حسابداری IC شده و IR که براساس همین «افسانه خلق ثروت » است، احتمال ندارد به هر نحو موفقیت آمیز باشد.

به عقیده ورکچیا (1983)، هنگامی که هزینه های اختصاصی وجود داشته باشد، بازار سرمایه قادر به تفسیر اطلاعات به عنوان مشخصاً «اخبار بد» نیستند اگر مدیران این اطلاعات را افشا نکنند. این کار این تردید را بوجود می آورد که آیا اطلاعات وا داده نشده بخاطر ریسک اینکه اطلاعات برای چشم انداز یک شرکت مضر باشند، «اخبار خوب» است که مدیران نسبت به افشای آنها بی میل هستند، یا خیر. بنابراین هزینه های اختصاصی، شرکت ها را قادر می سازد تا اطلاعات را بدون تجربه واکنش بازاری مضر که در غیراینصورت، در نبود هزینه اختصاصی تجربه می شدند، اطلاعات را درز ندهند. براساس این منطق، شرکت ها تنها اطلاعات IC را افشا می کند تا آن حد که هزینه اختصاصی نهایی کمتر از مزیت نهایی افشا باشد.

مقالات ترجمه شده جدید حسابداری
 

این احتمال وجود ندارد که حسابداری IC، روشنایی روز را ببیند (یعنی دوام بیاورد) اگر برای این منظور باشد که سازمان ها در نتیجه فراهم کردن اطلاعات در مورد IC سازمانی که برای مزیت رقابتی آنها مضر است، متحمل هزینه اختصاصی شوند. علاوه بر آن، غیرقابل درک است که شرکت ها گزارشگری IC را به عنوان یک محیط و واسطه برای افشای اطلاعات مرتبط با IC حساس، بدانند، به این دلیل ساده که شرکت ها نمی توانند اطلاعات حساس به قیمت را تا زمان ارائه یک گزارش سالانه یا IC نگه دارند. یکی از توجیه های احتمالی این است که حسابداری IC توسط شرکت ها بکار گرفته شده تا پتانسیل و ماجرای خلق ارزش خود را برای سهامداران مالی خود، بیشتر قابل فهم و درک بسازند. چنین هدفی لزوماً باعث نمی شود که گزارشگران IC متحمل هزینه های اختصاصی شوند یا برای ارائه ندادن اطلاعات حساس به قیمت، مورد مواخذه قرار گیرند. یکی از اهداف اصلی خود IR، این است که کاری کند فرآیندهای خلق ارزش سازمانی از طریق مدل های تجاری، برای بازار سرمایه، بیشتر قابل درک شود، بگونه ای که فراهم کنندگان بازار سرمایه بتوانند تصمیمات آگاهانه تر بگیرند. بنابراین، می توان استدلال کرد که گزارشگری IR و IC در هدف مشترکی اشتراک دارند مادامی که خدمت رسانی به بازار سرمایه مدنظر باشد. سفارش ترجمه تخصصی حسابداری IR برای رفع نقاط ضعف به ارث رسیده توسط حسابداری IC در تاکید بر فقط سه سرمایه، طراحی شده است، و چارچوب IR بین المللی، با شش سرمایه خود، و روابط بین آنها، جامع تر است.

پنج مقاله منتشر شده در این شماره ویژه JIC، افشای IC از طریق گزارش های یکپارچه و ویژگی های چنین افشاهایی را مورد بررسی قرار می دهند. کامودیکا و همکاران (2019) مستقیماً به بحث در مورد مزایای بازار سرمایه گزارش های یکپارچه به عنوان ابزاری برای سیگنال دهی IC، می پردازد. آنها بررسی می کنند که آیا بکار گیری چارچوب IR بین المللی، اهمیت ارزشی اطلاعات IC گزارش داده شده از طریق گزارش های یکپارچه را افزایش می دهد یا خیر. این مطالعه فرض می کند که گزارشهای یکپارچه، هنگامی که با چارچوب IR بین المللی سازگار باشد، اطلاعات معتبر، دقیق و قابل اطمینان مرتبط با IC فراهم می کند. این مطالعه که بر صنعت داروسازی تاکید کرده است، متوجه می شود که تنها شرکت های دارای IC کافی، از گزارشگری یکپارچه استفاده می کنند، که این نشان دهنده آن است که مدیران از چارچوب IR بین المللی برای سیگنال دهی IC شرکت ها به بازار سرمایه استفاده می کنند.

