ترجمه مقاله مدیریت ریسک
بیمه گران از مدلهای داخلی برای حمایت از تصمیم گیری در کل طیف وسیعی از فعالیت ها اعم از ارزیابی انباشتگی ریسک[1]، بسندگی سرمایه توان پرداخت بدهی ها[2] و بسندگی قیمت گذاری از یک چشم انداز ریسک بازده[3] استفاده می کنند. ارزش در خطر (VaR) یا مدل های بلای طبیعی، مدل های سرمایه-/درامدها-/نقدینگی در خطر و چارچوب های قیمت گذاری تخصصی مبتنی بر ریسک همانند بازده ریسک سرمایه ([4]RoRC)، مولفه های مهمی محسوب می شوند که به تامین این نیازها، کمک می کنند (برای نمونه، ویلسون، 2015 را ملاحظه نمایید).
مدل ها در محیطهای توصیف شده از طریق دینامیک ساکن و اطلاعات قبلی کافی برای توصیف حالات و پیامدهای بالقوه آتی، به بهترین شکل عمل می کنند. به عنوان مثال، مدل های VaR، مالی و ابزارهای بیمه کردن[5] تخصصی، از دنباله های زمانی تاریخی و یا داده های پنل برای تخمین فراوانی و توزیعات سختی به امیدی استفاده می نمایند که تجربه گذشته، نمایانگر نتایج آینده بالقوه خواهد بود. جاییکه داده های کافی وجود داشته باشد یا محیط غیر ساکن باشد، در عین حالی که قابل پیش بینی است، تحلیل علمی و قضاوت کارشناسی برای تکمیل داده ها بکار می رود. نمونه ها شامل تطبیق های ریسک ذخیره برای خطوط تحت تاثیر از طریق تورم اجتماعی نامعلوم، مدل های بلایای طبیعی با نقشه های خطر مشتق شده به طور علمی و فرضیات توزیع زیان برای خطوط تجاری جدید یا متغیرهای مالی می شود (برای نمونه، بحث مدیریت ریسک های معلوم، نامعلوم و غیر قابل شناخت در ویلسون، 2015 را ملاحظه نمایید).
در عین حال، ممکن است، مدل های داخلی مفیدی وجود داشته باشند، با این حال آنها انتزاعاتی از یک واقعیت بسیار پیچیده تر و پویاتر هستند. به عنوان یک پیامد، مدل ها در طول زمان های "نرمال" کاملا منطقی عمل می کنند اما تمایل دارند در طول زمان های بحران، به سادگی با شکست مواجه شوند، زیرا راه اندازی، تکامل و نتیجه نمایش هر بحران، با پیشایندهای تاریخی محدود، منحصر به فرد است. همه مدل ها به عنوان انتزاعاتی از واقعیت، در بحران بعدی، "نادرست" خواهد بود.
به این ترتیب، مدیران ریسک محتاط، مدل های داخلی را با تحلیل سناریو، تکمیل می نمایند، یک فرایند پرسش "چه می شود اگر" با تعریف سناریوها و خط سیرهای پیچیده مبتنی بر حالت کنونی ویژه دنیا، حالت ویژه دنیا؛ تحلیل اثر بر متغیرهای مورد نظر همانند توانایی پرداخت خسارت ، نقدینگی و یا درامدها و اعتبار؛ ارزیابی آنها در برابر ریسک پذیری[6] موسسه؛ و نهایتا، انجام اقدامات یا توسعه برنامه های احتمالی برای افزایش انعطاف پذیری[7]. (برای یک توصیف دقیق تحلیل سناریو در زمینه بحران بدهی حاکم اروپا، ویلسون، 2013 را ملاحظه نمایید).
بیمه گران از آزمون استرس و تحلیل، به منظور ارتقاء انعطاف پذیری با محدود نمودن تجمعات در سناریو بالقوه و توسعه احتمالات بالقوه و برنامه های بازیابی استفاده می نماید. بیشتر بیمه گران، طیف وسیعی از آزمون های استرس را به منظور مشخص نمودن این مساله اجرا می نمایند که آیا مواجهاتشان، با ریسک پذیری موسسه سازگار است یا خیر اعم از مثلا
- سناریوهای پارامتری، مثلا نرخ های bps 100-/50- پایین، 30% بازارهای سهام[8]، + bps 100+/50+ اعتبار انتشار می یابد و غیره؛
- سناریوهای تاریخی استفاده شده در مواجهات کنونی، مثلا بحران مالی جهانی سال 2008، بحران بانک و بدهی حاکمیت اروپایی 2011/2012، سارس 2002 یا همه گیری آنفولانزای اسپانیایی سال 1918، غیره؛
- تست های استرس معکوس، مثلا، پرسیدن اینکه چه سناریوهای ممکنی، شرکت را به یک توانایی پرداخت خسارت ویژه یا میزان زیان خواهد رساند؟
- استرس های ویژه ریسک سلامت و زندگی (LH)، اعم از اخلاق، شیوع بیماری یا شوک های سلامتی همانند بیماری همه گیر، سناریوهای طول عمر مضاعف و تغییرات رفتاری برای نرخ های مستمری سازی/ گذشت زمان[9] برای محصولات بازنشستگی؛
- استرس های ویژه ریسک دارایی و علیت (PC)، مثلا زلزله 1-in-250/500/1000 یا سناریوهای طوفان؛ سناریوهای زیان محتمل حداکثر برای حملات سایبری یا ساخت بشر و ... ؛ سناریوهای تجمع ثانویه اعم از سونامی، مواد قابل اشتعال و غیره.
- سناریوهای عملیاتی اعم از تداوم تجارت از کار پسا- فاجعه در شرایط وطنی، گسیختگی هایی در زیرساخت، عرضه کنندگان، غیره؛ و
- استرس های اجتماعی- اقتصادی گسترده تر مثلا یک تعدیل[10] از جنگ تجارت امریکا- چین برای جهانی شدن زدایی، یک جنگ سایبری و نهایتا در مشارکت محدود در اقیانوس آرام آسیا؛ برکسیت، ایتالیکسیت، فرکسیت، دیکسیت؛ جنگ زمین بر روی شبه جزیره کره؛ بدهی بانک اروپایی bail inable[11] و غیره.
در حالیکه آزمون استرس، یک ابزار مدیریت ریسک فوق العاده گرانبهاست، محدودیت های خاص خود را داراست؛ مثلا، درست مانند یک مدل داخلی، هر آزمون استرسی، در جزئیات برای بحران بعدی، "نادرست خواهد بود" و ممکن است، برای واداشتن مدیریت برای "خرید" برای آزمون های استرس بر اساس رویدادهایی چالش برانگیز باشد که به صورت بیش از حد افراطی، درک می شود. سناریویی با یک زیان بالقوه USD 500mn اما یک انحراف استاندارد [12]USD 500bn، برای مدیریت چه استفاده ای دارد؟ یا یک سناریو دارای یک زیان بالقوه USD 5bn اما یک احتمال براورد شده بروز مدیریت کمتر از 0.001%، به طور ویژه اگر ادراک مدیریت ممکن است، تحت تاثیر سوگیری های رفتاری باشد که بازشناسی رویدادهای افراطی را محدود می نماید (مورد بحث در بخش 3.3)؟
مدیران ریسک، این مسائل را از طریق چندین مکانیسم مختلف، کاهش می دهد: اولا، با مقایسه سناریوهای استرس تک منظوره در برابر نتایج سناریوهای استرس تاریخی، تقویت بازشناسی که رویدادهای بزرگ در واقع روی می دهند؛ ثانیا، با تعریف یک "پوشش" ریسک پذیری قوی با دسته ریسک که به استاندارد سازی جزئیات ویژه یک سناریو تک منظوره، با استفاده از یک متریک رایج برای سنجش نتایج، کمک می کند. مثلا، سناریوهای بازار مالی بالقوه بسیاری وجود دارد که ممکن است به یک زیان بازار مالی USD 500 mn منجر شود (مثلا سال 2011/2012، 2008، 2001، 1997 و غیره): جزئیات دقیق شیوه ای که زیان پدید می آید، به اندازه این مساله مهم نیست که آیا مدیریت، یک "پوشش ریسک" را برای زیان های بازار مالی تعریف نموده است یا خیر و آیا سناریوی کوید 19 سال 2020، در این پوشش قرار می گیرد، پس از اینکه سنجش های انعطاف پذیری موجود، محک زده شده است. چنانچه خارج از پوشش ریسک مدیریت واقع شود، آنگاه تحلیل و بحث بیشتر، تضمین می شود.
در زمینه همه گیری، عناصر مختلف این چارچوب آزمون استرس، مهم می شود: به طور واضح، اخلاقیات ویژه LH، شیوع بیماری و فرضیات طول عمر، لازم است، مورد تاکید قرار گیرد؛ به علاوه، بیمه گر، باید دیدگاه وسیعتری را در زمینه تجمعات تقویت کننده اصولی بالقوه یا سرایت به سایر نواحی اتخاذ نماید، بویژه اثر بر بازارهای مالی، دعاوی PC بالقوه و انعطاف پذیری عملیاتی.
3.3 مدیریت عدم اطمینان: اهمیت نسبی انعطاف پذیری در برابر برنامه های احتمالی
به جای یک تعریف نظری دقیق، عملا، کارشناسان بازرگانی، معمولا بین اعمال که انعطاف پذیری و برنامه ریزی پیشامد احتمالی را ایجاد می کنند، تمایز قائل می شوند. تمایز عملی بین این دو، یک زمانبندی و شیوه ای است که عدم قطعیت، آشکار می شود، با اقداماتی که برای ایجاد انعطاف پذیری توصیف شده صورت می گیرد، به عنوان اقدام صورت گرفته پیش از اینکه رخداد ریسک روی دهد و اقدامات محتمل پس از واقعیت روی می دهند. به عنوان مثال، یک وب سایت تجاری، تشخیص می دهد "راهبردهای کاهش ریسک، چیزهایی هستند که شما بتوانید اکنون برای کاهش ریسک شرکت خود انجام دهید (در حالیکه) یک برنامه پیشامد احتمالی ریسک، چیزی است که اکنون ترتیب می دهید اما تا زمانیکه مشکلی روی ندهد، گسترش پیدا نمی کند" در حالیکه دیگری، "مدیریت ریسک را به صورت شیوه شناسایی، ارزیابی، خودداری، کاهش، انتقال، اشتراک گذاری و پذیرش ریسک (باقیمانده) (و) برنامه ریزی پیشامد احتمالی (به صورت) شیوه شناسایی اقداماتی که صورت می گیرد، چنانچه ریسکی روی دهد" تشخیص می دهد. [13]
طبق تعریف این شخص غیر حرفه ای، انعطاف پذیری با قرارگیری پروفایل مالی و عملیاتی شرکت در ریسک پذیری مدیریت ایجاد می شود به این ترتیب، می تواند به بقاء خود تحت شرایط رخدادهای مغایر آینده بالقوه، ادامه یابد. انعطاف پذیری ممکن است، به عنوان مثال با حفظ منابع سرمایه و نقدینگی اضافی، ایجاد افزونگی در عملیات برای تامین چالش های بالقوه رخدادهای افراطی، جلوگیری از سرمایه گذاری های ریسک بالاتر (هم چنین بازده مورد انتظار بالاتر) صورت پذیرد و کاهش مواجهه با تجمعاتی که ممکن است روی حاشیه به خوبی قیمت گذاری شود اما یک تجمع اوج خارج از ریسک پذیری مدیریت را نشان دهد. انعطاف پذیری در یک هزینه روی می دهد، در عین حال، مثلا بر حسب مقدمات سرمایه[14] یا نقدینگی بیشتر ذی نفع یا سیستم های مازاد، هزینه فرصت یک تخصیص دارایی راهبردی محافظه کارانه تر، هزینه انتقال ریسک از طریق بیمه اتکائی یا مشتقات و غیره که ممکن است در طول زمان های "نرمال" بالا به نظر برسد. در عین حال، آنها مثل حمل یک چتر در یک روز آفتابی، امنیت را تحت شرایط طوفانی غیر منتظره ارائه می نمایند.
برنامه های پیشامد احتمالی، بر روی این مبنای منعطف ساخته می شوند تا لایه دیگری از حفاظت را ارائه نمایند؛ برنامه های پیشامد احتمالی، ممکن است از اعمال کوتاه مدت گرفته (مثلا قصد فروش یا داد و ستد تامینی دارایی های با ریسک بالاتر، خرید بیمه اتکایی یا فراخوان حدود اعتباری تعهدی پیرو یک بحران، تنظیم مبنای هزینه یا نرخ های اعتبارگذاری دارنده بیمه برای محصولات پس اندازهای بازنشستگی و غیره) تا اقدامات بازیابی چشمگیرتر (مثلا در نظر گرفتن دفع یا زائده تجارت ها، تغییر اساسی محصولات، افزایش سرمایه و غیره، (IAIS 2019 را برای یک بحث پیرامون برنامه ریزی بازیابی ملاحظه نمایید) و در نهایت، برای اقدامات مربوط به حل مساله که اثر بر دارندگان بیمه را محدود می نماید و جامعه باید آنقدر استوار باشد که دیگر نتواند در آن کار کند.
از یک دیدگاه نظری، هر دو مجموعه اعمال، راه حلی برای یک مساله بهینه سازی (کاملا تعریف شده) هستند: اجازه دهید فرض کنیم، مدیریت یک شرکت بیمه آرمانی، یک تابع هدف چند دوره ای را به صورت یک گیرنده قیمت در بازارهای کارامد، به حداکثر می رساند، با محدودیت هایی مواجه می شود، نه تنها مجموعه ای از موقعیت های اولیه (مثلا نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام[15]، تسویه پذیری نقدی، دارایی اولیه و تصمیمات پورتفوی بدهی[16] و غیره) بلکه اقدامات آینده وضعیت – محتملی که در نظر گرفته می شود، زیرا عدم قطعیت، در وضعیت های آینده، حل می شود. هم چنین اجازه دهید فرض کنیم، مشکلات کافی وجود دارد که نقشی را برای تصمیم گیری مخالف ریسک ایجاد می نماید (بر خلاف بی طرفی ریسک)، به عنوان مثال، تحدب هزینه هدایت شده از طریق انحرافات مالیاتی[17] یا هزینه های اصطکاکی ورشکستگی، اطلاعات نامتقارن بین مدیران و ذی نفعان و دارندگان اوراق بدهی[18] منجر به نشان دادن تعادل می شود که اعمالی را ترجیح می دهد که گردش وجوه، رژیم های سرمایه مبتنی بر ریسک و غیره را تثبیت می نماید (مثلا، اسمیت 1998 را برای یک خلاصه مجمل مناسب از دلیلی ملاحظه نمایید که مدیریت ریسک، ممکن است، ارزش بنگاه اقتصادی را بهبود بخشد).
طبق این چشم انداز تلطیف شده، اقدامات نمایانگر طبق "ایجاد انعطاف پذیری" و "برنامه ریزی پیشامد احتمالی"، هر دو، بخش الحاقی راه حل برای این برنامه بهینه سازی محسوب می شوند. این نتیجه گیری است که توسط مائز و دان (2016)، در زمینه آماده سازی برای فجایع بحرانی زیرساخت است که عنوان می کند، "در نتیجه، [تصمیمات مدیریت]، هدف عملکرد رضایت بخش را تحت شرایط کاملا افراطی منتخب منعکس می نماید. میزانی که مرز افراطی "تحت فشار قرار می گیرد" به ... ماهیت و پیامدهای خطرات و پذیریش ریسک وابسته است، کل آنها به سادگی با چارچوب سنتی نظریه تصمیم، تناسب دارند. این چارچوب اساسی، هم چنین برای شمول اهداف اقتصادی- اجتماعی و محیطی، به قدر کافی وسیع است، به این ترتیب، شروط با توجه به نیرومندی، انعطاف پذیری، نگهداشت پذیری و اقدامات کاهنده ریسک [من جمله برنامه های پیشامد احتمالی] به طور کلی، ممکن است به طور موثری توجیه شوند."
برخی از محدودیت ها برای مساله بهینه سازی نئوکلاسیک شرکت، ممکن است، توسط ذی نفعان خارجی، تحمیل شود اعم از کنترل کنندگان محتاط و کارگزاری های رتبه بندی، به عنوان مثال به شکل رژیم های سرمایه مبتنی بر ریسک، شرایط لازم آزمون استرس و غیره و بسیاری از این موارد، محدودیت های اجباری و الزام آور هستند. تمایز بین اقدامات انعطاف پذیری برای تامین این محدودیت های خارجی در مقابل یک راه حل بدون محدودیت، چالش برانگیز است که فقط تابع هدف شرکت را منعکس می نماید. در حالیکه بیمه گران بزرگ، آزمون های استرس همه گیری را به طور منظم اجرا می کنند، واضح نیست آیا بیمه گران کوچک، به طور منظم در گذشته این کار را انجام داده اند. در هر صورت، انتظار این مساله منطقی است که آزمون های استرس همه گیری، برای همه شرکت ها در آینده، الزام آور خواهد بود.
با فرض اینکه عقلانیت نمایندگان به سازگاری زمانی اقدامات پیشامد احتمالی منجر می شود، مثلا اجرای عمل احتمالی ویژه، بهترین علاقه آنهاست، چنانچه وضعیت جهان بدست آید و نظریه نئوکلاسیک شرکت که در آنجا، مدیریت ریسک، ارزش افزایی می نماید، هیچ دلیل مقدمی برای این باور وجود ندارد که اقدامات کنونی برای ترویج "انعطاف پذیری"، یا یک ابزار مدیریتی بهتر یا بدتر در مقایسه با اقدامات مشروط هستند- اولی به سادگی، بهترین تصمیمات مدیریت با فرض شرایط اولیه، اطلاعات و مجموعه فرصت ها و اولویت ها را بازتاب می نماید و دومی بهترین تصمیمات پیرو یک رخداد را منعکس می نماید.
3.3.1 چرا انعطاف پذیری، نسبتا از اقدامات مشروط، مهم تر محسوب می گردد
در مدل نئوکلاسیک شرکتی که در آن مدیریت ریسک از یک نقش غیر مهم برخوردار است، اقداماتی که انعطاف پذیری را ترویج می دهند، مهم تلقی می شوند و ارزش شرکت را از طریق چندین کانال، می افزاید:
- اولا به جلوگیری از بعد منفی پیش فرض کمک می کنند. منابع سرمایه و نقدینگی محتاط همتراز با یک ریسک پذیری به بیمه گران کمک می کند، از هزینه های ورشکستگی اصطکاکی اجتناب نمایند که ارزش را هم از ذی نفعان و هم بستانکاران (دارندگان اوراق بدهی) می کاهد. به علاوه، به حفظ ارزش فرانشیز منحصر به فردشان بر حسب شبکه ها، منابع و سرمایه فکری و برند کمک می کند که به آنها اجازه می دهد، بیشتر از هزینه سرمایه خود را بدست آورند.
- ثانیا، فرصتها را می گشایند. یک موقعیت قوی در طول یک رکود اقتصادی، مدیریت شرکت منعطف را برای بهره بردن از دارایی هایی که درست قیمت گذاری نشده اند یا ضعف رقبا را میسر می سازد (ردز و استلتر، 2009).
- ثالثا، اقدامات مدیریت مشروط در طول یک بحران می تواند دارای یک هزینه بسیار بالاتر در مقایسه با انعطاف پذیری باشد. بر حسب ساختار سرمایه و نقدینگی، سرمایه شرکت[19] با یک تخفیف زیاد فروخته می شود و بدهی در یک حق بیمه ریسک بالا، پیرو یک بحران، افزایش می یابد؛ و بر حسب کاهش ریسک، دارایی های ریسکی، در یک تخفیف به بازارهای غیر نقدی فروخته می شود، بیمه اتکایی، گران تر است که ملاحظات عرضه و تقاضا را منعکس می نماید، طولانی شدن مدت به قیمت بازده های پایین تر هدایت شده توسط کاهش کمّی[20] بانک مرکزی و غیره رخ می دهد.
- نهایتا، برنامه های پیشامد احتمالی، نمی توانند ارزش از دست رفته را جبران کنند که باید از طریق کار دشوار بدست آید؛ آنها فقط می توانند در اصل، میزان سرمایه لازم را کاهش دهند.
3.3.2 چرا انعطاف پذیری حتی مهم تر تلقی می شود
در عین حال، دلایل مهمی وجود دارد که این چشم انداز تلطیف شده توصیف شده در بالا، ممکن است، اولویت کافی برای انعطاف پذیری در برابر برنامه ریزی پیشامد احتمالی را ارائه ندهد. از یک چشم انداز انفرادی شرکت، اقدامات انعطاف پذیری ممکن است، به خاطر سوگیری های رفتاری یا ناتوانی برای برنامه ریزی برای ریسک های غیر قابل تصور یا غیر قابل شناخت، کم وزن باشد؛ از یک چشم انداز اجتماعی، یک تاکید بالاتر بر انعطاف پذیری ممکن است، احتمال اثرات خارجی منفی را از یک شرکت یا شکست اصولی پایین بیاورد.
3.3.3 سوگیری های رفتاری
ممکن است، عوامل رفتاری گوناگون به پیچیدگی چالش مدیریت ریسک در مقایسه با راه حل نئوکلاسیک عقلانی بیافزاید و نیاز به تمرکز بر انعطاف پذیری را بر خلاف برنامه ریزی پیشامد احتمالی را افزایش دهد.
مثلا، ممکن است، تصمیم گیرندگان بیمه، اقدامات انعطاف پذیری به خاطر تمایل به نادیده گرفتن اطلاعات پیرامون ریسک شدید را سبک نمایند (گلمن و دیگران، 2017)؛ هم چنین ممکن است، تصمیمات تحت تاثیر کاشف دسترس پذیری[21] قرار گیرد که در آنجا، تصمیمات، تحت تاثیر رخدادهای قابل یادآوری قرار می گیرند، به طور بالقوه برای نمونه، برای یک سناریو آنفولانزای اسپانیایی صد ساله 1918، کم اهمیت می شود (ورسکی و کانمن، 1974)؛ یک سوگیری کنونی که در آن افراد برای پاداش های زمان نزدیک نسبت به پاداش های دورتر ارزش قائل هستند، حتی فراتر از آنچه از طریق تخفیف مالی منطقی مورد اشاره قرار می گیرد (مثلا لایبسن، 1997؛ کاسابری و ویلیس، 2018)؛ یا یک سوگیری خوش بینی، یعنی تمایل به بیش براورد احتمال رخدادهای مثبت و دست کم گرفتن احتمال رخدادهای منفی (شاروت، 2011). به علاوه، ممکن است، تصمیم گیرندگان، تاکید بسیار زیادی بر برنامه های پیشامد احتمالی داشته باشند که احتمالا واقعا اجرا می شوند، برای نمونه به خاطر سکون یا یک سوگیری وضع موجود (سموئلسون و زکهوسر، 1988).
چنانچه یک مدیر ریسک از چنین مسائل رفتاری (پیچیده ای) آگاه باشد، ممکن است بیشتر در مقابل انعطاف پذیری در مقایسه با تعادل نئوکلاسیک، سرمایه گذاری (ظاهرا سرمایه گذاری بیش از حد) داشته باشد. "پیچیدگی، تعویق را می کاهد، اما عملیات مقدماتی را تشدید می نماید" (اُدانگیو و رابین، 1999، ص.103).
3.3.4 ریسک های غیر قابل شناخت
مفهوم ریسک های غیر قابل شناخت، به طور بالقوه به سوگیری های رفتاری مربوط است که مدیریت را به سوی کم اهمیت جلوه دادن رخدادهای شدید سوق می دهد (مثلا کاشف دسترس پذیری، سوگیری کنونی یا سوگیری خوش بینی). چشم انداز اقتصاددانان تلطیف شده، فرض می کند، فضای رویدادها، معلوم باشد. ریسک های غیر قابل شناخت، به صورت موقعیت هایی تعریف می شوند "که حتی رخدادها نمی توانند از قبل شناسایی شوند- نه رخدادها، نه احتمالات، هیچ یک، معلوم نیستند" (دیبولد و دیگران، 2010، ص.3). اصطلاحا، ریسک های غیر قابل شناخت، ریسک هایی هستند که فراتر از تصور هستند، من جمله ریسک های نویسندگان داستان های علمی تخیلی.
ریسک های غیر قابل شناخت با ریسک های مبهم فرق می کنند که در فضای رخداد، تشخیص داده می شوند، اما، احتمالات برای آنها، غیر حتمی است؛ برگر (2015) نتیجه گیری می کند، ابهام، سرمایه گذاری در خود حفاظتی را افزایش می دهد.[22] لذا ممکن است، فرض این مساله منطقی باشد که حتی عدم قطعیت اساسی بیشتر پیرامون فضای رویداد ممکن است هم چنین نماینده های پیچیده را اغوا نماید تا اقدامات پیشرو را انجام دهند که انعطاف پذیری نسبت به ریسک های نامعلوم را افزایش دهند، یک نتیجه گیری که برخی مولفین، به آن رسیده اند. طبق گفته اسکات (2010)، "طبق تعریف، برای آموختن در زمینه یا مدیریت [ریسک های غیر قابل شناخت]، کار کمی می توان انجام داد. زمانبندی و تابع توزیع یا حتی وجود ریسک در مورد قطبی، یک راز محسوب می شود. آنگاه چطور ... یک شرکت باید چنین شوک های تصادفی احتمالی را مدیریت نماید؟ در اصل، با محدود نمودن اهرم مالی آن و برخورداری از سرمایه و نقدینگی کافی برای جذب زیان های غیر قابل شناخت، چنانچه باید روی دهند... چه مقدار از یک حاشیه سرمایه نقدی، برای این منظور، کافی یا مناسب است؟ بار دیگر، طبق تعریف، کافی، قابل شناخت است. مناسب، یک موضوع چشم انداز شماست..." (اسکات 2010، صفحات 285-286).
3.3.5 پیامدهای اصولی / پیامدهای خارجی
هم چنین ممکن است، انعطاف پذیری بسیار اندکی از طریق پیامدهای خارجی اصولی یا به طور ویژه تر، پیامدهای اقدامات جمعی افراد ایجاد شود که بازارهایی را خلق می کنند که "نمی توانند به طور مناسب، منابع را پس از بروز یک رخداد غافلگیر کننده یا "تکان دهنده" اختصاص دهند" (آثریا، 2009).
قضیه اینطور است که نکول های شرکت انفرادی ممکن است از مضامین اصولی برای جامعه شبیه به یک بهمن در حال ریزش با اتصالات مالی بین شرکت هایی باشد که هزینه های ورشکستگی اصطکاکی بیشتری را رها می نمایند و به تخصیص های ناکارامد منتهی می گردد. چنانچه فعالیت مدیریت ریسک ایجاد کننده – انعطاف پذیری در یک شرکت نه تنها به حفظ این شرکت ویژه کمک نکند، بلکه در جلوگیری از شکست سایر حامیان در بازار هم نقش داشته باشد، آنگاه چنین مدیریت ریسکی از پیامدهای خارجی مثبت برخوردار است. این امر منجر به سرمایه گذاری کمتر از حد نیاز در ایجاد انعطاف پذیری در مقایسه با راه حل به حداکثر رساندن رفاه اجتماعی می شود (هافمن و روتزچیلد، 2019 را ملاحظه نمایید).
این مساله تا حد زیادی شرح می دهد، چرا نظارت مالی جدید پس از بحران سال 2008 که بر عملیات احاطه ای بازدارنده متمرکز بود، ممکن است به ریسک اصولی و افزایش انعطاف پذیری منجر شود، بویژه برای موسسات مالی مهم که اصطلاحا اصولی نامیده می شوند، از طریق شرایط لازم سرمایه ای بالاتر، سهل انگاری نظارتی بیشتر و شرایط لازم برای برنامه های بازیابی و حل مساله (BIS 2018) صورت می پذیرد.
4 ایجاد انتظارات – تحلیل سناریو همه گیری پیش از کوید 19
اکثر سناریوهای همه گیری بکار رفته در این صنعت، بر ویروس های آنفولانزای جدید متمرکز هستند؛ نمونه های تاریخی ویروس های جدید اپی[23] عبارتند از HIV، MERS در سال 2012، SARS در سال 2002 و همه گیری آنفولانزای اسپانیا در سال 1918. آنها در زمینه عفونت انسانی، جدید هستند، زیرا عموما پیرامون حیوانات می چرخند و به طور خاصی، زمانی مورد نگرانی هستند که "گونه های جهش یافته دارند" و تغییر پیدا می کنند تا انسان ها را از طریق تعامل شخص به شخص، مبتلا نمایند. بدون هیچ گونه مصونیت پیش شرط شده ای در جمعیت انسانی، بدون هیچ واکسنی، در ابتدا موجود هستند و هیچ گونه آنتی بیوتیکی برای درمان عوارض ثانویه وابسته به این عفونتها وجود ندارد، تلاش های کنترل کننده، به مداخلات غیر دارویی محدود می شود همانند بهداشت شخصی مناسب، محدودیت های رسمی یا غیر رسمی تعامل عمومی و آزمون سخت و رژیم های جداسازی / قرنطینه.
همه گیری های تاریخی بر حسب نرخ های ابتلا و نرخ های مرگ و میر، متفاوت اند (جدول 1 در اثر چن، سال 2020 را ملاحظه نمایید). نرخ های عفونت بالا، به معنی چالش هایی برای فرونشانی انتشار بیماری هم چنین یک گنجایش بالقوه بالا بر روی سیستم های مراقبت از سلامت است. خوشبختانه، برخی از همه گیری های جدیدتر، با نرخ های مرگ و میر بالا (مثلا MERS، H7N9 مرغی، ابولا و HIV) از نرخ های ابتلاء نسبتا پایینی برخوردارند، بویژه زمانیکه با فعالیت های بازدانده کاهنده ترکیب می شوند. با مزیت ادراک، مرگ و میر 3% براورد شده و نرخ ابتلاء 5.5- 1.4 کوید 19، به نظر می رسد، درصد مرگ و ابتلا برابر با همه گیری آنفولانزای اسپانیایی سال 1918 بود اما یک نرخ مرگ و میر پایین تر، را در مقایسه با همه گیری سارس سال 2002 داشت.
4.1 خلاصه اثر سناریو
شرکت های زیادی سالانه، سناریوهای استرس همه گیری را بر مبنای سارس سال 2002 و آنفولانزای اسپانیایی سال 1918، ارزیابی می کنند، سارس را به صورت یک "سناریو همه گیری پایین" و آنفولانزای اسپانیایی سال 1918 را به صورت یک "سناریو همه گیری شدید" به خاطر اثر مرگ و میر جهانی خود انتخاب می نمایند. به علاوه، شرکت های زیادی، هم چنین، سناریوهای استرس تک منظوره را در اوایل سال 2020 برای تحلیل اثر پدید آمده کوید 19، اجرا نمودند. اکثر شرکت ها، استفاده از طاعون سال های 1353- 1346 و طاعون جاستینیانیک[24] AD 542 که بسیار شدید بودند را با یک نرخ مرگ و میر براورد شده به ترتیب، 3/1 و 2/1 جمعیت اروپا را رد می کنند (هووارد، 2020)؛ این سناریوهای تاریخی شدید، اغلب هم به خاطر پیشرفت ها در مراقبت از سلامت و بهداشت و هم به خاطر یک سناریو مرتبط از یک چشم انداز مدیریتی رد می شوند که باید شدید باشد اما آنقدر شدید نیست که نتواند از طریق اقدامات مناسب، زنده بماند. به طور مشابه، رویدادهای اطفاء جهانی ایجاد شده توسط استروئیدهایی که به زمین برخورد می کنند، عموما برای ارزیابی ریسک پذیری و انعطاف پذیری بکار نمی روند.
نتیجه گیری های کلی این تحلیل های سناریو (پیش از کوید 19)، بعضا، اینطور بود، گرچه همه گیری ها ممکن است از یک اثر معنادار بر زندگی و رفاه بشر برخوردار باشند، زیان های حاصل از بدهی های بیمه، نسبت به زیان های حاصل از پیشرفت های بازار مالی، بی اهمیت است. این مساله، پیامد منطقی با فرض فرضیات سناریو متضمن بود، به طور ویژه تر:
- اثر اقتصادی بر دارایی و تضمین ارزش ها، مهم خواهد بود زیرا اقتصاد حقیقی، تحت تاثیر اقدامات فرونشانی داوطلبانه و اجباری فوق العاده قرارخواهد داشت.[25]
-
در مقایسه با زیان های بازار مالی، مرگ و میر زندگی و مطالبات سلامتی، به خاطر مسائل ذیل، غیر مهم خواهند بود:
- دموگرافی های مطلوب جمعیت تحت تاثیر، بویژه نرخ های نفوذ بیمه پایین تر گروه های تحت تاثیر زیادی {سن، جغرافیا، ثروت}؛
- ترکیب تجاری، بیشتر مایل به سیاست های بازنشستگی است (طول عمر نمایان شده و به این ترتیب، ریسک های حفاظتی جبران کننده به طور بالقوه) برخلاف حفاظت (مرگ و میر و سلامت نمایان شده)؛ و
- نهایتا، بر حسب مطالبات مراقبت از سلامت، نقش دولت ها در فعالیت های آزمایش کردن و جداسازی هم چنین جبران نمودن به خاطر تاخیر راه کارهای گزینشی یا غیر ضروری.
- مطالبات دارایی و علیت، هم چنین در مقایسه با زیان های بازار مالی به خاطر اصول بیمه کردن، بی اهمیت خواهد بود که ریسک های همه گیری را محدود نموده یا مستثنی می نماید. استثنائات برای این اصل، ممکن است برای خطوط ویژه همانند وقفه در تجارت غیر املاک روی دهد (با جذب تاریخی محدود از طریق دارندگان بیمه و محدودیت های اکید)، بیمه لغو رویداد/ سرگرمی و بیمه اعتبار تجارت (تحت فشار از سوی عوامل کلان اقتصادی).
- انعطاف پذیری عملیاتی در طول یک همه گیری، به طور موثری از طریق فعالیت های مدیریت تداوم تجارت عادی، تضمین می گردد که دورکاری و دستیابی توسط مشتریان، توزیع کنندگان و پرسنل را تضمین می نماید.
علاوه بر استفاده از سناریو های سارس تاریخی و آنفولانزای اسپانیایی، برخی از شرکت ها هم چنین، سناریوهای استرس کوید 19 را در اوایل سال 2020 اجرا نمودند که به نتیجه گیری های مشابه می رسند. در بقیه این بخش، در سطح بالایی، همه گیری سارس و سناریوهای همه گیری آنفولانزای اسپانیایی 1918 را خلاصه می نماییم که ممکن است برای تحلیل سناریو سالانه شان بکار رفته باشند.
4.2 سناریو تاریخی سارس
یک توصیف خوب از همه گیری سارس و پیامدهای حاصل ممکن است در اثر نابلر و دیگران یافت شود (2004). با تفسیر اثر موناگان (2004)، سارس دارای اثر اقتصادی و سیاسی بزرگی به طور نامناسبی نسبت به هزینه های مستقیمش بود به ویژه از چشم انداز صنعت بیمه:
- اثر مرگ و میر و سلامت: براورد شده است، سارس سبب (فقط) 813 مورد مرگ از سال 2002 تا 2003 شده است. تا سال 2003، براوردهای افراد مبتلا و فوتی ها، به ترتیب 8.218 و 802 نفر برای کشورهایی است که بیشترین آمار ابتلا را داشتند (چین، هنگ کنگ، تایلند، سنگاپور، تایلند و کانادا).
-
اثر نموی برای بخش بیمه از هزینه های مستقیم به خاطر انواع عوامل، محدود بود:
- اولا، تعداد مطلق پایین افراد مبتلا و فوتی ها، نسبت به دیگری، بیماری های تحت پوشش موجود (شکل های 5-8 موجود در اثر نابلر و دیگران، 2004 را ملاحظه نمایید)؛
- ثانیا، بر حسب مرگ و میر و مطالبات سلامت، عوامل کاهنده برای یک سناریو مشابه که امروز روی می دهد، عبارت است از:
- فراهم نمودن امکان فعالیت های آزمایش، جداسازی و درمان توسط دولت؛
- دموگرافی های مطلوب ابتلا و مرگ و میر، برخورد با جغرافیا (مثلا یک اثر نامناسب بر آسیای در حال توسعه) و بخش های سنی (مثلا یک منحنی مرگ و میر زیاده از حد در حال افزایش به طور یکنواخت که اکثر مرگ و میرها در طبقه بندی بالای 60 سال روی می دهد، جدول 1 در سازمان بهداشت جهانی 2003 را ملاحظه نمایید) که به طور بارز، از یک نرخ نفوذ بالا بر حسب بیمه مرگ و میر و سلامت برخوردار نیستند؛[26]
-
کاهش در مطالبات مراقبت از سلامتی دیگر به خاطر راه کارهای غیر ضروری کاهش یافته[27]؛
- ثالثا، بر حسب محصولات پس انداز ها و سرمایه گذاری بازنشستگی، زیان های مرگ و میر پایین به صورت مطالبات مرگ و میر، به طور قابل توجهی تحت پوشش مانده حساب های بازنشستگی قرار می گیرند که با مزیت (بالقوه) از طول عمر کاهش یافته برای محصولات بازنشستگی با تضمین های in the money ترکیب شده اند.
- اثر بازار مالی غیر مستقیم از طریق یک کاهش قابل توجه در تقاضای مصرف کننده، رها شد که به طور نامتناسبی بر خدمات، سفر و فعالیت اقتصادی در نواحی شهری با تراکم بالاتر، در اصل در آسیای شرقی، هم چنین عدم قطعیت مضاعف موثر بر مصرف و سرمایه گذاری آینده ضربه وارد کرد. تخمین ها در سال 2003، یک اثر چشمگیر را به نرخ های بیکاری در منطقه نسبت داد. تولید ناخالص ملی (GDP) برای آسیای شرقی تا pp 0.8 را تخمین می زند و بانک توسعه آسیا، هشدار داد، آسیای شرقی، می توانست USD 28 bn را در خروجی از دست بدهد اگر سارس مشمول نبود (جدول 1-5 در اثر نابلر و دیگران، 2004 را ملاحظه نمایید).
با در نظر گرفتن USD 28 bn به صورت یک براورد تولید ناخالص ملی از دست رفته (مثلا متورم)، اثر مالی فوق العاده سارس در مرتبه USD 35 mn به ازای هر مرگ و میر بوده است؛ زمانیکه با عدم زیان های اقتصادی ایجاد شده از طریق فعالیت های فرونشانی برای آنفولانزای فصلی همسنجی شد که از یک اثر "بهنجار شده"، 4 mn مرگ و میر در سال برخوردار است، نتیجه گیری این مساله، عادلانه است که اثر فعالیت های فرونشانی فوق العاده سارس بر تولید ناخالص ملی و اشتغال، معنادار بود.
4.3 سناریو تاریخی آنفولانزای اسپانیایی سال 1918
قلمروی مرگ و میرها و مبتلایان در طول همه گیری آنفولانزای سال 1918، به طور آشکار، همه گیری سارس سال 2002 را کاهش می دهد؛ از آن مهم تر اینکه، هم چنین در کل جهان حس می شد، بر خلاف اینکه در اصل در آسیا وجود داشت. با این وجود، مضامین این سناریو که پیش- کوید 19 را تحلیل نموده است، به طور وسیعی، یکسان بوده است: بیمه گران به طور اساسی با زیان های نسبتا محدود حاصل از سمت بدهی ترازنامه، تحت تاثیر بازارهای مالی قرار خواهند گرفت.
- مرگ و میر و شیوع بیماری: طبق گفته مرکز کنترل و پیشگیری بیماری (CDC 2020)، "همه گیری آنفولانزای سال 1918، جدی ترین همه گیری در تاریخ اخیر بود ... براورد می شود، حدود 500 میلیون نفر یا یک سوم جمعیت دنیا، مبتلا به این ویروس شدند. تعداد مرگ و میرها، حداقل 50 میلیون نفر در سرتاسر دنیا و در حدود 675.000 نفر در ایالات متحده، براورد شد.
-
شبیه به سناریو سارس، با وجود قدر مطلق بالاتر ابتلاها و مرگ و میرها، اثر آن برای بخش بیمه از هزینه های مستقیم، احتمالا به خاطر انواع عوامل، محدود بوده است:
- اولا، دموگرافی های عفونت ها و مرگ و میرها، در بخش هایی بود که به طور بارز، از نرخ های سرایت بالایی بر حسب بیمه سلامت و مرگ و میر برخوردار نبوده اند.
- با توجه به بخش های سنی، طبق گفته CDC (2020)، "مرگ و میر، در افراد کوچکتر از 5 سال، 20-40 سال و 65 سال و بیشتر، بالا بود، این مساله حاکی از این امر است که یک منحنی مرگ و میر بیش از حد دابلیو شکل که با منحنی یو شکل ایجاد شده، توسط تغییر شکل های آنفولانزای عادی متفاوت بود. (توبنبرگر و مورنز، 2006). بر حسب نفوذ بیمه، اولین و آخرین پایه های "دابلیو شکل" (یعنی کودکان خردسال و افراد مسن) از نرخ های نفوذ بیمه مرگ و میر پایینی برخوردارند؛ در حالیکه پایه متوسط "دابلیو" ممکن است، مطالبات مرگ و میر را افزایش داده باشد، دموگرافی های جغرافیایی، احتمالا، این اثر را کاهش داد؛
- با توجه به توزیع جغرافیایی، حجم عظیم مرگ و میر بر حسب قدر مطلق ها هم چنین به ازای جمعیت در قاره های در حال توسعه روی داد (جدول 1) که به طور بارز، از زندگی و نرخ های نفوذ بیمه سلامت نسبتا پایینی به طور بالقوه به خاطر یک تاثیر درامدی یا ثروت برخوردارند[28]؛
-
جدول 1 پیشنهاد می دهد، یک همبستگی منفی بین درامد و نرخ های مرگ و میر و ابتلا وجود دارد، به موجب آن، اثر بر زیان های بیمه شده را محدود می نماید؛ توضیحات محتمل برای این رابطه، از جغرافیاهای درامد بالاتر گرفته تا بهره بردن از محیط های بهداشتی تر، وضعیت سلامت عمومی بهتر به خاطر مراقبت های بازدارنده و رژیمی و شرایط کمتر پیچیده را[29]در بر می گیرد.
- ثانیا، انواع عوامل کاهنده بالقوه وجود دارد که مستقیما در طول آنفولانزای اسپانیایی سال 1918 اثبات نشده است اما احتمالا به یک رخداد جدید وابسته است که باید امروز روی دهد:
- تامین فعالیت های آزمایش، جداسازی و درمان از سوی دولت؛
- کاهش در میزان خدمات مراقبت از سلامت و مطالبات دیگر به خاطر کاهش بهره برداری؛
- یک مزیت (بالقوه) از محصولات بازنشستگی زندگی به خاطر مطالبات طول عمر و مرگ و میر، اساسا، تحت پوشش مانده حساب های بازنشستگی قرار دارد.
- اثر بازار مالی به طور نامتناسبی بزرگ بود. طبق سناریوهای استرس نتیجه گیری شده توسط اداره بودجه کنگره برای براورد اثر بر اقتصاد امریکایی یک همه گیری ممکن (CBO 2006)، "سناریو همه گیری وخیم [تقریبا شبیه به شیوع آنفولانزای اسپانیایی سال 1918-1919]، تقریبا 90 میلیون نفر، بیمار شدند و 2 میلیون نفر در ایالات متحده، درگذشتند و در تخمین CBO، GDP حقیقی، در حدود 1.4-4 درصد نسبت به سال بعد، پایین تر خواهد بود، نسبت به زمانیکه اگر همه گیری روی نداده بود. این براورد تاثیر بر GDP، با تاثیر رکود اقتصادی چرخه تجارت نوعی، در ایالات متحده در طول این دوره، از زمان جنگ جهانی دوم، قابل مقایسه است." جانانگ و روگر (2006)، براوردهای اثر GDP از انواع مطالعات مختلف را در جدول 4 خود ارائه می نمایند که اثر بزرگ بر اقتصاد حقیقی را تایید می نماید.
اثر نسبتا پایین بر زیان های حاصل از مرگ و میر هم، نتیجه گیری مبتنی بر یک مدل مرگ و میر دقیق در اثر استراک و هینن (2006) بود که نتیجه گیری کرد، یک سناریو آنفولانزای اسپانیایی برای بازار بیمه آلمان، ایجاد خواهد شد، "هزینه های مطالبات اضافی تقریبا 5 بیلیون یوروئی در حدود 50% از سودناخالص سالانه کل بازار (پیش از حق امتیازهای دارندگان بیمه) – که تغییر شکل پیدا خواهد کرد اما مطمئنا بازار بیمه آلمان را در همه گسیخته نمی کند." این مطالبات بالاتر، در بسیاری از موارد از طریق کاهش در تعهدات بیمه گر جبران می شود، اگر پوشش از طریق پس اندازهای بازنشستگی یا بیمه سرمایه گذاری ارائه شود.
5 پیشرفت های واقعی و اثر بر صنعت
5.1 پیشرفت های واقعی
در ذیل، یک ارزیابی سطح بالا از جایی وجود دارد که پیشرفت های واقعی با سناریو پیش- کوید 19 سازگارند یا از آن منحرف می شوند.
اثرات بازار مالی: اثرات بازار مالی واقعی، مهم بوده اند و به طور قابل ملاحظه ای با تحلیل سناریو پیش- کوید 19 همراستا بوده اند؛ در عین حال، یک غافلگیری معنادار بر حسب جابجایی به اقتصاد حقیقی، با اثرات بازار مالی تعدیل شده توسط سیاست مالی و پولی فوق العاده ترکیب شده با انتظارات یک بازگشت سریع به "نرمال" وجود داشته است.
بر حسب یک چشم انداز، به شدت محتمل است، پاییز و زمستان 2020، یک افزایش در تنزیل اعتبار و نکولها را خواهد دید زیرا ورشکستگی های پنهان ایجاد شده از طریق فعالیت های بازداری، کار خود را از طریق این سیستم انجام می دهند. به علاوه، هم چنین احتمال دارد، کاهش های بیشتر نرخ سود، صورت مادی به خود بگیرد، پس از فعالیت های بازداری تضعیف می شوند، چنانچه بانکهای مرکزی باور داشته باشند، سهولت کمّی بیشتری ممکن است بازاریابی اقتصادی حقیقی را از طریق سرمایه گذاری شرکتی و تقاضای مضاعف برانگیزاند. این موقعیت می تواند، مورد مبالغه قرار گیرد اگر یک موج ابتلاء دوم یا سناریو "دابلیو" پدید می آمد (شینر و ییلا، 2020).
5.2 اثر بر ارزش گذاری ها، نسبت های توانایی پرداخت خسارت و مدیریت سرمایه
هیچ یک از پیشرفت های بازار مالی، مطلوب نبوده اند، سبب ارزش های دارایی پایین تر و ارزشگذاری های بدهی اقتصادی بالاتر بویژه برای بیمه گران با تجارت های بازنشستگی دراز مدت شده اند. در واقع، صنعت بیمه، دوران بسیار بدتری را از بورس سهام و ارز گذراند: در یک افق یک ساله که اوایل ماه مه 2020 به پایان رسید، شاخص بیمه یورواستاکس، 23.9% افت پیدا کرد در حالیکه شاخص جمعی یورواستاکس فقط 14.9% افت داشت. این عملکرد نسبی منفی، ممکن است، متناقض به نظر برسد با فرض ثبات نسبی درامدهای حسابداری برای این بخش؛ در عین حال، ممکن است، با نگاه کردن به ارزشگذاری های سازگار بازار بر خلاف درامدهای حسابداری، شرح داده شود (ویلسون 2015 را برای بحث پیرامون ارزشگذاری های بیمه گر در طول بحران، ملاحظه نمایید).
آشفتگی بازار مالی، هم چنین به طور مخربی بر نسبت های توانایی پرداخت خسارت بیمه گران اثر داشته است. تمرکز بر بیمه گران اروپایی تحت توانایی پرداخت خسارت II بانک آلمان (2020)، می گوید، "این فصل، ناپایدارترین فصل ثبت شده است- براورد می کنیم، بازاری که در 1Q20 حرکت می کند، بخش c. 18 pp را به طور کلی هزینه می کند، که با بازده های اوراق قرضه پایین تر (-8 pp)، انتشارهای اعتباری وسیعتر و افت در بازارهای سهام (هر یک -6 pp) به صورت انتشار کوید 19 در سرتاسر جهان هدایت می شوند." براوردهای بانک آلمان در میانه طیف تحلیلگر برای اثر بازار مالی قرار دارد، با UBS (2020) که در -16 pp و JPM (2020) در -25 PP قرار می گیرد، به نسبت های توانایی پرداخت خسارت بیمه گران اروپایی تحت توانایی پرداخت خسارت II اثر می گذارد (پس از مستثنی نمودن +2 PP از تولید سرمایه خالص برای صنعت). نسبت توانایی پرداخت خسارت، میزان یک سرمایه توانایی پرداخت خسارت موجود بیمه گر، تحت توانایی پرداخت خسارت IIاست که اصطلاحا صندوق های شخصی نامیده می شود که به نیاز سرمایه توانایی پرداخت خسارتش(SCR) تقسیم می شود[30].
با نگاه به نتایج شرکت انفرادی، بیشترین اثر بر توانایی پرداخت خسارت از طریق صندوق های شخصی[31] کاهش یافته در برابر یک SCR مضاعف آمد.[32] در کل، اقدامات مدیریتی در طول بحران، می تواند فقط به طور اساسی، SCR را کاهش داده، اما نمی تواند صندوق های شخصی از دست داده را جایگزین نماید که زمان و تلاش زیادی را برای تولید و حفظ خود می طلبد، این پیام را تقویت می کند که انعطاف پذیری اولیه برای بیمه گران، از برنامه های پیشامد مشروط در طول بحران قویتر است.
با وجود این کاهش، این صنعت کاملا برای تامین تعهدات بیمه گر طبق گفته تحلیلگران با براوردهای تحلیلگران، سرمایه ای می ماند که نسبت توانایی پرداخت خسارت را بین 180% (JPM) و 190% (بانک آلمان ) مطرح می نماید. UBS (2020)، عنوان می کند "با وجود نوسان بالا... بافرهای سرمایه[33]/ نسبت های سرمایه در سطوح کافی در طیف هدف بیمه گران می مانند و نه در سطوح نزدیک به آسیب رساندن به سودهای سهام. با فرض اینکه این بخش، چهارمین همبخشگر سودهای سهام بزرگ برای سهام های اروپایی باشد و با کاهش های سودهای سهام در سایر بخش های مالی- این نتیجه گیری، یک نتیجه گیری مهم محسوب می شود.
5.3 یک تجمع غیر منتظره در بیمه عمومی
در مقایسه با اثر بازار مالی، اثر واقعی بر مطالبات دارایی و علیت به طور قابل ملاحظه ای نسبت به سناریو استرس پیش – کوید، غافلگیر کننده است، تمرکز را به سرعت از دارایی به سمت بدهی ترازنامه سوق می دهد (اتونومیوس، 2020). دو دلیل ریشه ای از این توسعه غیر منتظره وجود دارد: اولا، تفسیر استثنائات همه گیری و سایر شرایط و وضعیت هایی که ریسک همه گیری را در خطوط بیمه کلی محدود می کند، به چالش کشیده می شود و ثانیا، سناریوهای تجمع در خطوط تخصص، اثر وسیع فعالیت های فرونشانی همه گیری را پیش بینی نکرد.
براوردهای اولیه، همه گیری کوید 19 را در طیف بلای طبیعی اندازه متوسط تا بزرگ بر حسب دارایی بیمه شده بالقوه و مطالبات علیت قرار می دهد. طبق گفته اتونومیوس (2020)، "براوردهای زیان بیمه شده صنعتی از معادل "طوفان معتدل" به یک جریان مجدد بالقوه اوج بلا سال های 2011 یا 2017 سوق یافته است (>$100bn). ... ما یک دامنه 31 تا 86 بیلیون دلاری (1.3- 3.6% حق بیمه های جهانی) را برای زیان های کوید 19 قرار دادیم... ماهیت این زیان ها، از یک چشم انداز تجمع جهانی و در منحنی پیوندی "که برای مدلسازی دشوار است" بی سابقه است. ویلیس توئرز واتسون (2020)، تخمین های مطالبات متوسط تا شدید را در یک طیف مشابه در USD 32-80 bn برای بازارهای امریکا و انگلیس قرار می دهد. در عین حال، در این تاریخ اولیه، طیف عدم قطعیت، بسیار بزرگ است، توسط سناریوهای خوش بینانه (USD 11 bn, WTS, 2020) تا سناریوهای بدترین مورد، تحت پوشش قرار گرفته است (USD 140 bn, WTW). با نگاه به براوردهای سناریو صنعتی از WTW (2020) در شکل 10، مطالبات مورد متوسط USD 38bn غالبا توسط تعلیق تجاری (USD 18.5 bn یا 49، که تقریبا 10% از آن به خاطر لغو رخداد است)هدایت می گردد.
برای قرار دادن این زیان ها در زمینه، سوئیس ری (2020) تخمین می زند، زیان های بیمه شده بلای طبیعی از دو سال از بدترین سال ها در دهه اخیر بالغ بر USD 144 bn در سال 2017 است که توسط طوفان های هاروی، ایرما و ماریا هدایت می شود و USD 139 bn در سال 2011 در اصل از ترکیبی از زلزله های ژاپن و نیوزلند و سیل تایلند است. در حالیکه این مطالعات ناخوشایند و غیر منتظره هستند، مطالبات پیش بینی شده در ظرفیت صنعت واقع می شود.
5.4 تعلیق تجاری
بیمه تعلیق تجارت، با فرض اثر بالقوه خود، سزاوار بحث بیشتر است. بیمه تعلیق تجارت، عموما پوشش زیان های مالی محفوظ را به صورت نتیجه یک تعلیق و وقفه ایجاد شده توسط آسیب دارایی ارائه می دهد؛ پوشش یا توسعه های تعلیق تجاری آسیب غیر دارایی، به طور برجسته ای، خریداری نشده است و عموما دارای تعالی های ویژه ای است، چنانچه خریداری شود.
عموما تصور می شود، همه گیری ها، تحت بیمه تعلیق تجاری دارایی یا گسترش ها، مستثنی شده باشند زیرا راه اندازی دارایی و املاک مستقیم وجود ندارد. در مطرح نمودن تخمین های اولیه خود، اتونومیوس (2020) عنوان می کند "به لحاظ نظری، آنها، وقفه "همه گیری" را بیمه نکردند. در عین حال، درجه ای که ممکن است پوشش به طور غیر مدون ارائه شده باشد، به طور جدید مورد آزمایش قرار می گیرد. اثربخشی کلمه بندی سیاست تعلیق تجاری در محدود نمودن زیان ها، به چالش کشیده می شود (WTW 2020)، به طور خاص تعابیر هر گونه محدودیتی در راه اندازی (های) آسیب فیزیکی، محرومیت های همه گیری صریح و پوشش برای فقط مخاطرات جدی مشخص.
اثر بالقوه چالش ها برای کلمه بندی بیمه نامه، ممکن است، خیلی بزرگ باشد و به نظر برسد از سوی صنعت بیمه، کمتر از حد واقع، براورد شده باشد. برای نمونه اثر رالف (2020) و GDV (2020 الف) را ملاحظه نمایید: در حالیکه گزارش شده بود، افزوده شده ها به بیمه نامه های تعلیق تجاری استاندارد، برای پوشش ویژه بیماری های عفونی، نادر بود، اما بحثی پیرامون این مساله پدید آمد که آیا انواع خاص بیمه تعلیق تجاری آسیب غیر دارایی، به طور خاص، بیمه نامه هایی که رستوران ها یا هتل ها را پوشش می دهند، پوشش در صورت یک قرنطینه عمومی را ارائه نمودند.
طراحی بیمه نامه در کل این پوشش ها، متفاوت است، به این ترتیب صورت تصریحات عمومی، امکانپذیر نیست. اما نمونه هایی وجود دارد که بیانگر یک نیاز قابل توجه برای بهبود کلمه بندی است. در آلمان، به عنوان نمونه، یک نسخه رایج پوشش تعلیق تجاری غیر دارایی به فهرستی از بیماری های عفونی در قانون حفاظت از عفونت آلمان اشاره دارد ("Infektionsschutzgesetz"، IfSG). در حالیکه صنعت بیمه اثبات می کند، زیان های کوید 19، فقط در صورتی تحت پوشش قرار می گیرند که نسخه کنونی آن فهرست، صریحا، به بخشی از این قرارداد تبدیل شده باشد (GDV 2020 الف را ملاحظه نمایید)، این استدلال، همچنین ممکن است، صورت پذیرد که چنین زیان هایی، به طور خودکار مشمول می شوند زیرا این قراردادها به یک لیست دینامیک اشاره دارند (به عنوان مثال برگارت، 2020 را ملاحظه نمایید). از آنجاییکه کرونا ویروس تازه در انتهای ژانویه 2020 به این فهرست اضافه شده بود، موقعیت های دادگاه ها در این مناقشه حقوقی ممکن است، دارای اثر معناداری بر میزان زیانهایی باشد که نهایتا به صورت یک پیامد قرنطینه کوید 19 در آلمان پرداخت شده است.
از این گذشته، برخی اثبات می کنند، این پوشش ها، برای موقعیت های مد نظر بودند که یک رستوران انفرادی باید تعطیل می شد زیرا یک کارمند، به یک بیماری عفونی مبتلا شده بود و یک قرنطینه به صورت یک پیشگیری عمومی یا اقدام بازداری، در معرض چنین پوششی قرار نخواهد گرفت (برای نمونه اثر رالف، 2020 یا GDV 2020 الف را ملاحظه نمایید). ممکن است، بیمه نامه ها فقط با این سناریو انفرادی در ذهن نوشته شده باشند، اما ظاهرا کلمه بندی قرارداد در موارد زیادی، فضایی را برای تفسیر حقوقی بجا می گذارد. به طور واضح، برای پوشش آینده، کلمه بندی بیمه نامه باید در این زمینه بهبود یابد.
شخص فقط می تواند در مورد علتی بیاندیشد که به یک همه گیری در تعالی تجاری آسیب غیر دارایی وابسته باشد و به نظر می رسد، محصولات مرتبط کمتر از حد لازم، براورد شده اند. علاوه بر برخی از سوگیری های رفتاری پیشتر ذکر شده، دلیل بالقوه دیگری ممکن است یک "ذهنیت سیلویی" در بیمه کردن باشد که با این ادراک سازگار خواهد بود که ریسک همه گیری به صورت یک منبع ریسک تجمع، در زندگی، یک مساله محسوب می شد، اما در بیمه دارایی و علیت، چندان اینطور نبود.
5.5 حوزه های دیگر "غافلگیری": ادراک عمومی و محدودیت های نظارت کننده
با مزیت ادراک محدود، دو حوزه دیگر، ممکن است به صورت "غافلگیری هایی" نسبت به تحلیل سناریو پیش- کوید 19 توصیف شوند. اولی باید با ادراک عمومی صنعت بیمه انجام گیرد. معمولا، ادراک صنعت بیمه تمایل دارد، پیروی از یک بلای طبیعی را با زیان های بیمه شده بزرگ بهبود بخشد. در عین حال، ادراک پسا کوید 19 صنعت، احتمالا به دو دلیل، متحمل می شود: اولا ممکن است بیمه گران به زیان عهده دار اجتماعی برای توجیه تلاش برای وادار نمودن پوشش معطوف به گذشته برای مطالبات تعلیق تجاری متوسل شوند، حتی در صورت استثنائات قراردادی واضح. ثانیا، عدم قطعیت پیرامون تفسیر برخی از استثنائات کمتر واضح، احتمالا، یک دنباله از دعاوی قضایی هم چنین (عهده دار سیاسی؟) پرونده های مربوط به اجرا را به جای خواهد گذاشت، زیرا ممکن است بیمه نامه ها، آنطور که نه مشتریان و نه بیمه گران انتظار داشته اند، انجام شده باشند.
از این گذشته، ناظران ملی و بین المللی برای اعمال محدودیت های مدیریت سرمایه، به مراتب سریعتر بوده اند، مثلا برای سودهای سهام بانک و بیمه گر و بازخرید سهام. این عمل انحصاری تا حدی برای تضمین ثبات سیستم مالی بود اما هم چنین تاحدی یک "اشتراک گذاری ریسک قابل قبول به لحاظ اجتماعی" را از اثر همه گیری بدست می آورد. طبق گفته اسوورونوس و ورباسکی (2020)، این "محدودیت ها ممکن است در یک اشتراک گذاری قابل قبول اجتماعی تر هزینه های کلی همه گیری" همبخشی داشته باشد (تاکید مضاعف). این محدودیت ها به بانک ها، محدود نبود. جونز (2020) در رویترز گزارش می دهد، EIOPA، سرپرست بیمه اروپا، عنوان کرد، "بیمه گران و بیمه گران اتکائی در اتحادیه اروپا، باید موقتا، سودهای سهام را به حالت تعلیق در آورند و بازخریدها را به اشتراک بگذارند و به تعویق انداختن حق امتیازها هم چنین تضمین تداوم در خدمات در طول همه گیری کرونا ویروس را مد نظر قرار دهند.
[1] Risk accumulation
[2] توانایی پرداخت بدهی : توانگری، توانایی پرداخت بدهی ها/ دیون/ تعهدات
[3] risk return
[4] return on RISK CAPITAL
[5] UNDERWRITING: متقبل شدن هزینه، تضمین خسارت کردن
[6] risk appetite
[7] RESILIENCE
[8] equity market
[9] LAPSATION/ ANNUITIZATION
[10] Escalation:تشنج زدایی
[11] شامل صدور بدهی بدون وثیقه و تبعی می شود صدورهای تضمین شده را مستثنی می شود
[12] پانصد بیلیون دلارامریکا
[13] (قابل دستیابی از 3 آگوست سال 2020)
[14] شواهدی وجود دارد در حالیکه یک شرکت ایمن تر ممکن است مجبور باشد، یک کمیت بالاتر سرمایه را حفظ نماید، هزینه آن سرمایه، کاهش می یابد چون در واقع، ایمن تر است. شواهد برای هزینه سرمایه برای شرکت های خدمات مالی، با رتبه بندی شرکت، همبستگی منفی دارد که می توان آن را در اثر ویلسون (2015) یافت.
[15] debt equity ratio
[16] liability
[17] tax distortion
[18] debt holder:بستانکاران
[19] firm equity
[20] quantitative easing
[21] heuristic availability
[22] یک پاسخ منطقی برای عدم قطعیت پیرامون فضای رویداد و یا توزیع احتمال، سرمایه گذاری در اطلاعات بیشتر و یادگیری از تجارب گذشته است. داهرتی و دیگران (2015)، نتیجه گیری می کند، دلالان می توانند به تمایز به اعتبار گذشته بین ریسک های نامعلوم به اعتبار پیش بینی کمک کند که بیمه شدنی هستند و باید چنانچه شامل گذشته و آینده شوند و آنهایی که مشمول نیستند، بیمه شوند.
[23] epi
[24] justinianic plagues
[25] به عنوان یک تخصیص جالب، بر مبنای نتایج سناریو مشابه، آلیانز، یک دهه قبل تصمیمی در مقابل یک مصونیت وابسته به همه گیری را اتخاذ نمود. این تصمیم، بر اساس فرضیه ای گرفته شد که هزینه های مشابه گزینه های سهام out of money، درست به همان اندازه در طول یک سناریو همه گیری موثر خواهد بود اما هم چنین به طور مطلوبی به بحران بازار مالی جهانی و مکرر پاسخ می دهد.
[26] آلیاندز، یک سناریو ویروس کرونای تک منظوره را در اواسط ژانویه سال 2020 انجام داد که بین سناریوهای تاریخی سارس و آنفولانزای اسپانیایی سال 1918، درجه بندی شد. نتیجه گیری های تفسیر شده، اینطور بودند که اثر کلی یک سناریو بدترین مورد، مهم تلقی شد و توسط پیشرفت های بازار مالی هدایت می شد اما پیامد در ریسک پذیری قرار داشت که توسط سایر سناریوهای بازار مالی قابل مقایسه تعریف شده بود. اثر ترکیبی از مطالبات بیمه LH/PC، عمدتا کمتر از زیان های بازارهای مالی با بیشترین اثر در PC پیش بینی شده از تداوم تجارت، براورد شد.
[27] چانگ و دیگران (2004)، در زمینه تایوان اظهار نظر می کنند: "در اوج همه گیری سارس، کاهش های معنادار در مراقبت سیار (23.9%)، مراقبت بیمار بستری (35.2%) و مراقبت دندانسازی (16.7%) مشاهده شدند." شایان ذکر است، یک جذب پایین تر راه کارهای پزشکی غیر ضروری، ممکن است سبب راه کارهای ضروری بالاتر در آینده تاحدی شود که راه کارهای غیر ضروری، بازدارنده باشند. در هر صورت، محتمل است، پشتوانه راه کارهای غیر ضروری، صرفا، بیشتر به تاخیر افتاده است تا اینکه از بین برود.
[28] اینز (2000)، یک مدل و شواهد تجربی را برای حمایت از یک تاثیر درامد یا ثروت مربوط به تولید ناخالص ملی کشور را برای نرخ های نفوذ بیمه، با کشورهای با درامد پایین تر دارای نرخ های نفوذ پایین تر، مطرح نمود.
[29] در حالیکه این مساله برای همه گیری آنفولانزای اسپانیایی سال 1918 اثبات نشده است، اما تحقیقات جدیدتر به این جهت اشاره می کنند، در اثر جاف و دیگران (2020) "به این ترتیب، یافته های ما بدین معنی است که کشورهای دارای درامد بالا در جایگاه بهتری برای مواجهه با این همه گیری قرار می گیرند، احتمالا به خاطر دسترسی بالاتر به آب جاری و صابون، تخت های بیمارستانی، پرسنل پزشکی ذی صلاح و یا تجهیزات تخصصی است. در مقابل، کشورهای با درامد پایین، به نظر می رسد، نسبت به کوید 19، آسیب پذیرتر باشند زیرا احتمالا، نرخ های مرگ و میر بالاتری را از کشورهای دارای خدمات قابل دستیابی بهتر و بیشتر تجربه می کنند."
[30] رهنمود توانایی پرداخت بدهی II را ملاحظه نمایید (رهنمود اتحادیه اروپا 2009/138/EC)، مقالات 87-89 و 108-100: توانایی پرداخت بدهی II شخصی FUND از صندوق های شخصی اساسی و صندوق های شخصی کمکی تشکیل می شود. صندوق های شخصی اساسی، به صورت مازاد بدهی ها بر دارایی ها علاوه بر بدهی ها تبعی محاسبه می شود. صندوق های شخصی کمکی "اقلامی غیر از صندوق های شخصی اساسی هستند که می توانند برای جذب زیان ها فراخوانده شوند" (مقاله 89 از رهنمود EC/ 138/ 2009). SCR تحت توانایی پرداخت بدهی II مقدار صندوق های شخصی اساسی است، یک بیمه گر نیاز دارد برای احتمال بقاء خود برای حداقل 99.5% بودن، حفظ نماید. به بیان دیگر، SCR، 99.5% ارزش را در ریسک صندوق های شخصیاساسی نشان می دهد. بیمه گران می توانند یا از یک فرمول استاندارد استفاده کنند یا یک مدل داخلی که SCR را محاسبه می کند. پیرامونموضوع ویژه این مقاله، ممکن است ذکر شود فرمول استاندارد برای بیمه گران زندگی، شامل یک سناریو شوک فاجعه بار می شود که با تمرکز بر ریسک همه گیری توسعه یافت (کروت و ریشتر، 2014 را ملاحظه نمایید).
[31] Own fund
[32] در مورد Q1 آلیانز :2020، نتایج مالی منتشر شد، کاهش در صندوق های شخصی ِ توانایی پرداخت بدهی II در EUR -7.9 bn وجود داشت، زیرا ارزش های دارایی افت کرد و ارزش های بدهی در مقایسه با افزایش سرمایه EUR +1.8 BN، محیط اعتباری نامطمئن تر را منعکس می نماید و به تضمین ها نزدیک تر است.
[33] CAPITAL BUFFER