ترجمه مقاله حسابداری انرژی
اگرچه طبیعت US خود را احیاء می کند و خود را با تغییرات زیست محیطی هماهنگ می سازد، ولی گفته می شود که اخیرا از نظر اکولوژیکی دچار کمبود شده است [16]. با این حال، حسابداری اکولوژیکی محرک مسائل پایداری زیست محیطی جدی است. در مطالعات قبلی، توسعه اقتصادی، مصرف زیاد انرژی بویژه سوختهای تجدیدناپذیر و رشد جمعیت بویژه در آمریکا در بین عواملی هستند که مسئول آلودگی زیست محیطی می باشند [19-17]. بنابراین، سیاست تجارت کنونی دولت آمریکا بحث زیادی را پیرامون پایداری زیست محیطی و اقتصادی کشور باعث شده است. وقوع تغییرات در پروتکل تجارت آمریکا همچون توافقنامه تجارت آزاد آمریکا (NAFTA) و اعمال تحریم های تجاری بر شرکای تجاری، بر دینامیک کیفیت زیست محیطی تاثیر خواهد گذاشت. برای مثال، در زمینه محدودکردن فعالیت های تجاری خود با چین، پیشنهاد می دهد که بخش اعظم کالاهای وارداتی در داخل تولید خواهند شد، و بنابراین فعالیت های اقتصادی و در نتیجه آلودگی افزایش خواهد یافت. علاوه بر دینامیک سیاست تجاری کشور، موج مصرف انرژی تجدیدپذیر در آمریکا (18% ترکیب توان) عامل دیگری است که بر اکولوژی تاثیر می گذارد. این عوامل به افت ظرفیت زیستی کشور مربوط می باشند. با توجه به انگیزه بالا، این تحقیق به بررسی تاثیر دینامیک مصرف انرژی تجدیدپذیر، رشد اقتصادی، ظرفیت زیستی و سیاست تجاری بر اثر اکولوژیکی آمریکا می پردازد. برای اجرای این تحقیق، مجموعه داده های 1985Q1- 2014Q4 استفاده گردید.
دانلود مقالات ترجمه شده حسابداری
بدنبال تحقیق واکرناگل و ریز [15] درباره ضرورت کاهش تاثیر انسان بر محیط زیست، استفاده از ردپای اکولوژیکی برای ارزیابی پایداری، به طرفداران محیط زیست مربوط است. مطالعات قبلی، از ردپای اکولوژیکی بعنوان نماینده کیفیت زیست محیطی استفاده کرده اند. در تحقیق اخیر که به بررسی نقش رشد اقتصادی بر تخریب زیست محیطی در کشورهای تازه صنعتی پرداخته است، دستک و سارکودی [21] از ردپای اکولوژیکی به جای CO2 بعنوان نماینده کیفیت محیط زیست و برای ارزیابی فرضیه منحنی محیط زیست کوزنتس (EKC) استفاده کردند. اگرچه عوامل دیگر همچون مصرف انرژی، توسعه مالی همراه با تولید ناخالص داخلی (GDP) مدنظر قرار گرفتند، این تحقیق به هنگام اعتبارسنجی فرضیه EKC رابطه Uشکل معکوسی بین GDP و ردپای اکولوژیکی یافت. بنابراین فرضیه EKC تایید شد. المولایی و همکارانش [23] از ردپای اکولوژیکی به جای تخریب زیست محیطی جهت بررسی فرضیه EKC در 93 کشور استفاده کردند. در این مورد، اعتبار EKC با افزایش رشد GDP افزایش یافته و نشان می دهد که ریسک تخریب زیست محیطی برای کشورهای کم درآمد زیاد می باشد. نتایج نشان می دهند که کشورهای کم درآمد مجهز به فناوریهای نیستند که بازده انرژی، کارآمدی انرژی و انرژی قابل تجدید را بهبود بخشند، بنابراین رشد اقتصادی پایینی را تجربه می کنند (رشد GDP پایین). درحالیکه رابطه ردپای اکولوژیکی و پایداری صنایع گردشگری توسط سیچلیس بررسی شد [24]، تحقیق مشابه برای 144 کشور و توسط اؤزتورک و همکارانش بررسی گردید [25]. نتایج، رابطه منفی بین ردپای اکولوژیکی و رشد GDP از گردشگری، مصرف انرژی، بازبودن به تجارت و شهرسازی نشان می دهند. فرضیه EKC در کشورهای پردرآمد و با درآمد متوسط مجدد تایید شد. بابو و همکارانش [26]، مصرف غذا، حمل و نقل و مصرف کالاهای تولیدی را بعنوان محرک های فرضیه EKC در 19 شهر ساحلی مدیترانه ای (CMC) یافتند. این تحقیق به طور تجربی نشان می دهد که تفاوت در ردپای اکولوژیکی 19 شهر به عوامل اجتماعی اقتصادی مربوط می باشند و شامل درآمد قابل عرضه، زیرساخت و عادات فرهنگی می باشند.
