ترجمه مقاله تجارب اکتشافی: نمایان شدن سریع واقعیت های هیجانی
تجارب اکتشافی: نمایان شدن سریع واقعیت های هیجانی
تکنیک هایی برای تجارب اکتشافی: سلب نشانه بیماری
راه کار اصلی برای سلب نشانه
- درمان جو را برای تجربه قرار گرفتن در یک موقعیت واقعی برانگیزانید که در آن موقعیت، نشانه بیماری به صورت واضح و بارز رخ می دهد- چه از طریق بیاد آوردن و چه با تصور نمودن قرار گرفتن در میان چنین موقعیتی یا از طریق تمرکز نمودن بر یک رخداد به موقع و بلادرنگ آن نشانه در طول جلسه این کار را انجام دهید. (این وضعیت مشارکت است. در هر موقعیتی که در آن نشانه بیماری رخ می دهد، موقعیت پرو سیمپتوم بکار گرفته می شود و به این صورت، برای ایجاد تجربه آگاهانه، این روش از همه بیشتر در دسترس خواهد بود.)
- درمان جو را برای بدون نشانه بیماری بودن در این موقعیت راهنمایی نمایید. سبک های برانگیختن و به فعالیت واداشتن متفاوت زیادی را می توان بکار برد. به عنوان مثال، "آیا تمایل دارید، بفهمید اگر این نشانه بیماری را احساس نکنید، به آن فکر نکنید یا انجامش ندهید، در این موقعیت چه چیزی را تجربه می کنید. منحصراً از طریق تخیل، چه چیزی را تجربه می کنید اگر (این نشانه بیماری) رخ ندهد."
از برانگیختن های واضح واقعی استفاده نمایید. "به سمت اتاق قدم بر می دارید، برادر خود را می بینید- و اگر عیناً در آنجا اضطرابی وجود نداشته نباشد- دستان شما خشک باقی می مانند، تنفس، راحت صورت می گیرد- ببینید، کم کم چه چیزی را تجربه می کنید".
اگر نسبت به انجام این تمرین، مقاومت ایجاد شود و مانع انجام تمرین شود، از نسخه "گسسته دوگانه[2]" استفاده نمایید: از درمان جو بخواهید، خودش را بدون آن نشانه در صفحه نمایش یک فیلم تصور کند. تقریبا همیشه این کار برای درمان جو، قابل تحمل است و تمرین پیش می رود.
- توجه درمان جو را به تاثیرات ناخواسته بدون نشانه بیماری بودن هدایت نمایید.
"و همانطور که با تنفس راحت و دستان خشک، به برادرتان نگاه می کنید، هم چنین توجه داشته باشید، در کنار آن، بدون اضطراب بودن، چقدر ممکن است حس بهتری را ایجاد نماید، حال شاید چیز ناخوشایند یا ناخواسته ای هم وجود داشته باشد که در حال حاضر برای شما به طور ناگهانی ظاهر شود، تعامل شما با برادرتان چطور پیش می رود یا در آنجا با او چه احساسی دارید، بدون اینکه هیچ اضطرابی رخ دهد." سماجت بورزید! "چنانچه شما بدون اضطراب باشید، و برادرتان آنجا باشد، در عوض چه احساسی در شما شکل می گیرد؟ یا بگویید یا انجامش دهید؟"
- اگر یک تجربه ناخواسته پدید آید، درمان جو را به تفصیل کامل آن دعوت نموده و بعد آن را به درمان جو بازتاب نمایید. "لذا، اگر هیچ اضطرابی را حس نمی کنید، آنگاه اتفاقی که می افتد این حس بسیار ناخواسته خشم قوی نسبت به اوست." این حالت، نمایان شدن جزئی اولیه است و شناسایی واقعیت هیجانی پروسیمپتوم درمان جو است (اضطراب درمان جو برای اینکه احساس خشم نکند، ضروری است). آنگاه، عمیق سازی و باز کردن بیشتر به دنبال آن می آید. خشم در مورد چیست؟ به طور ویژه، چه چیزی احساس خشم کردن را بسیار ناخوشایند و خطرناک می سازد؟ چه چیزی ممکن است رخ دهد؟ و غیره.
- اگر هیچ تجربه ناخواسته ای با وجود بررسی اجمالی آزمایشی پیوسته مشارکتی کامل از سوی درمان جو پدید نیاید، این حالت را به عنوان نشانه ای در نظر بگیرید که ممکن است این نشانه، بی فایده یا بی اثر باشد. به دنبال نمودن مسیر اکتشاف موثر برای نشانه بی فایده ادامه دهید (4# صفحع 8) که در صفحه 25 به صورت تکنیک مرحله دو توصیف شده است.
اشکال دیگر سلب نشانه بیماری
- یک سنجش ضد نشانه را تعیین نمایید (همانند نحوه پاسخ دهی سازنده به همسر یا یک برنامه برای به تاخیر نیانداختن یک وظیفه خاص) با علم به اینکه psp[3] درمان جو، مانع آن خواهد شد، و آنگاه از رخداد ممانعت، برای استنباط psp موثر و کارا استفاده نمایید.