مطالعه انجام شده توسط تربلانچه و دی ویلرز (2019)، مقاله کامودکا و همکاران (2019) را با بررسی اینکه آیا گزارش های یکپارچه با افشای IC بیشتر ارتباط دارد یا خیر و آیا شرکت هایی که بیشتر در معرض بازارهای سرمایه در نتیجه پذیرفته شدن در بازارهای سهام خارج کشور بطور همزمان، IC بیشتری را از طریق گزارشهای یکپارچه افشا می کنند یا خیر، تکمیل می کند. با استفاده از یک نمونه از شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس جوهانسبورگ، جایی که شرکت ها ملزم به تهیه یک گزارش یکپارچه یا ارائه توضیح برای عدم انجام آن می شوند، این مطالعه در می یابد که شرکت هایی که یک گزارش یکپارچه را تهیه می کنند، اطلاعات IC بیشتری ، بخصوص، اطلاعات در مورد سرمایه انسانی، افشا می کنند، اما شرکت های پذیرفته شده همزمان در کشورهای دیگر، IC بیشتری افشا نمی کنند، این مقاله یک اثر متقابل (crossover) بین گزارشگری یکپارچه و افشای IC ، بخصوص در رابطه با افشاهای سرمایه انسانی، را خاطر نشان می کند، و این سوالات را مطرح می کند که چرا IR بر میزان افشای سرمایه رابطه ای و ساختاری تاثیر نداشته است.

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری
 

دی مارتینی و همکاران(2019) ویژگی های افشای IC در گزارش های یکپارچه منتشر شده توسط شرکت های پذیرفته شده اروپایی از 2011 تا 2016، مهیا شده از طریق «پایگاه داده مثال های اجرایی نوظهور IR»، را مورد بررسی قرار می دهند. نویسندگان در می یابند که افشاهای IC در گزارش های یکپارچه عمدتاً استدلالی هستند، آهنگ مثبت و واپس نگر هستند و با یافته های تربلانچه و دی ویلیرنز(2019)، همسویی دارند و بر سرمایه انسانی تاکید می کنند. دی مارتینی و همکاران (2019) همچنین بررسی می کنند که آیا یک ارتباط بین عملکرد غیرمالی گزارشگرهای یکپارچه و آهنگ یا نرخ افشای IC در گزارش های یکپارچه، وجود دارد یا خیر. با بهره گیری از رویکردهای مدیریت بیان و اطلاعات فزاینده، یک ارتباط مثبت بین آهنگ خوشبینانه در افشای IC شرکت ها در گزارش های یکپارچه و عملکرد غیرمالی، سنجش شده از نظر جنبه های محیطی، اجتماعی و حاکمیتی، را نشان می دهند.

کاسوناتو و همکاران (2019) نیز استفاده از گزارشهای یکپارچه برای اهداف مدیریت بیان با سفارش ترجمه تخصصی حسابداری استفاده از یک مطالعه موردی از یک بانک استرالیایی که بخاطر یک رسوایی بزرگ در سال 2004، متحمل مشکلات  فراوانی شد، را مورد بررسی قرار می دهند. آنها بررسی می کنند که آیا اطلاعات ارائه شده در گزارش های یکپارچه آن بانگ با اطلاعات دیگر مهیا شده برای سرمایه گذاران همخوانی دارد یا خیر و یک شکاف و خلاء بین افشاهای فراهم شده توسط شرکت و اطلاعات مهیا برای همه در رسانه های دیگر، وجود دارد. نویسندگان نتیجه گیری می کنند که الگوی IR، بوسیله استراتژی های مدیریت ارائه اطلاعات انتخاب می شود تا مشروعیت از طریق اعتماد، نیکنامی و سرمایه اجتماعی، بهبود یابد. این مقاله، IR را با استفاده از آن در ساختن سرمایه رابطه ای، ارتباط می دهند. نویسندگان استدلال می کنند که مطالعات مرتبط با افشا، شامل مطالعات در مورد IC باید فراتر از مرزهای سازمانی باشند و درک شود که آیا این افشاها به جامعه ارزش افزایی می کنند یا خیر.