بعلاوه، یو [28] با شناسایی اهمیت توسعه پایدار اکولوژی منطقه و سیستم اقتصادی چین، از تحلیل فضایی برای بررسی عرضه و تقاضای ظرفیت اقتصادی منطقه شمال غرب کشور استفاده نمود. این تحقیق، اثرات ناهمگونی فضایی بر ظرفیت عرضه منطقه شمال غرب را نشان می دهد. اولا، موید افت در ظرفیت زیستی عرضه منطقه شرق تا بخش میانی و سپس افزایش از منطقه میانی به غرب می باشد. دوما، کمبود اکولوژیکی در سطوح استانی و بخشی زیاد می باشد. سوما، نشان می دهد که ظرفیت زیستی عرضه به وسیله تراکم جمعیت و شدت بهره برداری انسانی تعیین می گردد بعلاوه، لیو و همکارانش [29]، و کیسینگر و ریز [30]، رابطه ظرفیت اکولوژیکی و فعالیت های مختلف انسانی را در چین و آمریکا نشان می دهد در حالیکه لیو و همکارانش [29] به عدم تعادل ظرفیت اکولوژیکی عرضه- تقاضای چین اشاره دارند، تاثیر واردات منابع تجدیدپذیر آمریکا بر منطقه اکوسیستم بررسی شدند [30].
این مقاله با ارزیابی نقش مصرف انرژی تجدیدپذیر و سیاست تجارت بر ردپای اکولوژیکی- معیار ارزیابی تخریب زیست محیطی در آمریکا- در آثار مشارکت دارد. اگرچه فناوریهای انرژی تجدیدپذیر در آمریکا نویدبخش می باشند، درباره نقش ان بعنوان عامل محدودکننده در تخریب زیست محیطی سوخت فسیلی مشخص نیست- در بین دینامیک های سیاست تجاری کنونی. بنابراین، درک نقش محوری مصرف انرژی و سیاست تجاری بر تخریب زیست محیطی مهم می باشد. یافته های این مقاله اعمال فشار رو به بالا یا پایین بر تخریب زیست محیطی آمریکا توسط ترکیب مصرف انرژی تجدیدپذیر، رشد اقتصادی، ظرفیت زیستی و اعمال سیاست تجاری را نشان می دهد. تودا و یاماموتو با استفاده از ARDL و روش برآورد [31] این فرضیه را تست می کنند که تمام موارد قابل دسترس باید ادغام شوند. بعلاوه، مقادیر بحرانی کریپفانز و اشنایدر [32] و مقادیر p تقریبی برای بررسی دقت تست کرانداری آزمون هم انباشتگی اعمال می شوند.
ادامه این مقاله به شرح زیر است: بخش 2 به روشهای تجربی و مواد می پردازد؛ یافته های تجربی در بخش 3 گزارش شده اند؛ بخش 4 بحثی درباره نتایج ارائه کرده و بخش 5 به ارائه نتایج تحقیق می پردازد
2. مواد و داده ها
1.2 داده ها
از داده های 1985Q1- 2014Q4 برای بررسی اثرات دینامیک انرژی تجدیدپذیر و سیاست تجارت بر کیفیت زیست محیطی ارزیابی شده آمریکا توسط ردپای اکولوژیکی استفاده می کنیم. برای دستیابی به این هدف، مجموعه داده ما شامل متغیرهایی همچون انرژی تجدیدپذیر، سیاست تجارت، تولیدناخالص داخلی (GDP) بازاء سرانه در USD ثابت 2010، ردپای اکولوژیکی سرانه، و ظرفیت زیستی می باشد. تخریب زیست محیطی توسط ردپای اکولوژیکی نشان داده می شود، درحالیکه ظرفیت زیستی نماینده پایداری زیست محیطی می باشد. انرژی تجدیدپذیر سهمی از موارد تجدیدپذیر عرضه انرژی اولیه کلی می باشد. GDP نماینده رشد اقتصادی است، درحالیکه سیاست تجاری، شاخص مقررات و قراردادهایی است که واردات و صادرات کشورهای خارجی و یا به کشورهای خارجی را کنترل می کند. بویژه، متغیر سیاست تجاری مورد بررسی در این تحقیق، نماینده ای برای عدم قطعیت در سیاست تجاری آمریکا می باشد که توسط الولا استفاده شده است [5]. با هدف پایدارسازی واریانس و تضمین تفاسیر اقتصادی شفاف برحسب الاستیسیته ها، از الگوریتم طبیعی تمام متغیرها استفاده می کنیم.
2.2 برآورد و روشهای مدل
هدف ما در این تحقیق، بررسی اثرات انرژی تجدیدپذیر و سیاست تجاری بر کیفیت زیست محیطی و پایداری زیست محیطی می باشد. بنابراین، با استفاده از متغیر کنترل که شامل رشد اقتصادی است، معادلات را به شکل زیر مشخص می کنیم:
دانلود مقالات ترجمه شده حسابداری
که در آن Ω0 ثابت و εt متغیر تصادفی با توزیع یکسان و مستقل می باشد. InHFP لگاریتم ردپای اکولوژیکی، InRE لگاریتم مصرف انرژی تجدیدپذیر، InTP لگاریتم معیار سیاست تجاری، InGDP لگاریتم رشد اقتصادی و InBIOCAP لگاریتم ظرفیت زیستی می باشد. معادله 1 به ارزیابی اثرات متغیرهای بنیادی بر تخریب زیست محیطی مربوط است. بدین منظور، مدل خودهمبسته با وقفه توزیع شده پیشنهادی توسط پسران و همکارانش را [33] پیشنهاد دادیم. تبدیل معادله 1 براساس مدل اصلاح خطای نامحدود (UECM) بصورت زیر است:
که در آن In لگاریتم طبیعی تمام متغیرهای مدل، Δ عملگر تفاضل اول می باشد که بصورت است. بخش اول معادله 2 برای بدست آوردن ضرایب بلندمدت معادله HFP
استفاده می شود، درحالیکه بخش دوم برای بدست آوردن ضرایب کوتاه مدت
استفاده شده است.
باید توجه داشت که ردپای اکولوژیکی، معیار ارزیابی تخریب زیست محیطی نمی تواند در مسیر تعادل بلندمدت تغییری ایجاد کند.
سرعتی که در آن ردپای اکولوژیکی از سطح تعادل کوتاه مدت تا بلندمدت تغییرایجاد می کند، توسط معادله مدل اصلاح خطای برآوردی (ECM) بدست می آید:
که در آن تمام متغیرهای مشابه معادله 2 تعریف شده اند، ectt-1 تاخیر باقیمانده است. با استفاده از روش تست کران های ARDL ، می توانیم مدلهای خود را تست کنیم که متغیرهای آن عبارتند از I(0), I(1) . بعلاوه، این برآوردکننده در مقایسه با دیگر برآوردکننده ها با اندازه کوچک عملکرد بهتری دارد. بنابراین، با استفاده از روش پسران و همکارانش [33] برای تست کران ها و مقادیر بحرانی کریپفانز و اشنایدر [32]، آزمون هم انباشتگی را اجرا می کنیم؛ که شاید نتایج آزمون مقادیر P باشند. فرضیه صفر بصورت زیر بیان می شود: نسبت به فرضیه دیگر رابطه سطح که بصورت زیر بیان می شود:
. قبل از برآورد مدل، خصوصیات ثابت بودن سریها را از طریق ADF (دیکی فولر تعمیم یافته) و PP (فیلیپس- پرون) تست می کنیم. فرضیه صفر این آزمونها بیان می دارند که H0:ϕ=0 و نسبت به فرضیه H0:ϕ<0 می باشد.
3.2 آزمون علیت
برای درک تعامل علّی بین متغیرها، که برای تولید انرژی و سیاست های زیست محیطی توسعه پایدار ضروری است و ما از آزمون علیت شرطی گرانگر تودا یاماموتو استفاده کردیم. این آزمون به بررسی جهت علیت بین متغیرها با استفاده از معادله زیر می پردازد
مدل VAR(p) با آمار ازمون اصلاحی والد. این آزمون چندین مزیت نسبت به رویکرد علیت گرانگر جفتی دارد و فرض می کند که تمام متیغرها در I(0) ثابت می باشند. اگر متغیرها در I(0), I(1) ثابت باشند، تودا- یاماموتو را می توان اعمال کرد و نتایج دقیق تری بدست آورد. براساس گفته تادو- یاماموتو [31]، این آزمون برچارچوب مدل تاخیر توزیعی اتورگرسیو برداری اجرا می شود
که در آن p مرتبه VAR با تاخیر مازاد d (dmax) می باشد توزیع مجانب x2 آمار والد با VAR (p= dmax) برآورد می شود که در آن dmax مرتبه ماکسیمم ادغام در سیستم VAR را نشان می دهد. فرضیه صفر آزمون می باشد که نشان می دهد علیت گرانگر از TPt تا HFPt اجرا می شود.
تصویر 1 فلوچارت مدل ARDL را نشان می دهد. این فلوچارت از لوتکپو [34] گرفته شده است. این فلوچارت با مشخص کردن و برآورد مدل شروع شده و تناسب آن را بررسی می کند. اگر مدل مناسب و پایدار نباشد، فرایند تا زمانی تکرار می شود که بتوانیم مدل مناسب تری را بیابیم. بعلاوه، تحلیل علیت و تحلیل ساختار اجرا می شوند.
جدول 1. خلاصه آمار توصیفی
3. نتایج تجربی
1.3 آمار توصیفی و اصلاح جفتی
جدول 1 خلاصه متغیرها، معیارهای ارزیابی و منابع و مشخصات آماری آنها را نشان می دهد. نتایج نشان می دهند که بالاترین نمره میانگین متغیرها به مصرف انرژی تجدیدپذیر مربوط می شود که 11.59 است، درحالیکه ظرفیت زیستی پایین ترین مقدار را دارد. نتایج همچنین نشان می دهند که متغیرها فراریت کمی نشان می دهند، و سیاست تجاری فرارترین متغیر می باشد. بعلاوه، جدول 2 نتایج تصحیح جفتی را نشان میدهد. ما بین ردپای اکولوژیکی و متغیرهای بنیادی همچون مصرف انرژی تجدیدپذیر، GDP و سیاست تجاری رابطه منفی می یابیم، درحالیکه بین ردپای اکولوژیکی و ظرفیت زیستی رابطه مثبت می یابیم. ما بین مصرف انرژی تجدیدپذیر و GDP و همچنین مصرف انرژی تجدیدپذیر و سیاست تجاری همبستگی مثبت می یابیم. همبستگی بین GDP و ظرفیت زیستی منفی است، درحالیکه رابطه بین GDP و سیاست تجاری مثبت است. در نهایت، همبستگی بین ظرفیت زیستی و سیاست تجاری منفی می باشد. همبستگی بین متغیرها از نظر آماری در سطح معنی داری 1% معنی دار می باشد.
3.2 نمودار سری زمانی متغیرها
دانلود مقالات ترجمه شده حسابداری
نمودار زمانی لگاریتم ردپای اکولوژیکی، مصرف انرژی تجدیدپذیر، رشد اقتصادی ارزیابی شده توسط GDP، ظرفیت زیستی و سیاست تجاری در تصویر 2 ارائه شده اند. براساس این تصویر، ما دریافتیم که هیچ شواهد شفافی درباره روند ردپای اکولوژیکی قبل از 2005 و انرژی تجدیدپذیر قبل از 2000 وجود ندارد. در مورد GDP، درطول دوره روند صعودی دارد و هیچ شواهدی از وقفه ساختاری وجود ندارد، درحالیکه روند ظرفیت زیستی رو به پایین است و شواهدی از نوسانات وجود دارد. متغیر سیاست تجاری، سطح بالایی از نوسان را نشان می دهد. ما همچنین مشاهده می کنیم که همه متغیرها دارای نوسان هستند ، باستثناء مورد GDP. نوسانات مشاهده شده در متغیر سیاست تجاری قابل توجه هستند. این نتیجه موید نتایج آمار توصیفی جدول 1 است.
3.3 نتایج آزمون ریشه واحد
قبل از برآورد مدل، تحقیق به آزمون خصوصیات ثابت سریها پرداخت که بعنوان معیاری برای انتخاب روش برآورد مناسب استفاده می شوند. نتایج آزمون ADF توسط دیکی و فولر (1979) و آزمون PP توسط فیلیپس و پرون (1988) (جدول 3) نشان می دهند که ردپای اکولوژیکی، مصرف انرژی تجدیدپذیر و GDP دارای مرتبه یک I(1) می باشند درحالیکه سیاست تجاری و ظرفیت زیستی فرایند I(0) می باشند. این بدین معنی است که ادغام خصوصایت متغیرها، فرایند مرتبه مرکب می باشد.
4.3 نتایج آزمون های هم انباشتگی
با تعیین خصوصیات ادغامی سریها، مرحله بعدی، تعیین رابطه هم انباشتگی بین متغیرهای بررسی شده می باشد. این آزمون با استفاده از چارچوب آزمون کرانهای ARDL اجرا شد. ما روش آزمون کرانهای ARDL برای هم انباشتگی را بعنوان مناسب ترین روش در نظر گرفتیم [33]. آزمون هم انباشتگی کران ها که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت، براساس ثابت نامحدود و بدون روند می باشد. حداکثر مرتبه تاخیر 2 بوده و مرتبه تاخیر بهینه توسط معیار اطلاعاتی آکائیکه (AIC) انتخاب شد. نتایج ارائه شده در جدول 4 نشان می دهند که فرضیه صفر بدون رابطه بلندمدت مبتنی بر آمار F و t در ازمون معنی داری 1% رد شده است. بعبارت دیگر، رابطه بلندمدت بین متغیرها مشاهده می شود. بعلاوه، هم انباشتگی آزمون کران های پسران و همکارانش [33] را با استفاده از مقادیر بحرانی کریپفانز و اشنایدر [32] و مقادیر تقریبی P اعمال کردیم تایج جدول 5 نشان میدهند که فرضیه صفر بدون انباشتگی براساس اهمیت مقادیر احتمالی در کران بالا و پایین رد می شود. بنابراین، مدلهای خود را در معادلات 2 و 3 برآورد می کنیم.
5.3 نتایج ARDL برای ضرایب بلندمدت
جدول 6، برآورد توابع تخریب زیست محیطی بلندمدت و کوتاه مدت را نشان می دهد. براساس نتایج بلندمدت، افزایش 1% در مصرف انرژی تجدیدپذیر و سیاست تجاری باعث افت ردپای اکولوژیکی تا 0.35% و 0.05% می شود، درحالیکه افزایش 1% در GDP و ظرفیت زیستی، ردپای اکولوژیکی را تا 0.13 و 0.64% افازیش می دهد. همچنین در کوتاه مدت، ضریب مصرف انرژی تجدیدپذیر با ردپای اکولوژیکی رابطه منفی دارد، ولی هیچ شواهدی از معنی داری آماری نیست. با این حال، افزایش 1% در GDP، ظرفیت زیستی و سیاست تجاری، ردپای اکولوژیکی را تا 0.55، 0.51 و 0.004% افزایش می دهد. همچنین، ضریب تصحیح خطا 0.12- می باشد که در سطح 1% منفی است. این نشان می دهد که ردپای اکولوژیکی از طریق تغییر در مصرف انرژی تجدیدپذیر، GDP، ظرفیت زیستی و سیاست تجاری تا 12% به تعادل بلندمدت نزدیک می شود.
برای بررسی تشخیص پایداری و باقیمانده مدل، آزمون تصحیح سری، ناهمگن بودن واریانس، بدمشخص سازی، و توزیع نرمال به باقیمانده مدلهای براوردی اعمال شدند. نتایج این ازمونها هیچ شواهدی از تصحیح سری و ناهمگن بودن واریانس نشان نمی دهند. درحالیکه شکل کاربردی مدل بدرستی شناسایی شده است ولی هیچ شواهدی وجود ندارد که موید توزیع نرمال بودن باقیمانده باشد. پایداری مدل با استفاده از ازمون مربع CUSUM و جمع تجمعی بررسی شد. نتایج، پایداری مدل در سطح معنی داری 5% را نشان می دهند.
6.3 نتایج آزمون علیت
دانلود مقالات ترجمه شده حسابداری
جدول 7 نتایج آزمون علیت تودا- یاماموتو را نشان می دهد. نتایج، رابطه علیت دوسویه بین GDP و ردپای اکولوژیکی و همچنین GDP و ظرفیت زیستی را نشان می دهند. همچنین، نتایج رابطه علی تک سویه بین سیاست تجاری با ردپای اکولوژیکی و سیاست تجاری با مصرف انرژی تجدیدپذیر نشان می دهند. این نتایج مورد تایید اپرگیس و پاین [35،36]، چانگ و همکارانش [35،36]، لین و موبارک [35،36]، المولایی و همکارانش [35،36]، کاهیا و همکارانش [35،36]، بن جبلی و بن یوسف [35،36]، دست و سارکودی [35،36] می باشند. بعلاوه، رابطه علی بین GDP و ردپای اکولوژیکی موید فرضیه انتشارات آلاینده ناشی از رشد می باشد که در آثار منابع [39-37، 8، 6] دیده می شوند.