- به نشانه ای که درمان جو به آن وابسته است، به صورت یک واقعیت هیجانی اساسی ماندگار کشف شده بنگرید (همانند "من هیچ جا امنیت ندارم"). فرض کنید، درمان جو در این نسخه از واقعیت برای یک هدف، باز هم به طور عمیق تر متوقف بماند. برای کشف این هدف، سلب نسخه کلی واقعیت را انجام دهید.
نمونه موردی: سلب نشانه خود ارزشمندی پایین
درمان جو: زنی که اخیرا سطح جدیدی از به رسمیت شناسی حرفه ای را به عنوان یک ایفا کننده دریافت نموده است و از آن زمان دچار خودگویی پیوسته شده است که خودش را به "نالایق بودن" و "غاصب" بودن متهم می نماید.
سه وضعیت پروسیمپتوم کشف شده از طریق سلب نشانه بیماری تکراری
سلب نشانه بیماری 1#: درمانگر، درمان جو را به تصور نمودن این مساله بر می انگیزاند که "فرض می کنیم، حقیقت داشته باشد که شما به قدر کافی خوب هستید " که شایسته ترفیعاتی باشید که موفقیت فعلی تان، آنها را بهمراه داشته است. نتیجه: اشکهای آنی و نمایان شدن غم به شدت دردناک. برای استنباط بیشتر، درمانگر بعدا می پرسد "آیا منظورتان این است اگر اکنون به عنوان مستعد، باهوش، ارزشمند برای کل این توجهات به رسمیت شناخته شوید- پس یعنی همه اینها خواهید بود؟" درمان جو با ناراحتی می گرید و پاسخ می دهد "بله- این واقعا دردناک است. به این دلیل که من واقعا به .... لطمه می زنم ،نمی دانم اگر اینطور باشد، حس می کنم، دارم وقتم را تلف می کنم، یا چیزی مثل اینکه احساس می کنم ،این ترفیع بسیار ناعادلانه است." در این تجربه اکتشافی، دو حقیقت هیجانی متفاوت (دو موقعیت پروسیمپتوم) با بدون تنزل ارزش شخصی درمان جو نمایان شده است: او هم نسبت به دهه های متمادی تلف شده عمر خود، احساس تاسف عمیقا دردناکی دارد و هم یک حس عمیق مشوش کننده بی عدالتی را در زندگی خود برای بروز این رخداد تجربه می کند. هر دو رنج با تحقیر و تنزل ارزش خودش محو می شوند که چرا برخورداری از تنزل ارزش شخصی ضروری است.
سلب نشانه 2#: درمانگر: "به این ترتیب، به والدین خود یا شاید بیشتر به مادرتان نگاه کنید. و همانطور که به او نگاه می کنید، می خواهم شما- به یک حس واقعی برسید که برای پیوندتان با او رخ می دهد، همانطور که واقعا هست-حس ارتباط شما با او، همانطور که هست- به همان صورت تصور کنید- شما موفق، معروف و تصدیق شده هستید؛ واقعا خودتان را متقاعد نمایید که با استعداد و باهوش هستید-"
درمان جو: این کار صورت گرفت- پیوندم با او برقرار شد- او بیشتر خرد می شود. [می خندد.] حس این رو دارم که او در حال خرد شدن است، گویی "زن به طرز غیر قابل باوری در حال خرد شدن است."
درمانگر: بسیار خوب. به این کار ادامه دهید. ببینید آیا می توانید اجازه دهید این اتفاق بیفتد.
درمان جو: او، او – آره، او خیلی خرد می شود.
درمانگر: هوم – به لحاظ بصری، خیلی کوچک می شود. (درمان جو: بله). درمانگر: حس شما راجع به ارتباط با او چیست- آیا با انجام این کار، حستان تغییر پیدا می کند؟
درمان جو: امم- او به نوعی، بخشی از این محیط می شود- به نوعی یکی از متعلقات روی این محیط می شود.
این اتفاق، کشف یک موقعیت است که در آن تنزل ارزش شخصی لازم است زیرا به طور موثر، شخص را در واقعیت اشتراک گذاری شده با مادر نگه می دارد و مانع از دست دادن دلبستگی اصلی اش با مادر می شود.
تکلیف بین جلسه ای تلفیق
تشخیص به موقع (استفاده از نشانه بیماری به عنوان یک علامت): "هر زمان که شما به افکار نلایق بودن یا غاصب بودن توجه می کنید، اکنون آنها، علامت شما برای یادآوری این حس ها، درست پس از آن هستند و واقعا این دو مسیر گسترده را حس می کنید، این مهم است که خود را به عنوان یک فرد مستعد نمی پذیرید: [نوشته شده روی کارتکس] این مساله بسیار رنج آور است که احساس بی عدالتی و تلف کردن سال های متمادی از عمر خود را دارید؛ و من نمی خواهم مادرم، خرد شود و در حاشیه زندگی ام قرار داشته باشد. من نباید هیچ یک از این احساسات را داشته باشم اگر فقط فکر کنم، با استعداد نیستم.