دومای و همکاران (2019)، خلاء بین گزارشگری و رفتار مدیران را مورد بررسی قرار می دهند تا مسائل ضمنی نظری شیوه ها و پژوهش های موجود در مورد افشای IC را بیشتر شفاف سازی کند. نویسندگان به ادبیات آکادمیک و برداشت ها از اجرای عملی اتکا می کنند تا یک انتقاد از نظریه های افشای شرکتی موجود حاصل کنند و سپس نظریه مباشرتی  را پیشنهاد می کنند تا رفتار شرکتی و شیوه های افشا را چارچوب بندی کنند. دومای و همکاران (2019) بحث می کنند که تفاوت های معناداری بین رفتار شرکتی و آنچه که برای عموم افشا می شود، وجود دارد که این باعث از بین رفتن اعتماد درشرکت ها می شود. همچنین استدلال می کنند که در چنین زمینه ای، افشای اطلاعات بهبود یافته شامل اطلاعات IC به تزریق اعتماد به داخل شرکت کمک نمی کند. آنها پیشنهاد می کنند که نظریه مشاورتی می تواند رفتار و افشای مدیریتی را سنجیده تر سازد تا اعتماد عمومی را در کسب و کار مجدداً حاصل کند. دلالت های این مدل پیشنهادی برای افشای IC از طریق گزارش های یکپارچه و گزارش های هماهنگ با «دستوالعمل جدید EU»، بسیار زیاد می باشند.

مقالات ترجمه شده جدید حسابداری
 

 

سنجش و ترسیم IC برای تصمیم گیری مدیریتی

در بررسی دلایل کنار گذاشته شدن گزارشگری IC در شرکت هایی که از صورت های IC استفاده کرده بودند، شاچر (2016)، تزویج و اتصال ضعیف IC درون سازمان ها به عنوان دلیل اصلی را شناسایی می کند. به عنوان یک راهکار، وی نیاز به شیوه های گزارشگری جدید جهت گنجانده شدن در سازمان ها از طریق فرآیندهای تصمیم گیری مدیریتی را تشخیص و اذعان می کند. با تاکید بر اهمیت تفکر یکپارچه به عنوان یک پیش نیاز برای IR و یک پیش آیند IR، چارچوب IR بین المللی تلاش می کند تا IR را با تصمیم گیری مدیریتی و فرهنگ شرکتی، تلفیق و متصل کند. تحت چارچوب IR بین المللی، مدیران قویاً ترغیب می شوند که به تفکر یکپارچه مبادرت ورزند، زیرا یک رویکرد جامع تر برای برنامه ریزی استراتژیک و توسعه روش های جدید گزارشگری پیامدهای ارزش، را ممکن می سازد. IIRC (2013، صفحه 2) ادعا می کند که:

 

هرچه تفکر یکپارچه بیشتر در فعالیت های یک سازمان گنجانده شوند، طبیعتاً بیشتر همبندی جریان اطلاعات در گزارشگری مدیریت، تحلیل و تصمیم گیری و در نتیجه در گزارش یکپارچه، فراهم می کند.

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری
 

تفکر یکپارچه، به این صورت تعریف می شود «توجه فعال بوسیله یک سازمان از روابط بین واحدهای اجرایی و کارکردی مختلف و سرمایه هایی که سازمان مورد استفاده قرار می دهد یا بر آنها تاثیر می گذارد» (IIRC، 2013، صفحه 33). بنابراین، تفکر یکپارچه، مکانیزمی برای یک جنبه برپایه IC فراهم می کند تا در سازمان ها، به صورت یک محصول جانبی تزریق شود و همچنین سرمایه ساختاری سازمان ها را غنا می بخشد.

سه مقاله این شماره ویژه JIC، IR را از نظر ظرفیت ممکن سازی بهبود درک از محرک های ارزش غیرمالی و شامل کردن IC در تصمیم گیری مدیریتی، مورد بررسی قرار می دهند. دانی و همکاران (2019)، یک رویکرد نوین توسعه یافته توسط «بانک توسعه سنگاپور» (DBS)، یک سازمان پیشگام در IR در سنگاپور، مورد بررسی قرار می دهد تا چندین سرمایه در بررسی ها در مورد IR، را مدنظر قرار دهد. نویسندگان در می یابند که چندین سرمایه را به عنوان نوعی ارزش غیرمالی با استفاده از ترازنامه، بازتعریف، مجدداً طبقه بندی و سنجش کرده است و این سرمایه ها را در یک کارت امتیازی متوازن، تلفیق کرده است. این رویکرد جدید، شرکت را قادر ساخته است سفارش ترجمه تخصصی حسابداری تا تعاملات و تعادل های بالقوه میان سرمایه های مختلف را ترسیم کند. این مطالعه، اطلاعاتی در مورد پیاده سازی چارچوب IR بین المللی سطح شرکتی ارائه می دهد و توضیح می دهد که چگونه یک شرکت را قادر می سازد تا در مورد شکل های غیرسنتی سرمایه، شامل IC، فکر کند.

با تعمیم مضموم بررسی شده توسط دونی و همکاران (2019)، ماسینگهام و همکاران (2019) سفارش ترجمه تخصصی حسابداری یک بررسی مفهومی ارائه می دهند که مفاهیم اساسی از کارت امتیازی متوازن را با معیارهای خاص تفکر یکپارچه و خلق ارزش، تلفیق می کند. هدف، فراهم کردن یک جنبه یادگیری و رشد جدید برای کارت امتیازی متوازن است که از معیارهای خاص تفکر یکپارچه و خلق ارزش استفاده می کند. نویسندگان استدلال می کنند که جنبه یادگیری و رشد جدید که به صورت متوالی با چارچوب IR بین المللی و تفکر یکپارچه عمل می کند، سازمان ها را قادر می سازد تا بهتر سرمایه انسانی و ساختاری و نقش آنها در خلق ارزش را درک کنند.

مقالات ترجمه شده جدید حسابداری
 

در آخر اینکه، استاکزینی و همکاران (2019)، تعریف عناصر IC در زمینه IR و کارکردهایی که گزارشگران یکپارچه به عناصر IC انتساب می دهند، را مورد بررسی قرار می دهند. نویسندگان از نظریه هستی شناسی اجتماعی استفاده می کنند و آنرا برای یک شرکت بخش انرژی بکار می گیرند. مصاحبه های تفصیلی با پرسنل شرکت انجام شدند. این مطالعه آشکار می سازد که معنای IC تنها در طی فرآیند تهیه گزارش یکپارچه، آشکار می شود. مرحله تفکر یکپارچه، گفتمان بین بخش ها و بازیگران در ساختن حساب های IC، تسهیل می بخشد. مطالعه آنها، اولین مطالعه ای است که هستی شناسی IC را به صورت تجربی در یک زمینه IR مورد بررسی قرار می دهد. این امر مسیر را برای پژوهش بیشتر در مورد رابطه بین IC و تفکر یکپارچه، هموار می سازد.

 

بحث بیشتر در مورد IC از طریق گزارشگری یکپارچه

مقاله های منتشر شده در این شماره ویژه، یک مبنای مفید برای گسترش پروژه پژوهشی در مورد حسابداری IC هدایت شده توسط IR، فراهم می کنند. اما، در این شماره ویژه، کمبودهای پژوهشی وجود دارند که بسیار فراتر از پژوهش IC مرحله سوم است، و هدفش تقویت شیوه های IC درون مرزهای سازمانی است (گوثریه و همکاران، 2012). دومای و گارانینا (2013) ، اصطلاح «IC سطح چهارم» را ابداع می کنند تا IC را به صورت یک پدیده برون سازمانی تعریف کنند که «ارتباط مستقیم و قوی با عدالت محیطی و عدالت اجتماعی» دارد (دومای و گوتری، 2017، صفحه 40). قطعاً، IR یک توانمندساز بالقوه این حسابداری IC سطح چهارم است، زیرا IR می تواند یک درک از گسترش IC به فراتر از ایجاد، بهره گیری و تاثیراتش درون مرزهای اقتصادی سازمان ها به نقش آن درون اکوسیستم بزرگتر را ارتقاء دهد. سفارش ترجمه تخصصی حسابداری

قطعاً، حسابداری IC درون IR، نقشی در ارتقاء شهروندی شرکتی خوب و تعاملات با جامعه گسترده دارد. بررسی دقیق چارچوب IR بین المللی آشکار می کند که سرمایه اجتماعی بیشتر به عنوان یک ورودی در یک مدل تجاری دیده می شود و در نتیجه خروجی های اصلی، سرمایه های ساخته شده و مالی می باشند. سفارش ترجمه تخصصی حسابداری همانگونه که کاسوناتو و همکاران (2019) در این شماره ویژه خاطر نشان می کنند، برای یک شرکت، کاملاً امکان پذیر است که از سرمایه های خود برای خلق سرمایه مالی برای سهامداران و مدیرانش به هزینه مشتریان، که اکثر آنها آسیب پذیرترین اعضای جامعه هستند، سوء استفاده کنند. درحالی که خلق ثروت، پیامد پیش بینی شده و مطلوب برای یک شرکت است، اما باید این سوال را پرسید که چه هزینه ای برای جامعه دارد؟ درک تاثیرات اخلاقی بهره گیری از سرمایه ها طبق چارچوب IR بین المللی، مهم است، و عمدتاً هدفش را بر منفعت رساندن به فراهم کنندگان سرمایه مالی متمرکز می کند، کسی که برای خلق ثروت استخراج شده از آنهایی که اغلب منفعت کمتری دارند، باعث سود برای مدیران شده اند. پژوهش های بیشتری لازم است تا درک شود که چگونه شرکت ها، سهامداران و مدیران باید از اصول IC و IR برای خلق سرمایه اجتماعی بیشتر بجای خلق سرمایه مالی به هر هزینه های، استفاده کنند.

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری
 

چندین محقق، IR را بخاطر نادیده گرفتن پایداری اجتماعی و اکولوژیکی مورد انتقاد قرار داده اند (فلوور، 2015؛ میلنه و گری، 2013)، علیرغم اینکه GRI و «حسابداری Prince برای پایداری»، دو عضو موسس «کمیته گزارشگری یکپارچه بین الملی» اصلی (که بعداً شورا شد)، بوده اند (گلیسون-وایت، 2014). اما، تعدادی از محققان ادعا می کنند که IR قطعاً بیشتر قادر به متصل شدن با پایداری محیطی با شامل کردن سرمایه طبیعی که سنجش عملکرد فراتر از پایداری مالی را گسترش می دهد، می باشد (دی ویلیرز و مارون، 2018). برای مثال، در این شماره ویژه، استاچزینی و همکاران (2019) خاطر نشان می کنند که IR، IC را قادر می سازد تا فراتر از یک معنای اقتصادی محدود به معنایی که مشروط به خلق ارزش مالی پایداری محور است، تعریف کند. همچنین، پایداری محیط زیستی، یک زمینه پژوهشی جدید برای پژوهشگران IC نیست، زیرا چندین مقاله منتشر شده اند که IC را به پایداری اکولوژیکی متصل کرده اند (برای مثال، دی مارتینی و پائوونی، 2013؛ واسیلوک، 2013). اما، مانند IC، تعدادی از محققان IR در حال ایجاد این اتصال و ارتباط هستند، حتی اگر این پیوند، صریح نباشد. سفارش ترجمه تخصصی حسابداری

