ترجمه تخصصی مقالات انگلیسی

ترجمه تخصصی مقالات رشته های فنی مهندسی، علوم انسانی، علوم پایه، پزشکی، حقوق

ترجمه تخصصی مقالات انگلیسی

ترجمه تخصصی مقالات رشته های فنی مهندسی، علوم انسانی، علوم پایه، پزشکی، حقوق

در این وبلاگ، مطالب و مقالات علمی برای رشته های مختلف دانشگاهی، منتشر خواهد شد

ترجمه مقاله محافظه کاری در اصول حسابداری

پنجشنبه, ۲ آذر ۱۴۰۲، ۰۸:۰۸ ب.ظ

1. مقدمه

در این مقاله، اصل محافظه کاری، مجدداً بررسی می گردد. من محافظه کاری را به عنوان گرفتن تمایل حسابداران به منظور تأیید درجه بالاتری برای تشخیص خبرهای خوب، نسبت به اخبار بد در صورتهای مالی، تفسیر می کنم. تحت این تعبیر من از محافظه کاری، سود، اخبار بد را سریعتر از خبرهای خوب منعکس می کند. به عنوان مثال، ضررهای تحقق نیافته، معمولاً زودتر از سودهای غیر واقعی شناخته می شوند. این عدم تقارن در شناخت منجر به تفاوت سیستماتیک بین اخبار بد و اخبار خوب در به موقع بودن و تداوم سود می شود.

سفارش ترجمه تخصصی

 

شکل 1، پیش بینی های آزموده شده در این مقاله را نشان می دهد. یک شرکت را در نظر بگیرید که اخباری را دریافت می کند که تخمین زندگی اقتصادی یک دارایی ثابت را تغییر می دهند. پنل A آثار اخبار بر ارزش دفتری دارایی گزارش شده و پنل B اثر مربوط به آن را بر سود شرکت نشان می دهد. اگر عمر تخمین زده شده جدید، بیشتر باشد، از نظر اقتصادی، وضعیت شرکت بهتر است، اما در حال حاضر هیچ نوع از حسابداری با توجه به حسابداری هزینه تاریخی، ثبت نشده است. در عوض، هزینه های استهلاک که در دوره های فعلی و آتی گرفته می شدند، در طول عمر باقیمانده جدید پخش می شوند و در نتیجه، هر سال هزینه های استهلاک کمتری در پنل A و سود بالاتری در پنل B وجود دارد. اگر عمر مورد انتظار کاهش یابد، یک مداخله متقارن باعث افزایش هزینه های استهلاک در کل عمر باقیمانده می شود. با این حال، در عمل، حسابدار، کاهش ارزش دارایی را ثبت می کند (پنل A)، که منجر به کاهش (اغلب شدید) سود فعلی می شود، اما هیچ تاثیری بر سود آینده در پنل B ندارد.

به طور خلاصه، سود گزارش شده به طور کامل یا سریعتر به اخبار بد، پاسخ می دهد تا به اخبار خوب. اولین پیش بینی من این است که سود در انعکاس "اخبار بد" در دسترس عموم نسبت به "خبر خوب" به موقع یا همزمان، حساس می شود. برای آزمودن این پیش بینی به موقع بودن نامتقارن، از بازده سهام منفی و مثبت سالانه غیر منتظره به ترتیب برای "خبرهای بد" و "خبرهای خوب" استفاده می کنم.

پیش بینی دوم من این است که تعامل بازده همزمان سود، نسبت به "خبر بد" در دسترس عموم، نسبت به "خبر خوب"، نسبتاً قوی تر از تعامل بازده نقدینگی همزمان است. در مثال بالا، اخبار مربوط به عمر مورد انتظار دارایی ثابت، تأثیر کمی بر جریانات نقدی فعلی دارند یا هیچ تاثیری ندارند، اما "اخبار بد" در سود فعلی، منعکس می شوند. بنابراین، جریان های نقدی جاری با بازده فعلی خبرهای بد و خوب، ارتباط ضعیفی دارند، در حالی که اقلام تعهدی احتمالاً "اخبار بد" فعلی را تشخیص می دهند و آنها را در سود فعلی لحاظ می کنند.

انتظار می رود که به موقع بودن نامتقارن در بازخوانی خبر، یک پایداری نامتقارن در سود باشد. از آنجا که حسابداران معمولاً ارزش سرمایه گذاری شده اخبار بد را به عنوان ضرر گزارش می کنند، بنابراین سود اخبار بد، به موقع تر است اما ماندگاری کمتری دارد. در مقابل، خبرهای خوب در سود کمتر به موقع، منعکس می شوند، اما سود اخبار خوب، پایدارتر است. سود اخبار خوب، کمتر به موقع است زیرا حسابداران قبل از اینکه خبرهای خوب را تشخیص دهند، به اطلاعات قابل تأیید بیشتری نیاز دارند. اما سود خبر خوب، ماندگارتر از سود خبر بد است زیرا ارزش خبر خوب با حروف بزرگ فقط تا حدی در سود فعلی، منعکس شده و پس از تأیید، در سود بعدی نیز منعکس می شود.

پیش بینی سوم من این است که افزایش سود غیر منتظره، بیشتر، پایدار بوده، در حالی که افت سود غیر منتظره، موقتی است. این پیش بینی پایداری نامتقارن را می توان از سری زمانی سود نیز مشاهده کرد. با ادامه دارایی ثابت در پنل B شکل 1، پس از خبرهای خوب، سود شرکت در حال حاضر به دلیل کاهش استهلاک، افزایش می یابد و در دوره های بعدی در این سطح بالاتر، باقی می ماند. خبر خوب، تأثیر مداومی بر سود دارد. در مقابل، پس از اخبار بد، سود فعلی شرکت به دلیل هزینه کاهش ارزش، کمتر شده، اما این کاهش در دوره بعدی معکوس می شود و سود سالهای آینده، تحت تأثیر قرار نمی گیرد. از این رو، اخبار بد، تأثیر موقت بر سری زمانی سود دارند.

پیش بینی نهایی من این است که بازده غیر عادی هر دلار سود غیر منتظره (ضریب پاسخ کوتاه پنجره سود یا ERC) برای "اخبار بد سود"، کمتر از "اخبار خوب سود" است. در مثال دارایی ثابت، اگر شرکت اعلام نکند که تخمین زده است که عمر خود را تا زمان اعلام سود، اصلاح کرده باشد، تعداد جدید استهلاک، بازار را متعجب خواهد کرد. واکنش بازار سهام به انتشار سود، نشان دهنده "اخبار سود" در مورد سود فعلی و آینده است. از این رو، واکنش بازار در واحد سود غیر منتظره برای اخبار پایدارتر، بیشتر است. در مثال، "اخبار بد سود" هیچ تاثیری بر سود آینده ندارند، اما "اخبار خوب سود" ماندگارترند.

آزمون های تجربی، از هر چهار پیش بینی، پشتیبانی می کنند. این مقاله، تحقیق در مورد به موقع بودن سود را نشان می دهد که بازتاب دهنده این واقعیت است که به موقع بودن به طور نامتقارن برای "اخبار بد"، بیشتر از "خبرهای بد" است. این مقاله همچنین کار دچوو (1994) را نشان می دهد که سود در زمان انعکاس "اخبار بد"، به موقع تر از جریان نقدینگی است. من استدلال می کنم که تغییرات منفی سود به دلیل محافظه کاری به طور نامتقارن نسبت به تغییرات مثبت، دوام بیشتری ندارند. سرانجام، استدلال می کنم که ERC برای تغییرات منفی سود به طور نامتقارن، کمتر از تغییرات مثبت است زیرا بازار سهام به طور منطقی برای تأثیر محافظه کاری بر سود حسابداری، گزارش می شود.

من همچنین تغییرات زمانی در درجه محافظه کاری و تأثیرات آن در رابطه بازده سود را بررسی می کنم. حساسیت سود به بازده منفی جاری، نسبت به حساسیت سود به بازده مثبت فعلی، طی دوره 1963-1990 افزایش یافته است، که سازگار با محافظه کاری حسابداری است که با گذشت زمان، افزایش می یابد. افزایش محافظه کاری، همزمان با افزایش مواجهه حسابرسان با مسئولیت قانونی است.

در حالی که پژوهشگران قبلی، برخی از این نتایج تجربی را به طور جداگانه پیش بینی کرده اند، ولی من یک توضیح مبتنی بر نظریه حسابداری ارائه می دهم که آنها را به هم پیوند می دهد. بروکس و باک مستر (1976) گزارش کردند که سود منفی شدید، تمایل به بازده متوسط ​​بیشتری نسبت به سود مثبت شدید نشان می دهد، در حالی که الجرز و لو (1994) نشان می دهند که تغییرات منفی در سود بعدی، بیشتر از تغییرات مثبت است. هاین (1995) نشان می دهد که شرکتهای دارای سود مثبت، دارای ERC کوتاه پنجره و طولانی مدت نسبت به شرکتهای دارای سود منفی هستند.

بخش 2، اصل محافظه کاری و تاریخچه آن را شرح می دهد. ادامه این مقاله به شرح زیر است: بخش 3، داده ها را توصیف می کند. بخش 4، پیش بینی های قابل آزمون را توسعه داده و نتایج اصلی تجربی را گزارش می دهد. بخش 5 در مورد آزمون های اضافی بحث می کند. بخش 6، توضیحات جایگزین تحقیقات قبلی را برای برخی از نتایج بررسی می کند: و بخش 7 نتیجه گیری می کند.

