سفارش ترجمه تخصصی مقالات با موضوع بلاک چین

ویژگی‌های فناوری بلاک چین همچون قابلیت اطمینان، قابلیت ردیابی، تغییرناپذیری داده‌ها و قراردادهای هوشمند باعث ایجاد محیط‌های غیرقابل اعتماد با نیاز کم به واسطه‌ها می‌شود (ایانسیتی و لاخانی، 2017). استفاده از بلاک چین کاربردهای زیادی دارد که یکی از مهمترین آنها پایداری زنجیره تامین است (صابری و همکاران، 2019b).

این سوال مطرح می شود؛ "چرا زنجیره تامین"؟ و پاسخ ساده است، به دلیل شبکه های زنجیره تامین جهانی، پیچیدگی زیاد شده سات (لامبرت و انز، 2017). این پیچیدگی انجام معاملات کارآمد، ردیابی محصولات و داده ها و ارزیابی این اطلاعات را دشوار می کند (اینانو و همکاران 2019b).

 

سفارش ترجمه تخصصی بلاک چین

 

 

بلاک چین به عنوان دفتر کل غیرمتمرکزی تعریف می شود که شامل تراکنش ها به عنوان بلوک های داده است؛ با بلوک هایی که توسط اشاره گر رمزنگاری به بلوک های پیشین پیوند خورده اند. زنجیره به سمت مبدا یعنی بلوک اول ادامه می‌یابد. هر بار که یک بلوک جدید به سیستم معرفی شد، به سیستم قبلی خود مرتبط می شود (دینه و همکاران 2018). اجماع توزیعی، اطلاعات ایمن، قابل ردیابی، تایید شده و شفاف همه ویژگی های مهم هستند (کراسبی و همکاران، 2016). این ویژگی ها، بسیاری از شرکت ها از جمله Walmart و Glencore را برانگیختند تا فناوری بلاک چین را در زنجیره تامین خود ادغام کنند و کارایی و عملکرد خود را بهبود بخشند. یک نظرسنجی اخیر از Deloitte تایید کرد که بلوغ بلاک چین در سال گذشته از نظر بسیاری از مدیران و تصمیم‌گیرندگان 18 درصد افزایش یافته است – و این نشان دهنده تغییر عمده در حرکت بلاک چین است (اینسایت 2019). این واقعیت انگیزه دیگری برای این مطالعه بوده و ما را برآن می دارد تا عوامل مهمی (از جمله موانع و محرک ها) را پیدا کنیم که پذیرش بلاک چین را تسریع می کند.

بهترین تعریف برای بلاک چین چیست؟

 

اهمیت پایداری زنجیره تامین طی سه دهه گذشته افزایش یافته و به یک محرک اصلی برای تقاضا و وفاداری مشتری تبدیل شده است. پایداری به عنوان تعادلی در ابعاد محیطی، اجتماعی و تجاری تعریف شده است که به عنوان خط سه گانه  نیز شناخته می شود (سکورینگ و همکاران 2008) دلایل اجتماعی، رقابتی و نظارتی جهت حمایت از مدیریت زنجیره تامین پایدار (SSCM) وجود دارد (صابری و همکاران، 2018). مصرف کنندگان به دنبال تایید پایداری محصولات خود بوده و نیازمند یک پورتال اطلاعاتی در دسترس برای اطلاعات محصول خود می باشند (نیکولاکیس و همکاران 2018). این وضعیت بر تامین کنندگان فشار وارد کرده است تا به عنوان پیش نیاز مشارکت در برخی زنجیره های تامین، در سطوح جهانی و محلی پایدار شوند. در حال حاضر سیستم های صدور گواهینامه پایداری ممیزی و اطلاعات برای زنجیره های تامین وجود دارد. به عنوان مثال، پایگاه داده Business Social Compliance Initiative که ممیزی های پایداری تامین کننده را تایید می کند (عاصف و همکاران 2019). با این حال، این سیستم‌ها پایگاه‌های اطلاعاتی داوطلبانه ای هستند، به این معنی است که اعتبار آنها جای بحث دارد (کوهی زاده و سرکیس، 2018). فناوری بلاک چین می‌تواند از این گواهی‌های پایداری که در اعماق زنجیره تامین جریان دارد، پشتیبانی کند.

بلاک چین پتانسیل تحول عظیم در پایداری زنجیره تامین دارد. موارد استفاده شرکت‌هایی را نشان می‌دهد که به دنبال پیاده‌سازی بلاک چین در عملیات زنجیره تامین جهت ردیابی محصولات خود هستند، مانند موردMaersk  (پاپر و لوهر 2017)، Provenance (بیکر و استینر 2015)، Walmart (کشتری 2018) و اخیرا در مغولستان برای افزایش پایداری ترمه. برخی از سازمان ها از آن برای ایمنی مواد غذایی استفاده می کنند، مانند مورد Chipotle Mexican Grill (کیسی و وانگ، 2017). به حداقل رساندن محصولات تقلبی نیز هدف برخی از برنامه های بلاک چین بوده است (فرناندز-کارام و فراگا-لاماس، 2018؛ سینگ و سینگ، 2016). این مثال‌ها درزمینه ایمنی، امنیت و شیوه‌های زنجیره تامین سالم از نظر زیست‌محیطی هستند که همگی عناصر پایداری زنجیره تامین می باشند. علیرغم بسیاری از مزایای بالقوه بلاک چین در بهبود پایداری یک شبکه، تعداد موارد استفاده از بلاک چین برای پایداری بسیار محدود است در حالی که شرکت ها همچنان با جنبه های جامع تر پایداری مبارزه می کنند. همانطور که قبلا گفته شد، سرمایه گذاری در زمینه فناوری – بجز برخی موارد استثنایی- در حال کاهش است.

فناوری جدید دارای مزایا و معایبی است. یکی از نگرانی‌های پایداری فناوری بلاک چین در مصرف انرژی آن است. توان محاسباتی بالای مورد نیاز برای سیستم‌های اجماع مهم «اثبات کار» صدها مگاوات انرژی مصرف می‌کند (فیرلی 2017). مصرف انرژی بالا همچنین به معنی انتشار کربن بیشتر است. دفتر کل غیرمتمرکز همچنین به قدرت محاسباتی و منابع بالاتری جهت حفظ امنیت داده ها و ورودی های تکراری نیاز دارد که در نهایت منجر به مصرف انرژی بیشتر می شود. اینها تنها جنبه های منفی پایداری هستند، اما همانطور که در مطالعه خواهیم دید، موانع زیادی برای پذیرش این فناوری از دیدگاه SSCM وجود دارد. علاوه بر این، تغییر به یک فناوری مخرب جدید مانند بلاک چین شامل تغییرات مخرب برای یک شرکت در چارچوب شیوه‌های فنی و غیرفنی از جمله اقدامات داخلی و خارجی است (کورپویت و همکاران 2019، روگویت و مهرپویا 2019) که توجیه آن بسیار دشوار است.

حتی با وجود وعده‌هایی که فناوری بلاک چین داده است، پذیرش آن کُند بوده است. بیشتر موارد استفاده مورد بحث در آثار موجود، در مرحله آزمایشی و برنامه ریزی متوقف شده اند. به دنبال بررسی این هستیم که چگونه این فناوری با این همه وعده اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی متوقف شده است. بنابراین، باید چالش ها و موانع احتمالی- موانعی را که شرکت ها ممکن است با اجرای این فناوری با آن مواجه شوند-، شناسایی کنیم.

با استفاده از فناوری، سازمان، و محیط (TOE) و عدسی های نظری میدان نیرو، موانع و روابط بین موانع را بررسی می‌کنیم که اجرای محدود فناوری بلاک چین دارند. موانع ناشی از بررسی آثار جامع شیوه‌های پذیرش فناوری و پایداری و موانع پذیرش سازمانی که با آنها روبرو هستند، می باشند.

بررسی همزمان همه موانع عملا غیر ممکن است. برای ارزیابی اهمیت و رتبه بندی موانع مختلف، ممکن است رویکردهای تصمیم گیری مناسب باشند. روش تصمیم گیری و آزمایشگاه ارزیابی آزمایشی (DEMATEL) به دلیل توانایی در شناسایی موانع مهم ضمن درک وابستگی های متقابل آنها انتخاب می گردد. سایر روش‌هایی که بر تصمیم‌گیری متمرکز هستند، نمی‌توانند روابط علی و تاثیر کلی عوامل بر یکدیگر جهت تحلیل‌های نظری تجربی را منعکس کنند. ما از روش DEMATEL برای شناسایی موانع حیاتی و روابط آنها با یکدیگر استفاده می کنیم. این مطالعه از پاسخ‌ کارشناسان زنجیره تامین، پایداری و بلاک چین جهت بررسی این موانع استفاده می‌کند. این مقاله یکی از اولین مقالاتی است که به بررسی گسترده فناوری بلاک چین و پذیرش چارچوب های نظری مبتنی بر موانع SSCM و دیدگاه های متخصص می پردازد. پنج سؤال اصلی وجود دارد که در این تحقیق بشرح زیر به آنها می پردازیم:

1. چرا فناوری بلاک چین در زنجیره های تامین برای اهداف پایداری به طور قابل توجهی پیاده سازی نشده است؟
2. آیا می توان موانع را به صورت نظری بررسی کرد و در چارچوب TOE و میدان نیرو قرار داد؟
3. سطح اهمیت و روابط بین موانع چیست؟
4. آیا پتانسیلی برای توالی و غلبه بر این موانع جهت تسریع اجرای بلاک چین وجود دارد؟
5. چگونه دو گروه مطالعاتی - محققین و متخصصان - اهمیت و روابط بین موانع را درک می کنند؟ شباهت ها و تفاوت ها در دیدگاه آنها چیست؟

مشارکت های این مطالعه عبارتند از:

• درک موانعی که مانع پذیرش بلاک چین برای مدیریت زنجیره تامین پایدار و ارزیابی روابط متقابل آنها می شود.
• سفارش ترجمه تخصصی بلاک چین
• استفاده از تئوری برای توضیح بیشتر موانع پذیرش فناوری بلاک چین برای مدیریت زنجیره تامین پایدار و در عین حال گسترش زیربنای نظری به تجزیه و تحلیل موانع پذیرش نوآوری سازمانی.
• ارزیابی تفاوت‌ها و شباهت‌های ادراکات موانع در بین دو جامعه ذینفع تحقیق - دانشگاهیان و متخصصان
• ارائه بینش در زمینه چگونگی استفاده از روش DEMATEL جهت گسترش و توسعه نظریه با اطلاع رسانی روابط علی برای توسعه پیشنهاد تحقیق

در زمینه هدایت سازمان‌ها، مدیران و سیاست‌گذاران جهت اولویت‌بندی تلاش‌هایشان برای رفع موانع پذیرش بلاک چین، به طور کلی در زنجیره‌های تامین و به طور خاص در پایداری زنجیره تامین پیامدهای نظری و عملی وجود دارد. این مطالعه اولین مطالعه ای است که با شناسایی موانع حیاتی و ارزیابی وابستگی متقابل آنها، مسیر پذیرش موثر بلاک چین در زنجیره تامین پایدار ارائه می دهد. در ادامه این مقاله، در بخش 2، پیشینه آثار مربوط به مدیریت زنجیره تامین، پایداری و بلاک چین را بررسی می کنیم. در این بخش، همچنین موانع مختلف پذیرش بلاک چین و SSCM را با بهره گیری از دیدگاه‌های نظری میدان نیرو و TOE شناسایی می‌کنیم. در بخش 3، روش و نمونه گیری توضیح داده شده است. نتایج مطالعه در بخش 4 نمایش داده می شود. بعد از این بخش، بخش 5 به بحث در مورد نتایج پرداخته و مفاهیم مدیریتی در بخش 6 ارائه می گردد که تعدادی پیشنهاد نظری و پژوهشی می باشد. این مقاله با خلاصه‌ای از یافته‌ها، محدودیت‌های مطالعه، و جهت‌گیری‌های تحقیقات آتی در بخش 7 به پایان می‌رسد.

 

دانلود رایگان مقاله بلاک چین

 

2. پیشینه تحقیق

1.2 فناوری بلاک چین؛ مروری بر تحقیقات موجود

فناوری بلاک چین توسط ناکاموتو (2009) از طریق ارز دیجیتال بیت کوین رواج یافت. اگرچه تمرکز اولیه بر روی ارزهای دیجیتال و برنامه های کاربردی مالی محور بود (کراسبی و همکاران، 2016)، ویژگی های دگرگون کننده بلاک چین، بخش های غیرمالی را برانگیخت تا به سمت این «تغییرگر بازی» حرکت کنند (جانسون، 2018). آثار موجود، کاربردهای فناوری بلاک چین در زمینه حل مسائل مختلف را معرفی می کنند. کاربردهای نمونه عبارتند از مدیریت مراقبت های بهداشتی (انگرال و همکاران 2017؛ ویودی و همکاران 2019؛ جایارمن و همکاران 2019؛ متلر 2016؛ یوو و همکاران 2016؛ زانگ و همکاران 2018)، بخش انرژی (اهل و همکاران، 2020؛ آندونی و همکاران، 2019؛ برگر و همکاران، 2016؛ منگلکمپ و همکاران، 2018b)، و دولت الکترونیک (هو، 2017؛ نوادکار و همکاران، 2018؛ اولنز و همکاران، 2017؛ پیلکینگتون و همکاران، 2017؛ سالیوان و برگر، 2019). علاوه بر این کاربردها، آثار رو به رشدی در مورد فناوری بلاک چین به عنوان توانمندساز مدیریت زنجیره تامین وجود دارد. جدول 1 خلاصه ای از آثار موجود در مورد برنامه مدیریت زنجیره تامین بلاک چین ارائه می دهد.

اکثریت مقالات علمی که پتانسیل فناوری بلاک چین را برای حمایت از مدیریت زنجیره تامین بررسی می‌کنند، چهار موضوع اصلی را نشان می‌دهند (پورنادر و همکاران، 2019)؛ اعتماد (منگ و همکاران، 2018)، تجارت (منگلکامپ و همکاران، 2018a)، فناوری (IoT، RFID) (بن دایا و همکاران، 2019)، و قابلیت ردیابی/شفافیت (کشتری، 2018).

مطالعه چانگ و همکاران (2019) مروری بر این موضوع  دارد که چگونه آثار رو به رشد به این موضوع می پردازد که چگونه فناوری بلاک چین می تواند مسائل زنجیره تامین جهانی از جمله بهبود شفافیت، حل اختلاف، انطباق، یکپارچگی و مدیریت سهامداران را کاهش دهد. مطالعه اخیر دیگر توسط هیوز و همکاران (2019) به آثار مدیریت اطلاعات پرداخته و پتانسیل دستیابی به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل را ترسیم کرد. اطلاعات شفافی که منشا مواد و محصولات، اعضای زنجیره تامین شرکت‌کننده، و فرآیندها و عملیات به اشتراک گذاشته شده در دفتر کل بلاک چین را ردیابی می‌کنند، می‌توانند منبع محصول، زنجیره نگهداری و اصالت آن را افزایش دهند (مونتسکی و همکاران 2019).

آثار فعلی در درجه اول بر پتانسیل و مزایای راه حل های بلاک چین در زمینه مدیریت زنجیره تامین متمرکز شده اند. مطالعات کمی به موانع پذیرش بلاک چین می پردازند که این موانع ممکن است نقش مهمی در نرخ پذیرش کُند بلاک چین ایفا کنند. چالش‌های تکنولوژیکی فناوری بلاک چین، قابلیت همکاری، عدم اعتماد و استانداردها، و مسائل حقوقی بعنوان برخی از چالش‌های کلی که مانع انتشار فناوری بلاک چین در سراسر صنعت می‌شوند، ذکر شده‌اند (چانگ و همکاران، 2019). بررسی جامع چالش هایی که پذیرش بلاک چین در مدیریت زنجیره تامین را محدود می کنند، یک شکاف تحقیقاتی شناخته شده می باشد (کوئیروز و همکاران 2019).

همچنین آثار نوظهور نقش فناوری بلاک چین در حمایت از پایداری زنجیره تامین را بارز می سازند (دی وایو و واریال، 2019؛ کمبل و همکاران، 2019b). با این حال، چالش‌هایی که زنجیره‌های تامین بهنگام تلاش برای ادغام فناوری بلاک چین جهت حمایت از پایداری مواجه می شوند، تقریبا حل نشده باقی می مانند. مطالعه صابری و همکاران (2019b) مروری بر چنین چالش هایی ارائه می دهد که از منابع زنجیره تامین درون سازمانی و بین سازمانی، محدودیت های تکنولوژیکی و روابط خارجی بیرون از زنجیره تامین نشات می گیرند. مطالعه فعلی ما از این موانع استفاده می کند. ما این مطالعه را با معرفی دو نظریه میدان نیرو و TOE، در حمایت نظری از موانع شناسایی‌شده و نیاز به تجزیه و تحلیل موانع، پیش می بریم. موانع تحقیق پذیرش نیز با ارزیابی اهمیت نسبی و وابستگی متقابل موانع حیاتی در پذیرش بلاک چین SSCM گسترش می‌یابد.

سفارش ترجمه تخصصی بلاک چین

مطالعات مربوط به تجزیه و تحلیل موانع قبلی زنجیره‌های تامین مبتنی بر بلاک چین فاقد پشتوانه نظری می باشند. برخی مطالعات از تئوری ها برای بررسی نیت پذیرش فناوری بلاک چین به جای درک موانع و چالش ها استفاده کرده اند. تئوری ها شامل نظریه های معرفی شده توسط اشمیت و واگنر (2019) می باشند که تاثیر فناوری بلاک چین بر زنجیره های تامین از عدسی تئوری هزینه تراکنش را بررسی کرده و کاهش رفتار فرصت طلبانه، عدم اطمینان و هزینه های تراکنش در زنجیره تامین مبتنی بر بلاک چین را مشخص تر ساختند. مدل پذیرش فناوری، نظریه رفتار برنامه‌ریزی‌شده، شاخص آمادگی فناوری و نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری، چند نمونه از نظریاتی هستند که برای توضیح و توصیف پذیرش فناوری بلاک چین در زنجیره‌های تامین مورد استفاده قرار گرفته‌اند (کامبل و همکاران 2018؛ کوئیروز و وامبا، 2019). هیچ یک از این مطالعات به لحاظ نظری به بررسی محدودیت ها و موانع موجود در این حیطه نپرداخته اند.

پذیرش نوآوری در زنجیره تامین با موانعی روبرو بوده و نیازمند برنامه ریزی دقیق است. بسیاری از مطالعات به دنبال شناسایی و کشف موانع در زمینه اتخاذ نوآوری های مختلف مدیریت زنجیره تامین بوده اند. مدیریت موثر زنجیره تامین (فاوست و همکاران، 2008)؛ شیوه های پایدار (چکانیکوا و مونت، 2015؛ گلد و همکاران، 2017؛ گوران و کانت، 2015؛ گوویندان و حسناگیچ، 2018؛ موحدی پور و همکاران، 2017؛ سجاد و همکاران، 2015). اقتصاد دایره ای (مانگلا و همکاران، 2018؛ تورا و همکاران، 2019)؛ و سیستم های اطلاعاتی (هیکس، 2006؛ جارخاریا و شانکار، 2005؛ پنگ و نونز، 2010) نمونه هایی از نوآوری های زنجیره تامین هستند که با موانع روبرو هستند. بسیاری از این مطالعات برای بررسی موانع پذیرش نوآوری زنجیره تامین از روش DEMATEL استفاده می کنند (دینه و همکاران 2018؛ اینسیتی و لاخانی 2017؛ کائور و همکاران 2018). با این حال، این مطالعات غیرنظری بوده اند - کمبود در چارچوب های نظری بعنوان پایه ای برای تجزیه و تحلیل موانع. نظریه میدان نیرو و TOE یک چارچوب نظری اساسی ارائه می‌کنند که شامل انگیزه‌ها و موانع پذیرش نوآوری‌ها می باشد.

در آثار مربوط به فناوری بلاک چین، مطالعه اخیر با استفاده از جنبه های DEMATEL، رابطه بین توانمندسازهای فناوری بلاک چین در زنجیره تامین کشاورزی را ارزیابی می کند (کامبل و همکاران2019c). مطالعه دیگر از DEMATEL برای تعیین روابط متقابل بین موانع پذیرش فناوری بلاک چین در صنعت و بخش خدمات استفاده می کند (بیسواس و گوپتا 2019). موانع شناسایی شده توسط بیسواس و گوپتا (2019) شامل پذیرش بلاک چین در حوزه زنجیره تامین یا پایداری نمی شود. آنها بر مسائل خارجی و سیستمی در محیط بلاک چین عمومی و ارزهای دیجیتال تمرکز کردند. اگرچه هر دو مطالعه کامبل و همکاران (2019c) و بیسواس و گوپتا (2019) - می توانند درباره مطالعه ما اطلاع رسانی کنند، ارزیابی دیدگاه آنها به بلاک چین خصوصی و مسائل SSCM مربوط نمی شود. مطالعه ما بیشتر به معرفی بلاک چین بعنوان یک فناوری جدید می پردازد که مستلزم توجه و توسعه بالقوه متنوع و قابل توجه دیدگاه محققان و متخصصان می باشد. اینکه چگونه این گروه مطالعات موانع را درک می کنند - علاوه بر شباهت ها و تفاوت های گروهی - در مطالعه ما بررسی می شود.

پیشنهاد 1. نظریه سهامداران می تواند قابلیت استفاده و درک چارچوب TOE را گسترش دهد. ذینفعان مختلف، عوامل اساسی به‌ویژه در روابط سازمانی و فناوری نوظهور و پیچیده را درک می‌کنند.

نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که موانع فناوری بر چالش‌های زنجیره تامین در پذیرش فناوری بلاک چین برای SSCM تاثیرگذار است. متخصصان پیشنهاد می دهند که مسائل فناوری ممکن است بر چالش‌های سازمانی تاثیر بگذارد، که همچنین منجر بر موانع زنجیره تامین نیز تاثیر می گذارد. بین رابطه موانع تکنولوژیکی و زنجیره تامین اثر میانجیگری موانع سازمانی وجود دارد. به عنوان مثال، ناپختگی فناوری بلاک چین که یک موضوع تکنولوژیکی است، می تواند برای مدیران نگران کننده باشد و بر تعهد و حمایت آنها از فناوری بلاک چین در زنجیره تامین آنها تاثیر بگذارد. بنابراین، نگرانی تکنولوژیکی گسترده‌ ای وجود دارد که بر نگرانی سازمانی خاص تاثیر می‌گذارد، و این نیز به نوبه خود برای پذیرش گسترده‌تر بین سازمانی پیامدهایی دارد.

پرداختن به بلاک چین در مسائل عدم بلوغ SSCM و نگرانی های مشخصه ممکن است پشتیبانی سازمانی مدیریت را افزایش دهد. پشتیبانی از مدیریت سازمانی، همکاری و هماهنگی بین سازمانی را به ویژه در مورد روابط داخلی و خارجی محیط های SSCM هدایت می کند (ژو و همکاران، 2012). بنابراین، موانع سازمانی می توانند اثر مداخله ای داشته باشند و رابطه بین چالش های تکنولوژیکی و زنجیره تامین را شفاف سازی کنند (سورور و همکاران 2009). همچنین نتایج اولیه نشان می‌دهد که این امر به ویژه در محیط‌های زنجیره تامین و بلاک چین صدق می کند (فرانسیسکو و سوانسون، 2018). اکنون پیشنهاد دوم خود را مطرح می کنیم:

پیشنهاد 2. موانع سازمانی، رابطه بین موانع تکنولوژیکی و موانع زنجیره تامین در پذیرش بلاک چین برای مدیریت زنجیره تامین پایدار را میانجیگری می کنند. چارچوب TOE استدلال می کند که ویژگی های دسترسی و در دسترس بودن برای پذیرش نوآوری مهم هستند (تورناتزکی و همکاران 1990). نتایج تجزیه و تحلیل نشان می دهد که دسترسی به فناوری بلاک چین مهم است. دسترسی به بلاک چین بر ادراک منفی استفاده از بلاک چین، به ویژه در محیط های پیچیده SSCM تاثیرگذار می باشد. عدم بلوغ و چالش های امنیتی بر ادراک منفی فناوری بلاک چین تاثیرگذار است، به ویژه با توجه به ماهیت حساس اطلاعات SSCM (هوفمن و همکاران، 2014). عدم بلوغ فناوری و ادراک منفی نسبت به فناوری به واسطه چالش‌های امنیتی فناوری بلاک چین است. بنابراین، اجتناب از ریسک به اشتراک گذاری اطلاعات نقش ممی در مدیریت موانع پذیرش بازی می کند. ریسک اشتراک اطلاعات، با توجه به محیط اشتراک اطلاعات پشتیبان در هماهنگی و همکاری زنجیره تامین، همچنان نیازمند بررسی دقیق است (کولشیا و همکاران 2019).

بنابراین، برای بررسی کامل ادراک منفی بلاک چین، عدم بلوغ و چالش های امنیتی بلاک چین باید مورد توجه قرار گیرند. تجزیه و تحلیل موانع تکنولوژیکی، وجود روابط متقابل بین ساختارهای بُعد تکنولوژیکی در چارچوب TOE، از جمله قابلیت دسترسی و ویژگی‌های فناوری را نشان می دهد. در اینجا به پیشنهاد سوم می پردازیم:

پیشنهاد 3. - دسترسی به بلاک چین و SSCM به واسطه مسائل امنیتی و بلوغ در بُعد TOE فناوری کاهش می یابد. عدم دسترسی، بلاک چین را بهنگام پذیرش SSCM کاهش می دهد.

فقدان تعهد و پشتیبانی مدیریت، تردید در تبدیل به سیستم های جدید، و فقدان دانش و تخصص سه مانع عمده هر دو گروه مطالعه هستند. طبق نظرات متخصصان و آکادمیک، شرکت ها در ابتدا باید به عدم تعهد مدیریت و پشتیبانی و محدودیت های مالی رسیدگی کنند. این دو مانع سازمانی تا حد زیادی بر اکثر موانع سازمانی دیگر تاثیرگذارند.

چالش های سازمانی به دیدگاه مبتنی بر منابع (RBV) سازمان مربوط می شود. RBV پیشنهاد می دهد که قابلیت‌های یک شرکت از منابع ارزشمند، کمیاب، تکرار نشدنی و غیرقابل تعویض آن ناشی می‌شود (بارنی، 1991). شرکت ها می توانند از طریق توسعه منابع سازمانی خود و پیروی از مسیر توسعه قابلیت ها، مزیت های رقابتی ایجاد کنند (دیرک و کول 1989). ایجاد دانش سازمانی یک عامل مرکزی در قابلیت های پویا است. این می تواند به شرکت ها کمک کند در یک محیط رقابتی زنده بمانند (وو 2010) و با موفقیت فناوری جدید را جاسازی کنند.

منابع مالی، هم توسط دانشگاهیان و هم از سوی متخصصان کم اهمیت تلقی شدند. منابع مالی معمولا به عنوان منابع ملموس RBV در نظر گرفته می شوند. پشتیبانی مدیریت و نیاز به دانش و تخصص، منابع ناملموسی در نظر گرفته می شوند که بر پذیرش فناوری بلاک چین در SSCM تاثیرگذارند. منابع اخیر در این زمینه مهم هستند. نتایج تجزیه و تحلیل نشان می‌دهد که پذیرش بلاک چین و SSCM به جای نیازهای منابع ملموس، به تمرکز بیشتر بر منابع ناملموس نیاز دارد. تمرکز بر نیاز به منابع ناملموس جهت ایجاد مزیت های رقابتی قوی، مورد تایید آثار اخیر بوده است، به عنوان مثال، (کاماساک، 2017؛ خان و همکاران، 2019؛ مولوی و بارنی، 2015). در این قسمت به پیشنهاد چهارم می رسیم.

پیشنهاد 4. - پذیرش بلاک چین در زنجیره تامین به منابع ملموس و ناملموس نیاز دارد. با این حال، منابع ناملموس نقش مهم تری در پذیرش موفقیت آمیز دارند.

مسائل زنجیره تامین شامل مشکلات همکاری، ارتباطات و هماهنگی و چالش سیاست افشای اطلاعات بین شرکا در زنجیره تامین می باشد. این عناصر دارای بالاترین ارزش در میان سایر موانع مرتبط با زنجیره تامین هستند .دانشگاهیان پیشنهاد می دهند که تفاوت‌های فرهنگی شرکای زنجیره تامین - مربوط به تفاوت‌های ارزشی- بر مهمترین موانع این دسته تاثیرگذارند. متخصصین، دیدگاه مشتریان به عنوان تاثیرگذارترین عامل را مطرح کردند.

نظریه دیدگاه رابطه‌ای می‌تواند به توضیح پیچیدگی‌های روابط زنجیره تامین کمک کند (بورگاتی و کراس، 2003؛ دایر و سینگ، 1998). دیدگاه رابطه ای نشان می دهد که منابع حیاتی ممکن است مرزهای شرکت را گسترش دهند. منابع حیاتی ممکن است ترکیبی از منابع موجود شرکای مختلف زنجیره تامین باشند (تاکشی 2001). از آنجایی که شرکت ها در شبکه ای از روابط وابسته به یکدیگر فعالیت می کنند، قابلیت های رقابتی از سطح شرکت به سطح روابط بین شرکتی تغییر می کند. دیدگاه رابطه ای تصریح می کند که مزیت های رقابتی یک شرکت اغلب با قابلیت های رقابتی شبکه روابط مرتبط است. نقطه قوت پیوندها، رانت های رابطه ای است.

به اشتراک گذاری اطلاعات، همکاری و هماهنگی بین شرکای زنجیره تامین، در پیاده سازی فناوری بلاک چین در SSCM عوامل حیاتی هستند که می توانند قابلیت های سازمانی شبکه را تقویت کرده و رانت های زنجیره تامین را بهبود بخشند. تلفیق نگرانی های مشتری و سایر ذینفعان نیز می تواند به ایجاد رانت های ارتباطی کمک کند. این جنبه‌ها ممکن است در ایجاد انگیزه‌ و فشار لازم مورد استفاده قرار گیرند که می‌تواند به عدم تایید موانع خطر امنیتی و دسترسی فعلی کمک کند - همانطور که توسط نظریه میدان نیروی لوین و نظریه تغییر مطرح شد (لوین 1947، 1951)، می تواند مشوق پذیرش فناوری و تحول باشد. در این قسمت به پیشنهاد پنجم می رسیم:

پیشنهاد 5. - پذیرش بلاک چین در زنجیره تامین پایدار با رانت های رابطه ای، رابطه مثبت دارد و به عنوان انگیزه ای برای کاهش موانع زنجیره تامین عمل می کند. رانت های رابطه ای تحت تاثیر دارایی های خاص رابطه مبتنی بر پایداری، بهبود روال به اشتراک گذاری دانش، ساختن منابع زنجیره تامین پایدار مکمل، و تعبیه ساختارهای حاکمیتی پایداری موثر می باشند.

فشارهای خارجی باعث می شود که شرکت ها برای به دست آوردن مشروعیت اجتماعی، شیوه های مسئولیت پذیر اجتماعی را اتخاذ کنند (هیرش، 1975). شرکت‌ها با تغییر فرآیندهای خود و همسو کردن آن‌ها با انتظارات اجتماعی، به فشارهای نهادی هم ‌شکل پاسخ می‌دهند. تئوری نهادی می تواند نحوه برخورد شرکت ها با یک نوآوری را نشان دهد، برای مثال، پایداری، از فشارهای خارجی (جنینگ و زاندبرگن، 1995).

سه نوع محرک هم شکل وجود دارد: اجباری، هنجاری و تقلیدی (دی ماجیو و پاول، 1983). اولی اینکه، محرک های هم شکل اجباری از منابع قدرتمند سرچشمه می گیرند. مقررات، الزامات و سیاست های دولتی برای حفظ محیط زیست، مالیات بر خسارات زیست محیطی و اعمال جریمه، نمونه هایی از فشارهای اجباری هستند. فشارهای هنجاری بازار، مصرف‌کننده و جامعه، شرکت‌ها را به اجرای شیوه‌های پایدار برای شکل‌گیری مشروعیت سوق می‌دهد (بال و کریگ، 2010). فشارهای تقلیدی باعث می شود شرکت ها از مسیرها و شیوه های موفقیت رقبا تقلید کنند (زو و لیو، 2010).

موانع بیرونی پذیرش فناوری بلاک چین برای پایداری در زنجیره‌های تامین را می‌توان از عدسی سازمانی مشاهده کرد؛ همچنین نشان دهنده فشارهای مهم بر اساس نظریه میدان نیروی لوین است (لوین، 1947). عدم مشارکت صنعت در پذیرش فناوری بلاک چین یک مانع مهم است. مشارکت صنعت در پذیرش بلاک چین می تواند یک فشار تقلیدی باشد که بر پذیرش موفقیت آمیز بلاک چین به ویژه برای SSCM تاثیرگذار است. برای اینکه استانداردهای بلاک چین و پایداری مؤثر باشند، توده مهمی از سازمان ها باید از پذیرش حمایت کنند (اکونومیدس، 1996).

تعدادی از صنایع کنسرسیوم هایی تشکیل داده اند تا شرکت هایی را که به دنبال پذیرش فناوری بلاک چین هستند، به یکدیگر مرتبط سازند. در صنعت خودرو، بی ام و، فورد، جنرال موتورز، رنو شرکت های نمونه ای هستند که قبلا کنسرسیوم هایی را برای استفاده از فناوری بلاک چین تشکیل داده اند (آلیسون، 2018). BiTA کنسرسیوم دیگری برای پذیرش بلاک چین در حمل و نقل است که FedEx، UPS، BANSF و سایر شرکت های حمل و نقل در آن مشارکت دارند. این کنسرسیوم ها برای تعریف مدل ها، استانداردها و ساختارهای حاکمیتی قابل اعتماد جهت استفاده از فناوری بلاک چین ایجاد شده اند. آنها همچنین شامل جنبه های اخلاقی و پایداری هستند و ممکن است اولین فشار انگیزشی برای غلبه بر فشارهای مقاومت باشند.

 

بلاک چین چگونه کار میکند

 

مقررات و فشارهای دولتی نمونه‌ای از نیروی اجباری هستند، در حالی که مشارکت ذینفعان خارجی مانند سازمان‌های غیردولتی می‌تواند به عنوان یک فشار هنجاری تلقی شود. بخاطر فقدان مقررات دولتی و مشارکت ذینفعان خارجی، صنایع تمایلی به مشارکت در استفاده از بلاک چین ندارند. بنابراین، به منظور افزایش مشارکت صنعت در استفاده از بلاک چین، دولت ها و سهامداران خارجی باید از پذیرش بلاک چین حمایت کنند. در این بخش به پیشنهاد نهایی می رسیم:

پیشنهاد 6. در محیط فناوری بلاک چین، زمانی که شرکت‌ها بلاک چین را در زنجیره تامین خود ادغام می‌کنند، فشارهای اجباری و هنجاری می‌توانند بر نیروهای تقلیدی تأثیر بگذارند تا بر نیروهای مقاوم در برابر پذیرش بلاک چین در SSCM غلبه نمایند.

6. مفاهیم و چشم اندازهای مدیریتی

چهار دسته موانع مختلف بررسی شده در این مطالعه برای پذیرش بلاک چین در زنجیره تامین پایدار، اولیه و اکتشافی هستند. اما، این موانع به مدیران زنجیره تامین و تصمیم‌گیران و سیاست‌گذاران، اطلاعات به‌موقع جهت شروع رسیدگی به موانع و سازمان‌دهی برنامه‌هایی برای رفع موانع مربوط به پذیرش فناوری بلاک چین ارائه می‌کنند.

به طور کلی، متوجه شدیم که زنجیره تامین و موانع تکنولوژیکی بیشترین اهمیت را دارند. یافته‌های ما با آخرین نظرسنجی جهانی بلاک چین از Deloitte (اینسایت 2019) سازگار است که در آن پیوستن به کنسرسیوم‌ها یا شبکه‌ها و تشکیل زنجیره‌های تامین مبتنی بر بلاک چین به عنوان بزرگترین چالش در پذیرش فناوری بلاک چین زنجیره‌های تامین شناسایی شده است. نتیجه به مدیران اطلاع می‌دهد که برای پذیرش بیشتر و موثرتر بلاک چین، باید شرکای خود را در زنجیره تامین خود بکار گیرند. متقاعد کردن، ایجاد انگیزه و یافتن رویکردهای خلاقانه برای تشویق شرکا - چه در بالادست و چه پایین دست - برای پیوستن به کنسرسیوم ها یا همکاری، ضروری است. انتخاب قراردادی، ترجیحی و حمایت از یادگیری بلاک چین و توسعه شریک می تواند راه هایی برای حمایت از این تلاش ها باشد.

دانشگاهیان و متخصصین دریافتند که چالش‌های امنیتی، نگرش منفی نسبت به فناوری، و عدم بلوغ فناوری بالاترین اهمیت را دارند و یک رابطه میانجی مشترک دارند. بدیهی است که ریسک و پذیرش، نگرانی های اولیه و حیاتی این فناوری نوظهور و کاربرد آن در SSCM می باشند.

سفارش ترجمه تخصصی بلاک چین

این یافته ها آمادگی سازمان و شرکا و کارمندان برای پیاده سازی بلاک چین را پیشنهاد می دهد. کاربرد فناوری بلاک چین در زنجیره‌های تامین معمولا به فناوری‌های دیگر- مانند اینترنت اشیا (کیم و لاسکوفسکی، 2018) - برای پیگیری، ردیابی و یکپارچه‌سازی اطلاعات کالاها و جریان محصولات در زنجیره تامین متکی است. این اتکا مستلزم همسوسازی فرآیندهای داخلی – میراثی – فناوری اطلاعات، ساده‌سازی و دیجیتالی کردن فرآیندها است. همچنین مستلزم ایجاد تخصص فنی داخلی قبل از پذیرش بلاک چین می باشد. فناوری بلاک چین بسیار نابالغ است و برای توسعه نیاز به زمان دارد؛ تا سازمان ها نیز خود را برای امنیت آماده کنند. با توجه به فقدان تخصص و فناوری نابالغ، سازمان‌ها احتمالا برای پیشبرد توسعه فناوری بلاک چین و حل بسیاری از این موانع به توسعه‌دهندگان فنی خارجی تکیه ‌کنند.

فقدان تعهد و پشتیبانی مدیریت، برای موانع سازمانی به عنوان مقدمه مهم سایر موانع عمل می کند. تعریف ارزش پیشنهادی فناوری بلاک چین در زنجیره تامین، مانع مدیریت سطح بالا را کاهش می دهد. غلبه بر این مانع مستلزم بازنگری در مدل کسب و کار و ادغام ارزش های بلاک چین در پیشنهاد ارزش تجاری فعلی است (مورکوناس و همکاران، 2019؛ نوینسکی و کوزما، 2017).

برای موانع خاص زنجیره تامین، مشکلات موجود در همکاری زنجیره تامین، ارتباطات و هماهنگی، سیاست افشای اطلاعات بین چالش‌های شرکای زنجیره تامین، و چالش‌های یکپارچه‌سازی SSCM و فناوری بلاک چین بیشترین اهمیت را دارند. این موانع را می توان با توسعه فرهنگ های شرکتی به سمت یک اکوسیستم مشارکتی جهت پیشرفت فناوری کاهش داد. یافتن همکاران مناسب برای ایجاد ساختارهای حاکمیتی مؤثر (Korpela و همکاران، 2017) در پذیرش موفقیت آمیز بلاک چین ضروری است. سیاست‌های افشای شفاف، که اجازه حفاظت از برخی اطلاعات اختصاصی و حساس را می‌دهد، ضروری هستند. مراحل اولیه پذیرش، جهت افزایش پذیرش بیشتر، باید به اشتراک گذاری اطلاعات کمتر حساس، همچون شیوه های پایداری خوب - به جای اطلاعات مربوط به شیوه های ضعیف یا حیاتی پایداری باشد. رویکرد دیگر ممکن است به اشتراک گذاری اطلاعات و همکاری در توسعه، بهبود مستمر، اطلاعات برای اقدامات محیطی و اجتماعی بهتر باشد. این اقدامات مثبت و همکاری با این نوع اشتراک گذاری اطلاعات ممکن است به شرکت های بیشتری کمک کند تا مزیت رقابتی کسب کنند؛ ایجاد یک تجربه بهبود مثبت از اشتراک گذاری اطلاعات SSCM با استفاده از بلاک چین.

برای موانع خارجی، عدم مشارکت صنعت مهمترین مانع است، در حالی که فقدان سیاست‌های دولتی نیز نگرانی اصلی محسوب می شود. نتیجه نشان می دهد که دولت‌ها می‌توانند با تشویق نوآوری‌ها و سرمایه‌گذاری در بلاک چین از طریق مقررات و سیاست‌های انعطاف‌پذیر، در مراحل اولیه پیاده‌سازی بلاک چین مشارکت نمایند. کسب‌وکارها از طریق حمایت دولتی ممکن است بازارها را برای راه‌حل‌های جدید بلاک چین در چارچوب‌های نظارتی به خاطر ایمنی همه کاربران آزمایش کنند (اولنز و همکاران، 2017). راه‌اندازی یک سندباکس بلاک چین که توسط دولت‌ها کنترل و مدیریت می‌شود، بندر امنی برای زنجیره‌های تامین ایجاد می‌کند تا این فناوری را بعنوان فناوری کم خرج نشان دهند و فرصتی برای دولت‌ها فراهم کنند تا از این تحول حمایت کند، نه اینکه به سیستم‌های ایجاد شده توسط دیگران واکنش نشان داده و با آنها مطابقت کنند. استانداردها را می توان با همکاری صنعت و دولت جهت پیشرفت فناوری بلاک چین توسعه داد. این مناطق در حال حاضر از طریق گروه هایی مانند ISO و IEEE ایجاد می شوند. اما هر دو در مراحل نسبتا اولیه راه اندازی استانداردهای فناوری بلاک چین هستند که بسیاری از آنها پیامدهای SSCM دارند.

7. نتیجه گیری و جهت گیری تحقیقات آینده

موانع پذیرش فناوری بلاک چین برای SSCM را بررسی کردیم. مجموعه جامعی از موانع، بر اساس دو نظریه تئوری های TOE و میدان نیرو و آثار مربوط به فناوری های مخرب و شیوه های سازمانی مانند زنجیره تامین سبز و پایدار شناسایی شدند. چارچوب TOE به اطلاع‌رسانی دسته‌ها از جمله- موانع تکنولوژیکی، سازمانی و محیطی کمک می کند- مانع دوم شامل زنجیره تامین و موانع خارجی می باشد. یکی از اهداف اصلی این مطالعه درک روابط و اهمیت موانع است. برای انجام این کار، از DEMATEL جهت کشف روابط با استفاده از ورودی های کارشناسان دانشگاهی و حرفه ای استفاده کردیم.

یافته ها می تواند فرآیند تصمیم گیری را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان خط مشی دخیل در این فرآیند تسهیل کند. اولین نتیجه اساسی این مطالعه اکتشافی این است که موانع را براساس علیت و امتیاز بررسی کردیم. نتایج مطالعه ما به سازمان‌ها اجازه می‌دهد تا تلاش‌ها را برای مدیریت زمان و منابع اولویت‌بندی کنند.

ثانیا، این تحقیق چندین قضیه را مطرح می کند که ارتباط مهمی بین مفاهیم سازمانی، فناوری و خارجی برای پذیرش بلاک چین نشان می دهند. اطلاع رسانی درباره بخش اعظم این قضیه ها توسط تئوری های سازمانی مختلف از جمله میدان نیرو، ذینفعان، دیدگاه مبتنی بر منابع، نظریه های رابطه ای و نهادی صورت می گیرد. ما این نظریه‌ها را برای تغییر سازمانی و پذیرش بلاک چین تفسیر و گسترش می‌دهیم که نه تنها بر سازمان تاثیرگذارند، بلکه زنجیره‌های تامین را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهند. پیشنهادات تحقیقی، برخی زمینه های امیدوارکننده را برای تحقیق بیشتر پیشنهاد می کنند. ثالثا، این اولین اثری است که سعی دارد موانع پذیرش فناوری بلاک چین در زنجیره تامین پایدار را از دید دو گروه از سهامداران به طور سیستماتیک بررسی و اولویت بندی کند.

محدودیت‌های مرتبط با تحقیقات اکتشافی در مورد مطالعه ما نیز وجود دارند. ما فقط به یک نمونه مناسب از پاسخ دهندگان نگاه کردیم. با توجه به تازگی نسبی فناوری بلاک چین و زنجیره های تامین پایدار، زمانی که به دنبال کاوش در سطح جزئیات مورد نیاز برای این روابط پیچیده هستیم، مطالعه گسترده امکان پذیر نیست. نظرات تکمیلی متفاوت دانشگاهیان و متخصصان ممکن است به این وضعیت فناوری نوپا مرتبط باشد، که منوط به نظرات شخصی پاسخ دهندگان، و/یا ویژگی های پاسخ دهندگان می باشد. بنابراین، برای تعیین تکامل این موانع و میزان تغییر آنها از نظر اهمیت و روابط، به مطالعات طولی بیشتر و گسترده‌تری نیاز است. ذینفعان خارجی اضافی مانند تنظیم کننده های دولتی و سازمان های غیردولتی ممکن است ارزش گذاری ها و روابط متفاوتی را ارائه دهند. مطالعات طولی به بررسی سطح اثر پذیرش بلاک چین بر افزایش کارایی، شفافیت و قابلیت ردیابی زنجیره های تامین پایدار می پردازند.

یکی دیگر از جهت گیری های تحقیقاتی آینده، این است که این عوامل را با هم در نظر بگیریم، نه بصورت سلسله مراتبی. تجزیه و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی می تواند به دسته بندی های مانع شناسایی شده اعتبار بیشتری می دهد. مقایسه وابستگی های متقابل عوامل فرعی جهت شناسایی بیشتر تفاوت های ظریف و ارزیابی موانع ضروری است. اختصاص ارزشهای مختلف به گروه‌های پاسخ‌دهنده و تحلیل حساسیت نتایج، رویکرد دیگری است که تفاوت‌های دقیق نتایج را نشان می‌دهد. در نهایت، هر قضیه زمینه های تحقیق امیدوارکننده ای را برای محققان مطرح می کند. بنابراین، بررسی تجربی این قضیهها، روابط پیش‌بینی‌شده پنهان بین پیاده‌سازی بلاک چین و چهار دسته از موانع و عوامل درون هر دسته را نشان می دهد.

به طور کلی، فناوری بلاک چین نویدبخش یک برنامه کاربردی SSCM است. با این حال، هر دو این شیوه های سازمانی در مراحل ابتدایی خود هستند. درک نقش و مدیریت آنها نه تنها برای مزایای رقابتی سازمانی و زنجیره تامین، بلکه برای منافع اجتماعی و زیست محیطی حیاتی می باشد. در این زمینه نوظهور تحقیقات بیشتری وجود دارد.

پیوست

این بخش، جزئیات بیشتری درباره DEMATEL، متدلوژی و نتایج ارائه می دهد.

DEMATEL (فونتلا و گابوس 1976) یک روش اکتشافی و با هدف توسعه شبکه ساختاریافته ای می باشد که روابط متقابل، امتیازات یا نقاط قوت عوامل مورد بررسی را به تصویر کشانده و ساده سازی می کند.

روش DEMATEL ماتریس های مقایسه زوجی را برای ارزیابی روابط بین عوامل تشکیل می دهد. سپس برای تبدیل اصطلاحات زبانی به مقادیر عددی، یک مقیاس اندازه گیری ایجاد می کند. در این مطالعه، مقیاس اندازه گیری ما که برای ارزیابی قدرت رابطه بین دو عامل مورد استفاده قرار می گیرد به 0، 1، 2، 3 و 4 تقسیم شد که به ترتیب نشان دهنده رابطه هیچ، بسیار کم، کم، زیاد و بسیار زیاد بود. مراحل زیر به تجزیه و تحلیل DEMATEL می پردازند (لی و همکاران، 2010):

مرحله 1- نتایج را جمع آوری کرده (میانگین) و یک ماتریس رابطه مستقیم زوجی ایجاد کنید.

سفارش ترجمه تخصصی بلاک چین

یک ابزار پیمایشی که متشکل از ماتریس ها و مقایسه های زوجی موانع می باشد توسط کارشناسان تکمیل می شود. ما ارزیابی تخصصی را با محاسبه میانگین نمرات و تشکیل ماتریس‌های رابطه مستقیم مجموع تجمیع کردیم.

وقتی تعداد فاکتورها n باشد، ماتریس مقایسه های زوجی، X، n × n خواهد بود. هر عنصر این ماتریس، xij، سطح تأثیر عامل i بر یک عامل j را نشان می دهد. تاثیر هر عامل بر خود که قطر ماتریس رابطه مستقیم را تشکیل می دهد، صفر است. یک ماتریس ارتباطات مستقیم زوجی کلی در بیان (E1) ارائه شده است.

(E1)                      

مرحله 2- با نرمال سازی، ماتریس تاثیرگذار اولیه (N) را تعیین کنید

ماتریس ارتباطات مستقیم کل (X)، برای محاسبه ماتریس تاثیر نرمال شده اولیه (N) با استفاده از عبارات (E2) و (E3) نرمال سازی می شود (وو و لی 2007):

(E2)                                

(E3)                                

مرحله 3- محاسبه ماتریس ارتباطات کل (T)

ماتریس ارتباطات کل که رابطه بین عوامل را تعیین می کند می توان از عبارت (E4) محاسبه کرد:

(E4)                                

که در آن،I ماتریس هویت می باشد.

ماتریس ارتباطات کل برای ارزیابی مقوله های موانع اصلی دانشگاهیان و شاغلین، در جدول A-1 بصورت خلاصه ارائه شده است. ماتریس ارتباطات کل برای ارزیابی موانع تکنولوژیکی، موانع سازمانی، موانع زنجیره تامین و موانع خارجی دانشگاهیان و متخصصان، به ترتیب در جداول A-2، A-3، A-4 و A-5 ارائه شده است.

مرحله 4- مجموع سطرها و ستون ها را از ماتریس ارتباطات کل تعیین کنید

t_ij متغیر مقایسه عامل i بر عامل j در ماتریس ارتباطات کل T است، که در آن i,j = 1, 2, …, n، مجموع ردیف (D_i) و ستون (R_j) برای هر ردیف i و ستون j را می توان با استفاده از عبارات (E5) و (E6) به دست آورد.

(E5)                                         

(E6)                                         

مرحله 5- امتیاز کلی و ارزش خالص اثر عوامل را تعیین کنید

امتیاز کلی (Pi) ارزش کلی که یک عامل تحت تاثیر آن قرار می گیرد و تاثیر آن بر سایر عوامل را نشان می دهد. ارزش اثر خالص (Ei) نشان دهنده تفاوت بین تاثیری است که یک عامل بر دیگران دارد و از دیگران دریافت می کنند. Pi و Ei را می توان به ترتیب با عبارات (E7) و (E8) محاسبه کرد.

(E7)                                         

(E8)                                         

امتیازات کلی و ارزش اثر خالص موانع اصلی، فناوری، سازمانی، زنجیره تامین و خارجی برای دو گروه پاسخگو در جدول A-6 بصورت خلاصه ارائه شده اند.

مرحله 6- نمودارهای امتیاز/اثر DEMATEL را ترسیم کنید - فقط روابطی را ترسیم کنید که بالاتر از مقدار آستانه هستند

آخرین مرحله، نمایش گرافیکی هر عامل، متشکل از مقادیر امتیاز و اثر خالص محاسبه شده در یک محور دو بعدی است. محور x نشان دهنده مقدار امتیاز و محور y ارزش اثر خالص عوامل می باشد.

روابط متقابل بین موانع را می توان با پیکان های جهت دار نشان داد. برای شفاف سازی تجسم، آستانه ای را تعریف کردیم که نقطه برش روابط بین عوامل را تعیین می کند. بنابراین، آن دسته از مقادیر ماتریس ارتباطات کل که بیشتر از آستانه هستند، پیکان های موجود در نمودارهای DEMATEL نهایی را نشان خواهند داد. مقدار آستانه θ (فو و همکاران 2012) با عبارت (E9) تعریف می شود.

سفارش ترجمه تخصصی بلاک چین

(E9)                                

که در آن میانگین همه مقادیر t_ij در ماتریس ارتباطات کل (میانگین (T)) و انحراف استاندارد همه مقادیر t_ij (SDT) است. مقادیر t_ij که بزرگتر از θ هستند نشان دهنده رابطه معنی دار بین دو عامل می باشند و با پیکان روی نمودارهای DEMATEL مطابقت دارند. مقادیری که بالاتر از آستانه هستند در هر کدام از ماتریس ارتباطات کل مشخص شده اند.