مثل سرمایه اجتماعی، می توان استدلال کرد که داشتن یک سرمایه طبیعی به عنوان یک ورودی تماماً امکان پذیر است، اما اگر در فرآیند تجاری که سرمایه مالی خلق می کند، تخلیه شود، دلالت های اخلاقی IR در توصیف اینکه چگونه این رخ می دهد، قابل تردید است. اما، با ملاحظه این حقیقت که اکثر گزارش های IC و IC درون گزارش های یکپارچه غالباً اخبار خوبی را انتقال می دهند (دی مارتینی و همکاران، 2019)، چه احتمالی دارد که یک شرکت توصیف کند چه میزان پایدار نیستند و به سرمایه طبیعی جهت رسیدن به سرمایه مالی، آسیب می رسانند؟ پژوهش های بعدی باید مشخص و شفاف سازند که در فرآیند IR، IC چه ارتباطی با پایداری اکولوژیکی دارد.

مقالات ترجمه شده جدید حسابداری
 

مسئله دیگر مورد بررسی توسط محققان، متخصصان و جامعه، «اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد»(USDG ها) هستند که به دنبال حذف فقر در سال 2030 می باشد (UNDP، 2015). همانگونه که ببینگتون و اونرمن (2018، صفحه 2) ادعا می کنند، این اهداف «نقطه بارز و برجسته تغییر نگرش برای درک و دستیابی به اهداف توسعه محیط زیستی و انسانی تا (و بدون شک فراتر از) سال 2030 » می باشند. قبلاً، IIRC یک مقاله موقعطتی با عنوان «اهداف توسعه پایدار، تفکر یکپارچه و گزارش یکپارچه» چاپ کرد (آدامز، 2018)، که اگر پیاده سازی شود، یک نقطه قابل توجه حرکت به سمت IR و حسابداری IC می باشد. همراستا با این استدلال که چارچوب IR بین المللی در حال حاضر «عمیقاً در موارد تجاری برای پایداری ریشه دوانده نه موارد پایداری برای تجارت» (تامسون، 2015، صفحه 21)، این مقاله تلاش دارد تا UNSDG ها را با مدل تجاری IR همسوسازی کند نه مدل تجاری IR برای uNKSDG ها (آدامز، 2018، صفحه 33). برای اینکه کاری کنیم که IR در موارد پایداری برای تجارت ریشه داشته باشد، نیاز به پژوهش هایی حس می شود که مواردی را بررسی کنند که در آنها UNSDG ها به عنوان نیرویی برای پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی مورد اتکا قرار گرفته است، نه به عنوان «یک نیرو برای پایداری مالی و پایداری زیست محیطی» سفارش ترجمه تخصصی حسابداری همانگونه که در چارچوب IR بین المللی فعلی (IIRC، 2013 صفحه 2)، از آن دفاع شده. پژوهش درباره موضوعاتی مانند IC سبز (برای مثال، چانگ و چن، 2012؛ چن، 2008) که تعدادی پوشش در ادبیات IC در گذشته داشته است، را می توان در سایه توانایی برای همراستا سازی UNSDG ها با IR، تعمیم و گسترش داد. از این نظر، مناسب است که تغییر توجه و نگرش در حسابداری IC از IC ای که برای شرکت خوب است به IC ای که برای غلبه بر مسائل محیطی و اجتماعی، قابل پیاده سازی است، انتظار داشته باشیم و در نتیجه به تبدیل شدن جهان به مکانی بهتر برای نسل های آینده، کمک شود. طبق این الگو، حسابداری IC درون IR نباید در مورد این باشد که کاری کنیم که شرکت های بیشتری در درازمدت از لحاظ مالی پایدار باشند، اما در عین حال ریسک های مسائلی مانند تغییر آب و هوا که بر مدل تجاری آنها تاثیر می گذارد، را نادیده گرفت («کارگروه افشای مالی مرتبط با محیط زیست» ، 2016). در حال حاضر، چارچوب IR بین المللی بطور شفاف به پایداری اکولوژیک و عدالت اجتماعی نمی پردازد و پژوهش های آتی باید مشخص کنند که آیا دلالت هایی برای حسابداری IC دارد یا خیر ،و اگر دارد، چگونه و چه دلالت هایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی