ترجمه مقاله رشد بهره وری و تغییر گرایش فن آوری در سدهای برق آبی
رشد بهره وری و تغییر گرایش فن آوری در سدهای برق آبی
Productivity growth and biased technological change in hydroelectric dams
چکیده
این مقاله به تحلیل رشد بهره وری و ماهیت تغییر فنی در نمونه ای از نیروگاههای مولد برق آبی طی دوره ی 2001 تا 2008 می پردازد. در گام اول، شاخص بهره وری Luenberger را برای تخمین و تجزیه ی تغییر بهره وری به کار می گیریم. شاخص بهره وری Malmquist نیز برای مقاصد تطبیقی به کار می رود. نتایج تصویری از عملکرد مختلط بهره وری در بخش انرژی پرتغال ترسیم می کنند. تجزیه ی اول تاکید می کند که نوسان بهره وری بطورمتوسط توسط تغییر تکنولوژیکی شرح داده می شود. سپس در گام دوم با استفاده مفهوم اخیر بیطرفی موازی، ماهیت این تغییر فنی را تحلیل می کنیم ((Briec و سایرین، 2006). شاهد تغییر جهانی در بهترین جبهه ی عمل و نیز در شواهد مربوط به سوگیری ورودی در تغییر فنی هستیم.
کلمات کلیدی: انرژی برق آبی، پرتغال، شاخص بهره وری Luenberger، بی طرفی موازی
سفارش ترجمه تخصصی مهندسی عمران
1. مقدمه
از زمان اتخاذ برنامه ی واحد بازار اتحادیه ی اروپا (SMP)، به دلیل فشارهای هرچه شدیدتری که رقابت بر قیمتها اعمال کرده است، کارایی در سطح شرکت امری مهم در اقتصاد معاصر اروپا به شمار می رود. این امر در 1992 با هدف تسهیل جابجایی آزاد کالاها و خدمات در سراسر کشورهای عضو برقرار گردید. در صنعت انرژی این فشار رقابتی منجر به دو مرحله از تکامل گردیده است: اول، حذف نظارت [دولتی بر] بازارهای ملی پیشین (Kleit و Terrell، 2001)؛ مرحله ی دوم شاهد افزایش رقابت در هر دو سطح داخلی و فرامرزی بوده است که امکان داده است که دیگر شرکتهای ملی انرژی وارد بازارهای داخلی پیشین شوند. تغییرات مشاهده شده در بازار شرکتهای انرژی را موظف کرده است که واکنش نشان دهند، اما فعالیت استراتژیک برای اینکه نتایج موفقیت آمیزی ثمر دهد، نیازمند بنیانی کارامد و سالم است. کارایی در انرژی توسط این پژوهشگران در میان سایرین تحلیل گردیده است: Førsund و Kittelsen (1998)، Edvardsen و Førsund (2003)، Jamasb و سایرین (2004)، Estache و سایرین (2004) و Farsi و Filippini (2004)، Managi و سایرین (2004, 2005) و Nakano و Managi (2008).
تحقیق حاضر مبتنی بر مشاهده ی ما در مورد تهدیدهای متعدد پیش روی بخش انرژی پرتغال در زمان حاضر است. در این میان، در نتیجه ی منجر شدن SMP به رقابت فوق الذکر با نقش آفرینان داخلی، تعداد فزاینده ای از شرکتهای انرژی عمده ی اسپانیایی وارد بازار پرتغال شده اند. این اندازهی کوچک اکثر شرکتهای انرژی پرتغال را نشان می دهد که ناشی از اندازه ی کوچک بازار داخلی و سطح نسبتا پایین درآمد خالص در میان مصرف کنندگان پرتغالی است. این اندازه ی کوچک احتمال گسترش به درون بازارهای اروپایی را محدود می کند، چراکه تولیدکنندگان انرژی پرتغال فاقد اقتصادهایی با مقیاس موجود در شرکتهای بزرگتر هستند که این شرکتها می توانند از عملکرد در چند بازار مجاور منفعت ببرند. با اینحال، در برخی از موارد اما نه در همه ی آنها فرایند ادغام و تملک دارای اثر افزایش اندازه ی شرکتهای انرژی از طریق خرید سهمهای بزرگتری از بازار توسط آنها بوده است. بعلاوه در حال حاضر این بازار انرژی تا حدودی اشباع شده است که نشان می دهد فرایند پیوسته ی انسجام کمک خواهد کرد تا با حذف بازیگران ضعیفتر از بازار، رقابت را در شرایط میان مدت تا بلندمدت منطقی کرد. تهدید دیگر ناشی از نقش ایفا شده از سوی حکومت و سیاستی است که در سالهای اخیر حکمفرما بوده است. علیرغم حذف نظارت دولتی به اجرا درآمده از سوی اتحادیه ی اروپا، دولت به صورت تصدی داری سهمی طلایی از سهام EDP که بزرگترین شرکت انرژی پرتغال است، در بازار حضور دارد. علاوه بر اینکه این سیاست می تواند از افتادن EDP به دست شرکتهای اسپانیایی جلوگیری کند که این امر با روح SMP منافات دارد، می تواند رشد شرکتهای خصوصی را محدود سازد. بعلاوه، رقابت به مواد نفتی مایع و گاز شبه جزیره ی ایبری گسترش پیدا کرده است به گونه ای که EDP پرتغال Portugas را خریداری کرده و Spanish Repsol، Royal Dutch Shell Portugal (مواد نفتی مایع و گاز) را وقتی این شرکت بازار را در 2004 ترک کرد، خریداری کرد. در نهایت، آژانسهای نظارتی مظنون به تبانی با EDP برعلیه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان هستند (Barros و Peypoch (2007)). این می تواند ناشی از آژانس نظارتی در راس کار تحت نام وزارت اقتصاد باشد که کارش به رابطه ی نزدیک با EDP و مسئولیت ظاهرا کم نسبت به شرکت اصلی انرژی ختم می گردد که این امر ناشی از سهم بازاری این شرکت است.
هدف این مقاله تحلیل کارایی نیروگاههای مولد برق آبی EDP در چارچوب روال اصلی و جدید است[1]. از تابع فاصله ی جهتدار و شاخص بهره وری Luenberger برای شناسایی امتیازات موثر و بهره وری هر واحد تحلیل شده استفاده می گردد. این بررسی ناشی از تحقیق صورت گرفته در بهترین روالهای صنعت بر اساس این ایده است که بکارگیری گسترده ی این موارد می تواند به عملکرد بهتر در سراسر کل صنعت بینجامد و بر تهدیدهای فوق غلبه کند (Färe و سایرین 1983، 1985؛ Atkinson و Halvorsen، 1986؛ Pollitt، 1996). بررسی منابع موجود را می توان در Barros (2008) یافت. این مقاله به قرار ذیل سازماندهی شده است: در بخش 2، چارچوب نظری پشتیبان مدل بکاررفته را شرح می دهیم؛ در بخش 3، داده ها و نتایج را ارائه می کنیم؛ و در نهایت، بخش 4 به بحث و نتیجه گیری تخصیص یافته است.
2- روش تحقیق
2-1 شاخص بهره وری Luenberger
ورودیها را با و خروجیها را با
نشان دهید.مجموعه ی تولید Tt مجموعه ی کلیه ی بردارهای ورودی-خروجی
است به گونه ای که
x بتواند y رادر t ایجاد کند
فرض کنید که نشانگر تناظر ورودی ای باشد که کلیه ی
را برای مجموعه های ورودی قادر به ایجاد آنها بنگارد
تناظر خروجی کلیه ی
را در مجموعه های خروجیهایی می نگارد که میتوانند توسط آن ورودیها ایجاد گردند:
داریم
برای کلیه ی بردارهای z، w در نشان می دهیم که
اگر
برای کلیه ی
. ویژگیهای متعارف را برتکنولوژی تحمیل می کنیم:
یعنی، عدم هزینه ی ثابت و بدون روانه سازی رایگان؛
T2: مجموعه ی مشاهدات غالب محدود است به
، یعنی خروجیهای نامحدود نمی توانند از بردار ورودی محدود حاصل گردند؛
بسته است؛
: برای کلیه ی
، و کلیه ی
، داریم
(دسترسی آزادانه به ورودیها و خروجیها)؛
T5: Tt محدب است.
فرضهای T1–T5 دال بر آن هستند که برای کلیه ی ، زیرمجموعه های
و
بسته و محدب هستند و دسترسی آزاد را تامین می کنند.
تابع فاصله ی جهتدار
چنین تعریف می گردد:
این تعریف نشان می دهد که . بااینحال، جهت
ثابت است و از اینرو فرض می کنیم که g≠0. ویژگیهای مفصل تابع فاصله ی جهتدار را می توان در پژوهش Chambers و سایرین (1996, 1998) یافت.
تابع فاصله ی جهتدار، نمایش تابعی برای تکنولوژی است، یعنی
.
نیز در درون
، مقعر و پیوسته است. اگر
و
درآنصورت:
و
پیرو پژوهش Chambers (1996) می توان شاخص بهره وری Luenberger را ارائه کرد تا تغییرات بهره وری بین دو دوره ی زمانی را سنجید. این شاخص بهره وری Luenberger چنین تعریف می گردد
رشد مثبت (کاهش) توسط مقدار مثبت (منفی) نشان داده می شود. شاخص بهره وری Luenberger بصورت افزایشی بصورت ذیل تجزیه می گردد
که در آن عبارت اول (درون قلابهای اول) تغییر کارایی بین دوره های t و t+1 را اندازه گیری میکند. از اینرو نشان می دهیم که:
عبارت دوم، (درون قلابهای دوم) مولفه ی تغییر فنی را ثبت می کندو تحول تکنولوژی بین دورههای t و t+1 را نشان می دهد. بنابراین، تغییر فنی چنین نشان داده می شود:
این تجزیه در پژوهش Chambers (1996) ارائه شد و ملهم از تجزیه شاخص Malmquist در Färe و سایرین (1994) بود. شکل 1 شاخص بهره وری Luenberger را نشان می دهد.
شکل1. شاخص بهره وری Luenberger
2-2. تغییر فنی بیطرف و سودار
Briec و سایرین (2006) مفهومی را در مورد تغییر فنی ورودی-خنثی ارائه کرده اند که نیازمند آنست که مجموعه ی ورودی بصورت حرکتی در جهت h از مجموعه ی ورودی مستقل از وضعیت تکنولوژی قابل ارائه باشد. تغییر فنی خروجی-خنثی می طلبد که مجموعه ی خروجی بصورت حرکتی در جهت k از مجموعه ی خروجی مستقل از وضعیت تکنولوژی قابل ارائه باشد. پیرو مطالعه ی Färe و Grosskopf (1996)، می توان گفت که بدون بیطرفی همزمان، بایستی این احتمال را درنظر بگیریم که هم ورودی و هم خروجی تغییرات فنی را جهتدار کنند.
برطبق Briec و Peypoch (2007)، تغییر فنی خروجی سودار چنین تعریف می گردد:
با ثابت نگه داشتن بردار ورودی در xt+1، OBTECH میانگین محاسباتی تغییر فنی در جهت g با توجه به yt+1 و yt است، و سوگیری خروجی تغییر فنی را اندازه گیری می کند.
بطورمتقارن، تغییر فنی سودار چنین تعریف می گردد:
با ثابت نگه داشتن بردار خروجی در yt، IBTECH میانگین محاسباتی تغییر فنی در جهت g با توجه به xt+1 و xt است. بنابراین سوگیری ورودی تغییر فنی را اندازه گیری می کند.
درآنصورت امکانپذیر است که تجزیه ی تغییر فنی را ارائه کرد. با ترکیب معادلات (2.10) و (2.11) می توان مولفه ی تغییر فنی را چنین بیان کرد
که در آن
MATECH بزرگی تغییر فنی در جهت g از طریق داده های دوره ی t را می سنجد.
هرگاه نرخ نهایی جانشینی بین هرگونه ورودی متاثر از تغییر فنی نباشد، تکنولوژی خنثی است. این با «جابجایی متجانس» در منحنیهای بی تفاوتی متناظر است. برعکس، تغییر فنی در صورتی دارای جانبداری Hicks است که نسبت به Hicks خنثی نباشد، یعنی اگر نرخ نهایی جانشینی بین هرگونه ورودی (خروجی) متاثر از تغییر فنی باشد. این با «جابجایی غیرمتجانس» در منحنیهای بی تفاوتی متناظر است. از اینرو، اگر تغییر فنی سودار باشد، درآنصورت معمولا بر تاثیر نسبی هر ورودی از فرایند تولید اثر می گذارد.
پیرو مطالعه ی Briec و Peypoch (2007)، می توان گفت که تغییر فنی خروجی بیطرف موازی دارد، اگر و تنها اگر تکنولوژی تجانس جابجایی گراف را نشان دهد و OBTECH=0. درآنصورت، هیچگونه تغییر فنی خروجی سوگیری وجود ندارد، اگر و تنها اگر تکنولوژی بیطرفی خروجی Hicks جهتدار ضمنی را از خود نشان دهد. از اینرو در طرف خروجی، جانبداری در برابر این نوع از تغییر فنی خنثی سنجیده می شود. بعلاوه، تغییر فنی دارای ورودی خنثی موازی است اگر و تنها اگر تکنولوژی تجانس جابجایی گراف را نشان دهد و IBTECH=0[2].
در این راستا، برای تخمین هر تابع فاصله، از رویکرد غیرپارامتری (Charnes و سایرین، 1978) استفاده می کنیم. بنابراین، زیرمجموعه ی
برای μ واقعی و جائی که مجموعه ی از J فعالیت مشاهده شده به گونه ای باشد که برای کلیه ی j∈J، yj≠0 باشد، ارائه می شود.
زیرمجموعه ی از
تعریف شده در معادله ی (2.14) مجموعه ی محدب بسته ای است که دسترسی آزاد و تجانس انتقال گراف را تامین می کند.
از اینرو، درآنصورت تحلیل تجربی با محاسبه ی شاخص بهره وری Luenberger و مولفه هایش میسر می گردد. ما این کار را با استفاده از مدل برنامه ریزی خطی ذیل انجام می دهیم که هر تابع فاصله ی جهتدار را محاسبه می کند:
در این برنامه، تکنولوژی از دوره ی t+1، مشاهده ی خروجی از t و مشاهده ی ورودی از t+1 تعریف می گردد؛ بصورت متقارن امکانپذیر است که برنامه خطی را برای هر تابع فاصله ی جهتدار شامل مولفه ی تغییر فنی به دست اورد.
سفارش ترجمه تخصصی مهندسی عمران
سفارش ترجمه تخصصی مهندسی عمران
سفارش ترجمه تخصصی مهندسی عمران
3- داده ها و نتایج
3-1 داده ها
مدلهای جبهه ای نیازمند شناسایی ورودیها (منابع) و خروجیها (تبدیل منابع) هستند. در انتخاب آنها می توان از چند معیار بهره برد. اولین این موارد، که یک معیار تجربی است، دسترسی است. ثانیا، بررسی منابع راهی برای تضمین اعتبار تحقیق است و بنابراین معرف معیار دیگری جهت مدنظرقرار دادن است. آخرین معیار انتخاب سنجش، نظر حرفه ای در مورد افراد مربوطه است. در این مقاله، ما از همه ی این 3 معیارهای فوق الذکر پیروی می کنیم و بررسی Pollitt (1995) را درنظر می گیریم. برای تخمین جبهه ی تولید، از دادههای پانلی برای سالهای 2001 تا 2008 تهیه شده از EDP، در مورد 25 نیروگاه برق آبی استفاده کردیم (8سال × 25 نیروگاه= 200 مشاهده). نیروگاههای برق آبی درنظرگرفته شده در این تحلیل در جدول 1 فهرست شده اند. ما معاهده ی DEA را که طبق آن حداقل تعداد DMUها که بیشتر از 3 برابر تعداد ورودیها بعلاوه ی خروجی است، رعایت کردیم. (>3(2+1)200 مشاهده) (Vassiloglou و Giokas، 1990؛ Dyson و سایرین 2001). ما تولید انرژی را برطبق تابع تولید اندازه گیری کردیم. خروجی را توسط این موارد اندازه گیری کردیم؛ (1) تولید انرژی بر حسب مگاوات ساعت، که شکل متداولی از سنجش خروجی در تحقیقات الکتریسیته است؛ و (2) ظرفیت به مگاوات. ورودیها عبارتند از: (3) CAPEX که با سرمایه گذاریهای صورت گرفته به یورو سنجیده می شود؛ (4) هزینه های عملیاتی (ازجمله دستمزدها) به یورو. توجه می کنیم که این مورد با داشتن سطح بالایی از همگنی مشخص می گردد که توسط میانگینی بالاتر از انحراف استاندارد نشان داده می شود.
جدول 1
مشخصات ورودی ها و خروجیها، 2001-2008
3 نتایج و بحث
شاخصهای بهره وری Luenberger با استفاده از تکنیکهای برنامه ریزی خطی محاسبه شده اند. نتایج در 3 ستون آخر در جدول 2 ارائه شده اند، در حالیکه شاخصهای بهره وری به مولفه هایش تجزیه شده است: تغییر فنی کارایی (اشاعه یا مولفه ی رسیدن -EFFCH)؛ و تغییر فنی (مولفه ی تغییر وضعیت مرزی یا ابتکار- TECH). EFFCH معرف اشاعه ی تکنولوژی بهترین روال در مدیریت نیروگاههاست و می توان آنرا به برنامه ریزی سرمایه، تجربه ی فنی و مدیریت و سازماندهی منتسب کرد. TECH ناشی از نوآوریها و پذیرش تکنولوژیهای نو توسط نیروگاههای دارای بهترین روال در هر کشور است.
در جدول 2، می توانیم ببینیم که امتیاز تغییر بهره وری تنها برای 11 نیروگاه مثبت است که نشان می دهد اکثر نیروگاههای برق آبی خساراتی را در بهره وری کل در دوره ی موردنظر تجربه کردند. امتیاز متوسط Luenberger برابر −0.002 است که چون از 0 کمتر است، نشان می دهد که برای اکثریت نیروگاهها، بهره وری در این دوره کاهش پیدا کرد. تغییر در امتیاز کارایی فنی بصورت اشاعه ی تکنولوژی با بهترین روال در مدیریت فعالیت تعریف می گردد و به برنامه ریزی سرمایه گذاری، تجربه ی فنی و مدیریت و سازماندهی در بخش تولید انرژی نسبت داده میشود. برای دوره ی تحت بررسی، می توانیم ببینیم که این امر برای 14 نیروگاه برق آبی مثبت است، که نشان می دهد در این دوره افزایشی در کارایی فنی وجود داشته است. با اینحال، برای نسبتی از نیروگاهها، تغییر در کارایی فنی منفی است که نشان دهنده ی آنست که رگرسیونی در این دروه از این لحاظ وجود داشته است. تغییر تکنولوژیکی پیامدی از نوآوری یعنی پذیرش تکنولوژیکیهای جدید توسط نیروگاههای برق آبی با بهترین روال است. مقدار متوسط آن −0.002است و این شاخص برای اکثر نیروگاهها به استثنای 12 نیروگاه از بین 25 مورد تحلیل شده، از 0 پایینتر است. این نشان می دهد که نوآوری در این دوره تنها برای 12 نیروگاه بهبود پیدا کرد که به آن معناست که در تکنولوژیهای نوین (روشها، روالها و تکنیکها) و درارتقای مهارات متناسب مرتبط با این امر، سرمایه گذاری وجود داشت. اما با توجه به اکثریت نیروگاههای نشان دهنده ی حرکت روبه پایین به لحاظ تغییر فنی، این یک حوزه ی اصلی توجه است.
جدول 2
متوسط تغییر موثر به لحاظ فنی و تغییر تکنولوژیکی مشاهده شده در نیروگاههای برق آبی پرتغال: 2008-2001.
درنهایت، شاخص بهره وری خروجی محور Malmquist که معیاری مرسوم از تغییر بهره وری است صرفا به منظور مقایسه تخمین زده می شود. ما همچنین آنرا تحت فرض بازگشت به مقیاس ثابت تخمین زدیم و نتایجش در ستونهای اول نشان داده شده است. ما در اینجا فرمولها را برای شاخص Malmquist ارائه نمی کنیم، خواننده برای مشاهده ی این امر به Barros (2008) رهنمون می گردد. از یک نقطه نظر عمومی که شاخص Malmquist شاخص Luenberger را دست بالا تخمین می زند، تحقیق پیشین در این مورد را تایید می کند، Boussemart و سایرین (2003) رابطه ی بین شاخص بهره وری Malmquist و شاخص بهره وری Luenbergerرا تحت فرض بازگشت به مقیاس ثابت نشان می دهند[3]. اخیرا، Barros و Antunes (2010) این دو معیار را به آنگولا اعمال کردند تا تغییرات بهره وری در بلوکهای نفتی را تحلیل کنند.
این ویژگی در مدیریت نیروگاههای مولد برق آبی EDP دیده نمی شود. این تفسیر را بایستی با احتیاط صورت داد زیرا توان محرکه ی تولید برق نیروگاههای برق آبی توسط واحدهای تغذیه شده توسط سدهای بزرگ مستقل از تک جریانهای رودخانه ای ایجاد می گردد و غالبا مستقیما تخلیه را در همان رودخانه صورت می دهند و ظرفیت انباشت نسبت به جریان سالانه بزرگ و بطورمیانگین دوسوم است. نیروگاههای برق آبی هزینه هدر رفته را بسیار منعکس می سازند؛ به محض ایجاد شدن، دیگر بعد از آن نمی شود کاری کرد، مگر انکه ظرفیت توان را افزایش داد چراکه بزرگتر کردن سد در آینده ناممکن است. بنابراین، سرمایه گذاری اولیه بایستی در مقایسه با آنچه بعدا به عنوان سرمایه گذاری جایگزین طبقه بندی می گردد، بسیار زیاد باشد. بنابراین، از جنبهی خروجی، تولید نیروگاهی برق آبی یک نیروگاه ترکیبی از جریان آب طی سال و ارتفاع سد است. ظرفیت اوج متاثر از نصب ظرفیت توربین است و اقتصاد این سرمایه گذاری متاثر از توزیع بارش طی سال و ظرفیت سد است. بعد از انجام سرمایه گذاری، این متغیرها نمی توانند متاثر از مدیریت باشند. بنابراین، معیارهای تشخیصی مدیریتی در زمینه ی برق آبی محدودیت دارند. بنابراین، کارایی فنی سختی بین موجودی آب و استخدام را می سنجد که درکوتاه مدت قابل تغییر دادن نیستند.
مشخصا، تغییر بهره وری کل به جای آنکه ناشی از تغییر کارایی باشد، ناشی از تغییر تکنولوژیکی است. بهبود فنی به مهارات مدیریت نسبت داده می شود و بنابراین نتایج نشان می دهند که این خصیصه در مدیریت نیروگاههای مولد برق آبی EDP وجود ندارد. حالا، به بررسی ماهیت تغییر تکنولوژیکی می پردازیم و سپس فرض بیطرفی موازی را می آزماییم (Briec و سایرین، 2006).
جدول 3 نشان می دهد که تغییر فنی در اکثر نیروگاههای پرتغال توسط متغیر منحرف به طرف ورودی (IBTECH) و متغیر منحرف به طرف خروجی (OBTECH) ثبت می گردد که نشان می دهد هیچگونه جابجایی خنثی سراسری در بهترین مرز روال بین 2001 و 2008 وجود ندارد. تقریبا، به استثنای برخی نیروگاههایی که امتیازات IBTECH و OBTECH نزدیک به 0 داشته باشند، بقیه تقریبا دارای تغییر فنی سوگیرانه بودند. تغییر تکنولوژیک پیامدی از ابتکار یعنی پذیرش تکنولوژیهای جدید (توربینهای جدید) توسط نیروگاههای برق آبی با بهترین روال است
TECH=OBTECH+IBTECH+MATECH. برای برخی سدها شاخص تغییر تکنولوژیک (TECH) از صفر بزرگتر است که دال بر پیشرفت تکنولوژیک است. 11 سد که TECH>0 را نشان می دهند، پیشرفت تکنولوژیک را تجربه کردند، درحالیکه دیگری که TECH˂0 را نشان می دهد، پسرفت تکنولوژیک را تجربه کرد. برخی سدهای دارای TECH˂0، OBTECH و IBTECH مثبتی را بروز می دهند که دال بر آنست که تغییر تکنولوژیکی منفی کلی ناشی از مقدار اندک OBTECH و IBTECH است یعنی با MATECH با مقدار بیشتر ترکیب میگردد. نسبت به شدت تغییر تکنولوژیک برخی از سدها با MATECH>0 پیشرفت را تجربه می کنند.
جدول 3
تجزیه ی تغییر فنی
سدهایی که برای آنها MATECH>0 باشد، منجر به TECH˂0 می شوند. از آنجا که MATECH تغییر فنی ای را می سنجد که به ورودی و خروجی نسبت داده نمی شود، نشان میدهد که متغیرهای دیگر بر سیرقهقرایی تکنولوژیکی مشاهده شده اثر می گذارند. تغییر تکنولوژیکی سودار خروجی (OBTECH) تقریبا برای همه ی سدها مثبت است که نشان می دهد طی این دوره، تولید نسبت به ظرفیت کاهش یافت که منعکس کننده ی بارش همراه با عدم ظرفیت سدهای برق آبی برای تنظیم ظرفیت خود است. IBTECH همچنین تقریبا برای همه ی سدها مثبت است که نشان می دهد CAPEX نسبت به هزینه های عملیاتی افزایش یافت. این سیاست ناشی از سرمایه گذاری کشور در انرژی غیرآلاینده به قصد دست یافتن به هدف تفاهم نامه ی کیوتو است (Tol, 2007) که برای دوره ی 2008–2012 تثبیت شده است. برای سوگیری تکنولوژیکی، تصویری مشخص از شاخص Luenberger پدیدار می گردد، یعنی علت ناکارامدی مشخص شده در تغییر فنی ناشی از بارش ناکافی توام با عدم ظرفیت سد برق آبی برای تنظیم ظرفیت خویش و استخدام در این شرایط بود. بنابراین، نتیجه گیری می شود که سوگیری تکنولوژیکی شناسایی تغییرات تکنولوژیکی در خروجی، ورودی و بزرگی تغییر تکنولوژیکی را ممکن می سازد که دیدگاهی مشخص را در مورد تغییر فنی میسر می سازد.
جداول 4 و 5 سوگیری در ورودی و خروجی را نشان می دهند. از یکسو، در رابطه با IBTECH (جدول 4)، 19 سد صرفه جویی CAPEX، هزینه ها با استفاده از سوگیری را تجربه کردند و 6 سد عکس آن را تجربه کردند، یعنی در اکثر سدها، سوگیری در جهت استفاده از هزینه های بیشتر و CAPEX کمتر بود. به عبارت دیگر، سوگیری دال بر انست که تحت دوره ی تحلیل شده، 19 سد از 25 مورد از نیروی کار بیشتر (زیرا هزینه های عملیاتی، دستمزد را نیز شامل می شدند) و سرمایه ی کمتری (سرمایه گذاریها) استفاده کردند. این می تواند پیامدی از تکنولوژیهای نوینی باشد که به مهارات بیشتری نیازمندند؛ در واقع مشاغل ذیصلاح تر هزینه های اضافی به بار می آورند. از سوی دیگر، در رابطه با OBTECH (جدول 5)، با توجه به ظرفیت و تولید خروجی، کلیه ی سدها سوگیری به نفع ظرفیت را تجربه کردند.
در آنصورت بطورمتوسط ، نرخ نهایی جایگزینی بین ورودیهای نیروگاه متاثر از تغییر فنی و نیز نرخ نهایی جایگزینی بین خروجیها است. بنابراین، فرض بیطرفی موازی رد می گردد. این نشان می دهد که روش مرسوم حسابداری رشد را نمی توان در بخش انرژی پرتغال به کار برد، زیرا حسابداری رشد خنثی بودن Hicks را برای تغییر تکنولوژیک درنظر می گیرد.
4. نتیجه گیری
نتیجه گیری کلی اینست که بر اساس شاخص بهره وری Luenberger، جای ان دارد که شرکتهای برق آبی بهره وری خود را در این دوره بهبود بخشند تا عملکرد خود را نسبت به مرز بهترین روالها ارتقا دهند. این شرایط در مورد نیروگاههایی که در آنها بهبود کارایی فنی همراه با وخیمتر شدن تغییر تکنولوژیک باشد و در مورد نیروگاههایی که در آنها بهبود تغییر تکنولوژیک همراه با وخیمتر شدن کارایی فنی باشد، صادق است. این نتایج نشان می دهند که جا دارد نیروگاههای ناکارامد برق آبی پرتغال نسبت به بهترین حد روال صنعت اصلاح گردند.
نتایج را چگونه توضیح دهیم؟ رویکردهای مبتنی بر DEA علل کارایی را شرح نمی دهند و تنها نیروگاههای ناکارامد و فرصتهای مربوط به ورودیها و خروجیها را شناسایی می کنند (Talluri, 2000). فرض کنیم که مدیریت در بین نیروگاههای برق آبی مختلف نسبتا یکدست باشد، آنچه که در آن تفاوت ایجاد می کند، شرایط بارانی در منطقه ی قرارگیری جغرافیایی آنهاست، نتیجه ای که توسط نیروگاههای واقع در منطقه ی بارانی شمالی Cávado-Lima تایید می گردد که تغییر بهرهوری بالاتری را نشان می دهد. بعلاوه، قدمت هم می تواند در کارایی نقش آفرین باشد، چراکه نیروگاههای قدیمیتر ممکن است در تبدیل آب به انرژی کارایی کمتری داشته باشند (Barros, 2008).
جدول 4
بیطرفی موازی ورودی
جدول 5
بیطرفی موازی خروجی
از بکارگیری تجزیه ی تغییر فنی به نظر می رسد که جابجایی سراسری در بهترین جبهه روال وجود داشته است و همین امر محرک کلی تغییر فنی بوده است. سوگیری ورودی مشخص شده نشان می دهد که در این دوره یک بخش جزئی از نیروگاههای برق آبی EDP به واسطه ی سرمایه جایگزین نیروی کار شدند، سیاستی که می تواند به بهبود بهره وری کمک کند. این نشان می دهد که تغییر فنی بر نرخ نهایی جایگزینی بین ورودیهای نیروگاه برق آبی اثر گذاشته است. برای آن نیروگاهها، تکنولوژی تولید نسبت به Hicks خنثی نیست. بنابراین نتیجه گیری می شود که سوگیری تکنولوژیکی شناسایی تغییرات تکنولوژیک در خروجی، ورودی و شدت تغییر تکنولوژیکی را میسر می کند و دیدگاهی مشخص را در مورد تغییر فنی و تبیین دینامیک تغییر کارایی میسر میسازد (Weber و Domazlicky، 1999؛ Färe و سایرین 2001؛ Managi و Karemera، 2004).
سفارش ترجمه تخصصی مهندسی عمران
سفارش ترجمه تخصصی مهندسی عمران
سفارش ترجمه تخصصی مهندسی عمران
سفارش ترجمه تخصصی مهندسی عمران
[1] برای تحلیل کارایی با استفاده از روشهای جایگزین رجوع شود به Barros و Peypoch (2007, 2008) و برای ارائه ی کامل شرایط زمینه ای بخش انرژی پرتغال به Barros (2008) رجوع شود.
[2] جزئیات شواهد در Peypoch و (2007) Briec ارائه شده اند.
[3] برای روابط تحت انواع مختلف بازگشت به مقیاس رجوع شود به Peypoch (2006) و Boussemart و سایرین (2009)