 

2. اصل محافظه کاری

2.1. تعاریف جایگزین برای محافظه کاری و تفاوت میان آنها

حسابداران به طور سنتی، محافظه کاری را با این اصل، ابراز می داشتند که "هیچ سودی را پیش بینی نکرده، ولی همه ضررها را پیش بینی کنند" (به عنوان مثال، بلیس، 1924). من این قاعده را به معنای تمایل حسابداران برای تأیید درجه بالاتری برای تأیید خبر خوب به عنوان سود، نسبت به تشخیص اخبار بد به عنوان ضرر، تفسیر می کنم. به عنوان مثال، بیانیه مفاهیم حسابداری مالی (SFAC) 2، (FASB، 1980)، بند 95 اظهار داشت: "... اگر دو برآورد مبالغ دریافتی یا پرداختی در آینده به یک اندازه محتمل باشند، محافظه کاری با استفاده از برآورد کمتر خوش بینانه، حکم می کند".

هزینه کمتر یا حسابداری بازار موجودی کالا [بولتن پژوهش های حسابداری (ARB) 43، کمیته رویه های حسابداری (CAP، 1953)[، یکی از نمونه های محافظه کاری است. مثالهای دیگر، شناخت فوری تغییرات در برآورد هزینه هستند اگر منجر به ضررهای مورد انتظار در آینده در قراردادهای بلندمدت شوند، اما اگر منجر به افزایش سود در آینده نشوند (ARB 45، CAP، 1955)؛ شناخت نامتقارن نتایج مورد انتظار در آینده عملیات متوقف شده [نظر هیئت اصول حسابداری (APB) 30،APB  (1973)[؛ و نوشتن دارایی های فیزیکی برای منعکس شدن فرسودگی یا کاهش ارزش، اما عدم ارزیابی مجدد آنها به بالا (APB نظر 6، APB، 1965)، اینگونه نیست. بنابراین، محافظه کاری در مقایسه با خبرهای خوب، احتمال شناسایی به موقع خبرهای بد را بیشتر می کند.

در مقابل، برخی، محافظه کاری را به طور گسترده تر به عنوان اولویت حسابداران برای روش های حسابداری تفسیر می کنند که منجر به کاهش ارزش گزارش شده برای ارزش سهام سهامداران می شود. به عنوان مثال، بلکائوی (1985)، (ص 239) ادعا می کند که محافظه کاری "بدین معنی است که ترجیحاً پایین ترین ارزش دارایی ها و سود و بالاترین ارزش بدهی ها و هزینه ها باید گزارش شود". در یک سطح مفهومی، FASB (SFAC2، 1980، پاراگراف 95) این نظر جایگزین را رد می کند و می گوید: "محافظه کاری، دیگر نیازی به به تعویق انداختن به رسمیت شناختن سود، بیش از زمانی که شواهد کافی از وجود آن در دسترس باشد یا تشخیص ضرر قبل از کافی بودن "شواهدی مبنی بر وقوع آنها" نیست. این دیدگاه محافظه کاری نیز با رویه حسابداری، متناقض به نظر می رسد. به عنوان مثال، بیشتر شرکت های ایالات متحده از خط مستقیم به جای استهلاک تسریع شده استفاده می کنند (روندهای حسابداری و تکنیک ها، 1996). تحقیقات قبلی، تنوع در روش های حسابداری را در بین شرکت ها برای جلب تنوع محافظه کاری، بررسی کرده اند (نگاه کنید به واتس و زیمرمن، 1990؛ کریستی، 1990؛ لف، 1989).

حسابداری مالی از اواسط دهه 1930 با تاکید بر محافظه کاری در صورت سود و زیان، بر صورت سود و زیان، تأکید کرده است. CAP (1939)،(ARB 2)  اظهار داشت: "محافظه کاری در ترازنامه در صورت دستیابی به هزینه محافظه کاری در صورت سود، دارای ارزش مشکوکی است که بسیار مهمتر است". از این رو، من آزمون ها را بر روی سود و نه بر اساس ارزش ترازنامه انجام می دهم.

2.2. تحولات تاریخی و نظریه های نقش محافظه کاری

محافظه کاری، سده ها بر روی عملیات ها و نظریه های حسابداری، تأثیر گذاشته است. سوابق تاریخی همکاری های تجاری اوایل قرن 15 نشان می دهند که حسابداری در اروپای قرون وسطی، محافظه کارانه بوده است (پنندورف، 1930). ساواری (1712) حاوی یک بحث اولیه در مورد اصل کم هزینه ترین یا بازار است. از آنجا که این شیوه ها قبل از مالیات بر سود و دارایی، دعاوی سهامداران و مقررات حسابداری است، بنابراین نمی توانند منشأ محافظه کاری حسابداری را توضیح دهند.

چندین توضیح قرارداد گران قیمت برای وجود و نفوذ گسترده محافظه کاری ارائه شده است (برای نسخه های گسترده تر استدلال های زیر به واتس و زیمرمن، 1986؛ بال، 1989؛ باسو، 1995 مراجعه کنید). در دنیایی از عدم اطمینان در مورد سودهای آتی، مدیران، اغلب دانش خصوصی ارزشمندی در مورد عملیات شرکت و ارزش دارایی دارند. اگر جبران خسارت مدیریتی به سود گزارش شده مرتبط باشد، در این صورت، مدیران، انگیزه هایی دارند که از هرگونه اطلاعاتی که بر خسارت آنها تأثیر سوء بگذارد، از سود گزارش شده دریغ کنند. مدعیان منطقی با توجه به اثر پیش بینی شده چنین تخلفی، خسارت مدیریتی را کاهش می دهند. ظهور اصل محافظه کاری و تهیه صورتهای مالی حسابرسی شده را می توان به تلاشهای مدیریتی برای اتصال در برابر بهره برداری از موقعیت نامتقارن آگاهانه آنها نسبت به سایر مدعیان نسبت داد. بدهکاران و سایر طلبکاران همچنین اطلاعات به موقع در مورد "اخبار بد" را طلب می کنند زیرا ارزش خیالی ادعاهای آنها (اسمیت، 1979) نسبت به افزایش ارزش شرکت، حساسیت بیشتری دارد.

بنابراین ادعا می شود که محافظه کاری، نقشی کارآمد در بستن قرارداد میان طرفین مشارکت کننده در یک شرکت دارد. در صورت عدم تعیین حسابداری، طرفین قرارداد، داوطلبانه توافق خواهند کرد که شماره حسابداری مورد استفاده برای تقسیم جریانهای نقدی بین آنها باید به صورت محافظه کارانه تعیین شود. مطابق با این استدلال، لفتویچ (1983) گزارش می دهد که همه مشارکت کنندگان از GAAP اختصاصی شده در بخش خصوصی، محافظه کارند.

FASB (1984)، (SFAC 5، بند 81) نظرهای مشابه با موارد فوق را بیان می کند و می گوید: "در ارزیابی این احتمال که معاملات ناتمام هنوز با موفقیت منعقد شده اند، درجه ای از تردید، اغلب، قابل توجیه است. علاوه بر این، به عنوان واکنشی به عدم اطمینان، از نظر تاریخی، الزامات سختگیرانه تری برای شناسایی سودها و سودها نسبت به شناسایی هزینه ها و ضررها اعمال شده است و این واکنش های محافظه کارانه بر راهنمایی برای اعمال معیارهای شناسایی برای مولفه های سود، تأثیر می گذارد".

به نظر می رسد ملاحظات قرارداد منشأ محافظه کاری، مالیات، دادرسی، روند سیاسی و نیروهای نظارتی نیز بر میزان محافظه کاری در GAAP، به ویژه درطول این سده، تأثیرگذار بوده اند (وات و زیمرمن، 1986: باسو، 1995). در ده سال گذشته، حسابداری مالی هیئت استاندارد (FASB) تشخیص بدهی های سابق خارج از ترازنامه، مانند حقوق بازنشستگی، تعهدات مزایای بهداشتی پس از بازنشستگی و بدهی های زیست محیطی، همراه با هزینه های مربوط به آنها را تعیین کرده است. FASB همچنین استانداردهایی را برای شناسایی کاهش ارزش دارایی صادر کرده است. این استانداردها بدون شک، محافظه کاری حسابداری ایالات متحده را در سالهای اخیر افزایش داده اند. هر دو دلیل، یعنی گران قیمت بودن قرارداد و مقررات قانونی می توانند اهمیت محافظه کاری در GAAP را توضیح دهند. بعداً در این مقاله، بررسی می کنم که آیا افزایش اخیر محافظه کاری حسابداری به دلیل افزایش مواجهه با مسئولیت قانونی حسابرس ایجاد شده است یا خیر.

 

3. داده ها

نمونه های مورد استفاده برای این آزمون ها شامل کلیه مشاهدات سالهای 1963 تا 1990 با داده های مربوط به بازده در پرونده های ماهانه CRSP NYSE/AMEX و داده های حسابداری لازم در پرونده های صنعتی و پژوهشی سالانه کامپوستات است. استفاده از پرونده تحقیقاتی، تعصب بازماندگان را کاهش می دهد. نیاز به داده های هر دو شرکت کامپوستات و CRSP باعث ایجاد سوگیری در انتخاب شرکت های بزرگ می شود و تعمیم نتایج را محدود می کند. مشاهدات براساس پایان سال مالی، گروه بندی می شوند.

همه متغیرهای حسابداری اندازه گیری شده برای هر سهم، با قیمت سهام افتتاحیه برای کنترل ناهمسانی، ارزیابی می شوند (کریستی، 1987). از آنجا که نتایج آزمون، نسبت به قیمت پایین سهام، حساسند، همه آزمون ها با استفاده از ارزش دفتری بازاریابی دارایی ها یا حقوق صاحبان سهام به عنوان دفلاتور، با نتایج کیفی مشابه، تکرار می شوند (گزارش شده در باسو، 1995). به عنوان کنترل بیشتر برای ناهمگونی، از کارهای آماری وایت (1980) استفاده می کنم. مشاهدات افتاده در بالا یا پایین 1% از سود افت قیمت کاهش یافته، Xit/Pit-l، ارزش دفتری بازده دارایی های تورم خورده، Xit/Ait-l، یا بازده، Rit، در هر سال تقویمی به استثنای آثار پرتگاهها را بر نتایج رگرسیون کاهش می دهد. گنجاندن حاشیه در رگرسیون ها به طور معمول به ضرایب شیب بالاتر (مغرضانه) و R پایین تر، ولی نتیجه گیری کیفی بدون تغییر منجر می شود.

بازده سالانه خرید و نگهداری، سه ماه پس از پایان سال مالی، محاسبه شده تا اطمینان حاصل گردد که پاسخ بازار به سودهای سال قبل، منتفی است (جیوولی و پالمون، 1982، ایستون و هاریس، 1991). حداقل داده های مورد نیاز برای هر مشاهده شرکت-سال، سود سال جاری، قیمت سهام قبلی پایان سال مالی و ارزش دفتری دارایی ها و حقوق صاحبان سهام و داده های بازده است. قبل از بحث در مورد نتایج، نیازهای اضافی داده ها برای برخی از آزمون ها، که اندازه نمونه را کاهش می دهند، شرح داده شده است. آمار نمونه ای برای مجموعه داده های مختلف در کار باسو (1995) گزارش شده است. حروف درشت، نشان دهنده آماری در هر جدول است که فرضیه ها را می آزمایند.

 

4. تأثیر نامتقارن محافظه کاری بر ویژگی های سود

من در این بخش، هر چهار فرضیه اصلی خود را درباره تأثیر نامتقارن محافظه کاری بر دوره های خبری خوب و بد، توسعه داده و می آزمایم. دو فرضیه اول در نظر دارند که محافظه کاری چگونه بر به موقع بودن سود و به ویژه مولفه تعهدی آن تأثیر می گذارد. دو فرضیه بعدی، تأثیر محافظه کاری بر تداوم سود و تأثیر مرتبط آن بر ERC را در نظر می گیرند.

4.1. محافظه کاری و حساسیت سود نسبت به بازده

از آنجا که قیمت سهام، اطلاعات دریافت شده از منابعی غیر از سود کنونی را بازتاب می دهد، بنابراین قیمت سهام تا چهار سال منجر به سود حسابداری می شود (بال و براون، 1968؛ بیور و همکاران، 1980؛ کوتاری و اسلون، 1992 و دیگران). از آنجایی که حسابداران، ضررهای آینده را پیش بینی می کنند اما سود آینده را ندارند، لذا محافظه کاری منجر به این می شود که سود، به موقع تر و حساس تر، از "خبر بد"، در دسترس عموم باشد تا از "خبر خوب". در مثال دارایی ثابت در شکل 1، عمر تخمینی طولانی تر (خبر خوب) منجر به کاهش استهلاک همزمان کوچک می شود، در حالی که عمر تخمینی کوتاه تر (خبر بد) منجر به نوشتن همزمان می شود. پیش بینی می شود که سود بیشتر با بازده غیر منتظره منفی همزمان، وثیقه "خبر بد"، نسبت به بازده مثبت غیر منتظره، که نیازی برای "خبر خوب" است، مرتبط باشد.

من فرضیه هایم را در "رگرسیون معکوس" بیور و همکارانش (1980) می آزمایم، به طوری که سود به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته می شود، زیرا خطاهای استاندارد OLS و آمار آزمون، هنگامی که متغیر پیشرو به عنوان متغیر مستقل و متغیر عقب افتاده به عنوان متغیر وابسته تعیین شوند، بهتر مشخص می گردند. من سود سالانه را با بازده سالانه فعلی پس می گیرم. سود، یعنی متغیر وابسته، حاوی اطلاعات به موقع تر برای شرکت های "خبر بد" بوده، در نتیجه، R2 بالاتر برای این نمونه پیش بینی می شود. پیش بینی می شود که ضریب شیب، β برای نمونه "خبر بد" بیشتر باشد زیرا پیش بینی می شود سود نسبت به بازده غیر منتظره همزمان، حساس تر باشد.

فرضیه 1: ضریب شیب و R2 از رگرسیون سود سالانه در بازده غیر منتظره سالانه برای بازده غیر منتظره منفی، بیشتر از بازده غیر منتظره مثبت است.

شکل 2، رابطه پیش بینی شده میان سود همزمان و بازده غیر منتظره را نشان می دهد. پیش بینی می شود که ضریب شیب برای بازدهی منفی (در ربع دوم و سوم) بالاتر از ضریب شیب برای بازده مثبت (در ربع اول) باشد. دلیل این امر، این است که ضررهای غیر واقعی (خبرهای بد) به احتمال زیاد بلافاصله تحت حسابداری محافظه کارانه شناسایی می شوند تا سودهای غیر واقعی (خبرهای خوب). برخی از سودهای تحقق نیافته فعلی در دوره های آینده با تحقق، شناسایی می شوند. از آنجا که اخبار، طبق تعریف، در طول زمان با هم ارتباط ندارند، این دستاوردهای تحقق نیافته فعلی با اخبار و بازده های دوره شناخت، بی ارتباط خواهند بود. من پیش بینی می کنم که این دستاوردهای تحقق یافته منعکس کننده اخبار خوب قبلی منجر به رهگیری مثبت در رگرسیون "معکوس" شود. در مقابل، از آنجا که بیشتر ضررهای غیر واقعی بلافاصله اعمال می شوند، بنابراین اخبار بد کمی به دوره های آینده موکول می شود.

این تفسیر جایگزین از محافظه کاری که در بخش 2.1 به آن اشاره شده است، منجر به پیش بینی های گوناگونی می شود. اگر محافظه کاری فقط یک تعصب رو به پایین ثابت به سود (یا به طور کلی، تعصب رو به پایین متغیر و بدون اخبار فعلی) اضافه کند، منجر به یک رهگیری منفی و ضریب شیب برابر و R2هایی برای دو نمونه می شود.

پنل A جدول 1، نتایج رگرسیون مقطعی تجمعی برای سود، با کاهش قیمت در بازده دوره بین اعلامی را ارائه می دهد. برای نمونه کامل،R2  تعیین شده 7.99% است، که با مطالعات قبلی مطابقت دارد (لف، 1989). ضریب شیب در بازده، 0.113 است. دومین رگرسیون در پنل A مشاهدات سال-ثابت را به نمونه های "خبر خوب" و "خبر بد" تقسیم می کند که بر اساس اینکه آیا بازده بزرگتر یا کمتر از صفر، متغیرهای ساختگی آثار رهگیری و شیب را برای نمونه بازده منفی ضبط می کنند یا خیر. ضریب شیب تعاملی، β1، که تفاوت حساسیت سود به بازده منفی و مثبت را اندازه گیری می کند، معنادار است و نشان می دهد که سود، حدود چهار و نیم برابر است (4.66 = [0.216 + 0.059] / 0.059) به طوری که بازده منفی به اندازه بازده مثبت، حساس است. R2 های تعدیل شده از رگرسیون جداگانه در دو نمونه نشان می دهند که قدرت توضیحی بازده منفی (64/6 درصد؛ 17790 سال شرکت) بیشتر از بازده مثبت (2.09 درصد؛ 25531 سال شرکت) است. این نتایج با حساس بودن به موقع یا همزمان حساس بودن سود در گزارش "اخبار بد" در دسترس عموم از "خبرهای خوب"، سازگارند. رهگیری برای هر دو نمونه، مثبت و معنادار است، مطابق با شناخت فعلی سودهای تحقق نیافته از دوره های قبلی که با اخبار روز، ارتباطی ندارند.

پنل B جدول 1، نتایج را با استفاده از متغیرهای تعیین شده بازار برای کنترل عدم ثبات سری زمانی در روندهای سود و بازده ارائه می دهد که می تواند بر خطاهای استاندارد مقطعی تجمعی تأثیر بگذارند. بازده با شاخص هم وزن CRSP تعیین می شود و نسبت بهای سود با قیمت یک شاخص، برابر با نسبت نمونه EP برای آن سال تقویمی، تعیین می شود. R2 تعیین شده برای هر دو رگرسیون، بالاتر از پنل A است که از یک نمونه یکسان استفاده می کند، که نشان دهنده تناسب بهتر است. ضریب شیب در بازده منفی تعیین شده در بازار، حدود شش و نیم برابر است (6.45 = [0.256 + 0.047] / 0.047) که در بازده مثبت بازار، تعیین شده است. قدرت توجیهی بازده منفی تعیین شده در بازار، 10.00%، بیش از بازده مثبت تعیین شده بازار، 1.07% است. هر دو رهگیری به طور معناداری مثبت هستند.

