ترجمه تخصصی مقالات انگلیسی

ترجمه تخصصی مقالات رشته های فنی مهندسی، علوم انسانی، علوم پایه، پزشکی، حقوق

ترجمه تخصصی مقالات انگلیسی

ترجمه تخصصی مقالات رشته های فنی مهندسی، علوم انسانی، علوم پایه، پزشکی، حقوق

در این وبلاگ، مطالب و مقالات علمی برای رشته های مختلف دانشگاهی، منتشر خواهد شد

ترجمه تخصصی مبانی برنامه درسی مدرن - مدیریت آموزشی

چهارشنبه, ۱۰ اسفند ۱۴۰۱، ۰۳:۴۳ ب.ظ

فصل 1- برنامه درسی: مبانی

مبانی برنامه درسی مدرن، مبتنی بر ترکیب رشته های فراوانی است. بنابراین می توان گفت که یک روش مناسب ملاحظه مبانی، حوزه گسترده ای خواهد داشت. این پدیده عمدتا بر پژوهش هایی که درباره مسائل سابق مرور کلی، به خصوص مباحثی که مرتبط با فاکتورهایی همانند رشد و توسعه، تحصیلات شهروندی و مبانی اجتماعی هست، وابسته است. این فصل به طور خلاصه، پژوهش های مربوطه و برخی از مقالات کلی را برای نشان دادن روندها و مشخص کردن توسعه های مهم در زمینه برنامه درسی، در طول سال های تقویمی 1945 تا 1947 عنوان می کند. بسیاری از مطالعات گزارش شده در این جا، حوزه جامع فلسفه ترکیبی از مفاهیم جامعه شناسی و روانشناختی دارد که باید زیربنای هرگونه ملاحظه در  زمینه مبانی برنامه درسی باشد. بر این باور هستیم که سایر مقالات، به اندازه کافی برای نشان دادن یپش زمینه علمی و فلسفی اصلاح و پژوهش برنامه درسی، تخصصی می باشد

 

مقالات ترجمه شده مدیریت آموزشی

 

راگ [39]، ترکیبی از مفاهیم کلیدی را در 4 مبانی تحصیلی آمریکا که به صورت زیر آن را توضیح می دهد، انجام داد: یک بیوروانشناسی جدید مطالعه بشریت،  ماهیت و رفتار او- ؛ جامعه شناسی جدید (علم نوظهور جامعه و فرهنگ)، زیبایی شناسی جدید (مطالعه درک و بیان انسان)، اصول اخلاق جدید (قوانین اخلاقی نوظهور و فرمول بندی اولین رشته های برخورد اخلاقی برای جامعه صنعتی). راگ عنوان داشت که تفکر خلاق مدرن می تواند برنامه ای را به گونه ای جمع آوری و سازماندهی کند که راهنمای جوانان باشد و تحصیلات را برای خدمتگذاری به انسان مدرن، توسعه دهد. دانش فرهنگ، به اندازه کافی برای طراحی کردن مفهوم چنین تحصیلاتی شفاف است. بشریت و رفتار او به اندازه کافی شناخته شده هستند تا بتوان آموزش آن را سازماندهی نمود. در طول تجربه بیانگر، زندگی شده است تا بتوان با استفاده از آن، مرتبه بالاتری از زیباشناسی را تضمین نمود. اساس های اول اخلاق، به اندازه کافی برای حل کردن مسئله آزادی و کنترل، شفاف هستند. این مبانی، زیرساخت تحصیلات قدرتمندی را فراهم می آورد اما به روشی که باید به طور مستقیم، بر روی مسائل بشریت، بر آن ها تمرکز نمود، سازماندهی نشده اند. کاونت [13] عنوان می دارد که تحصیلات، مهم ترین فاکتور د ر نائل آمدن به دموکراسی اجتماعی است.

 

دانلود رایگان مقاله مدیریت آموزشی

 

دو نویسنده با وجود این که خود را به نسبت راگ، بیشتر محدود کرده اند، در طول همین دوره به دنبال ارزیابی مجدد سنت ها و برنامه های تحصیلی بودند. باتس [6]، طول تاریخ را از زمان های اولیه ،پوشش داد. ادوارد و ریچی [16] تلاش های خود را به آمریکا اختصاص دادند. هر دوی آن ها در زمینه تحصیلات و فرهنگ و شناسایی فرهنگ، به عنوان یک نیروی اجتماعی می نویسند.

دوئی [14] عنوان داشت با وجود این که روش های علمی، بر شرایط اقتصادی ای که تحت آن، بشریت به زندگی مشغول است، تاثیر می گذارد، این فرآیند ها تاثیر زیادی برای تعیین اخلاقیت، رفتارهای بشردوستانه و اهدافی که توسط شرایط عملی جذاب که همان حالت حقیقی اهداف و ارزش ها می باشد، ندارند. امروزه موضوعات اجتماعی، حالتی تقریبا برابر با موضوعات فیزیکی، در 100 سال قبل دارند. دوئی عنوان می دارد که استفاده از انواع یکسان انتقاد جامع و سیستماتیک، به روش ها و عادات کنونی که چندصد سال قبل ،باعث بروز انقلاب در ضمیمه دانش فیزیکی شد می تواند گزینه خوبی باشد. بحران در تحصیلات آمریکا و ارزش های دموکراتیک، در صورتی که تحصیلات، در زمان ما بتواند احساس خوبی را منتقل کند باید قالب شود، در چندین مقاله در سروی گرافیک [3] به خوبی توصیف شده است. تاکید تخصصی ای بر روی مسائلی که باید حل شوند، در صورتی که به دنبال حفظ آزادی هستیم معطوف شد. تاثیر ایدئولوژی های مختلف، بر کنترل تفکرات و تمامی جنبه های زندگی در دو سند هاوس داکیومنت (یکی در زمینه کمونیزم [19] و دیگری در زمینه فاشیسم [20]) ارائه گشت. تاکید در دستورالعمل، تحت کمونیست به صورت زیر گزارش شده است. تحصیلات ایالات جماهیر شوروی، بر عشق به وطن، تمجید از روسیه در تاریخ، علوم، برابری انسان ها، سوسیالیزم و قدرت نظامی خلاصه می شود. برنامه تحصیلی کلی، بر سیاست خارجی و داخلی ایالت جماهیر شوروی تمرکز دارد و در جهت رسیدن به هدف قالب شدن و عبور کردن از پیشرفته تریطن کشورهای کاپیتالیسم، جهت گیری شده است [19:116]. تاکید آمریکا بر تحصیل اشخاص و آزادی آموزش، در نقطه مقابل تاکید ایالات جماهیر شوروی، بر سیستم متحد و خط مشی سازی در کمونیسم قرار می گیرد. فاشیسم به عنوان یک نیروی روانشناختی و نه منطقی در نظر گرفته می شود: این مکتب بر پایه پشتیبانی از انبوه مردم، تا زمانی که تحت یک سیستم پیشوا منصب جهت دهای می شوند، بنا گذاشته شده است. فلسفه آن مرتبط با اعتقاد، ایمان، مقررات، اتحاد و قیدگذاری است. تفکر فاشیست، تفکری مبتنی بر ذهن ملی، برای nامین درجه مبتنی بر مبانی سیاسی می باشد. تنها ملاحظه آن، موفقیت و بقای فاشیست است و برای همین هدف، همه چیز را باید تسلیم کرد (مادیت، منطق، ثبات و حتی خود حقیقت)

بوک [23] به این نتیجه رسید که مسئله اساسی فرهنگ ما دفاع کردن و تعمیم دادن میراث دموکراتیک حقوق و آزادی، در یک صنعت اقتصادی است که بتواند برای همه امنیت فراهم کند. این امنیت، در یک سو با شرافت انسانی، در اقتصادی بدون برنامه ریزی و هم چنین اقتصاد برنامه ریزی تحت دیکتاتوری، به هیچ عنوان به دست نیامده است. با وجود این که آزادی سیاسی، بدون امنیت اقتصادی، دچار نقص بوده و خطرناک است، امنیت اقتصادی، بدون دموکراسی سیاسی نیز غیرممکن می باشد. کمیته ریاست جمهوری، در زمینه حقوق مدنی [36]، روش هایی که با استفاده از آن، اساس های مبانی حقوق بشر به دست می آیند، پیشرفت و مسائلی که پیشروی جامعه معاصر هستند (در صورتی که بخواهیم ایده های عنوان شده در اسناد بزرگ، حقیقتی برای تمام مردم باشند) را عنوان می دارد.

مقالات ترجمه شده مدیریت آموزشی

گزارشی در کمیسیون سیاسیت های تحصیلی، در زمینه تحصیلات ابتدایی [31] عنوان کرد که هم مدارس خوب و هم مدارس بهره ور مورد نیاز می باشند. مدارس خوب، مبتنی بر ارزش هایی هستند که خوب می باشد، مدارس بهره ور باید این ارزش ها را ترویج دهند. مدارس هیتلر، بهره وربودند اما از لحاظ ارزش آمریکایی، خوب نبودند. یک گزارش دیگر، در کمیسیون سیاست های تحصیلی [32] که ابتدا در سه بخش مجزا صادر شد را باید در این جا عنوان کرد زیرا مواد قابل توجهی را به طور هماهنگ، به عنوان یک مطالعه عنوان می دارد.

بسیاری از آموزگاران، فرصت دیدن تاثیر ایدوئولوژی های دیگر بر زندگی و شخصیت سایر افراد را داشتند. در حالی که این نگرانی وجود دارد که دموکراسی می تواند فرصتی برای خدمتگذاری در کل جهان را به وجود آورد، یک نگرانی دیگر نیز هست که تحصیلات و سیاست های آمریکا که در واقع ذینفع یک سیستم اجتماعی، با نگاه رو به جلو است، می تواند به گونه ای عمل کند که تنش هایی که برای خود دموکراسی محسوب می شوند را حذف نمایند. استربل [43]، یک برنامه کلی، برای برنامه ریزی تحصیلی و اجتماعی که از 4دیوار مدرسه فراتر رفته است و ارزش های پایه بشریت را به نفع دموکراسی جامعه بزرگتر جذب می نماید، عنوان کرده است. در مرور روندهای جهانی، توین بی [45] عنوان داشت که گرایش، به سمت استانداردسازی و اتحاد وجود دارد. این گرایش در واقع همبسته و مخالف گرایش به تمایز دادن و تنوعی است که به عنوان علامت مرحله رشد تمدن در نظر گرفته می شود. یک مسئله وسیع که بر روی مبانی تحصیلات اثر می گذارد را می توان در کنترل انرژی اتمی دید. برای کمپتون [11]، انرژی اتمی تنها یک گام دیگر، در طول مسیر پیشرفت فناورانه است اما او عنوان می کند که جامعه ای که برای بقا در جهان مدرن تطبیق یافته است، جامعه ای است که در آن، درجه روزافزون همکاری، میان گروه های مختلفی که در زمینه های مختلف پراکنده است، به چشم می خورد. این فناوری نیاز به آموزش و تحصیل روزافزون دارد و این مسئله نیز وجود دارد که فعالیت یک نفر می تواند در رفاه جامعه اثر بگذارد. ویلیتس [46] عنوان کرده است که مسئله اصلی در زمینه توان اتمی، مسائلی است که می تواند در جنگ و صلح، بر قدرت، سیاست و اخلاقیات اثر بگذارد. برای پیاده سازی این مفهوم که انرژی اتمی باید درک و کنترل شود. یک بیانیه در دانشگاه النوی [21]، مواد پایه را برای گرایش دادن به معلمان، در این زمینه، در حالت یک واحد منبعی که اهداف و موارد پایه تجربی، برای درک انرژی اتمی، در یک عصر اتمی را ترکیب می کند، ارائه نمودند.

روابط میان فرهنگی، در استقرار مبانی همیشه حائز اهمیت بوده است. کتاب سالانه نهم جامعه جاندویی [27]، بقای تنش های میان گروهی، با تعصب های همراه و تمییزهای آسیب زننده را به عنوان یک تهدید جدی، در جهان مدرن ما نشان می دهد. مجموعه ای از اساس ها، برای تحصیلات میان فرهنگی، در این کتاب پیشنهاد شده است: این که تمامی دانش آموزان باید به خوبی در کنار هم زندگی کنند، این که آزادی در دموکراسی همیشه لازم توجه برابر برای دیگران محدود می شود، این که گروه دانش آموزان باید به طور روزافزون، روش های مشورت را یاد گرفته و از آن استفاده کنند و دانش آموزان باید واقعا رشد کنند. این که دانش آموزان باید یاد بگیرند که بیشتر و بیشتر بر پایه تفکرات خود عمل کنند، این که هر دانش آموز باید عادت غیر تغییرپذیری، بر پایه عملکرد درباره بهترین گزینه ای که یافته است را در خود ایجاد کند، این که هر گروه باید به آن جا برسد که مشارکت فرهنگی گروه های دیگر را دانسته و به آن احترام بگذارد. این که دانش آموزان باید شخصیت ترکیبی جامعه آمریکا را درک کرده و از آن قدردان باشند، این که معلمان و دانش آموزان قدیمی تر باید دلایل تاریخی مختلف و منطق های پشتیبان تعصب های گروهی را مورد مطالعه قرار داده و به مطالعه مسائل نژادی و مدارک علیه نژادپرستی بپردازند. براملد [5]، مشکلات اکثریت را در مدرسه عمومی مورد مطالعه قرار داده است. او شکافی میان بعد نظری و عملی را بار دیگر، با تاکید بر نیاز واقع گرایی در ملاحظه کردن مبانی، سندسازی کرد. او به این نتیجه رسید در جایی که افرادی با فرهنگ ها و نژادهای مختلف، به طور آزاد و حقیقی، در حال همکاری هستند، تنش ها، دشواری ها و سردرگمی ها از بین خواهد رفت. در جایی که چنین همکاری ای وجود نداشته باشد، تعصب و تعارض، همانند یک بیماری رشد پیدا خواهد کرد. آلبورت [2] به این نتیجه رسید که کنترل کردن تعصب گروهی، نیاز به حمله ای متحد، توسط هر آژانس مسئولیت پذیر و دانشمند، متخصصی اخلاقیات، متخصص صنعت، آموزگار ، مقامات تهیه خانه، قانون گذار با استفاده از خدمات مدنی، سینما، صحن ارائه، رادیو  با استفاده از جامعه، متخصصان آسیب شناسی روانی، دانشمندان اجتماعی و بنیادهای خیریه و تحصیلی دارد. گزارش کمیته هاروارد [22]، در حالی که ادعای پرداختن به سطح کالج را داشته، دلالت های مهمی را برای دبیرستان ارائه نمود. این گزارش، سیستم انتخابی را به عنوان یک نیروی تفرقه افکن می بیند که منجر به تکه تکه شدن یادگیری و استانداردسازی اخلاق خواهد شد. تاکید بیشتر بر آموزش کلی، هم  در دبیرستان و هم در سطوح کالج، به عنوان ابزاری برای امن کردن اتحاد و رساندن دانش آموزان به مرحله توسعه ویژگی های مطلوب رفتاری و ذهنی توصیه شد

مقالات ترجمه شده مدیریت آموزشی

کسول و همکاران [9]، در حال یافتن اطلاعات زیادی که قابل تعمیم برای دبیرستان های آمریکایی به این نتیجه رسیدند که در صورتی که بخواهیم این دبیرستان ها، نیاز جوامع مدرن را برآورده کنند، کار زیادی پیشرو داریم. اهداف اجتماعی که برای تحصیلات ثانویه گزارش شده است، شامل موارد زیر می شود: توسعه صلاحیت و اشتیاق شهروندان، برای انجام فداکاری های لازم، به گونه ای که دموکراسی، برای همه جواب دهد. توسعه میل وسوسه آمیز، برای آن دسته از رفتارهای عمومی، در قبال سایر ملت ها که می تواند روابط بین المللی صلح آمیزی را ایجاد کند. آموزش دادن این که منابع کافی را برای اجابت کردن نیازهای اقتصادی و اجتماعی تمامی مردمانمان داریم و این که این منابع باید برای همین هدف استفاده شود. جهت دهی جوامع جوانان، به این که زندگی موفقیت آمیز، وابسته به سلامت عمومی و مناسب و هم چنین تناسب فیزیکی، برای استفاده و زندگی اجتماعی و خانوادگی است. نشان دادن این که آمریکا به سیستم اقتصادی شرکت های خصوصی، تعهد دارد و این که این سیستم باید سلامت باشد اما این که مقررات دولتی، برای تضمین خدمات دهی آن به منافع عمومی، مورد نیاز است. توجه به این که همگان باید برای ایجاد رفاه شخصی و گروهی کار کرده و این که فرصت هایی برای کار باید همیشه در دست باشد. دادن دانش کافی به هر شخص جوان، برای بهبودبخشی وضعیت اقتصادی و اجتماعی (البته با توجه به محدودیت های ظرفیت او) باید انجام شود

 

موضوع مقاله مدیریت آموزشی

 

تعهد اجتماعی، برای تحصیلات عالی در آمریکا، در گزارش کمیسیون ریاست جمهوری ،در زمینه تحصیلات عالی [48] عنوان شد، تحصیلات عالی، مربوط به کامل ترین رشد انگیزه ها، گرایش ها و عادت هایی است که به دانش آموز، توانایی آگاهی بخشی به خود و تفکر به طور مستقل، در طول زندگی را می دهد. این فرآیند، بر روی موارد زیر تاکید دارد: (1) اهمیت آگاهی داشتن از تصمیم ها، اقدامات و نظرات پایه در زمینه حقایق دقیق (2) دانش، درباره نحوه کسب اطلاعات و مکان آن (3) توانایی ارتباط دادن، بررسی کردن و تلفیق حقایق، به منظور ایجاد قضاوت های معتبر. تحصیلات عمومی را نمی توان با تجویز هیچ الگوی انفرادی، برای دوره های درسی، به دست آورد. با این وجود در تلاش، برای رسیدن به هدفی مشترک، برای همه، تحصیلات عمومی، به این اهداف، از طریق موضوعات مختلف و تجربیات نزدیک می شوند. چنین رویکردهایی باید متنوع باشد زیرا در میان دانش آموزان، تفاوت های فاحشی به چشم می خورد.

تاکید مداوم بر رشد و توسعه، از طریق این دوره ، در انتشار کتاب هایی همانند راهنمای مطالعه کودک [8] نشان داده شده است. در طول این کتاب به وضوح می توان دید که رشد فیزیکی و ذهنی، به هم مرتبط بوده و وابسته هستند و این که بلوغ، انتهای تمامی فرآیندهای پیچیده تغییر می باشند. تحت جهت دهی لوییس راس [6] ، پژوهشگران، مطالعاتی را گزارش کردند که درآن، پیشرفت های قابل توجهی، توسط دانش آموزان، هنگامی که آموزگاران به درک عمیق تری از نیازهای دانش آموزان و روش اجابت این  نیازها از طریق فعالیت های آموزشی رسیده بودند، حاصل شد. نیازهای شناسایی شده شامل حس تعلق، دستاورد، امنیت اقتصادی و آزادی از ترس و عشق و عاطفه، آزادی از احساس گناه، تمامیت شخصی در به اشتراک گذاری و دانش بودند.

یانگ [47] به این نتیجه رسید که استفاده از تصویرهای متحرک، ضبط های صدایی و داستان های کوتاه، در یک برنامه تحصیلی آموزگاران، برای آموزگاران دبیرستانی، در اقتصاد خانه در زمینه توسعه حساسیت آن ها در قبال تکنیک های روابط میان فردی (هم برای اشخاصی که از آن استفاده می کردند و هم برای اشخاصی که این تکنیک ها بر روی آن ها اعمال می شود)، مفید بوده است. او به این نتیجه رسیده است که بهبودبخشی بیشتر، در توسعه و استفاده از چنین موادی می تواند باعث پیشبرد اثربخشی تحصیلات عمومی شود. درک [15] که درباره موقعیت های اقتصاد خانگی مطالعه می کرد، به این نتیجه رسید که تعداد کمی از دانش آموزان به نظر در برقراری رابطه دوستی و به دست آوردن شناخت کافی، برای تطابق با آنچه به عنوان نیازهای پایه پذیرش و شناخت در نظر گرفته می شود، موفق بوده اند. تعداد کمی از دانش آموزان ، به طور مداوم در معرض عدم پذیرش قرار گرفته اند که نشان می دهد مسائل اصلی تنظیم احساسی و اجتماعی وجود دارد. با توجه به میزان قابل توجه نادانسته که بسیاری در یک گروه، آن را درجه بندی کردند، این پژوهشگر گزارش کرد که درک نحوه موجودیت فرصت، برای برقراری روابط میان فردی رضایت بخش، برای آن ها، در این کلاس درسی، بسیار دشوار بوده است. فولتز [18] گزارش کرد که یک حمله مستقیم، در مسئله بهبودبخشی یادگیری، از طریق برنامه تحصیلی آموزگاران در حال خدمت که بر روابط انسانی تاکید دارد، اغلب منجر به افزایش قابل توجه پذیرش اجتماعی، مهارت های خوانش و هوش می شود که آن را توسط آزمایش های روانشناختی، برآورد نمودند. درک کودک، یک ابزار اصلی، برای پرداختن به برنامه درسی می باشد. در میان گزارش های فراوانی که به مطالعات مختلف می پردازد و توسط یک کارمند محلی ایجاد شده است، دو مورد را در این جا عنوان می کنیم: یک گزارش کمیسیون تحصیلات آموزگار [35]، تجربه همکاری های فراوانی را در کنار یکدیگر قرار داد اما عمدتا نگران تجربه و کار یک کارمند بود. این نتیجه حاصل شد که آموزگارانی که تفکر کودک، درباره رفتار را درک کرده، از لحاظ احساسی، کودک را می پذیرند و به این نتیجه رسیدند که هر کودک، منحصر به فرد است و وظایف رشدی مرسوم را که کودکان باید با آن مطابق باشند و نیروهای علمی ای که باعث تعدیل رشد، توسعه، انگیزش، یادگیری و رفتار انسانی می شوند را دانسته و از این درک، درباره قضاوت درباره هر دختر یا پسری استفاده می کنند. این مطالعه، یافته های حائز اهمیت زیادی را در بر می گیرد

مطالعه ای درباره دانشکده کارمندان مدرسه دانشگاه اوهایو [33]، منجر به ثبت خصوصیات کودکان، در سطوح سن و سال مختلف می شود که پایه ای برای راهنمایی و توسعه برنامه درسی شد. طبقه بندی های کلی مورد استفاده در این مطالعه به صورت روبه رو است: حفظ سلامت شخصی و ترویج یک زندگی سالم، به دست آوردن و حفظ احساس امنیت، توسعه و حفظ احساس دستاورد، توسعه و حفظ تعمق مداوم منافع و قدردانی.

مقالات ترجمه شده مدیریت آموزشی

دو گزارش که در طول این بازه بروز پیدا کردند، توسط مطالعه عادل برد ایمز جونیورز، در موسسه دارتموف آی، تحت تاثیر قرار گرفتند. در مجموعه ای از ارائه ها، ایمز نشان داد که درک، تنها یک پیش-شناخت است و اینکه اشیای پیرامون آن به جزآنکه به آن ها وعده می دهیم، معنای دیگری ندارد. به عنوان نتیجه این آزمایشات، کِلی [26] به این نتیجه رسید که اشیای پیرامون ما تا زمانی که به آن ها معنا نبخشیم، مهم نیستند و در واقع ما هستیم که آن ها را تبدیل به چیزی که هستند می کنیم. ماهیتی که ما به آن ها می بخشیم را تنها می توان با ماهیت خودمان و تجربیاتی داشته ایم تعیین کرد. اشیای پیرامون ما تنها سرنخ می باشند. بنابراین حقیقت، از آن چه از این سرنخ ها می فهمیم و توسط اندام حسیمان دریافت می شود، هنگامی که بر پایه این حس ها عمل می کنیم به وجود می آید. اشیای خارجی، به طور مستقل، حقیقت ندارند؛ تنها هنگامی که به آن ها فاصله، خصوصیت و موقعیت، توسط یک ارگانیزم در حال تجربه داده شود، اهمیت می یابند. کانتریل [26]، در بررسی بیشتر مفاهیم پیشنهادی توسط ایمز عنوان کرد که تنها می توانیم اطمینان پذیری پیش-شناختی که درک، به ما می دهد را با استفاده از اقداماتی خاص، آزمایش کنیم. عمل نکردن، به این معنا است که درک و ارزش قضاوت موجود در آن، تضعیف می شود. این پدیده به نوعی، برای عدم اثربخشی یادگیری انتزاعی، مهم است زیرا عناصر بالقوه، برای اقدامات هدفمند (چه در گروه و چه برای اشخاص) را ارائه نمی دهد. ماهیت درک را تنها می توان با پیوند زدن درک، به اقدام، هدف و قضاوت درباره ارزش، درک کرد. بر پایه مدارک، درک، به عنوان آگاهی ضمنی عواقب احتمالی ای که یک اقدام می تواند با توجه به انجام دادن هدفی که ممکن است ارزش داشته باشد، تعریف می شود. در هر درک، تعداد قابل توجهی از فاکتورها، به طور ناخودآگاه نقش دارند که یکی از مهم ترین آن ها چارچوبی مرجع، از تجربیات قبلی است. درک بشریت که در قسمت های بزرگ انتزاعات تشکیل شده است، احتمالا خطرناک است زیرا از عینیت، جدا می باشد و بنابراین راهنمای مناسبی برای اقدامات هدفمند نیست. تمییز دادن و خرد حقیقی نمی تواند به تنهایی از انتزاعات حاصل شود بلکه از تجربیات عینی ای که توسط انتزاعات، تکمیل می شوند، حاصل خواهد شد.

جرسیلد و همکاران [24]، اساس رشد کودک را در زمینه برنامه درسی، بر پایه پژوهش خود و مطالعه دیگران ارائه کرده است. این نکته عنوان شد که انتخاب ها باید درباره چیزی که کودک باید یاد بگیرد، انجام گردد. این انتخاب ها در هر سطح باید مطابق با ظرفیت ها و پتانسیل کودک باشد. روش بهره ور، برای ادامه، نسبت دادن تحصیلات، به رشد خود کودک است. در حالی که برنامه های  تحصیلی را نمی توان به طور کامل، با رشد کودک تطبیق داد، آموزگار باید برای به دست آوردن بینش های جدید، درباره منابع ماهیت کودک، هوشیار بوده و در برابر فشارهای فرهنگی ای که بر خلاف بهترین منافع کودک است، از او محافظت نماید. موقعیت وظایف رشدی بلوغ، در تحصیلات، توسط کوری [12]، به عنوان دست های مورد نیازی که دختران و پسران باید یاد بگیرند تا در درس هایشان تطبیق کنند گزارش شده است. برای جوانان آمریکایی طبقه متوسط، مهم ترین این موارد در زیر ارائه گشته است: قانع بودن با بدنشان، یادگیری روابط جدید، به دست آوردن وضعیت اقتصادی و اجتماعی بزرگسالان ، به دست آوردن اعتماد به نفس و سیستم ارزش. این نکته عنوان شد که وظایف رشدی باید جایگاه مهمی در تعیین جهت گیری برنامه درسی و تغییرات آن داشته باشد. با پیروی از پژوهش هایی که قبلا توسط استودارد [41] گزارش شد ، اشمیت [40]، مطالعه ای بر روی 254 دختر و پسر اهل شیکاگو بین 12 تا 14 سال انجام داد که تمامی آن ها به عنوان اشخاصی که تفکر ضعیفی داشتند، در نظر گرفته می شدند. این گروه، آیکیو، 27تا 69 داشتند که آیکیو میانگین 52 را به خود اختصاص داده است. روش آموزشی، خصوصیات زیر را داشت: برنامه ریزی گروهی، تجربه گروهی، تولید مجدد تجربیات موقعیتی در مدرسه، استفاده از هنرهای دستکاری و خلاقانه. مجموعه ای از مواد تحصیلی مورد استفاده قرار گرفت (شامل سفرهای میدانی، انتشار رادیویی، فیلم و اسلایدهای تصویری و همچنین کتاب ها، مجلات، روزنامه ها). مواد هنری و ساخت و ساز در کارهای دستی مربوطه مورد استفاده قرار گرفتند. ارزیابی پیشرفت، در طول این دوره آزمایشگاهی 3 ساله و 5 سال پس از خروج دانش آموز، از این مرکز انجام شد. 27% از این گروه آزمایشگاهی، دوره چهار ساله منظم دبیرستان را تمام کردند. تغییرات نمره هوش، در طول بازه 4 ساله، از کاهش 4 نمره ای تا افزایش 7 نمره ای متغیر است. اکثر اعضای این گروه آزمایشگاهی، تطابق های رضایت بخشی با زندگی داشتند. یک گروه کنترلی، در زمینه آیکیو، بهره کمی داشت و تطابق شغلی و زندگی آن ها، رضایت کمتری را با خود به همراه داشت.

گرایش در جهت آموزش و آموزگاران، جایگاه حائز اهمیتی در مبانی دارند. بارزون [4] به این نتیجه رسید که آموزش، یک هنر گمشده نیست بلکه به این بعد توجه باید کرد که یک سنت گمشده ممکن است باشد.  او به این نتیجه رسید که مشکل فردا، به دست آوردن آموزگاران نیست. با این وجود در حال حاضر، به نظر، یکی از بزرگترین نیازهای مدارس، همین است. آنچه مورد نیاز است، شناسایی آموزگاران خوب و عدم دلسرد کردن آن ها، قبل از ارائه فرصتی برای رسیدن به موفقیت خواهد بود.

پترسون [34] به این نتیجه رسید که در تحصیلات، مبانی، آموزگار می باشد و بهترین برنامه درسی ممکن، در دستان یک آموزگار که قدرت تصور نداشته و حوصله سربر باشد، به شدت آسیب خواهد دید. آلبرتی [1]، نقاط ضعف و قدرت برنامه های درسی تجربه محور و موضوع محور را تحلیل کرده و این دوگانه را از طریق تاکید بر نیاز به تعامل، برای شخص و محیطش حل کرد. هنگامی که این نیازها، به عنوان نتیجه تعامل شخص و نیروهای اجتماعی در نظر گرفته شود، پایه ای برای برنامه درسی مرکزی به وجود خواهد آمد. کارمندان موسسه آزمایشگاه مرکزی هوراسمنلینکون [42]، نظریه توسعه برنامه درسی ای را گزارش کرده اند که از دانش نحوه رشد و بلوغ کودکان، در جامعه آمریکا، در کنار جهت گیری و گرایش بندی دموکراتیک آن، بهره می جوید. طبقه بندی های اصلی منتخب، موارد زیر بودند: سلامت، قدرت ذهنی، مسئولیت پذیری برای انتخاب های اخلاقی، بیان زیباشناسی و قدردانی، روابط شخص با شخص، عضویت در گروه، روابط میان گروهی، منابع فناورانه و نیروها و ساختارهای اجتماعی-سیاسی. هر کدام از این فرصتها، بر 4 اساس تحلیل شدند: دوران ابتدایی کودکی، دوران انتهایی کودکی، جوانی و بزرگسالی. توصیه هایی برای پیاده سازی برنامه درسی مذکور انجام شد. با تهیه گزارشی درباره رویکردهای همیارانه، در زمینه پژوهش و مطالعه، مورت [30]، ترکیبی از مفاهیم پایه، در زمینه اداره مدرسه به وجود آورد که بسیاری از این موارد، نقش پایه ای در برنامه درسی دارند. یک بخش آن به توصیف بهترین اقدامات که در مطالعه شورای شهر مطالعه مدرسه شناسایی شده است اختصاص داده شده است. این تکنیک با توجه به این اعتقاد، مورد استفاده قرار گرفت که اهدافی که به طور انتزاعی عنوان می شوند اغلب بدون معنی هستند مگر این که دلالتی، از ابزاری که با توجه به آن حاصل می شوند، وجود داشته باشند. بعدا عنوان شد که اکثر افراد، اهداف را از لحاظ بهترین وسایلی که می شناسند، تفسیر می کنند، این برنامه مطالعه و پژوهش، در شورای شهر مطالعه مدرسه، به سمت خلق ابزار و انجام دادن پژوهش هایی که بتواند بینش و میل، برای اقدامات بهتر ایجاد نماید، جهت دهی شد. مسئله آموزش های مذهبی، در مدرسه، بار دیگر به جبهه نخست آمده است. موریسون [29] و کانتونن [25]، دیدگاه پروتستان را که به طور کلی، تفکیک دولت و کلیسا است را ارائه می دهند. راجرز [38] پیشنهاد کرد که ارزش های اخلاقی مذهب، بخش الزامی آموزش ،برای زندگی موفقیت آمیز هستند و این موجودیت باید قسمتی از آموزش لیبرال باشد. تیر [44] به این نتیجه رسید که سکولارسازی، مطابق با دموکراسی است. با این وجود او عنوان می کند که نیاز بیشتری برای آموزش های معنوی و اخلاقی وجود دارد. فیرسون [17]، روش هایی که با توجه به آن، نظریه تحصیلی در آمریکا نمی تواند ایده آل های کاتولیک را اجابت کند، مشخص می نماید (این ایده آل ها در گزارش کمیسیون شهروندی آمریکا [10] گزارش شده است). مواِهلمان [28]، کمبودهای کلیسا را تحلیل کرده و عنوان می دارد اعتقاد مسیحی، تنها اقلیت مردم جهان را در بر می گیرد. او بروز ترکیب جدید، بر پایه روح علمی و اعتقاد دموکراتیک را به عنوان موجودیتی الزامی، برای همکاری مذهبی در سطح جهان در نظر می گیرد.

مقالات ترجمه شده مدیریت آموزشی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی