به طور کلی، ایالات متحده مکانی کاملا متفاوت از دهه های گذشته است و این تعاریف مختلف از اینکه ما کیستیم ، کجا زندگی می کنیم ، با چه کسانی زندگی می کنیم و چه مدت زندگی می کنیم، زمانیکه با سازمان ها روبرو می شویم و با آنها ارتباط برقرار می کنیم منجر به تفاوت های چشمگیری می شود. به عنوان مثال ، مسئله عمر را در نظر بگیرید. دانشمندان اغلب جمعیتها را به "گروههای نسلی" تقسیم می کنند که نشان دهنده شباهتهای سال تولد و شباهتهای مربوط به تجربه است (شومان و اسکات ، 1989). بنابراین ، تجربیات مادرم به عنوان عضوی از "گروه کوهنوردی جنگ جهانی دوم" با تجربه من به عنوان عضوی از "نسل بعد از جنگ جهانی دوم" یا دخترم به عنوان عضوی از " نسل گروه Y " بسیار متفاوت است. از نظر تجربه کاری ، اعضای گروه جهانی جنگ جهانی دوم به دلیل قابلیت اطمینان ، اشتغال طولانی مدت و روابط با نیروی کار سازمان یافته شناخته می شوند. اعضای گروه من به جاه طلبی و همچنین بدبینی شهرت دارند. اعضای نسل دخترم در حال فن آوری شناخته شده هستند اما در کار کمی بی تجربه هستند. بدیهی است که یک تحلیل جمعیتی مشابه می تواند در مورد قومیت ، ساختار خانواده ، طبقه اجتماعی ، یا محل زندگی خانواده اعمال شود. اما تغییر آمار جمعیتی فقط بر تجربه سازمانی افراد تأثیر نمی گذارد. آنها همچنین چالش های جدیدی را نیز برای ارتباطات سازمانی ایجاد می کنند.
- ۰ نظر
- ۰۲ آذر ۰۲ ، ۲۰:۲۲