ترجمه مقاله انگلیسی بحران کووید 19 و فناوری های دیجیتال
به طور همزمان، پیشرفت در فناوری های دیجیتال مانند محاسبات ابری، تحلیل داده کلان، هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی، اینترنت اشیاء، سیستم های خودمختار، ربات های هوشمند، چاپگر سه بُعدی و واقعیت مجازی و تقویت شده (VR & AR) با سرعت نور رخ می دهد. این فناوری ها نه تنها شیوه عملکرد سازمان ها و زندگی مردم را تغییر می دهند، بلکه ثابت شده که در حل مشکلات اجتماعی نیز بسیار ارزشمند است. به عنوان مثال، فناوری های دیجیتال پیشرفته به طور گسترده به منظور تست، ردیابی تماس و درمان افراد مبتلا به کرونا ویروس، به منظور ساخت سریع زنجیره های تامین، حمایت از آموزش دورکاری که ماهیت کار و آموزش در آینده را به طور دائم تغییر می دهد و جستجو برای ارائه راه حل های قوی برای ساختارهای اجتماعی و اقتصادی خارج از خط به کار گرفته می شود (سندر و سینگال، 2020).
بحران همه گیری بی سابقه فعلی بسیاری از سازمان ها را وادار به ارائه نوآوری در شرایط اضطراری، به عنوان مثال هدف مجدد تجارت، محصولات، مواد و غیره به منظور به کار گیری سریع راه حل های نوآورانه برای چنین مشکلاتی به دلیل ظرفیت محدود تست و درمان برای پیشگیری از انتشار کووید 19، کمبود مواد اصلی به دلیل اختلال در زنجیره تامین، کمک به مردم برای رفع نیازها و بازگشانی امن اقتصادی کرده است (ایلو، کولینز، دریچمیر و لیبارکیان، 2020، استوال، 2020). به منظور رقابت موفق در محیط فوق رقابتی و ناپایدار، سازمان ها باید قابلیت های پویایی را بر اساس چابکی، انعطاف پذیری، قابلیت ارتجاعی و سرعت توسعه دهند (دی اسمیت، لاکی و لوری و مورکا، 2018). بنابراین، نوآوری پایدار به یک اولویت استراتژیک برای هر نوع سازمانی مانند شرکت تجاری، دولتی یا غیرانتفاعی تبدیل شده است (اتیل، 2006، لی و لایم، 2018، ورنویکا، آلکسی، والنتیا و الیسا، 2019).
نوآوری به شیوه های مختلف، بر اساس هدف، فرایند یا دیدگاه های انضباطی تعریف می شود. در این مقاله، نوآوری به عنوان به کار گیری ایده ها و یا فناوری های جدید به شیوه های متفاوت به منظور ایجاد ارزش جدید یا ارزش افزوده برای موفقیت مداوم سازمان و ذینفعان آن تعریف شد (آندره و کاپور، 2010، لی، 2018). در عصر دیجیتال حاضر، نوآوری معادل با خودکار سازی فناوری محور برای مقیاس اقتصادی نیست، چون توسط پارادیام صنعتی تولید توده ای ابداع شده توسط فرودیسم در اوایل قرن بیستم نشان داده می شود (هاکانسون و فورد، 2002). امروزه، نوآوری می تواند مبتنی بر همگرایی اشیاء ناهمگن و غیرمرتبط باشد که می تواند یک نتیجه نمایی مبتنی بر اقتصاد همگرایی و شبکه ایجاد کند (کولیکان و جاین، 2018، هدوال، جاستد و دوبیس، 2019، متکالف، 2013، رایم، سودین و پاردیا، 2019). نوآوری مبتنی بر تاثیر نمایی همگرایی بوده که به عنوان نوآوری همگرایی برچسپ گذاری شود (در این مقاله، بسیار پویاتر از خودکارسازی است، چون نیروی کوآنتوم ادغام اشیاء مختلف، ایده ها، مردم، عملکرد، فناوری ها، سازمان ها، صنایع و جوامع است (لیی و لیم). ویژگی کلیدی نوآوری همگرا اکوسیستم بوده که به منظور انجام تصمیم گیری ضروری یا اقدامات خودکار طراحی شده، هر چند که محیطی با حمایت سنسورهای هوشمند، هوش مصنوعی، فناوری اطلاعات، آنالیز داده کلان، یادگیری ماشینی و محاسبات محیطی ایجاد می کند. اطلاعات مربوطه استخراج شده به سطح بعدی ارزیابی ایده های نوآورانه حاصل از منابع داخلی و خارجی برای اجراء ارسال می شود (لی و لیم، 2018).
نوآوری همگرا یک صلاحیت اصلی پایدار نه تنها برای خلق ارزش، بلکه برای دستیابی به آینده هوشمند است که مردم، جامعه و محیط در آن رشد می کنند، است (هاودال و همکاران، 2019، لی و لایم، 2018، لی و ترایمی، 2018). اگرچه به عنوان نوآوری همگرا برچسپ گذاری نشده، همگرایی اشیاء و فناوری های مختلف به طور گسترده به منظور مدیریت مسائل بحرانی به کار گرفته می شود. به عنوان مثال، حتی در این عصر دیجیتال، هنوز 2/1 میلیون نفر از مردم بدون انرژی و بدون دسترسی به برق در فقر شدید زندگی می کنند (هانت، 2017). واکا واکا با همگرایی علم خورشیدی، مهندسی مکانیک، مخابرات، سرمایه گذاری و طراحی تفکر به منظور ایجاد ابزارهای دستی ارزان قیمت ایجاد شده که یک واکا واکای نور LED با قدرت خورشیدی ارائه کرده که نه تنها نور الکتریکی برای مردم ارائه کرده، بلکه امکان برقراری ارتباط با دنیای خارج با شارژ تلفن های سلولی را فراهم می سازد. آب آشامیدنی پاک یک منبع حیاتی بوده که برای بیش از 5/1 میلیون نفر در سراسر جهان آب عرضه می کند. آب مهندسی معماری، فیزیک و مترولوژی را به منظور ایجاد برج های آبی فراهم ساخته که آب پاک را هر روزه در نواحی بسیار خشک اتیوپی جمع آوری می کند (لی و لایم، 2018). همه گیری فعلی کووید 19 دارای نقش حیاتی بوده که CI می تواند برای مدیریت بحران ایفاء کند. CI می تواند در مدیریت اثرات مخرب تعطیلی شخصی، اقتصادی و اجتماعی ارزشمند باشد (بلو، 2020). نقش CI برای استراتژی های سازمانی، به ویژه در زمان بحران، الگوی جدیدی از نوآوری پایدار برای مدیریت اضطراری با چابکی و تاب آوری ارائه می کند (دیموند – هاریمان، 2020).
این مطالعه هم به صورت تئوری و هم عملی به نوآوری کمک می کند. برای کمک به منابع نوآوری، ما مفهوم جدید CI را ارائه کردیم که نیروهای اصلی که قادر به توسعه اکوسیستم های مبتنی بر پلت فرم است، ساختار CI به عنوان اکوسیستم خودمختار خودگردان در نظر گرفته شده و چرخه عمر بسیار متفاوتی (از نوآوری معمول) داشته و روابطی با دیگر استراتژی های نوآوری پایدار دارد. این مطالعه سهم عملی به بینش های جدید برای توسعه چابکی سازمانی از طریق Cl به عنوان صلاحیت رقابتی در عصر دیجیتال دارد. شاید، برجسته ترین سهم عملی مطالعه ما این است که چگونه Cl می تواند به مدیریت چالش کووید 19 کمک کند. تست تقاضا، ردیابی تماس فناوری محور بیماران مبتلا، جداسازی موثر افراد آسیب پذیر، حفاظت از پاسخ دهندگان اول، توسعه سهولت و واکسن ها، مقابله با زنجیره تامین و چالش های اقتصادی و بازگشایی اقتصادی) و آماده سازی یک جهان بعد از پاندمی و آینده صورت گرفت.
بقیه این مقاله به صورت زیر سازماندهی شد. در بحش بعد، ما یک چارچوب نظری Cl را ارائه کردیم که شامل بررسی عصر دیجیتال با ظهور انقلاب صنعتی چهارم و تحولات دیجیتال بوده که ضرورت نوآوری پایدار را ایجاد می کند. سپس، ما مفهوم Cl از جمله تکامل نوآوری، ساختار Cl و چرخه عمر Cl را در عصر دیجیتال را ارائه کردیم. اهمیت Cl در مدیریت بحران همه گیری کووید 19 با تمرکز بر روی نقش Cl در دوره بعد از همه گیری مورد بررسی قرار گرفت. در بخش بعد به بحث در رابطه با چارچوبی برای استراتژی های مختلف برای نوآوری پایدار و روابط آن ها خواهیم پرداخت. این مقاله با ارائه خلاصه ای از مطالعه، کمک های نظری و عملی Cl برای پایداری سازمانی، بررسی محدودیت های مطالعه و نیازهای تحقیقاتی آینده به پایان خواهد رسید.
2. چارچوب نظری CI
سابقه انسان می تواند به عنوان مجموعه ای از نوآوری ها مشخص شود. انسان ها در تلاش به منظور جستجوی شیوه هایی برای بهبود کیفیت زندگی، از عصر جمع آوری شکار تا اقتصاد کشاورزی، عصر صنعتی، عصر اطلاعات و اقتصاد دانش فعلی بوده اند (لی، 2018). هر نوآوری در ابتدا همانطور که در صنعت خودرو سازی، تولید کامپیوتر شخصی، تلفن هوشمند و غیره رخ داد، یک تغییر اساسی ایجاد می کند. تعداد تولید کنندگان ابتدا به صورت پیوسته افزایش یافته و سپس با ادغام منبع ارزش، به سرعت افت پیدا خواهد کرد (بوگین، کاتلین، هایر و ویلمورت، 2018). بنابراین، هنگامی که تغییر جدیدی در حال عملیاتی شدن است، یک دوره تعادل نسبتا آرام تنها برای ایجاد نوآوری های جدید برتر از نوآوری های قبلی رخ خواهد داد (سیبل، 2019). همانطور که توسط چهار انقلاب اصلی مشاهده شد (کشاورزی، صنعت، اطلاعات و دیجیتال)، فراوانی، سرعت و مقدار تاثیر چنین اختلالاتی در حال افزایش است (بوگین و وتزل،2019، لی و لایم، 2018).
هر سازمانی، صرفنظر از اندازه و هدف آن، دارای زنجیره ای از فعالیت ها به منظور ایجاد ارزش افزوده است. هدف اصلی نوآوری، جستجوی رویکردهای موثر به منظور بهبود زنجیره ارزش برای سازمان ها و ذینفعان آن هاست (فریمان، 2004، هاریسون و فریمان، 2017). منابع نوآوری دارای سنت غنی مبتنی بر تحقیقات گسترده ای بوده که در طول سال ها انجام شده است (آندر و کاپور، 2010، کاریلو، دروهل و هوسان، 2015، چسبرگ، 2003، چسبرگ و بروک، 2014، چسبرگ، راینر و مک دونالد، 2015، کوهن و لوینتال، 1990، کروسون و آپیدان، 2010، اتیل، 2006، گوبل، 2014، لی و لایم، 2018، مارچ، 1991، تاپسکوت، 2006، وان هیپل، 2017). به این ترتیب، ما در اینجا به بررسی منابع نوآوری نمی پردازیم. با این حال، باید اشاره کرد که در سال های اخیر، سرعت نوآوری به دلیل تحولات سریع در فناوری، علوم، تحولات دیجیتال سازمان ها، تاثیر ترکیبی افزایش پیچیدگی زنجیره های ارزش جهانی گسترده و بحران همه گیری اخیر کووید 19 بسیار ناامید کننده بوده است (بلو، 2020، ایپ، 2020، استول، 2020، اریلا ویسل، 2020). بنابراین، نوآوری به یک ضرورت برای پایداری سازمانی تبدیل شده و اهمیت بالایی در طول بحران همه گیری فعلی دارد (استول، 2020). با این وجود، انجام سریع و صحیح کارها در سازمان ها کار ساده و راحتی نیست. در این بخش، ما به بحث درباره ظهور CI در عصر دیجیتال، تکامل نوآوری، ساختار CI و چرخه عمر CI می پردازیم.
2.1: عصر دیجیتال و نوآوری پایدار
امروزه ما در عصر دیجیتال زندگی می کنیم که اغلب به عنوان عصر انقلاب صنعت چهارم (IR4) یا تحولات دیجیتال توصیف می شود. مفهوم IR4 از آلمان برای توسعه تولید هوشمند گرفته شده است. هسته IR4، همگرایی فناوری های پیشرفته برای اتصال سایبری سیستم های فیزیکی و کنترل خودکار فرایندهای تولید است (Wc، 2016، سولابر، 2019). از زمان معرفی IR4 به عنوان موضوح مورد بحث اصلی در مجمع اقتصادی داوس (2016)، مفهوم آن به سرعت در سراسر جهان گسترش یافت و به عنوان ابزار نوآوری پایدار توسط همه انواع صنایع، دولت ها و سازمان های غیرانتفاعی مورد استقبال قرار گرفت.
با محبوبیت IR4، بسیاری آن را مترادف با DT می دانند. با این حال، این دو مفهوم از دو جنبه با هم متفاوت است. اول، محرکان اصلی IR4، تکنولوژی است (ایکالابر، 2019)، در حالی که DT مبتنی بر همگرایی نه تنها فناوری های پیشرفته، بلکه ایده ها و استراتژی هاست. دوم، هدف اصلی IR4، بهبود کارایی و اثربخشی زنجیره ارزش سازمان هاست. با این حال، DT دارای هدف گسترده تر و بالاتری نه تنها برای خلق ارزش بیشتر در سازمان، بلکه برای هدف مشترک ذینفعان است (فریمان، 2004، هاریسون و فریمان، 2017، لی و تریمی، 2018، میلس، 2012).
DT تنها دیجیتالی شدن نیست بلکه فرایند بهبود سیستم های موجود با کاربرد فناوری های دیجیتال پیشرفته است. DT مستلزم بازآفرینی اساسی شیوه کارهای انجام شده توسط افراد، سازمان ها، دولت ها و جامعه است (گریفین، 2019). DT نه تنها توسط فناوری های پیشرفته ایجاد می شود، بلکه باعث ایجاد اهداف مشترک (گامر، 2011، بری، اشنایدر و لاوری، 2019) با استراتژی های همگرا و ایده های خلاقانه نیز می شود. DT به توسعه سیستم های خودکار، شبکه های اجتماعی (ایبموف، 2008) و سیستم های هوشمند با قدرت AI (مانند خانه های هوشمند، زیرساخت، شهرها و کشورها) نیز کمک می کند (روگرز، 2016). این تحولات قادر به ایجاد هوش محیطی و پارادیام همه چیز هوشمند خواهد بود (استراک، چارتیوس، کاپتین، بوهلن، 2010). DT به سازمان ها در زمینه توسعه زنجیره های ارزش جهانی با اتصال، چابکی، انعطاف پذیری و قابلیت های پویا کمک کرده که همه این ها برای پایداری شرکت های تجاری در عصر فوریت، ضروری است (اسمت و کیکان، 2018). DT دولت ها و نهادهای غیرانتفاعی را قادر به تبدیل شدن به نهادهای دیجیتال هوشمند با خدمات الکترونیکی اجتماعی و انسانی، سیستم های مشارکت شهروندی، پلیس و غیره خواهد ساخت (لی و ترایم، 2018). هر دوی IR4 و DT انگیزه ای برای توسعه CI فراهم می سازند.
2.2: نوآوری همگرا (CI)
در این مقاله، ما CI را به عنوان استراتژی نوآوری پایدار با اکوسیستم مستقل آن در عصر دیجیتال متلاطم پیشنهاد کردیم. CI می تواند به سازمان ها در اجرای استراتژی های هوشمند برای خلق ارزش با چابکی حتی در زمان بی سابقه همه گیری فعلی کووید 19 کمک کند.
2.2.1: تکامل نوآوری
مفهوم و شیوه نوآوری در طول تاریخ تکامل پیدا کرده و دارای فازها و مراحل مختلفی است. هر فاز متوالی نوآوری مبتنی بر دانش انباشته و یادگیری مراحل قبلی است، بنابراین سرعت و دامنه نوآوری در فاز جدید را تسریع می بخشد. به عنوان مثال، در حالی که 15 سال بعد از همه گیری آنفولانزای اسپانیایی (1920 – 1918) به منظور کشف ویروس زمان برد (در سال 1933)، کشف ویروس کووید 19 تنها چند هفته طول کشید.
مراحل اصلی تکامل نوآوری 1) نوآوری بسته (متمرکز بر تحقیق و توسعه، حفاظت شده به عنوان منبع مزیت رقابتی)، 2) نوآوری مشارکتی (همکاری با سازمان های شریک به منظور ایجاد زنجیره های ارزش جهانی در قالب اتحاد استراتژیک، سرمایه گذاری های مشترک، توافق نامه های صدور مجوز فناوری و مشارکت در بازار)، 3) نوآوری باز (جستجو برای منابع جدید ایده های نوآوری با استفاده از هوش جمعی و منابع باز)، 4) نوآوری مشارکتی (مشارکت سازمان هایی که سهم مشابهی در اهداف اساسی دارند و با همکاری هم به خلق ارزش با قابلیت های اصلی جهانی برای زنجیره ارزش مشارکت دارند) و 5) نوآوری همگرا (ادغام اهدا، ایده ها و تجارب به ظاهر غیرمرتبط از همه انواع منابع خارجی از جمله سازمان ها و مردم از صنایع و کشورهای مختلف که اهداف ذینفعان آن ها مشترک است (فرامان، 2004) و برای منافع بیشتر (اولدوین، 2016، هانل، 2017، لی و لایم، 2018، لیی و اولسون، 2010). CI دارای قدرت کوآنتومی بوده که از توانایی ادغام نقاط قوت عناصر نوآورانه مختلف، به صورت افزایشی (افقی) و چشمگیر (عمودی) حاصل شده که در شکل 1 نشان داده شده است.
2.2.2: ساختار CI
در محیط کسب و کار جهانی فوق رقابتی، پایداری سازمان ها وابسته به چابکی، قابلیت سازگاری و تاب آوری آن ها دارد (ایسی، 2014، وان بریل و همکاران، 2019). هدف اصلی CI، حمایت از چنین رقابت سازمانی است که نشان دهنده عناصر کلیدی CI و اکوسیستم نوآوری خودگردان است که ساختاری مشابه شبکه عنکبوت با چندین لایه دارد که هر لایه دارای عملکردهای خاصی است (درست مانند یک بخش ابزاری در یک ارکستر) و همه لایه ها به هم متصل و هماهنگ بوده و با هم به صورت هماهنگ به منظور تولید نتایج قدرتمند و نوآورانه کار می کنند. ساختار اکوسیستم به صورت زیر می باشد:
لایه 1 نقطه تماس مستقیم با نیروهای بازار از جمله مشتریان، رقباء، شرایط بازار (مانند شرایط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و زیست محیطی) و تحولات تکنولوژیکی است. این لایه از شبکه ای از سنسورهای هوشمند تشکیل شده که می تواند شرایط و حرکات را در بازار مشخص کند. داده های جمع آوری شده توسط سنسورها در زمان واقعی برای آنالیز داده کلان انتقال می یابد. اطلاعات مهم استخراج شده توسط سیستم تحلیل داده به سمت سیستم تصمیم گیری خودکار حرکت کرده که توسط یادگیری ماشینی، فناوری اطلاعات و دیگر فناوری های دیجیتال حمایت شده و منجر به اجرای فوری اقدامات لازم خواهد شد. همکاری مرتبه بالاتر یا مسائل تصمیم گیری به لایه 2 و بالاتر ارسال می شود.
لایه 2 دارای مجموعه ای از سیستم های فرعی نوآورانه به هم مرتبط مانند تحقیق و توسعه داخلی، اتصال و توسعه برای منابع خارجی، همکاری شبکه ها با سازمان های شریک و ذینفعان دیگر (مانند مشتریان، جوامع و دولت ها) و سیستم های منبع باز (مانند نوآوری باز، منابع عمومی و منابع شلوغ) است. این سیستم های فرعی متصل به سیستم فیلتر ضمنی سازمان ها بوده که ایده ها را از منابع مختلف از جمله منابعی که از لایه 1 بر اساس قابلیت ها و استراتژی های سازمانی انتقال یافته اند، فراواری و ارزیابی می کند.
5.1: تاثیر و سهم مطالعه
نوآوری اغلب به عنوان مترادف با کاربرد فناوری های پیچیده در نظر گرفته شده که فرایند خلق ارزش موجود را مختل می سازد. با این حال، از آنجا که جامعه جهانی در حال یادگیری مهم ترین دروس بحران جهانی فعلی کروناویروس است، نوآوری محصول فوریت به شمار می رود. بسیاری از سازمان ها، صرفنظر از اندازه، هدف یا مکان آن ها، هرگز چنین احساس اضطرار یا فوریتی را برای ارائه راه حل های مقابله با ویروس و اختلالات اقتصادی و اجتماعی گسترده ای که در حال حاضر به وجود آمده را مشاهده نکردند (آلیوند – هلمان، 2020). علاوه بر این، نوآوری، به ویژه در زمان بحران نه تنها نیازمند هوش جمعی برای دستیابی به اهداف مشترک است، بلکه نیازمند تلاش های مشارکتی برای همگرایی ایده های مختلف با سرعت و حداکثر بازدارندگی است (بولو و همکاران، 2020). این مقاله در زمان بحران ارائه شده که مفهوم CI، یک رویکرد نوآورانه جدید را ذکر کرده که ایده ها و استراتژی های جدیدی را برای خلق ارزش و فراتر از آن با هم ادغام کرده و با اکوسیستم مستقل خود اقدام به تغییر محیط در زمان واقعی (با حمایت فناوری های دیجیتال) برای تصمیم گیری در صورت تقاضا کردند. CI از مردم، سازمان ها و نهادهای دیگر با انجام کارهای مناسب حمایت می کند. بنابراین، CI یک رویکرد نوآورانه پایدار نوظهور و جدید برای سازمان ها در عصر دیجیتال است.
این مطالعه به صورت نظری و عملی به چندین شیوه به نوآوری کمک کرده است. اول، ما نحوه تغییر نیروی بازار در عصر IR4 و DT به ویژه در این دوره بی سابقه همه گیری جهانی بیماری را بررسی کردیم و مشخص کردیم که نوآوری پایدار برای کسب موفقیت سازمان ها و رفاه مردم در این دوران ضروری است. دوم، به بررسی قدرت همگرایی برای خلق ارزش برای مردم، سازمان ها، دولت ها و جامعه پرداختیم. اقتصاد همگرایی، فرایند ادغام خلاقانه اشیاء، فناوری ها، ایده ها و استراتژی ها می تواند نیروی کوآنومی ایجاد کند که بسیار بزرگتر از اقتصاد مقیاس و اقتصاد شبکه است. سوم، ما به ارائه مفهوم و ساختار CI به عنوان اکوسیستم خودگردان برای خلق ارزش و فراتر از آن پرداختیم. هسته اصلی اکوسیستم آن بوده که توسط فناوری های دیجیتال پیشرفته مانند هوش مصنوعی، فناوری اطلاعات، تحلیل داده کلان و VR/AR ایجاد شده و قادر به سنجش قابلیت های آن برای پویایی نیروهای بازار و انتقال اطلاعات حیاتی برای تصمیم گیری مستقل است. ما پیشنهاد دادیم که منحنی S چرخه عمر متفاوت از چرخه عمر نوآورانه معمولی است. منحنی S مربوط به CI در عصر دیجیتال کوتاه تر بوده و منحنی S جدید ممکن است بعد از مجموعه ای از حرکات رو به بالای ناپیوسته که توسط فناوری های جدید ایجاد می شود، شروع گردد. چهارم، به بحث در رابطه با تفاوت ها و روابط میان استراتژی های نوآورانه پایدار مختلف برای سه هدف اساسی، از یافتن راه حل های جدید برای مشکلات موجود تا تعریف مجدد نیازهای موجود و یافتن راه حل هایی برای آن ها تا شناسایی نیازهای جدید و یافتن راه حل هایی برای آن ها پرداختیم. معتقدیم که این چشم اندازهای جدید به منابع نوآوری و ارائه بینش های جدید برای عملکرد مدیران در ایجاد استراتژی برای تدوین تلاش هایی در زمینه نوآوری پایدار کمک کند. سهم مهم دیگر این مقاله، بیان عملکردها و قابلیت های CI برای مقابله با همه گیری جهانی کووید 19 است. اعتقاد ما بر این است که این مقاله اولین مطالعه صورت گرفته بوده که نشان می دهد چگونه نوآوری همگرا می تواند سلاح اصلی برای مدیریت شرایط اضطراری جهانی مانند بحران های همه گیری بیماری ها باشد.
52: محدودیت ها و تحقیقات آینده
این مطالعه دارای برخی محدودیت هاست. اول، ایده مفهومی و ساختار CI پیشنهاد شده در این مقاله نیازمند تحقیقات تجربی برای کاربردهای عملی آن است. با این حال، توسعه نیروهای بازار، به ویژه سرعت تحولات در فناوری های جدید، سریع و پیچیده است. در این راستا، مطالعه ما ممکن است تاحدودی به نظر آینده نگرانه باشد. معتقدیم که هدف نهایی نوآوری ایجاد یک آینده هوشمند بوده و این کار نیازمند رویکردهای جدیدی است که باید اعمال شود. دوم، موضوع نوآوری پایدار یک موضوع کاملا گسترده و انتزاعی است. متعاقبا، CI پیشنهادی ما و ارتباط آن با دیگر استراتژی های نوآورانه نیز انتزاعی است. با این حال، در محیط پویای امروزی، چنین انتزاعی به منظور درک اهمیت استراتژیک نوآوری پایدار برای سازمان ها در عصر دیجیتال ضروری است. این محدودیت ها فرصت های تحقیقاتی را در آینده ایجاد می کند.