پنل C جدول 1، نتایج را با استفاده از بازده سال مالی ارائه می دهد، که واکنش بازار به گزارش سود سال جاری را حذف می کند. من از این مشخصات برای جدا کردن تأثیر "اخبار" موجود در دسترس عموم از منابع دیگر قبل از اعلام سود استفاده می کنم. بازده سالانه خرید و نگهداری، جمع می شوند تا در پایان سال مالی خاتمه یابند، برخلاف پنل A، که بازده سالانه را جمع می کرد و سه ماه بعد به پایان می رسید. نتایج، کاملاً مشابه نتایج موجود در پنل های A و B است.

تعدادی از ویژگی های دیگر نیز با نتایجی مشابه با نتایج گزارش شده در جدول 1، مورد آزمون قرار گرفتند. این تکرارها شامل موارد زیر است: (الف) رگرسیون های سطح نمونه کارها مانند بیور و همکارانش (1980)، که در آن، در هر 28 سال، 30 نمونه کار با رتبه بندی بازده تشکیل شده است. (ب) رگرسیون مقطعی سالانه همانند ایستون و هریس (1991). ج) بازده بازار با استفاده از بازده غیر عادی یا حق بیمه ریسک مدل بازار به عنوان معیار بازده غیر منتظره؛ د) رگرسیون سری زمانی در نمونه ای از 264 شرکت با داده های مداوم از 1960 تا 1980؛ (ه) رگرسیون هایی که سود آنها با افتتاح ارزش دفتری دارایی ها یا حقوق صاحبان سهام کاهش می یابد؛ و) رگرسیون هایی که حداکثر، چهار بازده سال قبل داشته باشند، به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده اند؛ و (ز) عقب نشینی ها از جمله نقاط دور.

به طور کلی، جدول 1 با پیش بینی های من درباره محافظه کاری، سازگار است. سود در گزارش "اخبار بد" در دسترس عموم، نسبت به "خبر خوب"، به موقع تر است، زیرا این تفاوت با تفاوت درR2 های تعیین شده یا ضرایب شیب، اندازه گیری می شود. رهگیری ها به طور قابل اعتمادی، مثبت هستند، همانطور که انتظار می رود، اگر شناسایی سودهای غیر واقعی، و نه ضررهای غیر واقعی، به دوره های آینده موکول شود. نتایج با تفسیر جایگزین محافظه کاری در بخش 2.1، که ضرایب شیب برابر و R2ها را برای اخبار خوب و بد و یک رهگیری منفی پیش بینی می کند، متناقض است.

4.2 مقایسه سود و گردش پول برای جدا کردن تأثیر محافظه کاری

تجزیه و تحلیل محافظه کاری، بینشی درباره ماهیت اقلام تعهدی حسابداری ارائه می دهد. دریافت و بازپرداخت وجه نقد، معمولاً شواهدی عینی، کلاهبرداری غایب، مبنی بر اتمام معاملات اساسی در نظر گرفته می شود و انتقال وجه نقد، معمولاً در صورت وقوع، ثبت می شود. اگر شواهد قابل توجهی از عملکرد قراردادی قبل از مبادله وجه نقد وجود داشته باشد، اقلام تعهدی، ثبت می شوند، اما در تخمین مبالغ مناسب، اختیاری وجود دارد. این امر منجر به به موقع بودن سود، نسبت به اقدامات جریان نقدی می شود (دچوو، 1994).

آثار محافظه کاری بر سود و گردش پول می توانند به طور مشابه، تجزیه و تحلیل شوند. اقلام تعهدی، حسابداران را قادر می سازند تا اخبار بد مربوط به جریان نقدینگی در آینده را به صورت نامتقارن، به موقع تشخیص دهند. زیان های تحقق نیافته، سود فعلی را کاهش می دهند اما بر جریان نقدینگی فعلی تأثیر نمی گذارند، در حالی که سودهای تحقق نیافته، نه بر سود جاری و نه بر جریان نقدی جاری تأثیر نمی گذارند. از آنجا که سود، حاصلجمع جریان نقدی و اقلام تعهدی است، اگر ضررهای غیر واقعی، و نه سودهای غیر واقعی شناسایی نشوند، سود، بیش از جریان نقدینگی، محافظه کارانه است. من پیش بینی می کنم که تفاوت در حساسیت های سود و جریان نقدینگی به "خبرهای بد" موجود در دسترس عموم، بیشتر از تفاوت در حساسیت آنها نسبت به "خبرهای خوب" موجود در دسترس عموم است.

توجه داشته باشید که سود، برخی از "اخبار خوب" و "اخبار بد" درباره دارایی ها را با سرعت مشابهی تشخیص می دهد. به عنوان مثال، هم افزایش و هم کاهش در حساب ناخالص دریافتنی به سرعت در سود، منعکس می شوند. این اقلام تعهدی باید اثر پیش بینی شده را کاهش دهند، اما آن را نفی نمی کنند.

فرضیه 2: افزایش به موقع سود، بیش از جریان نقدی برای بازده منفی غیر منتظره، بیشتر از بازده مثبت غیر منتظره است.

اقلام تعهدی که شامل کسر و کاهشند، به احتمال زیاد، منافع محافظه کاری را نسبت به دیگران نشان می دهند. بازنویسی دارایی ها اغلب به عنوان زیانهای خارق العاده یا ضررهای دیگر ثبت می شوند. من بررسی می کنم که آیا حذف موارد فوق العاده و سایر موارد از سود باعث کاهش محافظه کاری اندازه گیری می شود یا خیر.

فرضیه 2 روی نمونه ای شامل 34266 مشاهده سال-ثابت پس از حذف کلی از سال 1963 تا سال 1990 برای سود پیش از اقلام فوق العاده و عملیات متوقف شده (XE)، جریان نقدی ناشی از عملیات (CFO) و جریان نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی و سرمایه گذاری (CFOI) آزموده می شود. دو معیار اول، کار ریبرن (1986) را تکرار می کنند، و روش سوم با کسر تغییر ناخالص در دارایی های بلندمدت (تغییر در دارایی های غیر جاری به علاوه هزینه استهلاک و اندازه گیری خام سرمایه گذاری در جریان های نقدی) از CFO محاسبه می شود. برای کنترل اینکه موارد فوق العاده و عملیات متوقف شده، تنها دلیل نتایج در جدول 1 بوده اند، آنها از سود جدول 2، مستثنی هستند.

پنل A جدول 2، نتایج حاصل از رگرسیون های XE، CFO و CFOI در بازده و انحرافی برای بازده منفی به منظور مقایسه عدم تقارن در به موقع بودن آنها با اخبار را ارائه می دهد. سه رگرسیون اول، نشان می دهند که CFOI، CFO و XE پیوندهای قوی تری با بازده دارند که توسطR2 های تعیین شده (به ترتیب 0.73%، 4.55% و 9.31%)، مطابق با کار دچوو (1994) اندازه گیری می کنند. این نشان می دهد که اقلام تعهدی که به طور متوالی برای ایجاد سود به CFOI اضافه می شوند، به موقع بودن را افزایش می دهند و یا نویزهای شماره های حسابداری را کاهش می دهند (کالینز و همکاران، 1994). سه رگرسیون اخیر نشان می دهند که در حالی که هر سه اندازه گیری، دارای بازدهی مثبت هستند، ولی تفاوت در ساختگی های شیب وR2 های تعیین شده از رگرسیون ها به صورت یکنواخت افزایش می یابد. این نتیجه با اقلام تعهدی که سودزایی آنها در گزارش "خبرهای بد"، به موقع تر است اما با "خبرهای خوب" سازگار نیست، منطبق می باشد. اندازه نسبی ضرایب در بازده منفی و مثبت، (β1 + β0)/β0، هرچه از CFOI به CFO و به XE برویم (1.65، 2.60 و 3.64) افزایش می یابد. پنل B گزارش R2ها را از رگرسیون جداگانه در دو نمونه تعیین می کند. نتایج CFOI نشان می دهند که  R2تعیین شده برای "خبر خوب" (0.31%) و "خبر بد" (0.24%)، مشابه است. با این حال، برای CFO و XE،R2 های تعیین شده برای "اخبار بد" (2.58% و 5.58%)، بیشتر از "خبر خوب" (1.17% و 2.64%) و افزایش قدرت توضیحی هنگام حرکت از CFOI به XE برای "خبر بد"، بیشتر از "خبر خوب" است. این نتایج با محافظه کاری در اقلام تعهدی و نه در جریان نقدینگی، بازتاب می یابند.

پنل C نتایج آزمون های چندمتغیره F را درباره برابری ضرایب در رگرسیون ها گزارش می کند، که در صورت بازده متغیرهای مختلف وابسته بر متغیرهای مستقل مشترک، مناسبند (ماردیا و همکاران، 1979). آزمون ها روی ضریب شیب برای تفاوت حساسیت به بازده منفی و مثبت، 1β، نشان می دهد که ضریب رگرسیون برای CFOI به طور معناداری کوچکتر از CFO بوده، که به نوبه خود به طور معناداری کوچکتر از XE است. ضریب بازده مثبت برای XE نسبت به مدیر مالی به طور معناداری کوچکتر است، که نشان می دهد تعدیل های تعهدی باعث می شوند سود، نسبت به مدیر مالیات، نسبت به "خبر خوب"، حساسیت کمتری داشته باشد. این نتایج، حاکی از آن است که به موقع بودن اقلام تعهدی مربوط به "خبر بد"، نسبت به "خبر خوب"، سهم بزرگی در افزایش به موقع بودن سود، نسبت به جریان نقدی دارد.

با مقایسه پنل A جدول 1 با رگرسیون XE در پنل A جدول 2، می بینیم که حذف موارد فوق العاده، محافظه کاری در سود را کاهش می دهد، اما آن را حذف نمی کند. یک تکرار پس از حذف "موارد ویژه" (قبل از مالیات) از سود قبل از اقلام فوق العاده، منجر به تفاوت کوچکتر اما از نظر آماری معنی دار در ضرایب شیب (0.139) می شود، اما R2 تقریباً یکسان است.

افزایش به موقع سود، بیش از جریان های نقدی برای "اخبار بد" و نه "اخبار خوب" با محافظه کاری حسابداری که در اقلام تعهدی، بازتاب داده شده، سازگار است. در ادامه بررسی می کنم که اقلام تعهدی محافظه کارانه چگونه منجر به ایجاد ویژگی های مختلف سری زمانی برای سود و گردش پول می شوند.

4.3. محافظه کاری و تداوم عملیات های حسابداری، منوط به اخبار است

محافظه کاری منجر به ماندگاری پایین سود در دوره های خبری بد، نسبت به دوره های خبری خوب می شود. بحث اساسی، این است که به موقع بودن و ماندگاری، روش های مختلف مشاهده یک پدیده هستند. به موقع بودن بیشتر به این معنی است که اخبار مربوط به ارزش فعلی، بیشتر به طور همزمان در سود، شناسایی می شوند، و اخبار مربوط به ارزش فعلی، کمتر برای شناسایی در سود آینده باقی می مانند. ماندگاری بیشتر به این معنی است که اخبار مربوط به ارزش فعلی کمتر در سود فعلی، گزارش می شوند و بیشتر آن در سود آینده گزارش می شود. به عنوان مثال، یک تغییر سود دائمی به این معنی است که سود فعلی، کسری از اطلاعات مربوط به ارزش را در بازده جاری (ارزش فعلی تغییرات سود فعلی و آتی) بازتاب می دهد. در مقابل، یک تغییر سود گذرا یا یکبار مصرف به این معنی است که سود، همزمان همه اطلاعات مربوط به ارزش را در بازده، منعکس می کند. در این مورد اخیر، سود، به موقع تر است، از آنجا که پیش بینی می شود سود برای اخبار بد، به موقع تر باشد، بنابراین برای اخبار بد نیز ماندگاری کمتری پیش بینی می شود.

پیش بینی پایداری نامتقارن را می توان با بررسی تأثیر محافظه کاری بر سری زمانی سود شرکت ها نیز به دست آورد. محافظه کاری به این معنی است که سود با پیش بینی ضررهای آینده با گزارش همزمان برآورد پیامدهای جریان نقدی آینده، اخبار بد پیش بینی می کند. سود گزارش شده دوره های آینده در برابر اخبار بد فعلی، محافظت نمی شود، بنابراین سود دوره بعدی، نزدیک به آنچه در صورت عدم دریافت اخبار بد در حال حاضر است، نزدیک خواهد بود. از نظر سری زمانی، اخبار بد منعکس شده در سود فعلی به عنوان یک شوک گذرا یا یک بار افت در روند سود ظاهر می شود. در مقابل، تأثیرات یک شوک مثبت فعلی با تحقق سودهای پیش بینی شده در چندین دوره آینده توزیع می شود. بنابراین، اخبار خوب، احتمالاً به عنوان ضربه های مداوم به جریان سود ظاهر می شوند.

در مثال مربوط به دارایی ثابت در شکل 1، اخبار خوب بر استهلاک و سود چندین دوره، تأثیر می گذارند. افزایش فعلی سود، هیچ تغییری ایجاد نمی کند. در مقابل، اخبار بد، سود فعلی را از طریق نوشتن نامه کاهش می دهند، اما سود سال آینده با توجه به میزان حذف، بیشتر از سود فعلی است. به عبارت دیگر، سود فعلی در دوره بعدی کاهش می یابد.

فرضیه 3: تغییرات منفی سود، تمایل بیشتری به تغییر در دوره پس از تغییرات مثبت سود دارند.

شواهد سازگار با فرضیه 3 در پژوهش های قبلی، مستند شده اند. بروکس و باکمستر (1976) نشان می دهند که سطح منفی شدید سود، تمایل به بازده متوسط ​​بیشتر از سود مثبت شدید دارند. الجرز و لو (1994) دریافتند که تغییرات در سود واقعی و پیش بینی سود تحلیلگران به طور متوسط، ​​تمایل بیشتری به معکوس کردن برای شرکت هایی با عملکرد ضعیف قبل از سال، نسبت به شرکت های با عملکرد خوب قبل از سال دارند.

این فرضیه به صورت مقطعی، مورد آزمون قرار می گیرد، همانطور که در کار بال و وات (1972) و الجرز و لو (1994) آزموده شده است. نمونه ای از 36394 مشاهده شرکت-سال از سال 1964 تا سال 1990 استفاده شده است. پنل A جدول 3 گزارش می دهد که به طور مقطعی، تغییر قیمت کاهش یافته در سود در دوره بعدی، با ضریب شیب معناداری 273/0 معکوس می شود.

هنگامی که مجهول های رهگیری و شیب برای تغییرات منفی سود قبلی در پنل B گنجانده می شوند، تفاوت معنادار و قابل توجهی در گرایش برگشت به دو نمونه در جهت پیش بینی شده، مشاهده شده و R2 تعیین شده، دو برابر می شود. ضریب شیب در تغییرات مثبت سود قبلی، 040/0-، از نظر آماری، معنادار نیست و با اخبار خوب در دائمی بودن سود، سازگار است. شیب تغییرات منفی قبلی، ((0.652- + 0.040-) = 0.692-)، تفاوت معناداری با صفر دارد، اما تفاوت معناداری با 1- ندارد، ضریب محدودیت نظری اگر تغییرات منفی سود فقط حاوی خبرهای بد بوده و معکوس باشد، در دوره بعدی سرانجام، R2 تعدیل شده از یک رگرسیون در تغییرات منفی سود قبلی (24.19%، 15413 مشاهده) بسیار بزرگتر از تغییرات مثبت سود قبلی (0.68%، 20981 مشاهده) است. این نتایج با تغییرات سود اخبار بد که در دوره بعدی، تمایل بیشتری به معکوس بودن دارند، نسبت به تغییرات سود خبر خوب، سازگار است. پارتیشن مبتنی بر سطح (پنل C) و مبتنی بر بازده (پنل D نتایج ضعیف تر اما از نظر کیفی، مشابه ایجاد می کنند.

برای تأیید اینکه محافظه کاری در اقلام تعهدی، بازتاب داده شده است یا خیر، آزمون ها برای XE، CFO و CFOI به ترتیب روی نمونه ای شامل 28376 مشاهده سالانه از سال 1964 تا سال 1990 تکرار شده اند (گزارش شده در کار باسو، 1995). به استثنای موارد خارق العاده، که غیر معمول و غیر عادی تعریف می شوند و بنابراین احتمال تکرار آنها وجود ندارد، باید تغییرات معکوس، سود را کمتر کنند. همانطور که انتظار می رفت، ضرایب شیب تغییرات XE همگی مثبت تر از نمونه های جدول 3 بودند. این مطابق با محافظه کاری است که در اقلام تعهدی، منعکس می شود که تغییرات جریان نقدی اخبار بد، کمتر از تغییرات جریان نقدینگی خبرهای بد است، اگرچه این تفاوت از نظر آماری، معنادار نیست.

4.4 محافظه کاری و محتوای اطلاعاتی انتشار سود

فرضیه پایانی بررسی می کند که محافظه کاری چگونه بر واکنش بازارهای سرمایه نسبت به "اخبار سود" یعنی اطلاعاتی که بازارها هنگام اعلام سود یاد می گیرند، تأثیر می گذارد. محتوای اطلاعاتی منتشرشده سود، معمولاً با ضریب پاسخ سود پنجره کوتاه (ERC) اندازه گیری می شود که بازده غیر عادی در واحد سود غیر منتظره در گزارش سود است.

با توجه به مدل اعمال تصادفی برای انتظارات سود (بال و واتس، 1972)، سود، شاخصی را برای سود غیر منتظره یا "اخبار سود" تغییر می دهد. همانطور که در جدول 3 (پنل B) مشاهده می شود، تغییرات مثبت سود، بیشتر از تغییرات منفی، پایدار است. شگفتی های مداوم بیشتر در سود، منجر به افزایش ERC می شوند (میلر و راک، 1985؛ کورمندی و لیپه، 1987؛ کالینز و کوتاری، 1989). بنابراین پیش بینی می شود شرکت های دارای تغییر سود مثبت از ERC بالاتر از شرکت های دارای تغییر منفی برخوردار باشند. به عنوان مثال، یک دلار سود غیر منتظره مثبت، بیشتر از یک دلار سود غیر منتظره منفی در آینده، باقیمانده است. بنابراین، هنگامی که سود اعلام می شود، بازار سود غیر منتظره مثبت یک دلاری را با ارزش بالاتر از سود منفی غیر منتظره یک دلاری، سرمایه گذاری می کند.

از یک بازده غیر عادی غیر معمولی پنجره ای، پیرامون گزارش سود برای جداسازی واکنش بازار نسبت به اخبار منتشرشده در گزارش سود استفاده می شود. از آنجا که بازده غیر عادی، پاسخ بازار به "اخبار سود" را جلب می کند، بنابراین من بازده غیر عادی را به عنوان متغیر وابسته و تغییر در سود را به عنوان متغیر مستقل برای آزمون رگرسیون تعیین می کنم.

فرضیه 4: در یک بازده شامل دوره اعلام بازده غیر عادی تغییرات سود، شیب تغییرات مثبت سود، بیشتر از شیب تغییرات منفی سود است.

فرضیه 4، ارتباط قوی تری را میان تغییرات مثبت سود ("اخبار خوب سود") و بازده غیر عادی دوره گزارش شده در مقایسه با فرضیه 1 پیش بینی می کند، که این فرضیه، خود، ارتباط قوی تری میان سود و بازده منفی غیر منتظره سالانه ("خبر بد") را پیش بینی می نماید. فرضیه 1 بررسی می کند که محافظه کاری چگونه بر شناخت حسابداری اخباری که بازارهای سرمایه از منابع دیگر می آموزند مانند تولید ناخالص داخلی دولت یا آمار فروش صنعت تاثیر می گذارند. فرضیه 4 بررسی می کند که محافظه کاری چگونه بر واکنش بازارهای سرمایه به اطلاعات مشاهده شده خصوصی مدیران، به عنوان مثال، حاشیه فروش، که اولین بار در سود ظاهر می شود و هنگام اعلام سود در قیمت سهام ادغام می شود، تأثیر می گذارد. یک تفاوت عمده بین این دو آزمون، در طول پنجره بازده است: فرضیه 1 از یک پنجره طولانی (مطالعه ارتباطی) استفاده می کند در حالی که فرضیه 4 از یک پنجره کوتاه (محتوای اطلاعات یا مطالعه رویداد) استفاده می کند. تفاوت عمده دیگر، در متغیرهای تقسیم بندی است: در فرضیه 1 از علامت بازده سالانه غیر منتظره استفاده شده، در حالی که در فرضیه 4 از علامت سود غیر منتظره استفاده می شود، زیرا این متغیرها اخبار هر آزمون را اندازه گیری می کنند.

پیش بینی شیب از دو فرضیه، سازگار است، زیرا فرضیه 1 از رگرسیون "معکوس" استفاده کرده، در حالی که فرضیه 4 از ویژگی های متعارف استفاده می کند. فرضیه هر دو، فرض می کند که سود، نسبت به اخبار بد، حساس تر است. ضریب شیب در فرضیه 1 تغییر سود به ازای هر دلار بازده غیر منتظره است (برای اخبار بد، بیشتر است)، در حالی که ضریب شیب در فرضیه 4 تغییر بازده غیر عادی به ازای هر دلار سود غیر منتظره است (برای خبر بد، کمتر است).

نمونه ای شامل 28،923 مشاهده سال-شرکت از سال 1963 تا سال 1990 برای آزمون فرضیه 4 استفاده می شود. این نمونه، نسبت به آزمون های قبلی، کوچکتر است، اساساً به این دلیل که بازده ماهانه پنج سال مالی قبل برای برآورد پارامترهای مدل بازار و بازده غیر عادی استفاده می شود. از آنجا که اکثر شرکت ها سود خود را طی دو ماه پس از پایان سال مالی اعلام می کنند (به عنوان مثال جیوولی و پالمون، 1982)، بنابراین بازده غیر عادی این دو ماه به صورت جداگانه و با هم محاسبه می شود. از آنجا که تاریخ گزارش سود سالانه در نوار کامپوستات سالانه گزارش نمی شود، و از آنجا که نوار سه ماهه کامپوستات فقط از سال 1980 تاریخ اعلام دارد، بنابراین من از آزمون بازده دوره ماهانه برای تست فرضیه 4 استفاده می کنم.

سه رگرسیون اول در جدول 4 نشان می دهند که دوره اعلام بازده غیر عادی با تغییرات سود ضعیفی، همراه است. متغیرهای ساختگی رهگیری و شیب برای نمونه تغییر مثبت سود در سه رگرسیون گذشته، گنجانده شده است. ضریب شیب بازده غیر عادی دوره گزارش در تغییرات مثبت سود به طور معناداری بیشتر از ضریب شیب تغییرات منفی سود است. این نتیجه با تشخیص اینکه "اخبار خوب سود" در مقایسه با "اخبار بد سود" در نتیجه محافظه کاری، پایدارتر است، سازگار می باشد. شیب "اخبار بد سود"، منفی، اما کم بوده و از نظر آماری، بی معنا و از 0.000- تا 0.014- است. رگرسیون های جداگانه گزارش نشده، در دو نمونه برای سه بازه بازده نشان می دهند که R2 تعیین شده برای "اخبار خوب سود" (0.93%، 0.57% و 0.34%؛ 18،567 مشاهده) بالاتر از "اخبار بد سود" (0.00%، 0.02% و 0.01-%؛ 10336 مشاهده) است. به طور کلی، نتایج، مطابق با "اخبار خوب سود" هستند که بیشترین قدرت توضیح را در نمونه کامل دارند.

یک توضیح بالقوه جایگزین برایERC های پایین تر وR2 ها برای "اخبار بد سود" در جدول 4 این است که تغییرات سود، نمایش های بدتری برای "اخبار بد سود" از "اخبار خوب سود" هستند. تکرارها با میانگین مقطعی هر سال یا میانگین تغییر در سود هر سهم به پارتیشن خوب و بد اخبار "سود" منجر به ضرایب شیب مشابه اما R2 تعیین شده بالاتر از گزارش در اینجا می شود. از آنجا که پیش بینی سود تحلیلگران برای دهه 1960 و اوایل دهه 1970 در دسترس نیست، بنابراین من از آنها برای شاخص سود مورد انتظار استفاده نمی کنم. هوانگ و همکارانش (1996) نشان می دهند که پیش بینی سود سالیانه تحلیلگران IBES، یک ماه قبل از انتشار سود، ده برابر مغرضانه تر و نادرست تر از شرکت های سودآور است. این نتایج نسبت به اندازه شرکت و عملکرد قبلی، قوی هستند. از آنجا که تحلیلگران، "اخبار بد سود" را نیز ضعیف پیش بینی می کنند، بنابراین بعید به نظر می رسد که اندازه گیری نادرست "اخبار سود" با تغییرات سود، بتواند نتایج جدول 4 را توضیح دهد.

 

5. آزمون های تکمیلی

من چند آزمون تکمیلی برای افزایش اطمینان نسبت به استنباط خود انجام می دهم. اول، یک استدلال از استدلال خود را آزمون می کنم که سود در انعکاس "خبر بد"، به موقع تر از "خبر خوب" است. دوم، بررسی می کنم که آیا تغییرات در معرض مسئولیت حقوقی حسابرس، تغییرات اخیر در محافظه کاری را توضیح می دهد یا خیر.

5.1. طول بازه اندازه گیری

در شرایط حسابداری "مازاد تمیز"، درطول عمر یک شرکت، همه اخبار مربوط به بازده نیز در سود حسابداری، گزارش می شوند. ایستون و همکارانش (1992) استدلال می کنند که طولانی شدن فاصله تجمعی باعث کاهش عدم نسبی به موقع بودن سود می شود، بنابراین ارتباط اندازه گیری شده با بازده، بهبود می یابد. لف (1989)، ایستون و همکاران (1992)، کوتاری و اسلون (1992)، دچوو (1994) و دیگران نشان می دهند که با طولانی شدن فاصله تجمعی، ارتباط بین سود و بازده، قویتر است. این نشان می دهد که هرچه مدت زمان جمع شدن، بیشتر باشد، قدرت توضیح "خبرهای خوب" در دسترس عموم برای سود، نسبت به "اخبار بد"، بالاتر است، و اختلاف دامنه ها وR2 های آنها کمتر است.

جدول 5، نتایج یک نمونه 20،748 مشاهده ای تعدیل شده بازار با متغیرهای تجمعی در بازه های چهارساله را نشان می دهد. R2 های تعیین شده برای هر دو رگرسیون، بالاتر از پنل B جدول 1 هستند و ضریب شیب برای نمونه کامل، حدود یک و نیم برابر آن در پنل B جدول 1، مطابق با تحقیقات قبلی است. تفاوت بین ضرایب شیب برای نمونه های "خبر خوب" و "خبر بد"، 0.215 بوده و کمتر از پنل B جدول 1 است که 0.256 می باشد. علاوه بر این، اختلاف در اندازه نسبی ضرایب شیب از 6.45 به 2.57 کاهش می یابد. نتایج حاصل از رگرسیونهای جداگانه در دو نمونه نشان می دهند که مقدار R2 تعیین شده برای نمونه "خبر بد" (17.47%، 12372 مشاهده) بیشتر از نمونه "خبر خوب" (10.88%، 8375 مشاهده) است، اما اختلاف نسبی و مطلق، کاهش یافته است. نتایج در جدول 5 با کاهش اثر محافظه کاری حسابداری بر سود با افزایش فاصله تجمعی، سازگار است.

5.2. تغییر در رویارویی با مسئولیت حقوقی حسابرس و محافظه کاری درطول زمان

رویارویی با مسئولیت قانونی حسابرسان و مدیران برای افشای تاخیر "اخبار بد" طی سه دهه گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است (کوتاری و همکاران، 1989، اسکینر، 1994). محافظه کاری، میزان مسئولیت حسابرسان را کاهش می دهد و از این رو انتظار می رود حسابرسان در پاسخ به افزایش برونزا در معرض مسئولیت قانونی خود، به موقع بودن نامتقارن سود را افزایش دهند. از طرف دیگر، این امکان وجود دارد که دادگاه ها افزایش محافظه کاری را اعمال کنند زیرا طرفین قرارداد، تقاضای خود را برای محافظه کاری افزایش داده اند (بال، 1989).

تغییرات درمعرض مسئولیت حسابرسان در دهه های اخیر توسط کوتاری و همکارانش (1989) مستند شده اند. آنها تغییرات در مسئولیت موثر حسابرسان از اوایل دهه 1930 را توصیف کرده و این دوره را به چهار رژیم مسئولیت مجزا تقسیم می کنند: (1) یک دوره قبل از 1966 با خسارات کم انتظار، (2) 1966 تا 1975، یک دوره افزایش خسارت حسابرسان، (3) 1975-1982، دوره ای از مسئولیت حسابرس کمتر از 10 سال گذشته و سرانجام، (4) 1983 تا 1986 و بعد از آن، زمانی که مسئولیت حسابرسان دوباره گسترش یافت. من زمان تغییرات در مواجهه با مسئولیت حسابرس را با زمان تغییرات محافظه کاری به عنوان یک تمرین توصیفی مقایسه می کنم.

جدول 6، رگرسیون را در جدول 1 و پنل B آن برای زیردوره های مختلف، تکرار می کند. از متغیرهای تعیین شده بازار برای کنترل عدم ثابت بودن سری های زمانی استفاده می شود. در طی رژیم اولیه مسئولیت حسابرس کم 1963 تا 1966، ضریب بازده تعدیل شده در بازار، کم است و اختلاف ضرایب شیب برای خبرهای "خوب" و "بد"، 0.009 و ناچیز است. در طول رژیم، مسئولیت حسابرس افزایش یافته سال 1967 تا 1975، ضریب شیب "خبر خوب" تا 0.072 (0.034 + 0.038 =) دو برابر می شود، در حالی که ضریب "خبر بد" از 0.043 (= 0.034 + 0.09) تا 0.259 (= 0.034 + 0.009 + 0.038 + 0.178) شش برابر افزایش می یابد. افزایش تفاوت در حساسیت به اخبار "خوب" و "بد"، 0.178 بوده و از نظر آماری، معنادار است. رژیم کم مسئولیت حسابرس در سالهای 1976 تا 1982 همزمان با کاهش حساسیت سود به هر دو "خبر خوب"، 0.033، و "خبر بد"، 0.222 است. رژیم نهایی مسئولیت حسابرس بالا در سالهای 1983 تا 1990 افزایش حساسیت به "خبر خوب" را نشان نمی دهد، اما افزایش قابل توجه و معناداری در برابر "اخبار بد"، یعنی 0.214 را نشان می دهد. ضریب شیب 0.377 در "اخبار بد" برای سالهای 1983 تا 1990 نزدیک به سیزده برابر "خبر خوب" یعنی 0.034 است. به موقع نبودن تقارن بالای سود بعد از 1983 با پاسخ منطقی حسابرسان مبنی بر مواجهه با مسئولیت حقوقی بیشتر، پس از سال 1983 مطابقت دارد.

الیوت و شاو (1988) گزارش می دهند که پس از سال 1983، تعداد بیشتری از مطالبات، حذف شده است، که با همبستگی میان افزایش مسئولیت حقوقی و رد کردن، هاین (1995) گزارش می دهد که درصد شرکت هایی که ضرر و زیان خود را درطی سه دهه گذشته گزارش کرده اند، رشد کرده است، که این یافته با محافظه کاری در این بازه زمانی، سازگار است. اشتوبر (1994) با استفاده از رگرسیون مقطعی سالانه براساس مدل فلتهام و اولسون (1995) شواهد متفاوتی را نشان می دهد که درجه محافظه کاری در حسابداری طی دوره 1974 تا 1992 افزایش یافته است. با این حال، هیچ کدام از این مقالات، نوسانات درجه محافظه کاری در طول زمان و علل آن را ارزیابی نکرده اند.

رگرسیون های مقطعی برای هر سال (گزارش شده در کار باسو، 1995) نتایج جدول 6 را تأیید می کنند. ضرایب شیب سالانه در مورد اخبار "خوب" و "بد" در شکل 3، نمودار شده اند. از سال 1963 تا 1966، یک دوره کم مسئولیت حسابرس، ضریب "خبرهای بد" تفاوت زیادی با "اخبار خوب" ندارد. طی 24 سال آینده، ضریب "اخبار بد"، بیشتر از "اخبار بد" است. هر ساله "خبر خوب" و به میزان معناداری در سطح 1% در 20 از 24 است. اختلاف ضرایب در دوره مسئولیت حسابرس بالا از سال 1966 تا سال 1975 افزایش می یابد، و سپس در دوره کم مسئولیت حسابرس به سطح پایین تری از سال 1976 تا 1982 سقوط می کند. از 1983 به بعد، یک دوره مسئولیت حسابرس بالا، ضریب "خبرهای بد"، همیشه حداقل پنج برابر "اخبار خوب" و پانزده برابر بیشتر از آنها در سال 1989 است. در این هشت سال گذشته، ضریب "خبرهای خوب" فقط در چهار سال معنادار است، در حالی که این ضریب برای اخبار بد، همیشه معنادار است و اختلاف مطلق در ضرایب از 0.33 تا 0.51 است. شکل 3 نشان می دهد که نتایج جدول 6 شرایط غیر معمول یا دور از انتظار طی چند سال را نشان نمی دهد.

شواهد، نشان دهنده همبستگی میان تغییرات درمعرض مسئولیت قانونی حسابرس و تغییرات در محافظه کاری حسابداری هستند. با این حال، از آنجا که تغییرات ضرایب شیب در شکل 3 دقیقاً با رژیم های مسئولیت، مطابقت ندارند، بنابراین نتایج باید با احتیاط، تفسیر شوند. همچنین تأکید می کنم که پاسخ حسابرسان آشکار به افزایش مواجهه با بدهی، این نبوده که سود را مغرضانه جلوه دهند، بلکه هدف آن را به موقع تر بودن در شناخت "خبر بد" می دانند.

از آنجا که شواهد با تغییرات در سایر متغیرهای ایجادکننده تغییر در رویارویی با مسئولیت حسابرسان و محافظه کاری حسابداری نیز سازگارند، علیت، استنباط نمی شود. الزامات شناسایی اخیر برای بدهی های قبلی خارج از ترازنامه، مانند حقوق بازنشستگی، تعهدات مزایای بهداشتی پس از بازنشستگی و بدهی های زیست محیطی، همراه با هزینه های مربوط به آنها، به طور بالقوه، افزایش میزان محافظه کاری در سود را توضیح می دهند. تغییر سریع تر فن آوری ممکن است منجر به نوسانات بیشتر در ارزش دارایی شود و تحت GAAP ایالات متحده، تعداد بیشتری از دارایی ها را حذف می کند، اما بدون هیچ گونه نوشتن، که باعث می شود میزان محافظه کاری، اندازه گیری شود. تغییر در فرم های قراردادی و مقررات مالیاتی، برخی از توضیحات بالقوه دیگر برای یافته های این بخشند.

بخش بعدی، برخی از توضیحات جایگزین را برای نتایج من درباره محافظه کاری بررسی می کند.

 

6. توضیحات جایگزین

6.1. گزینه تصفیه یا انصراف سهامداران

هاین (1995) استدلال می کند که سهامداران ترجیح می دهند یک شرکت را تصفیه کنند تا اینکه زیان های قابل پیش بینی داشته باشند، به عنوان مثال، آنها گزینه سهام شرکت را دارند. از این رو، ضررهای مشاهده شده، ضررهایی هستند که انتظار می رفت موقتی باشند. این بدان معناست که ضرر و زیان گزارش شده باید کمتر از سود گزارش شده باشد و هاین (1995) پیش بینی کرده و نشان می دهد که در یک رگرسیون بازده سود سالانه، ضریب شیب و R2 برای شرکت های سودآور (شرکت هایی که در حال حاضر، گزارش سود می دهند) بیشتر از شرکتهای ضررده (شرکتهایی که در حال حاضر، ضرر و زیان خود را گزارش می دهند) است. این پیش بینی در شکل 4 نشان داده شده است. مقایسه شکل 4 با شکل 2 نشان می دهد که آنها بازتاب هایی از یکدیگر در امتداد خط 45 درجه هستند، زیرا محورهای آنها معکوس شده اند. به عبارت دیگر، پیش بینی ضریب شیب از گزینه رها کردن، همان است که تحت شرایط محافظه کاری می باشد. با این حال، محافظه کاری، R2 بالاتر را برای اخبار بد یا شرکت های با بازدهی منفی، پیش بینی می کند، در حالی که نظریه گزینه رها کردن، R2 بالاتر را برای شرکت های خبری خوب یا سودآور، پیش بینی می کند.

من این آزمون انجام شده توسط هاین (1995) را با استفاده از نمونه جدول 1 (پنل A) تکرار کردم و دریافتم که بازده R2 سود برای شرکت های سودآور، بیشتر از نمونه کامل است. این نتایج با نتایج آن مطابقت دارد. با این حال، هنگامی که من از نمونه تعیین شده بازار در پنل B جدول 1 استفاده کردم، برخلاف پیش بینی هاین (1995)، R2 برای نمونه کامل، بیشتر از شرکتهای سودآور بود. چمبرز (1996) گزارش می دهد که وقتی شرکت های نمونه از نظر اندازه، مطابقت دارند، شرکت های متضرر، دارای R2 بالاتر از شرکت های سودآور هستند. بنابراین، نتایج سالانه R2 هاین (هاین، 1995) نسبت به تعدیل ریسک، حساس به نظر می رسند، در حالی که پیش بینی محافظه کاری، تحت بسیاری از مشخصات مختلف، رد نمی شود. همچنین، محافظه کاری، رهگیری های رگرسیون مثبت را در جدول 1 پیش بینی می کند، در حالی که نظریه گزینه رهاسازی، هیچ گونه پیش بینی در مورد رهگیری ها ندارد.

هاین (1995) همچنین پیش بینی می کند که شرکت های سودآور باید ERC و R2 بالاتری داشته باشند تا بازده از پنجره های کوتاه پیرامون اعلام سود، اندازه گیری شود. این شبیه فرضیه 4 است که پیش بینی می کند شرکت هایی که دارای "اخبار خوب سود" هستند باید ERC و R2 بالاتری داشته باشند. جدول 4 از تغییرات سود به عنوان معیار اخبار استفاده می کند، در حالی که هاین (1994) از سطوح سود با نتایج مشابه استفاده می کند.

نظریه گزینه رها کردن، نه تأثیر نظام مند اقلام تعهدی را بر به موقع بودن نامتقارن سود در بخش 4.2 و نه تفاوت نظام مند در ویژگی های سری زمانی سود و گردش پول را در بخش 4.3 پیش بینی نمی کند. تغییر سری زمانی در رابطه سود و بازده در بخش 5.2 با تغییرات محافظه کاری مربوط به تغییرات در معرض مسئولیت حسابرس، سازگار است. نظریه گزینه رها کردن، این تغییر سری زمانی را در رابطه سود و بازده، پیش بینی نمی کند. به طور خلاصه، نظریه گزینه رها کردن، همه نتایج محافظه کاری را توضیح نمی دهد، اگرچه برخی پیش بینی ها و نتایج، مشابه هستند.

6.2. تأخیر در افشای اخبار بد توسط مدیران فرصت طلب

مک نیکولز (1988) استدلال می کند که مدیران فرصت طلب، انگیزه هایی دارند تا اخبار خوب آینده را پیش از اعلام سود، منتشر کنند و بنابراین گزارش های سود نسبتاً بیشتر، "اخبار بد سود" را در بازار نشان می دهند. این استدلال با مشاهده محافظه کاری به عنوان مکانیزمی برای اتصال مدیران به بهره برداری از موقعیت نامتقارن آگاهانه خود، نسبت به سایر ذینفعان، سازگار است، بنابراین گزارش سود از طریق حسابرسی و محافظه کاری، اغلب، خبرهای بد را به شما منتقل می کند. مک نیکولز پیش بینی کرد و دریافت که بازده در گزارش های سود، نسبت به بقیه سال، منفی است. اگرچه این نظریه، حاکی از آن است که شرکتهایی که دارای "اخبار بد سود" هستند، در گزارش سود، به طور متوسط، ​​واکنش بیشتری در بازار خواهند داشت، اما در مورد واکنشهای واحد (ERC) پیش بینی نمی کند.

6.3 انگیزه های مدیران برای اعلام زودرس اخبار بد

اسکینر (1994) استدلال می کند که مدیران، پیش از اعلام سود، اخبار بد را برای کاهش رویارویی با دادخواست های سرمایه گذاران، زود منتشر می کنند. استدلال موازی استدلال من، این است که حسابداری ایالات متحده در پاسخ به افزایش مواجهه با مسئولیت حسابرس، محافظه کارتر شده است. اسکینر (1994) دریافت که غافلگیری های منفی بزرگ منعکس شده توسط افشای داوطلبانه شرکت ها بیشتر از سایر انتشار سود، پیش بینی می شود. این افشای زودهنگام اخبار بد می تواند منجر به کاهش ERC برای تغییرات سود منفی در هنگام اعلام سود شود زیرا اخبار بد، از پیش، ساخته شده اند.

همچنین ممکن است مدیران برای جلوگیری از ورود یا رقابت در بازار محصولات شرکت هایشان، اخبار بد را فاش کنند (داروف و استوتون، 1990؛ واگنهافر، 1990) یا "کیفیت" آنها را نشان دهند (تئوه و هوانگ، 1991). این مشوق ها به طور بالقوه انگیزه های ناشی از مواجهه با مسئولیت قانونی آنها را تقویت می کنند.

6.4 تأثیر تغییرات حسابداری اجباری

آثار بزرگ یک باره انتقال که شرکت ها هنگام تصویب استانداردهای حسابداری جدید برای بدهی هایی مانند حقوق بازنشستگی و مزایای مراقبت های بهداشتی، تشخیص داده اند، می توانند نتایج من را درباره محافظه کاری مخدوش کنند. با این حال، بالسام و همکارانش (1995) نشان می دهند شرکتهایی که از استانداردهای جدید FASB استفاده می کنند تمایل دارند که آثار افزایش سود سالهای گذشته را در صورت سود و زیان (بعد از موارد فوق العاده)؛ و آثار کاهش سود به طور مستقیم در سود انباشته، محافظت از سود خالص، گزارش دهند. این شواهد نشان می دهند که استانداردهای جدید اجباری حسابداری، حساسیت بیشتر سود، نسبت به اخبار بد را نسبت به اخبار خوب، گزارش نمی کنند.

 

7. نتیجه گیری

من آثار اصول محافظه کاری بر صورتهای مالی گزارش شده را بررسی می کنم و محافظه کاری در حسابداری را شناسایی به موقع تر سود اخبار بد، و نه اخبار خوب، درباره جریان های نقدی آینده می دانم. در بازارهای کارآمد، بازده سهام به طور متقارن و به سرعت، منعکس کننده "اخبار" موجود در دسترس عموم است. بنابراین من از بازده برای اندازه گیری "اخبار" استفاده می کنم.

به موقع بودن بیشتر سود برای اخبار بد، نشان می دهد که سود، نسبت به بازده غیر منتظره مثبت، حساس تر است، همانطور که این متغیر با ضریب شیب و R2 از رگرسیون "معکوس" سود در بازده، اندازه گیری می شود. من نشان می دهم که حساسیت همزمان سود به بازده منفی، دو تا شش برابر حساسیت همزمان سود به بازده مثبت است. نتایج در چندین مشخصات، قوی هستند. نتیجه گیری، این است که سود در گزارش "اخبار بد" در دسترس عموم در مورد جریان های نقدی آینده به موقع تر از "اخبار خوب" است.

همچنین، فرض می کنم محافظه کاری ازطریق اقلام تعهدی عمل می کند و منجر به تفاوت قابل پیش بینی در خصوصیات جریان نقدینگی و سود می شود. من نشان می دهم که به موقع بودن بیشتر سود، نسبت به جریان نقدینگی (دچوو، 1994) بیشتر به دلیل شناخت به موقع "اخبار بد" از طریق اقلام تعهدی است. اقلام تعهدی، به موقع بودن گزارش "خبر خوب" در سود، نسبت به جریان نقدی را بهبود نمی بخشند.

از آنجا که محافظه کاری منجر به پیش بینی زیان می شود، ولی سود تا هنگام تحقق به تعویق می افتد، بنابراین استدلال می کنم که تغییرات منفی سود، بیش از تغییرات مثبت سود، معکوس می شوند. من می دانم که تغییرات مثبت سود همچنان ادامه دارد در حالی که تغییرات منفی سود نشان می دهد که معکوس است، که مطابق با کار بروکس و باکمستر (1976) و الجرز و لو (1994) می باشد. این تفاوت در ماندگاری، حاکی از آن است که تغییرات مثبت سود، دارای ERC بالاتر از تغییرات منفی سود در یک رگرسیون متعارف از بازده غیر عادی در تغییرات سود است. آزمون ها از این فرضیه، پشتیبانی می کنند و با یافته های مشابه گزارش شده توسط هاین (1995) مطابقت دارند.

آزمون ها نشان می دهند که حساسیت سود به بازده منفی همزمان، نسبت به حساسیت سود به بازده مثبت همزمان، طی سه دهه گذشته افزایش یافته است، که این امر، نشان می دهد محافظه کاری با گذشت زمان، افزایش یافته است. افزایش محافظه کاری، همزمان با افزایش رویارویی مسئولیت حقوقی حسابرسان است.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی