روش تحلیل محتوای کیفی (مریینگ ، 2000) به عنوان روشی برای تجزیه و تحلیل مصاحبههای رونویسی شده مورد استفاده قرار گرفت، زیرا رویکرد سیستماتیک و تکرارپذیر مناسبترین روش برای این پژوهش بوده است. بوس و تمای (1999) یک مرور کلی از تحلیل محتوا را در مورد تحقیقات تجربی اجتماعی ارائه کرده و گلاسر و لادل (2013) تفاوت در رویکردهای مربوط، از جمله کدگذاری را به عنوان بخشی از نظریه مبنایی توصیف میکنند. این نوع تحلیل کیفی به خصوص در هنگام برخورد با یک زمینه جدید که هنوز ساختار یافته نیست و به درک اولیه نیاز دارد ، مفید است (پاتون ، 1990). به عنوان مثال ، از آن برای مطالعه آگاهی کاربران فیس بوک در مورد مسائل خصوصی استفاده شده است (دباتین و همکاران ، 2009). هدف از این تحلیل ، میان ذهنیت بوده و سیستم مشخصی را بر اساس طبقه بندی و رمزگذاری گام به گام مولفه ها دنبال می کند. از آنجا که تجزیه و تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر قواعد و نظریه است ، مسئله تحقیق در کنار سوالات تحقیق به موضوعات فرعی تقسیم شده است. ساختار با توجه به محتوا برای فیلتر کردن موضوعات ، محتوا یا جنبه های خاص مطالب استفاده می شود. بنابراین ، دسته بندی های متمایز مختلف به صورت قیاسی تعریف شده و کلیه مؤلفه های متن بصورت سیستماتیک تجزیه و تحلیل می شوند و به گروه مربوطه اختصاص می یابند و با استفاده از یک فرآیند سه مرحله ای برای تعریف دسته ها ، مسیرهای دقیق یک دسته نظیر نمونه های معمول تعیین شده، و در نهایت قوانین کدگذاری برای سهولت در تخصیص دستهبندیهای خاص استنتاج می شوند. مولفه های متن انتخابی بر این اساس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و در طول اولین اجرای اصولی ، زیر گروه ها برای عوامل موفقیت در پروژه های ارتقاء ERP ، همچنین به دلایل بروزرسانی و اهداف پروژه تعریف شدند. سپس ، مجددا تمام مولفه ها برای تعیین مسیرهای مناسب متن به زیر گروه های مربوطه ، تجزیه و تحلیل شدند. پس از نهایی شدن روند تجزیه و تحلیل ، موضوعات طبقه بندی شده به منظور ارائه نتایج حاصل از مطالعه کیفی، ساختار یافته و خلاصه می شوند.
سفارش ترجمه تخصصی مدیریت