جدیدترین مقالات حسابرسی
مقاله در مورد کیفیت حسابرسی
مقاله لاتین کیفیت حسابرسی
جدیدترین مقالات ترجمه شده حسابرسی
ممکن است دامنه کامل این منبع در تمامی شرایط قضاوت، کاربرد نداشته باشد. یک حسابرس می تواند تعیین کند که کدامیک از عناصر این منبع می تواند به یک قضاوت خاص مربوط باشد و وی می تواند این عناصر را بسنجد تا واقعیت ها و شرایط خاص مربوط به یک قضاوت خاص را مطرح نماید. به عنوان مثال، در شرایطی که حسابرس معتقد است که قضاوت دربردارنده یک موضوع عادی است، نیاز به فرایند داوری رسمی، منضبط و دقیق تر، امری غیر ضروری محسوب می شود. در سایر شرایط، ممکن است یک حسابرس تشخیص دهد که فقط برخی از عناصر قضاوت یا بینش های عملی موجود در این منبع برای پشتیبانی از قضاوت حسابرس لازم یا مناسب می باشند.
این امر برای حسابرسان اهمیت دارد تا تشخیص دهند در حالیکه این منبع فرآیند تصمیم گیری را با مجموعه ای از عناصر متوالی ارائه می دهد(برای سهولت در ارائه، آموزش و استفاده عملی)، اما تصمیم گیری حسابرس اغلب تکراری می باشد و ممکن است نیاز باشد تا با مراحل خاصی ترکیب، تکرار، یا به ترتیب دیگری در نظر گرفته شود. توصیفات موجود در صفحات زیر، مروری اجمالی بر عناصر و ملاحظات اصلی یک فرایند تصمیم گیری را ارائه می نمایند و همچنین چندین مورد از رایج ترین قضاوت ها را که به طور بالقوه می توانند منجر به سوگیری شوند و روند قضاوت را تضعیف کنند، مشخص می نمایند.
درنهایت، این امر برای حسابرسان اهمیت دارد تا تشخیص دهند استفاده از این منبع، بحث در مورد قضاوت های انجام شده در طول حسابرسی را از بین نخواهد برد. در حالی که این منبع برای کمک به حسابرس بمنظور دستیابی به یک تصمیم مستدل طراحی شده است، اما ذهن منطقی ممکن است به دلیل عواملی که خارج از کنترل حسابرس است، در مورد مناسب ترین پاسخ در زمینه های تصمیم گیری پیچیده قضاوتی متفاوت نماید، این امر حتی در مواردی که تصمیم گیری با رویکردی منضبط از قبیل رویکرد مشخص شده و شرح داده شده در اینجا دنبال شده باشد، نیز صادق است.
عناصر یک فرایند قضاوت موثر
عناصر یک فرایند قضاوت موثر
شناسایی و تعریف مسئله
اگرچه بنظر می رسد امری شهوی باشد، اما حسابرسان نباید اهمیت شناسایی و تعریف مناسب موضوع (یعنی معامله، رویداد یا وضعیت) را نادیده بگیرند.[1]6 این مرحله همیشه به آن آسانی که به نظر نمی رسد، نیست و ممکن است نسبت به گرایش های که در قضاوت وجود دارد، از قبیل اعتماد به نفس بیش از حد یا تکیه و اعتماد به اطلاعات تاریخی حساس باشد (که در زیر با جزئیات بیشتری در مورد آن بحث شده است). در واقع، عدم شناسایی صحیح موضوع (یا موضوعات) ممکن است منجر به تجزیه و تحلیل ناقص و قضاوت نامناسب شود.
شناسایی و تعریف موضوع شامل تجزیه و تحلیل دقیق اوضاع و اغلب شامل تعامل و گفتگو با دیگران برای درک وضعیت و تأثیر بالقوه آن در حسابرسی می باشد. گرچه ممکن است در ابتدای فرآیند قضاوت، شناسایی همه ملاحظات مربوطه همیشه ممکن نباشد، حسابرسان باید وقت بگذارند تا موضوع اصلی را که باید به آن پرداخته شود را با دقت تعریف کنند و همچنین دیدگاه هایی را در مورد سایر ملاحظاتی ایجاد نمایند که بمنظور حمایت از نتیجه گیری کلی، مستلزم تجزیه و تحلیل هستند.
جمع آوری حقایق و اطلاعات و شناسایی مطالعات مربوطه
حسابرس باید با توجه به اختصاص زمان و توجه مناسب به شناسایی و تعریف مسئله، درک کاملی از حقایق و اطلاعات مربوط به مسئله بدست آورد. این امر اغلب شامل تجزیه و تحلیل اطلاعاتی می باشد که به راحتی در دسترس قرار دارند و همچنین اطلاعاتی که ممکن است لازم باشد از دیگران از جمله متخصصین موضوعی تهیه شود. جمع آوری حقایق و اطلاعات اغلب مستلزم بحث و گفتگو با افرادی می باشد که از شرکت آگاهی دارند یا در اجرای معامله نقش مفیدی دارند. همچنین ممکن است شامل کسانی باشد که در این موضوع مشارکت یا نظارت داشته اند.
همچنین، جمع آوری حقایق و اطلاعات مستلزم شناسایی ورودی ها و فرضیات اصلی معامله، رویداد یا وضعیت می باشد. به عنوان مثال، این امر ممکن است شامل درک ملاحظات اقتصادی اساسی یک معامله خاص یا مجموعه ای از رویدادهای مرتبط، یا در نظر گرفتن شکل قانونی معامله و محتوای اقتصادی آن باشد. دستیابی به چنین درکی اغلب شامل در نظر گرفتن وجود سایر اطلاعات تائیدکننده و همچنین شناسایی اطلاعات تأییدنشده یا متناقض و ارزیابی منابع این اطلاعات و این مسئله می باشد که آیا ممکن است این منابع مورد سوگیری قرار گیرند، خیر.
اغلب حسابرسان باید با تهیه سوالات اضافی و مرتبط در طول فرآیند تصمیم گیری، به جمع آوری حقایق و اطلاعات ادامه دهند، چرا که ممکن است به اطلاعات و شواهد واقعی اضافی نیاز باشد. علاوه بر این، مهم است که شواهد بالقوه مغایر، از جمله اطلاعاتی که مغایر با ادعاهای مدیریت هستند، در نظر گرفته شوند. اگر اطلاعات اضافی، به ویژه اطلاعات مغایر، شناسایی شده باشد، حسابرس باید تأثیر آن را بر تجزیه و تحلیل بررسی کند.
علاوه بر این، حسابرسان اغلب باید در نظر بگیرند که آیا اعضای تیم تعامل جملگی از دانش و تجربه مناسب برای قضاوت موثر برخوردار هستند. در موارد خاص، متخصصان موضوعی خاص می توانند به شما کمک کنند که کدام واقعیت ها و فرضیات برای تصمیم گیری مهم هستند و به تیم تعامل کمک می کنند تا بر جمع آوری شواهدی تمرکز کنند که برای تجزیه و تحلیل مناسب موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
در نهایت، حسابرسان نیز باید نسبت به گرایش های احتمالی قضاوت، تله ها و سوگیری هایی هوشیار باشند که می توانند جمع آوری و ارزیابی شواهد را محدود کنند. این امر به ویژه در تعیین اینکه آیا شواهد جمع آوری شده به قدر کافی و به طور مناسب قابل اعتماد هستند یا خیر، بسیار مهم می باشد. در زیر گرایش ها و سوگیری های قضاوت حسابرس با جزئیات بیشتری مورد بحث قرار گرفته است.
در رابطه با نیاز حسابرس برای جمع آوری حقایق و اطلاعات مربوطه، باید مطالعات حسابداری یا حسابرسی (یا سایر استانداردها و قوانین) مربوط به این مسئله شناسایی شوند. این امر اغلب شامل در نظر گرفتن بیش از یک اظهارعقیده معتبر در چارچوب قابل اجرای حسابداری می باشد (به عنوان مثال، اصول حسابداری عمومی پذیرفته شده ایالات متحده (U.S. GAAP) یا استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی (IFRS).
کادر ملاحظات عملی در صفحه 7، گرچه جامع و کامل نیست، اما برخی از سوالات متداول که ممکن است یک حسابرس هنگام جمع آوری حقایق و اطلاعات و شناسایی مطالعات مربوطه در نظر بگیرد، را ارائه می دهد. همچنین این ملاحظات می تواند باعث کاهش گرایش ها و سوگیری های احتمالی قضاوت شود.
تجزیه و تحلیل و شناسایی گزینه های بالقوه
این جنبه از فرایند تصمیم گیری مستلزم تجزیه و تحلیل مسئله بر اساس حقایق و اطلاعات جمع آوری شده، مطالعات معتبر مربوطه و مواضعی می باشد که قبلاً در شرایط مشابه توسط شرکت ، موسسه حسابرسی (به عنوان مثال، «دفتر ملی» فنی یا موقعیت های سیاسی)، یا توسط همان حسابرس اتخاذ شده است(هر چند تحلیل حسابرس از مواضع قبلاً اتخاذ شده باید به منظور کاهش گرایش های احتمالی قضاوت که منجر به سوگیری می شود، با دقت در چارچوب کامل واقعیت ها و اطلاعات جمع آوری شده ارزیابی شود). در نتیجة چنین فعالیت هایی، یک حسابرس اغلب در موقعیتی قرار می گیرد که مجموعه معقولی از گزینه های قابل قبول را شناسایی و ارزیابی کند و به ارزیابی عینی نتیجه مورد انتظار برای هر گزینه بپردازد. مهم است که حسابرس هنگام شناسایی گزینه های بالقوه، خیلی دقیق باشد، زیرا یک تصمیم نمی تواند بهتر از بهترین گزینه در نظر گرفته شود. در واقع، توانایی یک حسابرس برای در نظر گرفتن گزینه های معقول مستقیماً به چگونگی تعریف خوب حسابرس از مسئله مربوط می شود (به عبارت دیگر، مجموعه گزینه های معقول می تواند به میزان تعریف مسئله محدود شود). در بسیاری از موقعیت ها، شناسایی مجموعه ای معقول از گزینه های قابل قبول می تواند یک حسابرس را ملزم نماید تا در مورد حقایق مربوطه و سایر اطلاعات جمع آوری شده، از مطالعات مربوطه یا سیاست ها یا راهنمایی های شرکت حسابرسی، استفاده کند.
توجه به گرایش های احتمالی قضاوت، تله ها و سوگیری هایی که می توانند شناسایی مجموعه معقولی از گزینه ها را محدود کنند، امری مهم محسوب می شود. به عنوان مثال، تمایل به قضاوت با اطمینان بیش از حد (که در زیر با جزئیات بیشتری مورد بحث قرار گرفته است) می تواند شناسایی گزینه های بالقوه را محدود کند، زیرا می تواند فرد را نسبت به درک سایر گزینه ها بی میل یا عاجز نماید. محدودیت دیگر می تواند وابستگی بیش از حد به شیوه قبلی باشد (که اغلب به آن «همان روش سال گذشته» اشاره می شود)، که می تواند حسابرس را از کشف یا توجه به گزینه دیگر باز دارد. و گرچه برخی از گرایش های قضاوت، از قبیل « طریقه های اقتصادی قضاوت»، می توانند به ساده سازی شرایط پیچیده و قضاوت های ساده تر کمک کنند، اما به دلیل سوگیری های تجربی یا انگیزشی، از جمله زمانی که حسابرس فقط گزینه ای را در نظر می گیرد که معمولاً برای حل مسئله استفاده می شود، یا فقط اولین گزینه ای که به ذهن خطور می کند را در نظر می گیرد (یعنی دسترس پذیری سوگیری که در زیر با جزئیات بیشتری مورد بحث قرار گرفته است)، می توانند منجر به قضاوت های کمتر از حد مطلوب یا ناکارآمد شوند.
گرچه جدول صفحه 8، لزوماً شامل جامع و کامل نیست، اما برخی از سوالات مفید که حسابرس باید هنگام انجام تجزیه و تحلیل و شناسایی گزینه های معقول، مورد توجه قرار دهد را ارائه می نماید. چنین ملاحظاتی می تواند باعث کاهش گرایش ها و سوگیری های احتمالی در قضاوت شود.
تصمیم گیری
حسابرس پس از انجام تجزیه و تحلیل، به یک تصمیم می رسد. قضاوت حسابرس ممکن است به این نتیجه ختم شود که فقط یک پاسخ مناسب برای یک مسئله وجود دارد، یا اینکه چندین پاسخ وجود دارد که می توان آن ها را بطور معقول در شرایط استفاده کرد. این امر شامل این پرسش است که از نظر حسابرس کدام گزینه به بهترین وجه مسئله را مطرح می کند. انجام قضاوت می تواند شامل ملاحظات حسابرس نسبت به گرایش های رایج قضاوت، تله ها و سوگیری ها باشد (در زیر با جزئیات بیشتر مورد بحث قرار گرفته است).
حسابرس پس از تصمیم گیری، باید کمی تامل نماید و روند داوری را از منظر کلی ارزیابی کند. به طور خاص، حسابرس می تواند بررسی کند که آیا فرایند قابل پشتیبانی دنبال شده است (به عنوان مثال، آیا حسابرس به طور مناسب فعالیت های مربوط به فرآیند تصمیم گیری در بالا را انجام داده است؟) و در غیر این صورت، ممکن است نیاز باشد در مورد فرایند و شواهد بدست آمده مربوطه تجدیدنظر نماید.
مرور و تکمیل مستندات و توضیح علت نتیجه گیری
مستندات، سوابق کتبی ارائه شده در مبنای قضاوت حسابرس را نشان می دهند و در نهایت به پشتیبانی از گزارش حسابرس می پردازند. همچنین، مستندات شیوه ای هستند که با شناسایی اطلاعات مربوطه (که شامل اطلاعات مغایر یا متناقض شناسایی شده و نحوه رسیدگی حسابرس به چنین اطلاعاتی می باشد) و گزینه های معقولی که حسابرس برای دستیابی به نتیجه، شناسایی و ارزیابی کرده است، به اثبات شک گرایی حرفه ای می پردازند. به عنوان مثال، در تحلیل شواهد تأییدشده و مغایر، مهم است که توضیح علت دنبال شده مستند گردد و این امر به شما کمک می کند تا نشان دهد شک گرایی حرفه ای اعمال شده است.
مستند سازی صحیح و بیان منطقی قضاوت حسابرس، از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا غیر معمول نیست که یک حسابرس، مانند هر فردی، هنگامی که سعی در مستند کردن توضیح علت خود دارد، به یک نتیجه گیری اولیه برسد تا نشان دهد این استدلال به طور بالقوه معیوب یا ناقص به نظر می رسد. اگر این استدلال به نظر متقاعد کننده نباشد، حسابرس می تواند به شناسایی این که کدام جنبه یا جنبه های فرایند تحلیل و قضاوت جای تأمل دارد، ادامه دهد. این امر ممکن است منجر به بازبینی نحوه تشخیص و تعریف حسابرس از مسئله یا در نظر گرفتن گزینه های معقول شود. همچنین مستندات این فرصت را به حسابرس می دهند تا مجدد و با دقت مراحل قبلی فرآیند تصمیم گیری و همچنین احتمال تأثیر دام ها یا سوگیری های قضاوت بر نتیجه گیری نهایی را در نظر بگیرد.
استانداردهای حسابرسی مستلزم آن است که مستندات حسابرس به اندازه کافی با استانداردهای حرفه ای مربوطه مطابقت داشته باشد و با جزئیات کافی آماده شود تا درک روشنی از (1) ماهیت، زمانبندی، میزان و نتایج رویه های انجام شده، شواهد به دست آمده و نتیجه گیری های بدست آمده و[2]7 (2) اطلاعات شناسایی شده حسابرسان راجع به یافته ها یا مسائل مهمی که با نتیجه گیری نهایی حسابرس مغایرت یا ناسازگاری دارد، ارائه نماید.[3]8 همچنین این استانداردهای حسابرسی نشان می دهد که مستندات به جا و بررسی قضاوت های انجام شده، کیفیت حسابرسی را افزایش می دهد. بر این اساس، یک حسابرس می تواند مستند کردن تصمیمات خاص در کل مراحل قضاوت را مفید تلقی نماید.
مستنداتی که در کل مراحل قضاوت وجود دارد، می تواند به حسابرس کمک کند تا به تفکر خود در مورد مسئله، علی الخصوص وقتی این مسئله مربوط به بررسی گزینه های معقول باشد. شکل بدهد. علاوه بر این، مستنداتی که در کل مراحل قضاوت وجود دارد، فرصتی برای ارزیابی عینی و کامل تر استدلالی ارائه می دهد که برای دستیابی و اعتبار سنجی تصمیم مورد استفاده قرار گرفته است.
جدول زیر، اگرچه لزوماً شامل جامع و کامل نیست، برخی سوالات مفید را برای حسابرس لیست می کند تا هنگام نهایی کردن نتیجه گیری و مستندات حسابرسی، آنها را در نظر بگیرد.
چنین ملاحظاتی می تواند باعث کاهش گرایش ها و سوگیری های احتمالی در قضاوت شود.
پیوست ب در این منبع، الگوی نمونه ای در اختیار حسابرسان قرار می دهد که می توانند برای مستند سازی فرایند تصمیم گیری در مورد مسائل حسابداری یا حسابرسی که در طول حسابرسی مطرح می شود، از آن استفاده نمایند. یک حسابرس ممکن است تصمیم بگیرد که این الگوی را تغییر دهد یا اصلاح نماید یا اصلاً از آن استفاده نکند. هیچ رویکرد «یک اندازه برای همه» برای استفاده یا مستند سازی قضاوت توسط حسابرس حرفه ای وجود ندارد.
گرایش ها، تله ها و سوگیری های احتمالی قضاوت
همه افراد برای نتیجه گیری درمورد مسائل، یک روند غریزی دارند. با این حال، وقتی صحبت از گرایش ها و تله های احتمالی قضاوت می شود، همیشه توانایی غریزی یا تجربه -به خودی خود- بر توانایی بالقوه سوگیری در قضاوت غلبه نمی کند. از سوی دیگر، توانایی غریزی یا تجربه می تواند در اعمال قضاوت حرفه ای مناسب بسیار مفید باشد.
تعدادی مطالعه[4]9وجود دارد که چندین مورد از رایج ترین گرایش های بالقوه قضاوت که می تواند منجر به سوگیری در قضاوت حسابرس شود را شناسایی و تحلیل کرده اند. تأیید، اطمینان بیش از حد، تکیه و اعتماد به اطلاعات تاریخی و در دسترس پذیری، بعنوان گرایش های بالقوه رایج در قضاوت محسوب می شوند و به طور خلاصه در زیر مورد بحث قرار گرفته اند.
این توضیحات به هیچ وجه قصد ندارد که یک یا چند مورد از موارد ذیل که در حسابرسی خاص وجود دارد یا اندازه یک یا چند مورد از آنها را نشان دهد، چرا که با این روش ها یا روش های دیگر نمی توان بر آنها غلبه کرد.
1. تأیید، تمایل بالقوه حسابرس برای دادن اهمیت بیشتر به اطلاعاتی می باشد که منطبق با باورها یا ترجیحات اولیه وی هستند. حسابرس ممکن است هنگام جمع آوری اطلاعات (به ویژه هنگامی که یک دیدگاه اولیه ایجاد شده است)، ناخواسته اهمیت بیشتری بر اطلاعات یا شواهدی بدهد که از یک اولویت یا انتظار اولیه پشتیبانی می کنند. در نتیجه، ممکن است حسابرس به طور ناخودآگاه به جای ارزیابی عینی واقعیت های موجود، به شواهدی اعتماد کند که نسبت به گزینه مورد انتظار یا ترجیحی وی سوگیری شده اند. ممکن است حسابرس به اندازه کافی به اطلاعات بالقوه متناقضی که می توانند به یک جایگزین معتبر برای نتیجه گیری اولیه تبدیل شوند، توجه نکند.
2. اطمینان بیش از حد، گرایش بالقوه حسابرس برای ارزیابی بیش از حد توانایی خود در انجام وظایف یا ارزیابی دقیق ریسک ها یا سایر قضاوت ها و تصمیمات است. این امر ممکن است یک تمایل ناخودآگاه شایع باشد که ناشی از انگیزه یا علاقه شخصی است. گرایش بالقوه به اعتمادی بیشتر از آنچه که موجه است، می تواند بر روی حسابرس تأثیر بگذارد، حتی اگر وی تمام تلاش خود را برای هدفمند بودن انجام دهد. در برخی موارد، اطمینان بیش از حد می تواند منجر به ناتوانی در شناخت دیدگاه های جایگزین یا شواهد متناقض شود. علاوه بر این، اطمینان بیش از حد می تواند بر تمایل حسابرس برای مشارکت دادن سایر افرادی که می توانند دیدگاه معناداری برای تجزیه و تحلیل ارائه دهند، تأثیر بگذارد. اطمینان بیش از حد، می تواند در اثر عوامل مختلفی از قبیل اطلاعات زیادی که حسابرس را در اختیار دارد ایجاد شود، حتی اگر از این اطلاعات از کیفیت پایینی برخوردار باشد یا حشوآمیز باشد. در برخی موارد، هنگامی که روند تصمیم گیری دشوار باشد، اعتماد به نفس می تواند به حسابرس نسبت به کیفیت قضاوتش، حس امنیت کاذب دهد.
3. تکیه و اعتماد به اطلاعات تاریخی، گرایشی بالقوه برای ارزیابی می باشد که با یک مقدار عددی اولیه شروع شود و سپس برای شکل یافتن قضاوت نهایی، به اندازه کافی از آن مقدار اولیه دور می شود. وقتی حسابرس بیش از حد به یک اطلاعات یا مجموعه ای از شرایط اعتماد می کند، به آن تمایل بالقوه می یابد. به عنوان مثال، ممکن است یک حسابرس به مقادیر دوره حسابرسی نشده فعلی یا سایر برآوردهای اولیه مدیریت تکیه کند و به اندازه کافی با آنها تطبیق نیابد. در چنین شرایطی، حسابرسان در مقایسه با آنچه که ممکن است در غیاب مبالغ مدیریت تهیه کنند، به اطلاعات تاریخی تکیه و اعتماد می کنند که این امر می تواند منجر به انتظاراتی مغرضانه گردد.
تکیه و اعتماد به اطلاعات تاریخی ممکن است مانع از توجه حسابرس به سایر دیدگاه ها یا داده هایی شود که می توانند موقعیت یا مسئله خاصی را تأیید یا رد کنند، همچنین می تواند باعث شود تا حسابرس به طور نامناسبی با اطلاعاتی که به سهولت در مسئله مورد بحث وجود دارد، ارتباط برقرار نماید و این احتمال افزایش می یابد که وی به جای در نظر گرفتن مجموعه ای کامل تر از تکنیک ها، از تکنیک جمع آوری شواهد از مشارکت قبلی استفاده کند.
4. دسترس پذیری، تمایل بالقوه حسابرس برای در نظر گرفتن اطلاعاتی است که به راحتی قابل بازیابی هستند، چرا که برای قضاوت بسیار محتمل، بسیار مرتبط و بسیار مهم می باشند (به عنوان مثال، یک خاطره بسیار واضح یا نزدیک). به عبارت دیگر، اطلاعاتی که اغلب در حافظه حسابرسان در دسترس قرار دارد، ممکن است بر تخمین ها، ارزیابی احتمالات و سایر قضاوت های حرفه ای تأثیر غیرقانونی بگذارد. تمایل به دسترس پذیری می تواند مانند سایر میانبرهای ذهنی، به خوبی به حسابرس کمک کند، اما می تواند موجب ایجاد سوگیری هم شود.
سایر گرایش ها و عوامل بالقوه قضاوت
چندین عامل شناختی و محیطی بالقوه دیگر وجود دارد که می تواند بر قضاوت حرفه ای تأثیر بگذارد. در حالی که این عوامل بالقوه در زیر بیان شده اند، اما این توضیحات به هیچ وجه قصد ندارد که یک یا چند مورد از موارد ذیل که در ممیزی خاص وجود دارد یا اندازه یک یا چند مورد از آنها را نشان دهد، چرا که با این روش ها یا روش های دیگر نمی توان بر آنها غلبه کرد.
گرایش های شناختی بالقوه و عوامل موثر بر قضاوت
- منطق تحریف شده یا انگیزشی- هنگام تجزیه و تحلیل اطلاعات، ممکن است به جای در نظر گرفتن گزینه های منطقی دیگر، اطلاعات به رشیوه ای که وی انتظار دارد تفسیر شود. این امر می تواند منجر شود تا اطلاعات به روشی ارزیابی گردد که از نتیجه مورد انتظار پشتیبانی کند.
- پسنگری- پسنگری تمایلی می باشد که در فرد بواسطه نتیجه یک رویداد نامشخص ایجاد شده است و سبب می شود تا وی به طور سیستماتیک آن را در نتیجه آینده نگری بطور اغراق آمیز پیش بینی کند. به عبارت دیگر، هنگام مرور نتیجه یک قضاوت، ممکن است فرد بطور پسنگرانه فکر کند که نتیجه محتمل تر از آن چه بود که وی قبل از مشخص شدن نتیجه فکر می کرد. سوگیری پسنگرانه اغلب می تواند در سطح ناخودآگاه رخ دهد و می تواند منجر به اطمینان بیش از حد شود و شک گرایی حرفه ای را تضعیف کند. سوگیری پسنگرانه ممکن است زمانی نیز بوجود آید که فرد قضاوتی را که در گذشته ایجاد شده در نظر بگیرد و نتیجه بگیرد که غیر منطقی بوده است. ممکن است شخص با فقدان سوگیری پسنگرانه، نتیجه بگیرد که قضاوتی که قبلاً انجام داده، منطقی بوده است.
- عجله برای حل مسئله- ممکن است فرد بخواهد با قضاوت سریع یک مسئله را فوراً حل کند و در نتیجه، وی کمتر از حد لازم بر روی مراحل اولیه مهم در روند قضاوت، سرمایه گذاری می کند و اغلب با اولین گزینه عملی که ممکن است به ذهن خطور می کند یا ارائه شود، پیش می رود.
- توضیحات خودخدمتگرایانه- ممکن است یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر قضاوت، گرایش بالقوه وی بر تفسیر نتایج به روشی خودخدمتگرایانه باشد. اگر نتیجه یک قضاوت مثبت باشد، احتمالاً وی تمایل دار به آن اعتبار دهد. اگر نتیجه یک قضاوت منفی باشد، ممکن است وی به جای توضیح نتیجه، به دنبال بررسی سایر دلایل باشد.
عوامل محیطی بالقوه تاثیرگذار بر قضاوت
- تصمیم گیری گروهی- پیگیری درونداد دیگران، به ویژه در تنظیمات گروهی، می تواند مناسب و در بعضی موارد برای فرآیند تصمیم گیری بسیار مهم باشد. در واقع، مشاوره با افراد مناسب اغلب می تواند در ایجاد یک قضاوت حرفه ای مناسب، مهم باشد. با این حال، تصمیم گیری در گروه ها می تواند جنبه های مهم فرآیند قضاوت را نیز سرکوب کند، زیرا گرایش ها بالقوه رایجی در قضاوت که وجود دارد، اغلب به صورت گروهی آشکار می شوند. تأثیر این امر، «تفکر گروهی» می باشد که می تواند منجر به تمایل گروهی به تفکر کوته فکرانه، سرکوب دیدگاه های متفاوت و قضاوت های طرفدرانه شود. تفکر گروهی می تواند با افراد مختلف در زمان های مختلف اتفاق بیفتد؛ به عبارت دیگر، لازم نیست در تفکر گروهی، مکالمات به طور همزمان انجام شود. در عین حال، معمولاً گروه ها در قضاوت، به ویژه هنگامی که بین اعضای گروه اختلاف نظر و تجربه وجود دارد، موثر تر از افراد هستند. نکته مهم این است که باید قدرت گروه ها را مهار کرد و در عین حال باید از دام هایی که می توانند بر کیفیت قضاوت های گروهی تأثیر بگذارندف اجتناب کرد.
- یک محیط ارتباطی بسته- موانع برقراری ارتباط آزاد یا امتناع از به اشتراک گذاری به موقع اطلاعات می تواند اختلالی جدی ایجاد کند و سبب خطر تصمیم گیری ضعیف شود.
- انتظارات و مشوق های ناهنجار عملکرد- ممکن است یک حسابرس به پاداش ها و مشوق های مرتبط با مشارکت حسابرسی پاسخ دهد و وقتی در جایگاه حسابرسی قرار می گیرد که برای دستیابی به اهداف عملکردی خاص، از جمله بودجه و آستانه تحقق پاداش می دهد، به جای استفاده مناسب از شک گرایی حرفه ای و اجرای حسابرسی با کیفیت بالا، مستعد سوگیری شود.
- فشار زمانی و سایر ضرب العجل ها- ممکن است احتمال سوگیری چه بر اثر تیم حسابرسی داخلی، توسط شرکتی که صورت های مالی آن حسابرسی شده، چه در نتیجه مقررات قانونی، فشارهای زمانی و سایر ضرب العجل های وارده، به ویژه هنگام شناسایی و تعریف مسئله افزایش دهد. در نتیجه، ممکن است کار به جایی برسد که حسابرس یک مسئله اشتباه را حل کند. همین فشار ممکن است باعث شود که حسابرس در قضاوت عجله کند یا اولین گزینه را بپذیرد.
- محدودیت منابع یا محدودیت های بودجه- این تأثیرات محیطی ممکن است در برخی موارد منجر شود تا فرد جمع آوری اطلاعات یا تجزیه و تحلیل را نیمه کاره رها کند.
استراتژی هایی برای جلوگیری از گرایش ها و تله های احتمالی قضاوت و کاهش سوگیری
هنگامی که یک حسابرس از هرگونه تمایل، دام و سوگیری احتمالی در قضاوت آگاه شد، می تواند در جهت کاهش اثرات آن و تقویت کاربرد شک گرایی حرفه ای گام بردارد. اگرچه بعید به نظر می رسد که گرایش ها احتمالی در قضاوت، تله ها و سوگیری های مربوطه به طور کامل از بین برود، اما درک ماهیت آنها می تواند به حسابرس کمک کند تا به شناسایی موقعیت هایی که در آنها قضاوت ها بطور بالقوه سوگیری شده بپردازد و بمنظور کاهش اثرات هرگونه سوگیری بالقوه در قضاوت، اقدامات منطقی و شهودی انجام دهد. اینها استراتژی ها و تکنیک هایی هستند که علاوه بر آگاهی، می توانند به غلبه بر هرگونه تمایل و دام احتمالی در قضاوت کمک کنند. علاوه بر این، چه یک گرایش یا دام بالقوه در قضاوت وجود داشته باشد چه نداشته باشد، یک یا چند مورد از این استراتژی ها می توانند برای حسابرس مفید باشند تا آنها را در اجرای قضاوت حرفه ای در نظر بگیرد.
سایر تکنیک ها
تعدادی تکنیک دیگر وجود دارد که می تواند از شک گرائی حرفه ای حسابرس پشتیبانی کند، به جلوگیری از گرایش ها احتمالی در قضاوت و کاهش سوگیری کمک می کند. برخی از این تکنیک ها شامل موارد زیر هستند:
- ارزیابی مجدد نحوه تصمیم گیری یا قضاوت
- شناسایی گزینه های بالقوه برای محافظت در برابر تمرکز ناخواسته بر روی مجموعه ای خاص از واقعیت ها یا یک نتیجه واحد
- توضیح منطق قضاوت برای دیگران، از قبیل مافوق، کارمندان و متخصصان موضوعی، برای دریافت بازخورد آنها
- به کارگیری خود اندیشی بواسطه تامل و تفکر بر اینکه آیا فشارهای زمانی، منافع شخصی، تله های قضاوت و سوگیری ها می توانند بی جهت تأثیری بر قضاوت حسابرس داشته باشند.
- به تأخیر انداختن قضاوت نهایی تا زمان جمع آوری و ارزیابی واقعیات اصلی می تواند باعث افزایش بی طرفی حسابرس شود و به او اطمینان دهد که وی مسئله را به اندازه کافی شناسایی و ارزیابی کرده است.
- آموختن از تجربه با در نظر گرفتن اینکه چه چیزی خوب پیش رفته است و چه چیزی خیلی خوب پیش نرفته است، اینکه حسابرس می تواند دفعه بعد چه کاری متفاوت انجام دهد تا به تقویت دروس مثبت کمک کند و چه چیزهایی را از تجربیات منفی یاد بگیرد
[1] 6 عملی می باشد که در اهداف مربوط به منبع، شناسایی و تعریف مسئله، بطور همزمان اتفاق می افتد.
[2] 7 به استاندارد حسابرسی شماره 3PCAOB ، مستندات حسابرسی، بند 6. الف رجوع کنید.
[3] 8 به استاندارد حسابرسی شماره 3PCAOB ، مستندات حسابرسی، بند 8 رجوع کنید.
[4] 9به عنوان مثال به گلوور، اس ام و دی ام پراویت، «افزایش شک گرایی حرفه ای حسابرس» (2013)، و هارت پی کا، «توسعه مقیاسی برای سنجش شک گرایی حرفه ای»، حسابرسی: مجله نظریه و عمل 29، شماره 1 (2010): 171–149 رجوع کنید.